کد | pr-3819 |
---|---|
نام | محمد |
نام خانوادگی | وطنی |
سال تولد | 1356 |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | هنری |
زبان | فارسی |
تحصیلات | کارشناسی ارشد موسیقی |
مهارت | افتخار همکاری با مفاخر موسیقی ایران را در کارنامه هنری خود داشتند، ساز تخصصی تار |
اهم فعالیت ها | محمد وطنی متولد اصفهان بود. ایشان افتخار همکاری با مفاخر موسیقی ایران را در کارنامه هنری خود داشتند. پیکر این مرحوم در بهت و حیرت دوستان و دوستداران هنر موسیقی ایران صبح روز 91/08/08 در باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. متن مصاحبه سایت راسخون با این مرحوم: محمد وطنی از چهرههای مطرح موسیقی کشورمان، زندگی اش را مدت هاست که با هنر موسیقی توام نموده است. . وی متولد 1356 و دارای تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران میباشد. وطنی از دوران راهنمایی وارد حیطه موسیقی شد و تجربه نواختن ساز را به صورت تخصصی با ساز تار از همان دوران آغاز نمود. در سال 72 وارد هنرستان موسیقی اصفهان گردید و دیپلم موسیقی خود را از آنجا کسب کرد، در سال 77 در رشته موسیقی به دانشگاه تهران راه یافت و تدریجا حضور فعالی در وادی موسیقی پیدا کرد تا جایی که توانست اوج فعالیت هایش را در کاخ «ورسای» در سازمان یونسکو به تصویر کشد. وی با بسیاری از گروههای موسیقی داخلی همکاری های متعددی داشته که از جمله میتوان به همکاری با گروه خورشید تهران به سرپرستی استاد مجید درخشانی اشاره نمود وطنی به همراهی این گروه در تولید کاست های مختلفی از جمله " فصل باران" به خوانندگی علیرضا قربانی و "از بودن و سرودن" به خوانندگی محمد معتمدی به نوازندگی تار پرداخته و در حال حاضر نیز مشغول ضبط کاست های بعدی اش به همکاری این گروه میباشد. وی همچنین در گروه نوای مهر اصفهان حضور چشمگیری داشته و به همراه این گروه در کنسرت های مختلفی شرکت نموده است. او در حال حاضر مدرس تار و سه تار در موسسات مختلف هنری داخل کشور میباشد. از افتخارات دیگر او میتوان به تالیف مقالات متعددی در زمینه موسیقی اشاره کرد ازجمله مقاله" چوب و مقاومت های آن برای انتخاب ساز ار" و مقاله " سیستم های تار سازی" که او را حائز کسب مقام های اول در جشنوارههای مختلف کشوری کرده است. وطنی موضوع پایان نامه خود را بررسی موسیقی تعزیه انتخاب کرده و دلیل این انتخاب را علاقه شخصی اش به این موضوع دانسته است. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
توضیحات | مرحوم شده است. |
متن زندگی نامه |
پیام تسلیت مجتبی عسگری به مناسبت درگذشت محمد وطنی بازهم گلچین روزگار گلی از میان جامعه هنری ایران برچید. این بار غم دوری محمد وطنی بر روح و جانمان سنگینی میکند. چارهای نداریم جز آه وحسرت و ابراز تأسف که نثار بازماندگانش کنیم. فقط همین جمله را میگویم که: محمد درمیان ما نیست اما آثارش هست و تا اثر هنری باقیست هنرمند نمیمیرد. استاد محمد وطنی موسیقی دان اصفهانی ظهر روز یکشنبه 91/08/07 در سن 35 سالگی بر اثر سکته مغزی جان به جان آفرین تسلیم کرد. محمد وطنی متولد اصفهان بود. ایشان افتخار همکاری با مفاخر موسیقی ایران را در کارنامه هنری خود داشتند. پیکر این مرحوم در بهت و حیرت دوستان و دوستداران هنر موسیقی ایران صبح روز 91/08/08 در باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. متن مصاحبه سایت راسخون با این مرحوم: محمد وطنی از چهرههای مطرح موسیقی کشورمان، زندگی اش را