متن زندگی نامه |
من مهری سادات مشعشع هستم 26 سال سن دلرم و دانشجوی ترم 7 دانشگاه آزاد ادبیات انگلیسی هستم من در بیست و چهار ساعت دانشگاه میرم ارگ می زنم شعر حافظ میخونم و گاهی اوقات دلم می گیره متن می نویسم کار بازیگری و تئاتر رو دوست داشتم و چندسالی بود که می خواستم تئاتر بازی کنم که بفهمن نابینا یی سد راهمون نیست و بعد دو سال پیش با یکی از کارمندان بهزیستی صحبت کردم و اون اومد باهامون کار کرد و مقام دوم کشوری را کسب کردم با بچه های محله می خواستم بازی کنم ولی اونها منو تو بازی ر اه نمی دادند از مامانم پرسیدم چرا گریه کرد گفت چون نابینایی من شروع به گلایه از خداکردم یه بار توکوچه یکی از همسایه هامون رو دیدم و گفت تو می تونی بری مدرسه استسنایی ها نداشتن عضو دلیل ناامیدی نیست دلیل پیشرفت نکردن نیست فقط امید و توکل به خدا داشت
|