کد pr-740  
نام گلارا  
نام خانوادگی تأملی  
وضعیت جسمی فقدان حرکتی  
نوع فعالیت هنری  
زبان فارسی  
اهم فعالیت ها زمینه فعالیت: نگارگری – نقاشی روی سفال – موسیقی – عکاسی  
کشور ایران  
استان آذربایجان غربی  
شهر ارومیه  
متن زندگی نامه فعالیتهای هنری از سال 1382:
+ دریافت لوح تقدیر در زمینه ( موسیقی اوقات فراغت ) به عنوان هنرجوی نمونه – ارومیه سال 82
+ اجرای موسیقی در مجتمع تفریحی باری ( جشنواره سیب و انگور) – ارومیه سال 82
+ اجرای موسیقی (تک نوازی ارگ) مراسم روز جهانی معلولین – ارومیه از سال 85 تا 90
+ کسب رتبه اول در طراحی گرافیک رایانه سال 86
+ کسب رتبه اول بانوی نام آور (همایش زنان نام آور و نان آور) در سطح منطقه – قزوین سال 87
+ برگزیده شده به عنوان معلول نخبه در سطح آذربایجان غربی در رشته (فرهنگی و هنری) – ارومیه سال 89
+ اجرای موسیقی در (روزجهانی موزه و هفته میراث فرهنگی) و برگزیده به عنوان فعال صنایع دستی ارومیه – هتل بین‌المللی پارک ارومیه سال 90
+ کارآموز نخبه در رشته نگارگری در سطح ارومیه سال 91
+ اجرای موسیقی سنتی در مجتمع تفریحی چی‌چست ارومیه سال 92

حضور در نمایشگاه ها و جشنواره ها:
+ نمایشگاه (دستاوردهای بانوان) – ارومیه سال 85
+ نمایشگاه (دستاورد های 30 سال انقلاب اسلامی) – ارومیه سال 87
+ نمایشگاه (توانایی های معلولین) – ارومیه سال 87
+ جشنواره بزرگ (آئینهای نوروزی اقوام ایرانی) – تهران اسفند 89
+ نمایشگاه (روز جهانی موزه و هفته میراث فرهنگی) work shop – ارومیه سال 90

مستندهایی که راجع به ایشان ساخته شده است:
+ مستند ریحانه (زندگی گلارا تاملی) شبکه استانی آذربایجان غربی – دی ماه سال 89
+ مستند زندگی گلارا تاملی شبکه سحر تابستان 89
+ مستند ایستگاه اول – شبکه استانی – بهمن ماه سال 90

