کد pr-21830  
نام محمدجواد  
نام خانوادگی بوستانی  
سال تولد 1373  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت اجتماعی  
زبان فارسی  
تحصیلات دیپلم انسانی  
مهارت مداح  
کشور ایران  
استان قم  
توضیحات محمدجواد بوستانی، متولد 1373نابینا می‌باشد. تحصیلاتش دیپلم انسانی است، و از سال 1393 مداحی را شروع کرده است. استاد او آقای مهدی رسولیان بوده است.  
متن زندگی نامه نابینا
متولد 1373
محل تولد: قم
ساکن شیراز
شاعر و مداح

توضیح
یکی از فعالیت‌های نابینایان و افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی، مداحی، مرثیه‌سرایی، وعظ، منبر و تبلیغ مذهبی بوده است. از قدیم تاکنون افرادی بوده‌اند که تمام عمر در این رشته اشتغال داشته‌اند.
موفقیت در این رشته منوط به داشتن حافظه و صدایی نسبتاً متوسط و خوب است. معمولاً نابینایان این دو ویژگی را دارند و ذاتاً از صدای پر قوت و جذاب و نیز از حافظه خوب برخوردارند. از این‌رو اینان با اندک مطالعه و به خاطر سپردن مطالب دینی می‌توانند به وعظ و مرثیه بپردازند.
کشورهای غربی و غیر مسلمان از این سرمایه در جهت موسیقی و آواز استفاده کرده و با آموزش اینان، افراد برجسته‌ای ظهور کرده‌اند؛ همچنین کلیسا از این افراد برای تبلیغ دینی بهره برده و کلیسا یک بخش ویژه برای آموزش و مهارت‌افزایی این افراد دایر کرده و افراد بسیاری را جذب نموده و در راه تبلیغات کلیسا از آنان بهره بُرده است. حتی کلیسا، سازمان جذب و آموزش معلولان را به کشورهای اسلامی هم گسترش داده و فرزندان مسلمانان را جذب کلیسا و تبلیغات مسیحیت نموده است.
متأسفانه در جهان اسلام به جزء در دوره‌های محدود و اقدامات محدود، شاهد فعالیت سازمان یافته برای استفاده از سرمایه ملی معلولین در جهت تبلیغ مذهبی یا حداقل تبلیغ ملی نبوده‌ایم. اگر کسانی مثل منبری مشهور و موفق مرحوم مجاب یا مداحان موفق را می‌بینیم، اینان با اتکاء بر توانایی‌ها و امکانات فردی خودشان پیشرفت نموده و به مدارج عالی رسیده‌اند. نه راهنمایی داشته، نه سازمانی بوده که امکاناتی در اختیار آنان قرار دهد. با کمال تأسف باید گفت هنوز هم این‌گونه است و سرمایه بزرگی برای بهره‌برداری رها شده است.
با اینکه مدیریت حوزه علمیه بخش کوچکی از امکانات خود را می‌تواند در این مسیر صرف کند و نتایج باور نکردنی بگیرد یا نهادها و سازمان‌های تبلیغاتی دیگر با بودجه‌های سنواتی بسیار زیاد که در اختیار دارند به راحتی می‌توانند از این سرمایه بزرگ مذهبی و ملی بهره‌برداری کنند.
دفتر فرهنگ معلولین برای اینکه نشان دهد واقعیت‌ها چیست و افراد دارای معلولیت حیّ و زنده چه توانمندی‌هایی دارند از یکی از مداحان معروف قم آقای محمد چراغی خواست، مدیریت این پروژه را بر عهده گیرد و ابتدا به شناسایی مداحان و مرثیه‌سرایان و در قدم بعد به گفت‌وگو با آنان بپردازد. پس از چند ماه اکنون فاز نخست این پروژه آماده شده است: امیدوارم بتوانیم این سیر را ادامه دهیم و مراحل دیگر پروژه را هم طی کنیم و تجارب تمامی افراد فعال در عرصه شعر آئینی و مرثیه و مداحی را جمع‌آوری و در چند جلد منتشر کنیم.
لازم است از حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی نماینده آیت اللّه العظمی سید علی سیستانی مدظله که راهنمایی فرمودند و در مشکلات یار و یاورمان بودند تشکر کنیم. همچنین از آقایان محمد چراغی و مسعود باقری و دیگر همکاران این پروژه تشکر و قدردانی می‌کنیم.

