کد | pr-23462 |
---|---|
نام | غضنفر |
نام خانوادگی | فضایی |
سال تولد | 1298 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی |
اهم فعالیت ها | معلم بازنشسته |
کشور | ایران |
استان | تهران |
توضیحات | سالمند |
متن زندگی نامه |
غضنفر فضایی یکی از معلمان مددجو و بستری در آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک است که زندگینامه خودنوشت او را میآورم. «متولد سال 1298 هستم و در شهر بندری آستارا به دنیا آمدهام و با مدرک تحصیلی دیپلم در استخدام آموزش و پرورش در آمدم. در اثر لیاقت و کفایتی که از خود نشان دادم در سمتهای آموزگاری، مدیریت مدرسه، مسئول کارپردازی اداره و ریاست کارگزینی انجام وظیفه نمودم و آخرین سمت من مدیر مدرسه سعدی در جنب اداره ثبت اسناد کرج بود. قبل از آن هم مدتی رئیس آموزش و پرورش بودم. در شهرستانهای اردبیل و قزوین هم خدمت کردهام». «با خانمی ازدواج کردم که او هم آموزگار بود و دارای دیپلم و هر دو حقوق بگیر بودیم و زندگی خوبی هم داشتیم ولی صاحب فرزندی نشدیم. چهار سال قبل همسرم بیمار شد و به رحمت خدا رفت و من تنها ماندم. تنهای تنها، قبل از اینکه به آسایشگاه بیایم همهاش نگران آیندهام بودم. در فکر این بودم که من وارث و همدمی ندارم، اگر وقت مردنم فرا برسد، چه کسی باخبر میشود و سرنوشت من و اموالم و خانهام چه خواهد شد؟؛ و لذا مراتب را با دوستانم در میان گذاشتم، آنها به من گفتند به آسایشگاه کهریزک برو و ماجرای خود را برای مسئولین آنجا تعریف کن. در آنجا افرادی مثل شما وجود دارند و من به آسایشگاه کهریزک آمدم و با معرفی آقای هاشمی ماجرایم را با مسئولان مربوطه در میان گذاشتم و خانه مسکونیام را که در چهار راه عباسی در تهران داشتم به این سازمان منتقل کردم. در عوض سازمان خیریه کهریزک نیز تعهد نموده مادامالعمر ساکن آسایشگاه باشم و از امکانات اینجا استفاده کنم.» «از حقوق بازنشستگی استفاده میکنم و حقوقم را از یکی از بانکهای کرج دریافت میکنم. منزل دختر خالهام در کرج است. هر چند ماه یک بار از آسایشگاه مرخصی میگیرم و به کرج میروم، هم حقوقم را دریافت میکنم و هم از خانواده دختر خالهام دیدن میکنم و هم هرچه لازم دارم تهیه میکنم و هم به گردش و تفریح میپردازم و دوباره به آسایشگاه خود برمیگردم.» «از تاریخ 17 آبانماه 83 در بخش صنوبر 2 در همین اطاقی که ملاحظه میفرمایید همه چیز مرتب و بر وفق مرادم هست و اوقات بیکاری خودم را بیشتر به تلاوت قرآن میگذرانم و حداقل در طول هفته یک بار ختم قرآن میکنم و در اینجا دوستان هم سن و سال خوب زیاد دارم. گاهی هم همراه آنها به منظور هواخوری به داخل محوطه وسیع و زیبا و سرسبز آسایشگاه میرویم و از زندگی در اینجا لذت میبرم. منبع: نگاه سبز، هادی عمویی طالقانی، تهران، 1385، ص 125-126. |
تاریخ ثبت در بانک | 7 بهمن 1397 |