دختر معلولی که نداشتن دست شاید علتی بر افزایش انگیزه وی برای دستیابی به موقعیتها و افتخارات گوناگون شده است امروز در باتلاق کم توجهی مسئولان دست و پا می زند و از عدم پشتیبانی آنها ناله سر می دهد گلارا می گوید حق گرفتنی است و من حقم را می خواهم حقم از قانونی که برای معلولان ایرانی تدوین شده است اما مجری برای اجرای آن در استان آذربایجان غربی وجود ندارد،هیهات که بسیاری ادای حق را در ترحم خلاصه می کنند و بجای آنکه تلاش برای احقاق حق ما معلولان که وظیفه محوله آنان است داشته باشند،گوشه چشمی نازک کرده و شاید اشک چشمی بغلتانند تا شاید به نظرشان کمکی کرده باشند.اما در مقابل خواسته ها و نیازهای ما به این جمله بسنده می کنند که بودجه نداریم و کفکیر به ته دیگ خورده است اما آیا این کفکیر از این دیگ بیرون آمد که خالی اش کرده باشند.
گلارا تأملی،دختری که با وجود داشتن معلولیت جسمی از ناحیه دو دست دارای استعدادهای بسیاری است در سال 1366 در تهران به دنیا آمده او دو خواهر و یک برادر دارد مدت 8 سال است که پدر خود را از دست داده است از همان دوران کودکی استعدادهای خاصی داشته پس از گرفتن دیپلم هم اکنون دانشجوی کاردانی رشته مددکاری است.
او استعداد خاصی در زمینه موسیقی، کامپیوتر، نقاشی، سفالگری و طراحی سنتی دارد مدتی نیز در آموزشگاه خوارزمی طراحی سنتی تدریس می کرد کارهایی که او از کودکی در زمینه های مختلف انجام می دهد حیرت همگان را برانگیخته و هم اکنون در بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه مدت 4 ماه است که در قسمت مخابرات مشغول به کار است.
او می گوید: از کودکی نقاشی را دوست داشتم و در دوره ابتدائی که در مدرسه مخصوص معلولین درس می خواندم با موضوع آلودگی هوا نقاشی کشیدم که رتبه اول را آورد و از آنجا بود که استعداد نقاشی در من روز به روز شکوفاتر شد با رنگ روغن نیز نقاشی می کشیدم اما بخاطر بیماری قلبی ریوی که دارم نسبت به بوی رنگ حساس و بیمار می شوم.
گلارا روحیه بسیار قوی دارد و می گوید:از کودکی هر کاری را که به ذهنم می رسید حتی اگر برایم سخت بود و می دانستم که در آن شکست می خورم اما انجامش می دادم فرد ریسک پذیری بودم و ترس در من معنایی نداشت .
مادر گلارا درباره استعداد ذهنی فوق العاده گل آرا می گوید و ادامه می دهد که برعکس ذهنیتی که مردم از معلولان دارند معلولان ناتوان نیستند چرا که معلولیت محدودیت نیست او از طرز نگاه مردم در اجتماع گلایه مند بود و خواستار آن بود که با افراد خاص نیز در اجتماع مانند مردم عادی برخورد کنند تا موجب سرخوردگی و تضعیف روحیه معلولان نشوند.
او می گوید:با وجود تمام تواناییهای فوق العاده ای که در وجود گلارا است تا کنون هیچ حمایت و کمکی از سوی ارگانهای ذیربط به گل آرا نشده حتی بطوری که شهریه دانشگاه را نیز خود گل آرا پرداخت می کند و با وجود اینکه در دانشگاه علمی کاربردی وابسته به بهزیستی تحصیل می کند اما باید خود گلارا شهریه را پرداخت کند بعدا در صورت وجود بودجه درصدی از شهریه را بهزیستی می دهد اما آنهم گاهی.
taamoli02حال جای بسی تأسف است که چرا دانشگاهی که وابسته به بهزیستی است چرا نباید حداقل برای مددجویان بهزیستی رایگان باشد؟
گلارا رمز موفقیت خود را از حمایتهای پدر و مادرش می داند و می گوید: وقتی بچه بودم پدرم موسیقی را به من یاد داد و در سایر زمینه ها نیز به من کمک کرد تا استعداد من به عرصه ظهور برسد.
مادر گلارا گذشته از سایر مشکلات عدیده ای که دارد درباره مشکلات زندگی خود و بیماری گل آرا سخن می گوید: او می گوید پسرم بعلت برخورد نامناسب مردم و دوستانش در مدرسه کم کم تبدیل به فرد منزوی شد و از نظر روحی روانی به هم ریخت و بعلت اینکه غیرقابل کنترل در منزل بود به یک مرکز نگهداری سپرده ایم علاوه بر مخارج درمان او گل آرا نیز ناراحتی قلبی و ریوی دارد و پزشکان نیز گفته اند که بعلت ضعف بدنی قادر به عمل نیست و برای زندگی بدون مشکل حداقل از نظر تنفسی به دستگاه پورتابل اکسیژن نیاز مبرم دارد و با اعلام گلایه مندی از سیستم نوبت دهی بیمارستانها خصوصا بیمارستان قلب سیدالشهدای ارومیه گفت: هر شش ماه گلارا در بیمارستان رجایی تهران مورد معاینه قرار می گیرد و با حقوق کم پدر گل آرا که بعنوان تنها منبع درآمد خانواده حساب می شود قادر به تأمین هزینه های زندگی و درمان او و برادرش نمی باشد چرا که گلارا بعلت تنگی نفس چندین بار نیز در بیمارستان بستری شده است.
در پایان گلارا و مادرش از تمام مردم خواستند تا با افرادی هماننند گل آرا مانند افراد عادی در جامعه برخورد کنند و از ابراز ترحم جدا خودداری کنند و همچنین از مقامهای مسئول خواستند تا در این زمینه فرهنگ سازی بکنند وحمایتشان کنند و برای اینکه گل آرا بتواند امورات عادی زندگی خود را بدون کمک مادر انجام دهد و بتواند براحتی نفس بکشد حداقل یک دستگاه پورتابل اکسیژن برای او تهیه نمایند.
 
تاریخ ثبت در بانک 9 اسفند 1394  
فایل پیوست
تصویر
 
تصویر