چکیده |
اشخاص برای اینکه بتوانند اعمال حقوقی را انجام دهند، باید اهلیت استیفا داشته باشند. قانونگذار در همین راستا شرایط بلوغ، عقل و رشد را برای اهلیت لازم میداند. در کنار حقوق، علم روانشناسی، علم نوینی در جامعه امروزی است. یکی از مباحثی که در روانشناسی مطرح بوده، هوش و ضریب هوش است. هوش با عقل و رشد متفاوت بوده و دارای ویژگیهای خاص خود است. هوش و ضریب هوش شخص بوده که توانایی او را در شرایط مختلف نشان میدهد و همچنین ضریب هوش نشاندهنده مقدار توانایی و درک شخص از شرایط و موقعیتها است. هوش قابلیتهای خاصی داشته و میتواند تأثیر زیادی در اعمال حقوقی داشته باشد. اشخاص با توجه به ضریب هوش تقسیمبندی میشوند. این تقسیمبندی باعث ایجاد دستههای مختلفی از قبیل اشخاص کمتوان ذهنی خفیف و هوش مرزی میشود که هر دسته از این اشخاص مستقل و دارای ویژگی خاصی بوده که نه مجنون محسوب میشوند و نه غیر رشید بلکه این اشخاص، کمتوان ذهنی هستند. اشخاص کمتوان ذهنی، وضعیتهای حقوقی مختلفی دارند و بر اساس ضریب هوش و درک از امور میتوان اعمال حقوقی آنها را نافذ، غیر نافذ و باطل دانست.
|