کد |
ts-19717
|
عنوان اول |
طرّاحی کانون فرهنگی و منظر پیرامونی گذر تاریخی مقصودیّه تبریزبا تأکید بر ادراک حسّی (افراد کم توان نابینا)
|
نویسنده |
مهدیه نیرومند شیشوان
|
استاد راهنما |
مجید صالحی نیا
|
اسناد مشاور |
آرمین بهرامیان
|
نوع |
کاغذی
|
دانشگاه |
دانشگاه هنر اصفهان
|
مقطع |
کارشناسی ارشد
|
رشته |
مهندسی معماری- گرایش معماری
|
سال دفاع |
1395شمسی
|
زبان |
فارسی
|
چکیده |
معماری بایستی به نیازهای ما پاسخ گوید؛ چه به عنوان موضوع هنری و چه عملکردی؛ نیازهایی چون زیستن، امنیّت، آسایش و تعداد بیشماری از نیازهای دیگر بشری. خلاء موجود در روند طرّاحیهای معماری امروز نتیجهی تبعیّت از فرهنگ بصر محور حاکم میباشد. به دلیل غالب بودن حسّ بینایی بر دیگر حوّاس، توجه طرّاحان نیز اغلب به طرّاحی بصری میباشد. غافل از آنکه عدّهای از افراد اجتماع، از درک کیفیّتهای بصری ناتوان اند. طرحهای معماری که فاقد توجه به تمامی حوّاس مخاطب انسانی خود است و انسان را به عنوان مخاطبی تکحسّی شناخته است، توجه خود را تنها معطوف به حس بینایی و بصری انسان نموده است. طرح هایی که بر پایهی حوّاس غیر بصری و عناصر و عواملی موثّر بر معماری و منظر، شکل میگیرند، همهی مردم شهر (شامل افراد کم توان حسّی: از جمله قشر نابینا، کم بینا) را مخاطب قرار میدهند و با تأثیرگذاری بر همهی حوّاس انسان، و به وسیلهی ادراک حسّی 5گانه، تصویرهای ذهنی شفّاف از فضاها ایجاد میکنند و در نهایت منجر به درک فضا آن گونه که شایسته است، میشود. تفوّق و برتری چشم نه تنها در معماری، که در برنامهریزی شهری و منظر نیز قابل رویت است. میتوان ریشهی برخی از مشکلات معماری معاصر را در عدم ایجاد تعادل بین حواس و تفوق بینایی بر سایر حواس جستوجو کرد. خلق فضایی بصر محور که سایر ادراکات مخاطب خویش را نادیده گرفته است باعث ایجاد فضایی بیگانه و ناآشنا برای مخاطب گردیده است. این امر باعث غیر انسانی شدن فضا و معماری و در نتیجه عدم استقبال از معماری گشته است و معماری را از هدف غایی خویش که همانا پیوند و یکپارچگی بین مخاطب انسانی و جهان پیرامون خویش است دور کرده و مخاطب را به سمت بیگانگی و انزوا سوق می دهد.در این میان، به نظر می رسد شهر تبریز، به عنوان یکی از کلانشهر های کشور، و با جمعیت 20 هزار نفر نابینا و کم بینا، با کمبود مطالعات و پژوهشهای مرتبط و نیز فضاهایی با طرّاحی معماری مناسب برای حضور قشر کمتوان حسّی میباشد. لذا در این طرح، با هدف دستیابی به راهکارهای طرّاحی و جزئیات، به مطالعهی ادراک حسّی (شامل ادراک بصری و غیر بصری)، حوّاس انسان، معماری چندحسّی، افراد کم توان حسّی و نابینایان و عوامل تأثیرگذار میپردازد. درنهایت گذر مقصودیّهی تبریز برای به محک کشیدن این مفاهیم انتخاب شد. این فرآیند با این پرسشها آغاز میشود که انسان بدون قوّهی ادراک بینایی چگونه قادر به درک فضای اطراف خود است؟ آیا کیفیّتهای حسی فضا میتوانند در تعامل انسانها و خصوصاً افراد با ناتوانی و کمتوانی حسّی به صورت مثبت ایفای نقش کنند؟ با پژوهش دربارهی کیفیّتهای حسی این گذر و محلّه، با استفاده از پژوهش میدانی که از طریق پخش پرسشنامه و مصاحبه انجام شد، منظر حسی موجود شناخته شد و با ارائهی کانسپتهای طرّاحی گوناگون در جنبههای عملکردی و زیبایی و سایر موارد تأثیرگذار، به ارائهی چارچوبی برای طرّاحی پرداخته شد.
|
تاریخ ثبت در بانک |
30 اردیبهشت 1397
|