کد | bk-22518 |
---|---|
نوع | کاغذی |
عنوان | نگاه تو |
نویسنده | اسلام یزدانی (خاموش) |
ناشر | اختر |
محل نشر | تبریز |
سال انتشار | 1395شمسی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 104 |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
موضوعات | شعر فارسی ـ قرن 14 ، شعر مذهبی فارسی ـ ایران ـ قرن 14 |
شابک | 978-964-517-834-3 |
چکیده |
اسلام یزدانی متخلص به خاموش (متولد 1353) مجموعهای از اشعارش را در کتابی با مشخصات زیر منتشر کرد: نگاه تو، اسلام یزدانی (خاموش)، تبریز، اختر، 1395، 104ص. یزدانی ناشنوا است و در مقدمه مینویسد: در کودکی بر اثر تصادف شنوایی کامل خود را از دست دادم ولی کلاس اول ابتدایی شنوا بودم و در تابستان همان سال ناشنوا شدم. بنابراین فقط یک سال ادبیات فارسی را از معلم کلاس اول آقای «سیّد» فرا گرفتم. (نگاه تو، ص11) پس از ناشنوا شدن با چشمهایش و از طریق اشارات و خواندن توانست تواناییهای ادبی خود را در فارسی ارتقا دهد. اما زبان مادریاش ترکی بود ولی پس از ناشنوا شدن نتوانست در این زمینه پیشرفت کند و به رغم علاقهاش به ادبیات مادری یعنی ترکی توانایی سرودن و شعر سرایی ندارد. پس از ناشنوا شدن به جهان دیگری وارد شد و بیارتباط با دیگران اما این جهان جدیدش را با سرودن اشعار و با نوشتن مطالب روشن و معنیدار ساخت و درون خود را از این طریق با دیگران در میان گذاشت. شعر سرایی او از همان کودکی تداوم داشت، البته تشویق معلمان در پیشرفت او موثر بود. یزدانی اولین شعرش را در سال 69 یا 70 به دلیل علاقهاش به فوتبال و درباره قهرمان آسیا شدن تیم ملی ایران، چنین سروده است: بازیهای فوتبال آسیایی/ نیست برای زورآزمایی شرکت میکند ایران در آن/ گرچه نبود در جام جهانی میجنگد با تمام توان/ تا ببرد جام قهرمانی یزدانی با اینکه در خردسالی زمزمههای شاعرانه داشته و سرودههای کوتاه در ذهنش میخوانده ولی به طور مشخص از 16 یا 17 سالگی متوجه این توانمندی خود شده. اگر راهنمایی میشد و این استعدادش از همان سالهای نخست دوره ابتدایی رشد مییافت و زیر نظر یک مربی پرورش پیدا میکرد حتماً امروز جلوتر بود. خودش هم افسوس میخورد که شعر نویسی را دیر شروع کرده است. (نگاه تو، ص12) توجه دیر هنگام نسبت به ناشنوایان، نابینایان و افراد دیگری که نوعی معلولیت دارند در ایران افسوس و غم بسیاری از آنها است. هنوز هم متأسفانه این خطا و عدم اهتمام به موقع هست. در این زمینه هیچ نهادی هم پاسخگو نیست و قانون مشخصی هم نیست تا افراد خاطی مجازات شوند. خطاکارانی که نسبت به سرنوشت بسیاری بیمبالات و فاقد تعهد و وظیفهشناسی بودهاند. به هر حال اکنون (1397) چهل و چهار سال از بهار زندگی اسلام یزدانی گذشته، در آموزش و پرورش به شغل شریف آموزگاری اشتغال دارد. ساکن تبریز است. در جلساتی با او بودهام، انسانی فکور، اخلاق منش، منطقی است، رفتارش به دل مینشیند و دیدگاهها و داوریهای مقبولی نسبت به رخدادها داد. از اینرو، در جلسات متوجه شدهام همه او را دوست میدارند. اولین بار در