مدت هاست که با هنر موسیقی توام نموده است. وی متولد 1356 و دارای تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران میباشد. وطنی از دوران راهنمایی وارد حیطه موسیقی شد و تجربه نواختن ساز را به صورت تخصصی با ساز تار از همان دوران آغاز نمود. در سال 72 وارد هنرستان موسیقی اصفهان گردید و دیپلم موسیقی خود را از آنجا کسب کرد، در سال 77 در رشته موسیقی به دانشگاه تهران راه یافت و تدریجا حضور فعالی در وادی موسیقی پیدا کرد تا جایی که توانست اوج فعالیت هایش را در کاخ «ورسای» در سازمان یونسکو به تصویر کشد. وی با بسیاری از گروههای موسیقی داخلی همکاری های متعددی داشته که از جمله میتوان به همکاری با گروه خورشید تهران به سرپرستی استاد مجید درخشانی اشاره نمود. وطنی به همراهی این گروه در تولید کاست های مختلفی از جمله " فصل باران" به خوانندگی علیرضا قربانی و "از بودن و سرودن" به خوانندگی محمد معتمدی به نوازندگی تار پرداخته و در حال حاضر نیز مشغول ضبط کاست های بعدی اش به همکاری این گروه میباشد. وی همچنین در گروه نوای مهر اصفهان حضور چشمگیری داشته و به همراه این گروه در کنسرت های مختلفی شرکت نموده است. او در حال حاضر مدرس تار و سه تار در موسسات مختلف هنری داخل کشور میباشد. از افتخارات دیگر او میتوان به تالیف مقالات متعددی در زمینه موسیقی اشاره کرد ازجمله مقاله" چوب و مقاومت های آن برای انتخاب ساز ار" و مقاله " سیستم های تار سازی" که او را حائز کسب مقام های اول در جشنوارههای مختلف کشوری کرده است. وطنی موضوع پایان نامه خود را بررسی موسیقی تعزیه انتخاب کرده و دلیل این انتخاب را علاقه شخصی اش به این موضوع دانسته است. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. مصاحبه مرحوم محمد وطنی استاد نابینای موسیقی با راسخون مجریان اصلی تعزیه چه کسانی بودهاند وتعزیه چگونه به جلو آورده شد؟ تعزیه به شکل امروزی از زمان صفویه شروع شده است البته قبل ازصفویه هم تعزیه داشتهایم، ولی نه به شکل و شمایل امروزی و شاید بتوان مجریان اصلی تعزیه را صفویان دانست. تعزیه را کسانی به جلو آوردند که دستی درموسیقی و نمایش داشتهاند. کسانی که صرفاً تعزیه خوانی میکردند، مثل مرحوم اقبال آذر که تعزیه خوان معروف دوره خود بود و در هر دو (موسیقی ونمایش) حرفی برای گفتن داشت، یا سید حسین خان تعزیه خوان که استاد آواز نیز بوده است. تعزیه را چنین افرادی به اینجا رساندند که البته از این افراد زیاد داشتهایم ومجال گفتن نام آن ها نیست. مضامین تعزیه از چه چیزی نشأت میگیرد؟ هرتعزیه مضامین متفاوتی دارد و به این بستگی دارد که این تعزیه برای چه کسی خوانده میشود، تعزیه علی اکبر مضامین خاص خود را دارد و تعزیه حضرت عباس هم مضامین خود را و مضامین هر کدام متناسب با اسم و زندگی نامه آن شخص است. به نظر شما زیبایی تعزیه در چیست؟ به نظرمن این که افراد عاشقانه با نقش هایشان ارتباط برقرار میکنند، جلوه خاصی به تعزیه میدهد وآن را زیبا میکند، مثلاً وقتی شخص نقش شمر را یا برعکس وقتی نقش خانوادهامام (ع) را بازی میکند، خودش را واقعاً در آن جایگاه قرار میدهد. شمر به گونهای نقش آفرینی میکند که همه واقعاً فکر میکنند که او خود شمر است، حتی بعضی ازتماشاگران به او توهین هم میکنند و جالب تر این که من به چشم خود دیدهام، که درتعزیهای وقتی شمر میخواست سر امام را جدا کند نتوانست این کار را بکند، بالای سر امام حسین(ع) شروع به گریه کردن کرد و این عاشقانه با نقش شان ارتباط برقرار کردن به نظر من کم چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبورکرد. آواز و لحن خوش درتعزیه چه جایگاهی دارد؟ از ابتدای شکل گیری هنر تعزیه آواز و لحن خوش در تعزیه نقش داشته است. اساساً پیش از آن که تعزیه از ویژگی ها و شگردهای نمایش سود ببرد، مضامین آن به صورت شعر و آواز بیان شده است. نگاهی به آئین ها و مناسک شیعی به خصوص آوازهای مذهبی ایرانیان در مراسم و مکانهای مختلف دلالت براین امر دارد. بازبینی و مرور نسخههای قدیمی تعزیه آشکار میسازد که در ابتدای رواج این هنر، آواز خوانان برجسته در برابر همه قرار گرفته و تقریبا به گونهای آرام، اشعار و دیالوگ های مربوط به تعزیه را به صورت آوازیی ادا می کردهاند. بررسی نسخههای کاشی مجلس حضرت اباالفضل(ع) که داستان آن با کمک نزدیک به ششصد بیت شعر تدوین شده است؛ نشان دهنده شکل وماهیت آوازی مجالس ابتدایی تعزیه است. از اواسط دوره قاجار با حضور صاحب نام ترین آواز خوانان در پایتخت و جذب آنان جهت اجرای تعزیه، تاکیدی مجدد بر این موضوع است که در ابتدای امر، لحن خوش و آواز مقدم بر هنر نمایش بوده است ولی به طور تقریبی سندی که بتواند به گونهای شفاف و صریح، شکل اجرای و آوازیی ابتدایی ترین اشکال و نوع آوازهای عزاداری شیعیان در دوره صفویه را روشن سازد در دسترس نیست. موسیقی تعزیه چیست؟ موسیقی تعزیه به دو دسته تقسیم میشود. نخست موسیقی موافق خوان ها (که اصل تعزیه است) و دوم، سازهایی که با آن ها همراهی میکند. سازهای همراه کننده سازهای کوبهای (مثل طبل وسنج.. . ) و سازهای بادی (مثل نی وتریفت وساکسیفن)می باشد. قسمتی از تعزیه موزیکی است که به واسطه این سازها ایجاد میشود، مثلاً هنگامی که یکی از افراد را به شهادت میرسانند، ملودی های غم انگیز نواخته میشود یا زمانی که اسب ها در میدان میتازند، طبال به ریتم جنگ مینوازد. البته اصل موسیقی تعزیه همان موسیقی موافق خوان هاست که آواز بدون ساز است. ساز زدن فقط به عهده گروه دوم میباشد. اشعاری که به صورت آواز خوانده میشوند فراخور با نقش خودشان است. اشعار را در دستگاه خاصی قرار داده و شروع به خواندن میکنند بدون اینکه آشنایی آکادمیک با این دستگاه داشته باشند. آن ها به صورت سینه به سینه آموختهاند ولی هیچ آشنایی با ردیف ودستگاههای موسیقی ندارند. چارچوب اصلی موسیقی تعزیه چیست؟ یکی از عناصر مهم در تعزیه موسیقی است که اگر درست به کار گرفته نشود ضربهای جدی بر پیکره آن خواهد زد. همان طور که میدانیم کلام تعزیه با شعر، بحر طویل یا چهار پاره است که همه این ها دارای وزن و ریتم است، چرا که ذات شعر با وزن و ریتم عجین شده و از آن مهم تر این که اشعاری که مربوط به موافق خوان هاست به صورت آوازی میباشد. چارچوب اصلی موسیقی تعزیه متکی به اصلی ترین الحان شناخته شده موسیقی ردیفی ایران یا موسیقی به اصطلاح دستگاهی میباشد. اندک منابع در دسترس گواهی میدهند که خوش آوازترین هنرمندان کشور، مجریان اولیه تعزیه بودهاند. به نظر شما موسیقی درخدمت تعزیه بوده است یا تعزیه درخدمت موسیقی؟ به نظرمن، این دوبا هم به یک رشد و تکامل رسیدهاند و زیاد نمیتوان آن ها را از هم تفکیک نمود به عنوان مثال، خیلی از تصنیف هایی که الآن داریم و در تصنیف های موسیقی هم خوانده میشود و خیلی هم معروف است، پیش خوانی تعزیه بوده که معروف ترین آن ها مرغ سحر است، مرغ سحر پیش خوانی تعزیه علی اکبر بوده است که بعدها روی آن شعرگذاشتند. ممکن است خیلی از تصنیف ها هم برعکس این قضیه باشد، مثل این که خیلی از پیشخوانی ها اول تصنیف بودهاند، پس نمیتوان به طور قاطع این دو را از هم تمیز داد و جدا نمود این دو مکمل هم بودهاند به صورتی که اگر یکی از این دو کمتر بود، نمی گذاشت دیگری رشد کند و این دو به رشد یکدیگر خیلی کمک کردهاند. آیا شناخت هفت دستگاه آوازی ایران، امری ضروری درتعزیه به شمار میرود؟ و آیا تعزیه خوان ها با این قواعد آشنا هستند؟ بله ضروری است. ولی وقتی موسیقی تعزیه را از لحاظ ردیف بررسی نمودم متوجه شدم که خیلی از افراد که در موسیقی تعزیه شاخص بودند اصلاً موسیقی و قواعد آن را نمیدانستند ولی چیزی که میخواندند عیناً با گوشههای ردیف موسیقی مان مطابقت داشت، مثلاً شخصی بود که در تعزیه زینب میخواند، او دقیقاً از گوشه غم انگیز مرحوم دوامی استفاده میکرد در صورتی که خودش اصلاً این موضوع را نمیدانست. وقتی با او صحبت کردم که ببینم این گوشه را از چه کسی آموخته است در جواب گفت که این گوشه را از پدرانشان به صورت سینه به سینه یاد گرفته است و اصلاً با این دستگاه هیچ آشنایی آکادمیکی ندارد. ولی به نظر من شناخت این هفت دستگاه هم برای نوازنده و هم برای خواننده ضروری است. زیرا به نوعی میتواند هماهنگی بین او دو را سبب شود و اگر نوازنده وخواننده با هم جفت وجور نباشند ممکن است موجب عدم هماهنگی آن ها شود به طوری که نوازنده در یک گام میزند وخواننده دریک گام پایین تر یا بالاتر از گام نوازنده میخواند، یا این که نوازنده اساساً آن مایه را با مهارت نمینوازد و نصف و نیمه رها میکند و در نتیجه خواننده سردرگم میماند که چه را بخواند. پس به گفته شما خواننده و نوازنده درتعزیه لازم وملزوم یکدیگر هستند؟ بله لازم و ملزم و تکمیل کننده یکدیگرند، ولی محوریت اصلی موسیقی تعزیه خواننده اش است که نقش پر رنگ تری دارد. در تعزیه از هر هفت دستگاه استفاده میشود؟ خیر ولی میتوان از هرکدام گوشهای را تواماً استفاده کرد. آیا موسیقی تعزیه بافت خاصی دارد؟ بله بیشتر بافت ردیفی دارد (مثل دستگرد اصفهان) و از ملودی های محلی هم استفاده میشود ولی غیر از بافت ردیفی در برخی مناطق هم میتوان بافت تعالی را در موسیقی تعزیه دید البته درمناطقی که دور از شهرها هستند بیشتر دیده میشود. موسیقی رزم چیست؟ موسیقی رزم همان طبل و سنج است که به صورت مارش زده میشود. موسیقی رزم چیزی نیست که همیشه یکنواخت زده شود بلکه سلیقهای زده میشود. بومی بودن نقشی در موسیقی تعزیه دارد؟ در مناطق کرمان، یزد، فارس و اصفهان، تعزیههایی مورد توجه مردم قرار می گیرد که علاوه بر استفاده از موسیقی ردیفی به میزان گستردهای از الحان بختیاری، بیدکانی، سرکوهی، غرتبی، دشتستانی ومجموعهای ازتصنیف ها و ترانههایی با مایگی شوشتری درآنها استفاده شود. صددرصد، هر منطقهای با توجه به شرایط جغرافیایی واقلیمی اش، سازهای تعریف شده ایی دارد و با توجه به آن سازهایی که درمنطقه شان است سازههای تعزیه شان را انتخاب میکنند، مثلاً درخرم آباد مطمئناً از سورنا استفاده می شود ولی متاسفانهامروز خیلی از این سازها اصالت خود را از دست داده اند و سازههای غربی مثل ترنپت جای آن را گرفته است. نی با روحیات ایرانیها عجین تر است، که متاسفانه ترنپت به جای آن دیده میشود. پس تعزیه هم اصالت خود را از دست داده است، این طورنیست؟ درست است، تعزیه اصالت خود را در تمام موارد «نمایش، پوشش لباس ها که جنبه فخر فروشی پیدا کرده، موسیقی، اشعار، سازها و.. » ازدست داده است. متاسفانه موسیقی شهری درحال وارد شدن به تعزیه است، ولی خوشبختانه یک سری مناطق به خاطر تعصبی که دارند توانستهاند خود را از این هجوم دور نگه دارند و هنوز جلوه تعزیههای قدیمی خود را حفظ کردهاند که متاسفانه هر چه به شهرها نزدیک تر میشویم اصالت تعزیه کمرنگ تر میشود. حتی شاهد ورود ترانههای امروزی درتعزیه کشورمان هستیم که این جای تأسف دارد. به نظر من زیبایی تعزیه درسنتی بودنش است و امیدوارم تعزیه بتواند این زیبایی را حفظ کرده وآن را راحت از دست ندهد و این به همت کسانی اتفاق میافتد که در این حیطه فعالیت میکنند. تعزیه چگونه شروع میشود و میدان تعزیه چه شکلی دارد؟ میدان تعزیه دایرهای شکل است که در مرکز آن طبال مینشیند، قسمت بالای میدان تعزیه هم به موافق خوان ها، که همان خانوادهامام هستند اختصاص دارد و پایین میدان مخالف خوان ها، خود میدان هم محل جولان دادن اسب هاست و کارزار تعزیه میباشد، اطراف میدان را هم که برای نشستن مردم خالی میگذارند. شروع تعزیه به این صورت است که یک ساعت قبل از آغاز برنامه، طبال شروع به زدن طبل میکند و به مردم اطلاع میدهد که در این مکان قرار است تعزیه اجرا شود. این کار در مدت کوتاهی چندین بار تکرار میشود، سپس گروه موافق خوان و گروه مخالف خوان وارد میدان شده و به صورت ردیفی میایستند و شروع به خواندن قطعهای که به آن پیش خوانی تعزیه میگویند، میکنند، بعد از آن هر کدام به سر جای خود رفته وتعزیه شروع میشود. از لحاظ جامعه شناسی یک تعزیه خوان در بین مردم چه جایگاهی دارد؟ این نکته به بررسی جامعه شناسی تعزیه برمی گردد. افرادی که نقش موافق خوان ها را بازی میکنند (امام حسین واهل بیت ویارانش) باید در بین مردم از مجبوبیت خاصی برخوردار باشند، یا به عبارتی مورد اعتماد آنها باشند زیرا برای گرفتن این نقش ها باید درجه بالاتری بین مردم داشته باشند و مردم از لحاظ اخلاقی آن ها را تأیید کنند. کسی که وارد تعزیه میشود به محض ورود، اجازه گرفتن نقش موافق خوان ها را ندارد، بلکه باید مراحلی را برای رسیدن به آن درجه طی کرده باشد که این بیشتر به حالات باطنی شخص برمی گردد ولی از نظر ظاهری ، فرد باید شرایط خاصی داشته باشد، دادن نقش درتعزیه به قد و قامت فرد هم بستگی دارد، مثلاً فردی که دارای قد وقامتی کوتاه وجثه کوچکی است قابلیت بازی در نقش علی اکبر یا عباس را ندارد، در تعزیه فقط داشتن صدای خوش ملاک نیست بلکه معیارها وملاک های زیادی دست به دست هم میدهند تا فرد قابلیت لازم را کسب نماید. البته دادن نقش درتعزیه از نقش های کمتر وکوچک تر شروع میشود تا اینکه فر بتواند مقدمات لازم را طی کرده و شرایط کسب نقش های بالاتر را پیدا نماید، برای گرفتن نقش های بالاتر مثل امام حسین باید تقدست هم در بین مردم بالاتر رفته باشد. مشخصات ظاهری مهم تراست یا مشخصات باطنی؟ به نظرمن هر دو توأم با هم هستند و نمیتوان این دو را ازهم تفکیک نمود و تا حدودی میتوان گفت باطن و مشخصات باطنی کمی پر رنگ تر جلوه میکند ولی باز هم میگویم که نمیتوان از هم جدایشان کرد. ورود به تعزیه موروثی است یا فی البداهه هم میتوان وارد آن شد؟ شک نکنید که موروثی است. البته کسانی هم بودهاند که ناگهانی و با علاقه وارد این رشته شدهاند. حرف پایانی شما برای مخاطبین چیست؟ در پایان بعد از خداوند بزرگ از زحمات خانوادهام و همه کسانی که مرا یاری کردند بسیار متشکرم که با یاری من مرا برای تلاشی بیشتر و رسیدن به موفقیت در زندگی هرگز تنها نگذاشتند. با تشکر |
تاریخ ثبت در بانک | 20 اردیبهشت 1395 |