کد ts-19720  
عنوان اول جستجوی علت ژنتیکی نابینایی در جمعیتی درون‌زاد در استان اصفهان با استفاده از تکنیک Next Generation Sequencing  
نویسنده احمدرضا صالحی چالشتری  
استاد راهنما مهرداد نوروزی نیا  
اسناد مشاور مسعود گرشاسبی  
نوع کاغذی  
دانشگاه دانشگاه تربیت مدرس  
مقطع کارشناسی ارشد  
رشته ژنتیک پزشکی  
سال دفاع 1395شمسی  
زبان فارسی  
چکیده چکیده:نابینایی وضعیتی فیزیولوژیک یا عصبی است که به شکل جدی کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نقایص قسمتهای مختلف چشم می‌توانند منجر به نابینایی گردند که یکی از مهمترین آنها نقایص شبکیه است. یکی از بیماری‌های چشمی منجر به نابینایی مطلق یا نزدیک به مطلق که فراوانی پایینی نیز دارد و شبکیه را درگیر می‌کند بیماری نابینایی مادرزادی لبر (LCA) است. آمائوروزیس مادرزادی لبر یک بیماری وراثتی نادر چشمی است که در زمان تولد یا در ماه‌های اولیه زندگی نوزاد بروز می-کند. نرخ بروز این بیماری 1 در 80000 نفر در جمعیت عمومی است. حساسیت شدید نسبت به روشنایی نور همراه با این بیماری اتفاق می‌افتد و تعدادی از بیماران مبتلا ناهنجاری‌های سیستم اعصاب مرکزی را هم نشان می‌دهند. ظرف مدت کوتاهی در نخستین ماه‌های زندگی کودک، اغلب والدین متوجه نقص در واکنش‌های بینایی و حرکات سرگردان و غیر طبیعی چشم، نیستاگموس، می‌شوند. این بیماری هتروژنی بالایی را نشان می‌دهد و حداقل 18 نوع LCA تا کنون شناسایی گردیده‌اند که به دلایل ژنتیکی متفاوتی ایجاد شده‌اند. جهش در ژن‌های RPE65، CRB1، RPGRIP1، CRX، NMNAT1، SPATA7، LRAT، IMPDH1، GUCY2D و AIPL1 فراوانترین دلایل بروز LCA هستند. LCA تخریب یا از بین رفتن پیش از تولد شبکیه است و افراد مبتلا به LCA از زمان تولد افت شدید بینایی دارند. بنابراین انتظار می‌رود که عمده نقایص مولکولی ژن‌های درگیر در LCA پروتئین‌هایی را کد می‌کنند که در گستره وسیعی از فعالیت‌های مرتبط با شبکیه کار می‌کنند، عملکردهایی مثل ریخت‌زایی گیرنده‌های نوری(CRB1، CRX)، انتقال سیگنال نور(AIPL1، GUCY2D)، بازیابی ویتامین A(LRAT،RDH12، RPE65)، سنتز گوانین (IMPDH1)، و فاگوسیتوز بخش بیرونی (MERTK) از جمله همین عملکردها هستند. همچنین نقیصه‌هایی هم شناسایی شده‌اند که فرآیند انتقال مژکی درون گیرنده نوری را با مشکل مواجه می‌کنند و بدین ترتیب منجر به نقص بینایی می‌گردند که جهش‌های CEP290، LCA5، RPGRIP1، TULP1 از جمله همین موارد هستند. در مجموع تغییراتی که منجر به از دست رفتن عملکرد گیرنده‌های نوری در شبکیه می‌گردند منجر به از دست رفتن بینایی و LCA خواهند گردید. طی مطالعات میدانی خود متوجه یک منطقه در استان اصفهان شدیم که نرخ ازدواج خویشاوندی بالایی را نشان می‌داد و در موقعیت جغرافیایی ایزوله‌ای قرار دارد. در این منطقه تعداد افراد نابینا بسیار بالاتر از حد تصور بود و تشخیص افتراقی پزشکان متخصص مبتنی بر LCA بود اما تشخیص‌های دیگری نیز مشاهده گردید که با ترکیب جمعیتی خانواده‌های مبتلا سنخیتی نداشت و لزوم مطالعه ژنتیکی را در این خصوص نشان می‌داد. در مجموع، فرض ما بر وجود یک جمعیت مناسب برای مطالعه ژنتیکی است و به نظر می‌رسد این جمعیت معیارهای لازم برای ورود به مطالعه را داراست چراکه برخی از بیماران با هم نسبت خویشاوندی داشته و از نظر بالینی بیماری‌های چشمی مختلفی در این جمعیت مشاهده می‌گردد. این گستردگی و پیچیدگی علایم بالینی با ازدواج‌های خویشاوندی جمعیت همخوانی ندارد و جمعیت بیماران را به یک جمعیت جذاب برای مطالعه تبدیل می‌نماید.
 
تاریخ ثبت در بانک 30 اردیبهشت 1397