کد ts-34020  
عنوان اول بررسی دانش مراجعین به مرکز مشاوره قبل از ازدواج از علل عقب ماندگی ذهنی در مراکز بهداشتی و درمانی شهر کرمان در سال 1375 موضوعات مرتبط  
نویسنده طاهره قاسم زاده عقیانی  
استاد راهنما ربابه وهابی مشهور  
نوع کاغذی  
دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه قم  
مقطع کارشناسی ارشد  
رشته پرستاری  
سال دفاع 1376شمسی  
زبان فارسی  
چکیده این پژوهش مطالعه ای توصیفی است که به منظور بررسی دانش مراجعین به مرکز مشاوره قبلاز ازدواج در زمینه علل عقب ماندگی ذهنی در مراکز بهداشتی و درمانی شهری کرمان انجام گردید. نمونه پژوهش مشتمل بر 200 زوج بود که به روش نمونه گیری پی در پی انتخابشدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگر ساخته، استفاده شد. پرسشنامه در دوبخش تنظیم گردید. بخش اول شامل ویژگیهای فردی و بخش دوم شامل 20 سوال سه گزینه ای مربوط به دانش واحدهای مورد پژوهش بود. برای تعیین روائی پرسشنامه از روائی محتوی استفاده شد. بدین ترتیب که بعد از تهیه و تنظیم پرسشنامه، پژوهشگر آن را در اختیار دهنفر از صاحب نظران قرار داد تا مناسبت هر یک از عبارات آن را با اهداف پژوهش موردقضاوت قرار دهند. پس از جمع آوری نظرات، شاخص روائی که 0/9 بود. جهت تعیین پایائی ابزار گردآوری داده ها از روش ثبات درونی استفاده گردید و ضریب پایائی 0/85 به دست آمد. جمع آوری اطلاعات توسط پژوهشگر به روش مصاحبه صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی، آزمون آماری کای دو و فیشر استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش در گروه سنی 24-20 ساله (36 درصد) قرار داشتند، ولی زنان 24-20 ساله (37/5 درصد) و مردان 29-25 ساله (48/5 درصد) در اکثریت بودند. گروه زنان در مقطع راهنمایی و دبیرستان (54 درصد) و همچنین در گروه مردان همین مقطع تحصیلی (58/5 درصد) بیشترین درصد را بخود اختصاص دادند و کمترین درصدواحدهای مورد پژوهش در گروه مردان و زنان بیسوادان بودند (1/5 درصد). در گروه زنانبیشترین درصد (31/25 درصد) را زنان خانه دار داشتند و در گروه مردان بیشترین درصد مربوط به سایر مشاغل (56/5 درصد) بود. اکثر زوج های مورد پژوهش (72/5 درصد) نسبت فامیلی نداشتند. 19/5 درصد از زوجین نسبت فامیلی درجه یک داشتند. در رابطه با وجود فردمعلول ذهنی در فامیل مراجعین 85 درصد از زنان و 86 درصد از مردان مراجعه کننده اظهار داشتند که فرد معلول ذهنی در فامیلشان وجود ندارد و در رابطه با نسبت فرد معلولذهنی با مراجعین در گروه زنان 55/5 درصد و در گروه مردان 66/7 درصد اظهار داشتند کهبا فرد معلول ذهنی نسبت فامیلی درجه دو دارند. 44/5 درصد در گروه زنان و 33/5 درصددر گروه مردان بیان داشتند که با فرد معلول ذهنی نسبت فامیلی درجه یک دارند. در رابطه با هدف اول پژوهش نتایج حاصله نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در گروه زنان و مردان دارای سطح دانش متوسط بوده و آزمون آماری کای دو هیچگونه تفاوت معنی دار آماری را بین دانش واحدهای مورد پژوهش و جنس آنان نشان نداد. جهت مقایسه دانش واحدهای مورد پژوهش در گروه زنان و مردان بر حسب تحصیلاتشان از آزمون آماری کای دو استفاده شد که تفاوت معنی دار آماری (0/00004 %P و 0 % P . ،003) را نشان داد. این نتایج نشان داد که با افزایش تحصیلات میزان دانش نیز افزایش می یابد. جهت مقایسه دانشمردان بر حسب شغل آنان از آزمون آماری کای دو استفاده شد که تفاوت معنی دار آماری را نشان داد p) ،0،0 (9 00 بیشترین درصد دانش خوب مردان متعلق به مردان کارمند بود.این نتیجه بیانگر این مطلب است که کارمندان چون از تحصیلات بالاتری برخوردارند، دانش آنان هم بیشتر بوده است. جهت مقایسه دانش واحدهای مورد پژوهش در گروه زنان و مردان با نسبت فامیلی آنان از آزمون آماری کای دو استفاده شد که تفاوت معنی دار آماری را در گروه زنان 0 >p). (2 0 و در گروه مردان 0 >p). ، )2 0 نشان داد. دانش خوب واحدهای مورد پژوهش که ازدواج فامیلی درجه یک داشتند بیش از واحدهای مورد پژوهشی بود کهازدواج فامیلی درجه دو داشتند و آن گروه از واحدهای مورد پژوهشی که بدون نسبت فامیلی بودند، دانش خویشان از دو گروه فوق بیشتر بود. در مقایسه دانش مردان و وجود فرد معلول ذهنی در فامیل مراجعین از آزمون آماری کای دو استفاده شد که تفاوت معنی دارآماری را نشان داد.
 
تاریخ ثبت در بانک 17 تیر 1399