سال 94 آقای رضا محمودی دوست بزرگوارم و همکار نازنینم، اسلام را به من معرفی کرد. ابتدا تصورم این بود که مثل بعضی ناشنوایان روحیه پرخاشگری دارد ولی متوجه شدم داوریام خطا بوده و انسانی آرام و متین و موقر است. مطمئن هستم آینده ادبی و سرنوشت او در رشته شعر و ادب بسیار درخشان است. آیندگان از او به عنوان رودکی دیگری در این عصر و البته نه نابینا بلکه ناشنوا، یاد خواهند کرد. نگاهی به ساختار نگاه تو کتاب نگاه تو را به روح پرفتوح استاد جبار باغچهبان هدیه کرده و او را معلم اول ناشنوایان ایران توصیف کرده است. نیز این اثر را به همه معلمان کودکان میهن و معلمان خودش به دلیل تلاش برای رشد و شکوفا شدن استعدادهایش، نیز به همسرش خانم اسکویی اصل تقدیم کرده است. خانم آقای یزدانی نیمه شنوا و معلم ناشنوایان و همکار اسلام میباشد. این مجموعه شامل شصت قطعه غزل فارسی است. یکی از اینها به نام «نگاه تو» را در تبریز، آذرماه 94 سروده است. غزل زیبایی است که اسم مجموعه اشعارش شده است: هر جا روم تیر نگاه تو با من است/ همچو سایه، دو چشم سایه تو با من است بسی کوشیدم به فراموشی تو و نشد/ هر جا روم مدام نگاه تو با من است محتوای غزلهای او اخلاقی، اجتماعی، آیینی، شخصیت شناسی، وصل و فصل و شکایت از وضعیت زمانه و غیره است، از اینرو دارای تنوع زیبایی است. رویکردها و دیدگاهها شعر اسلام یزدانی دارای تکثر و تنوع دارد، رویکردهای متفاوت در سرودههایش دارد. در اینجا اشعارش را در چند گروه معرفی میکنم. 1ـ بعضی اشعارش درباره مسائل دینی و مذهبی است: خدا و نیایش، علی علیه السلام امید بیپناهان، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیه، نثار فاتحه، سفر آخرت، شب قدر، یا علی علیه السلام، عاشق و نماز، انفاق روزهداران، ماه بدر 2ـ شعرهایی درباره طبیعت و زیباییهای طبیعت دارد: بهار، اردیبهشت به عنوان نشانی از بهشت، سیزده بدر در مجموع اشعارش در این حوزه اندک است. البته منظورم فقط در این مجموعه است. 3ـ شعرهای با مضامین اخلاقی سروده است: درباره مادر و فرشته بودن مادر، در نکوهش دروغگویی، دشمن دوست نما، غفلت از خدا، خودکشی، قناعت، خوبی کن، آیین دوستی، ز خوبیهای دوست، ابلیس علاقه اسلام به اشعار اجتماعی زیاد است و جاذبه درونیاش به مضامین و مفاهیم اخلاقی پرمایه میباشد. 4ـ غم و شادی، وصل و فصل و عشق دست مایه برخی از اشعارش است: شعری با عنوان در سوگ دوست، از دوستان بریدم، شعری با عنوان یار بیا سروده که بسیار زیبا است. اشعار دیگرش در این زمینه عبارت است از: آن شب که ناز دل، من غمخوارم، در انتظار یار، درمان دردت نخواهم، فغان از جدایی، زخم دلبر، جفای دل، نگاه تو، عاشق تویم، سنگ صبور من، قطره باران. اشعار با این دست مایه در این مجموعه بیشترین آمار را دارد. 5ـ شعر اجتماعی و توصیف محاسن و رذایل، ظلمها و عدالتها در جامعه در برخی از اشعارش موج میزند: شعرهای نوید آزادی، ضعیفکشی، و سیر و گرسنه از این دستاند. چون خود شاعر از طبقه متوسط و پایین جامعه برخاسته و با دردها و مشکلات مردم