متن مصاحبه
* لطف کنید خودتان را معرفی کنید.
ـ من محمدجواد بوستانی، متولد خرداد 1373 هستم. تحصیلاتم را تا دیپلم ادامه دادم. از بیست سالگی یعنی از سال 1393 مداحی را به طور رسمی شروع کردم و علاوه بر مداحی چون مجالس می‌رفتم و برنامه‌های مذهبی که می‌رفتم و در روضه‌خوانی‌ها باید اشعاری را انتخاب می‌کردم برای اینکه بتوانم روضه را بهتر به گوش مستمع برسانم، بعضی موقع‌ها شعرهای خوبی پیدا نمی‌کردم، به همین دلیل خودم دست به کار شدم و شعر گفتن را شروع کردم. آن را البته هدیه‌ای از طرف اهل بیت و حضرت امام زمان می‌دانم. با غزلی از امام زمان شروع کردم. شعر گفتن و شاعری را بعد از اربعین سال 1393 و تا به امروز ادامه داده‌ام.
از سال 1395 موضوع اشعار من به عاشقانه تغییر کرد و تا به امروز دارم عاشقانه شعر می‌سرایم. اشعار مذهبی هم قدری دارم، اما فعلاً عاشقانه را بیشتر دارم روی آن وقت می‌گذارم و دنبال سوژه و سرودنش هستم.

* شما ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را کجا تحصیل کرده‌اید؟
ـ دوره ابتدایی را در قم، مدرسه نابینایان امید گذراندم. راهنمایی و دبیرستان را بین بچه‌های بینا تحصیل کردم و در پایین شهر قم در همان منطقه خودمان بودم.

* انگیزه شما از اینکه وارد مداحی شدید چه بود و چه تجاربی در این زمینه کسب کردید؟
ـ گرایش من به مداحی بر اثر چند عامل بوده است: تشویق خانواده و علاقه خودم خیلی اهمیت داشت؛ اما این حرفه را دوست داشتم، زیرا همیشه از بچگی با پدرم به مجالس روضه و مجالس مداحی می‌رفتیم. پدرم سه‌شنبه‌ها به جلسه دعای توسلی می‌رفت؛ جلسه‌ای برگزار می‌شد که مردها با همدیگر بودند و من را هم در همان بچگی پدرم همراه خود می‌برد. محرم‌ها با پدرم به هیئت‌های عزاداری می‌رفتیم. البته جدای از این مسائل، تعصبات مذهبی نبودیم. بالاخره به خاطر مذهبی بودن خانواده و اینکه نابیناها به این‌گونه امور علاقه دارند، من هم به این طرف کشیده شدیم. تا اینکه کم‌کم علاقه پیدا کردم و آمدم به طرف مداحی.

* گویا شما در کتاب مداحان نابینای قم معرفی شده‌اید؟
ـ آقای محمد چراغی کتابی نوشته درباره مداحان نابینای قم که مرا هم معرفی کرده است. این کتاب را به سفارش دفتر فرهنگ معلولین نوشته است و با مداحان قم مصاحبه و آنها را معرفی کرده است.

* برای شعر سرایی دوره خاصی رفته‌اید یا نه؟
ـ من دوره خاصی به آن صورت ندیده‌ام، فقط استاد جلیل صفربیگی یک کارگاه رباعی داشت که در کارگاه رباعی ایشان چند ماهی بودم و چند رباعی از من در کارگاه رباعی ایشان منتشر شد. در آن کارگاه رباعیات هشتاد شاعر از ایران و افغانستان تحلیل و نقادی می‌شد و آموزش می‌داد و رباعی سرایی افراد بهتر و بهتر می‌شد. نه اینکه بگوییم از قبل کسی چیزی نمی‌سرود، چرا، این فقط یک کمکی بود که شاعرها بتوانند سوژه‌های جدید پیدا بکنند و یک جور رفع اشکال و آقای صفربیگی با راهنمایی‌ها، افراد را به سمت بهتر شدن سوق می‌داد. من چون اوایل با اشعار زیاد سر و کار داشتم به خاطر مداحی، اشعار استاد سازگار و اشعار شاعران مذهبی، به خاطر همین هم دایره لغاتم بالا رفت، هم به خاطر کلاس فن بیان و اینها که داشتم، همه اینها کمک کرد دست به دست هم داد که من بتوانم خودم بدون هیچ استادی شعر بگویم. البته اشعارم بدون ایراد نبودند، این را من رد نمی‌کنم، ولی اشعار را نشان استادانی می‌دادم و رفته رفته با برطرف کردن ایرادات، خودم هم یاد می‌گرفتم و می‌فهمیدم که مثلاً این اشتباه را نباید در این شعر ایجاد می‌کردم و در شعر بعدی رعایت می‌کردم و رفته رفته خیلی بهتر شدم.

