کد | pr-45741 |
---|---|
نام | مظفر |
نام خانوادگی | درویشی |
سال تولد | 1342 |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | حوزوی |
کشور | ایران |
استان | خوزستان |
شهر | ماهشهر |
متن زندگی نامه |
این مصاحبه در خردادماه 1400 توسط دفتر فرهنگ معلولین انجام شد. * لطف کنید خودتان را معرفی کنید. ـ من مظفر درویشی هستم. من تحصیلات آموزش و پرورش و خط بریل اصلاً نخواندهام. من روحانی هستم، کارم هم منبر است، منبر رفتن در سطح شهر، کارهای تبلیغاتی، کارهای فرهنگی. تا الآن هم من فقط بوسیله نوار و سیدی و قلم هوشمند، از اینها استفاده میکردم برای کارهای منبر و احادیث و داستان و تاریخ و اینها. * تحصیلات حوزوی شما تا چه سطحی است؟ ـ تحصیلاتم تا اتمام لمعتین است. * یعنی سطح چند میشود؟ ـ تقریباً پایه سه میشود. * شما نابینا هستید دیگر، درست است؟ ـ بله. * علت نابینای شما را میتوانم بپرسم چه بوده؟ ـ در سن سه چهار سالگی چشم درد شدید میگیرم، و به علت اینکه در روستا بودیم و دسترسی به دکتر و امکانات نبود من بیناییم را ازدست میدهم. سالها بعد یعنی در سال 1357 به پزشک مراجعه کردم، و به من گفتند که رگهای چشمت خشک شده و چشمت دیگر از بین رفته. * شما برای تحصیلات حوزوی در ورود به حوزه مشکل نداشتید؟ ـ من استعداد ذهنیم خوب بود، حفظیاتم خوب بود. در کلاسهای عمومی هم مینشستم، یعنی استاد که درس میداد من درسها را ضبط میکردم، بعد میآمدم با نوار چند بار مرور میکردم، و بعد فردا یا پسفردا که میشد درس را پاسخگو بودم. * چون شما نابینا بودید مشکلی برای پذیرش شما نداشتند؟ چون بعضی از حوزههای علمیه نابینایان را قبول نمیکنند. ـ چون بالاخره چند تا آشنا داشتیم و من را میشناختند، یک تستی هم از من گرفتند و دیدن که کشش ذهنی دارم، بعد هم یک مقدار مراعات کردن من را، واقعیتش من را مراعات کردند. و الا ازنظر قانون حوزوی شخص حتماً باید بینا باشد و بتواند مطالعه بکند. هم مراعاتم کردند، هم تستی گرفتند و دیدن استعدادم خوب است قبولم کردند. * شما در زمینه قرآن هم حافظ یا قاری هستید؟ ـ من یک سری از سورههای قرآن را که برای برنامه منبرم مفید بود اینها را حفظ دارم و از آیاتش در بالای منبر در بیانات و اینها استفاده میکنم. * در زمینه های دیگر، مثلاً چاپ کتاب یا مقاله چیزی کار کردهاید یا نه؟ ـ خیر. در منطقه ما امکاناتش نیست. نه مثلاً کسی است که تشویق بکند، و بالاخره عین حقیقت این است که نرفتهام دنبالش. * با تشکر از حضور شما در این مصاحبه. |
تاریخ ثبت در بانک | 31 خرداد 1400 |