| چکیده |
دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی هدف : بیماری اسکیزوفرنیا و نا به سامانی خلقی ، دو بیماری هستند که سایه شوم خود را آنچنان بر زندگی فرد مبتلا می گسترانند که تقریباً ارتباط وی را با واقعیتهای طبیعی قطع و او را در هاله ای از ابهام و تردید و نگرشهای بیمار گونه قرار می دهند. و از دیر باز که این دو بیماری مطرح شده اند ، رویکردهای گوناگونی که هر کدام در تلاش برایتبیین آنها کوشیده اند، وجود داشته و هنوز نیز در جریان است. چرا که در طی این چندقرن هنوز علت مشخص و قاطعی برای هیچکدام از این دو بیماری مشخص نشده است، هر چند پاره ای از آنها نسبت به پاره ای دیگر ، از جهت سبب شناسی ، دلگرم کننده تر به نظر می رسد. یکی از این رویکردها که از ابزارهای پاراکلینیکی بسیار سود جسته است، بررسی ساختارمغز از زاویه کوشایی الکتریکی و نقشه برداری رایانه ای است، که در پژوهش حاضر نیزاز یکی از این ابزارها بنام الکترو آنسفالوگرافی استفاده شده و سعی شده است تا با استفاده از نوارهای مغزی گرفته شده و بوسیله بیمارستان نواب صفوی ، مقایسه ای پس رویدادی درباره چگونگی کارکرد کوشایی الکتریکی مغزی ثبت شده این دو گروه از بیماران ،از زاویه طبیعی یا غیر طبیعی بودن امواج به عمل آید. بنابراین از میان نوراهای مغزی در دسترس ، تعداد 47 مورد انتخاب شده است که گروه بیماران اسکیزوفرن 22 نفر 3 زن و 19 مرد و با میانگین و انحراف معیار سنی و گروه بیماران نابسامانی خلقی نیز 25 نفر 16 مرد و 9 زن و با میانگین وانحراف معیار سنی به ترتیب 76/36 و12/13 برگزیده شده اند. برای مقایسه داده ها پژوهش از گروه گواه با 20نفر 15 مرد و 5 زن و میانگین انحراف استاندارد سنی به ترتیب 9/34 و 08/9 استفاده شده است. از آنجایی که در الکتروآنسفالوگرام متغیرهای زیادی می تواند دخالت داشته باشد، بنابراین سعی شده تا از گروهی که احتمالاً شوک دریافت کرده بودند، و یا از داروهای روان گردان استفاده کرده اند و یا همچنین آسیب مغزی دیده اند، و انتخاب آزمودنیها ، اجتناب شود. 398 این پایان نامه در 101 ص و همراه با جدول و کتابنامه ارائه گردیده شده است.
|
