چکیده |
چکیده شاید روزگاری دیدهشدن معلول به عنوان یک انسان واجد حقوق شهروندی در جامعه موضوع مباحث اجتماعی بود، اما امروز نگاه غیر ناتوان به معلول و درک تواناییهای آنها مسئله است. به رغم تلاشهای بیشماری که در دهههای اخیر جهت پیوند افراد با معلولیت و جامعه صورت گرفته است، واقعیتهای زندگی روزمره نشان میدهد که این افراد با تصویری که از خود دارند و همچنین برخورد سطحی افراد سالم، نمیتوانند روابط عادی اجتماعی با دیگران برقرار کنند و در نتیجه گوشهگیری میکنند. از آنجایی که فضاهای تفرجی یکی از مکانهای هستند که فرصت برقراری تعاملات انسانی را در اختیار افراد قرار میدهند، میتوانند در پیوند معلولان و افراد سالم جامعه موثر باشند. اما امروز توجه صرف به ادراکات بصری طرح، از امکان بهرهمندی معلولان بخصوص نابینایان در این فضاها کاسته است. طراحی فضاهایی ویژه معلولین، نابینایان و سالمندان نیز با دامن زدن به این انزوا آنها را به دور از افراد جوان و سالم محصور میکنند. از این رو برخلاف هدف طراحی، با خاص نشان دادن معلول؛ حضور وی در این فضا کمرنگ و در نهایت منجر به قطع ارتباط دو گروه معلول و سالم در جامعه شده است. بنابراین در فضاهای تفرجی علاوه بربهسازی کالبدی که حق شهروندی معلول است، باید به فضا به گونهای طراحی شود که به بهبود رابطه او با افراد عادی و پیدا کردن هویت گروهی معلول در ارتباط با دیگران کمک کند و در عین حال برای او پناهگاهی داشته باشد که در کنار افراد شبیه خود حس تعلق به گروه داشته و از خستگی نگاههای خاص به آن پناه برده و احساس امنیت کند. در این پژوهش با معرفی رویکرد تعاملی به عنوان رویکردی مدرن، مفهوم مناسبسازی بازنگری شده و آن را به عنوان ضرورتی در مباحت اجتماعی پیرامون معلولین مطرح کرده و با باور به اینکه منظر سبب پیوند انسان با پیرامون و شکوفایی اجتماعی او میشود، منظر را بستر مناسبی برای وقوع و ایجاد این تعامل معرفی میکند. در این نوشتار تمرکز بر فرد سالم و نه معلول است و مناسبسازی به ایجاد شرایط مساعد ذهنی برای تعامل دو گروه مذکور اشاره دارد.
|