| چکیده |
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که نمی تواند به لفظ آورد ، به ما انتقال می دهد . بررسی و درک ( زبان ) نقاشی ، اطلاعات ارزنده ای در اختیار والدین ، مربیان ، روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک دریافت راز و رمز جهان کودک هستند.کودک همه مسائل زندگی خود را به واسطه نقاشی به تجربه در می آورد ،خود را می آزماید و ( من ) خویشتن را بنا می کند .خطوط ترسیمی ، انعکاسی از دنیای هیجان او هستند و نقاشی به تنهایی به منزله جهانی است که به موازات افزایش هوشیاری و دگرگونی های کودک ، متحول میگردد. نقاشی می تواند برای کودک عقب مانده ذهنی مفید باشد و از لحاظ بالینی بهترین روش تشخیص عقب ماندگی ذهنی در کودکان توجه به نقاشی آنها می باشد. نقاشی از نظر بالینی ابزار مهمی برای شناسایی سطح عاطفی این کودکان است .نقاشی در شناخت قوه خلاقانه ، مطالعه رفتار ، بیان افکار وخواسته ها و تمایلات کودک اهمیت فراوان دارد . رنگ آمیزی و نقاشی ، به منزله بهترین ابزار جهت ابراز علایق و عواطف کودک می باشد . کودک عقب مانده ذهنی می تواند احساسات و عواطف ، تنفرات و یا علایق خود را در نقاشی نشان دهند. در نقاشی به عنوان فعالیتی دو بعدی عناصری چون رنگ ، فضا و محتوای هیجانی نهفته است که به نوعی زمینه فرافکنی احساسات و عواطف را در کودکان فراهم می سازد. از این رو بسیاری از روانشناسان همواره تلاش کردند تا از طریق ترسیم و نقاشی به درون کودک وسرچشمه ی عواطف ،احساسات وهیجاناتی چون خشم ،ترس ،غم، شادی دراو دسترسی پیدا کنند.در همین راستا آزمون هایی چون آموزش نقاشی ، خانه ،آدم ،درخت،آزمون ترسیم آدمک در سه مرحله آزمون اعضای خانواده و آزمون ترسیم مدرسه ،به مرور تهیه وهنجار یابی شد تا از طریق آنها کیفیت احساسات وعواطف کودک برسی شود .در این پژوهش سعی بر این است که با استفاده از تحقیقات میدانی وکتابخانه ایی و پرداختن به نظریه های روان شناسان در طی یک بازه ی زمانی مشخص و با مضمونی مشخص تاثیر عواطف و احساسات کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیررا در نقاشی هایشان بررسی کنیم. امید است که در انجام این تحقیق با استفاده از نقاشی علاوه بر کنترل عواطف ، احساسات و هیجانات این دسته از کودکان بتوان میزان سطح یادگیری آن ها را افزایش و ارتقا داد.
|