کاملاً آشنا است، اشعارش در این حوزه جذابیت خاص دارد. 6ـ شعرهایی در فراق دوستان و عزیزان خود سروده است. درباره فوت یکی از دوستانش به نام یوسف پوراحمدی، شعر در سوگ دوست را گفت؛ شعری در فراق مادرش با اسم «تقدیر این بود که» سروده است. شعری هم در غم از دست دادن پدرش با عنوان در حسرت کربلا سروده 7ـ عبرت آموزی از برخی حوادث و از سرنوشت برخی افراد دست مایه برخی اشعار او است: شعرهای اخو بهتر است یا ثروت، دار و ندار زندگی، کاروان عمر و توبه کن زود این گونهاند. 8ـ درباره میهن دوستی و وطنگرایی هم سرودههایی دارد: بمان در ایران وطن، ایرانی غربت چرا، سرباز ایرانم. 9ـ آموزش و پرورش و معلم و مربیگری و امثال اینها هم در شعر اسلام جایگاهی دارد. اشعارش در این حوزه عبارتاند از: معلم، معلمان کودکان استثنایی. چون این موضوع با غزل کمتر قابل جمع است و این مجموعه غزل است لذا در موضوعات آموزشی، اشعار کمتر دارد. 10ـ رخدادهای مهم تاریخی و حوادث زمانه خودش را با شعر معرفی کردن، از دیگر دغدغههای او است. از اینرو شعری درباره حادثه منای و کشتار حجاج در سال 94 سروده است. اشعار دیگر او چنین است: خونین شهر، شایعه پایان دنیا، درباره مردم یمن و بمباران آنها با عنوان خواب ابدی مظلومان شهر، جنگ افروزان جهان 11ـ اشعاری هم درباره بعضی از شخصیتها گفته است: شهریار، استاد جبار باغچهبان. در این مجموعه همین دو شخصیت ملی هست و درباره دو تن از دوستانش هم سروده که در بخش فراق آوردم. 12ـ شعر معلولیتی یا سرودن درباره مشکلات و مسائل معلولین، وظیفه شاعرانی چون اسلام یزدانی است که خود با داشتن نوعی از معلولیت، درد و غم و مشکلات این گروه را چشیدهاند. اسلام در این باره اشعار زیبایی دارد: معلمان کودکان استثنایی، استاد جبار باغچهبان، بالاخره شعر ناشنوایان دوستان بیریا را به مناسبت هفته جهانی ناشنوایان سروده است. وظیفه ناشنوایان از او پرسیدم آیا تاکنون NGOهای ناشنوایی برای تو و اشعار ات اقدامی، تکریمی، اهدایی و بزرگداشتی داشتهاند؟ پاسخش منفی بود. ناراحت شدم و تلاش کردم امسال همزمان با رونمایی کتاب ثمینه باغچهبان و تکریم استاد رضا محمودی، کتاب دوم آقای یزدانی هم رونمایی شود و اسلام هم حقش ادا شود. این مراسم در خردادماه اجرا شد؛ ولی حق اسلام یزدانی است که یک مجلس فاخر در تکریم خودش و معرفی اشعارش برپا شود. اگر دیگر تشکلهای مردمی یا دولتی پا پیش نگذارند حتماً دفتر فرهنگ معلولین این وظیفه را بر دوش میکشد. اما همه معلولان، همه ناشنوایان و نابینایان بدانند که تنها خودشان باید آستین بالا زده و با حمایت از یکدیگر و تکریم از نخبگان، در ارتقای جامعه هدف بکوشند؛ تحقیر و تنفیر یکدیگر دودش در چشمان همه از جمله در چشم عاملان خواهد رفت. نخبگان و ریش سفیدان و تشکلهای قدیمیتر مثل کانون و انجمن خانواده باید پیش قدم شده و نشست آراستهای برای اسلام یزدانی برپا کنند. افراد با نوشتن مقاله درباره خودش و اشعارش در واقع او را به جهان معرفی کنند. |
تاریخ ثبت در بانک | 26 آبان 1397 |
فایل پیوست |