چکیده |
تمرکز این مطالعه روی مسئله بیکاری و آسیبهای اجتماعی می باشد. در واقع به بررسی رابطه این متغیر اقتصادی و آسیبهای موجود در جامعه پرداخته ایم. رشد بیکاری در هر کشور علاوه بر معضلات اقتصادی دارای ابعاد مختلفی از جمله معضلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز است. در این تحقیق به گونه ای معضلات اجتماعی را سنجیده ایم. مباحث نظری اقتصاد اجتماعی حاکی از آن است که افزایش مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری باعث افزایش جرم و جنایت (قتل عمد، طلاق، سرقت و... ) می شود و همانطور که از آمار و ارقام مشخص است تاثیر بیکاری اندک و نا چیز نمی باشد. افزایش طلاق در جامعه و خشونت و خودکشی های موجود همگی شواهدی دال بر اثبات این قضیه می باشد. هرچند این تحولات را نمی توان به مسائل اقتصادی ربط داد ولی هیچکدام از کارشناسان اجتماعی رابطه رشد خودکشی با رشد مشکلات اقتصادی به ویژه افزایش بیکاری و به دنبال آن استیصال اجتماعی افراد و ناتوانی آن ها در امرار معاش افراد تحت تکفل را نادیده نمی گیرند. در این تحقیق سعی شده است تا در قالب یک الگوی اقتصاد سنجی، با استفاده از داده های ترکیبی مقطعی- سری زمانی (پانل دیتا) میزان تاثیر بیکاری بر روی متغیرهای قتل عمد و غیر عمد، سرقت، خودکشی، و طلاق و ازدواج و... مورد بررسی قرار گیرد. شواهد تجربی نشان می دهد که رابطه مستقیم بین بیکاری و آسیبهای اجتماعی نام برده در سطور فوق وجود دارد اما معمولاً این متغیر با وقفه های یک یا دو دوره ای اثرگذاری خود را آشکار و نمایان می نماید.
|