* آیا کتاب شعر هم چاپ کرده‌اید؟
ـ بله، من دو جلد کتاب شعر چاپ کرده‌ام. اولین کتابم مجموعه غزل من است به اسم «یلداتر از یلدا» که در بهار 1398 توسط یک انتشارات در مشهد، در 74 صفحه منتشر شده است. این کتاب شامل 65 غزل عاشقانه است. دومین کتاب من آن هم نامش «یلداتر از یلدا» ولی با عنوان فرعی «مجموعه رباعی» است و این کتاب توسط انتشارات نوآوران دانش در تهران در تابستان 1399 منتشر شده است و شامل 85 صفحه و 142 رباعی است.

* آیا در زمینه‌های دیگر، مهارت‌هایی دارید، بیان کنید؟ مثل مهارت‌های هنری، ورزشی؟
ـ نه، مهارت خاص دیگری را پیگیری نکرده‌ام. فقط کار مداحی و کار اجرای مراسم و همایش‌ها را انجام داده‌ام. اگر برنامه‌ای باشد من کار اجرا را هم انجام می‌دهم. اگر در جمع نابینایان مجری بخواهند، می‌توانم برنامه یا سمینار یا نشست و همایشی را اداره بکنم. از وقتی که به شیراز آمده‌ام اجرا را بیشتر انجام می‌دهم به ویژه در جمع دوستان. حالا نمی‌دانم ازنظر دوستان چقدر موفق بوده‌ام چقدر مجری توانمندی بوده‌ام، به دلیل دوره‌های فن بیانی که نزد استاد خسرو محمودیان گذرانده‌ایم، ضوابط و به روش حرفه‌ای این توانایی را هم دارم. در زمینه ورزشی و اینها نه متأسفانه چیزی در چنته نداشته‌ایم.

* در زمینه قرائت قرآن چطور؟
ـ در زمینه قرائت قرآن قبل‌تر، مثلاً سال 1391 1392 اینها من دو جزء و نیم قرآن را حفظ بودم، اما به دلیل کار نکردن و به سمت و سوی مداحی آمدن کمی وقت کم شد و نتوانستم تمرین کنم و حداقل همین‌ها را تثبیت داشته باشم و اینها از خاطرم رفت. قرائت قرآن هم خیر، چون قرآن یک دستگاه‌های آوازی خاص خودش را می‌خواهد و الآن صدایی که من دارم لحن مداحی گرفته و اگر بیایم قرآن بخوانم نمی‌توانم آن طور که باید مثل قاریان قرآن قرائت کنم. برای خودم گاهی می‌خوانم فقط.

* کتاب دیگری آماده چاپ دارید؟
ـ کتاب دیگری فعلاً آماده چاپ فعلاً ندارم، ولی قصد دارم که اشعار مذهبیم را چاپ کنم. حالا یک مقدار اشعار کم دارد و باید آنها را تکمیل کنم تا موقع چاپش برسد.

* به نظر شما نابینایان چطور می‌توانند به موفقیت برسند؟
ـ موفقیت نابینایان وابسته به تلاش خودشان است؛ یعنی هرچه خودمان بخواهیم و تلاش کنیم قطعاً به آن می‌رسیم و باید امید داشته باشیم به آن کاری که می‌خواهیم در آن قدم بگذاریم؛ و علاقه خیلی مهم است و اگر علاقه و پشتکار باشد قطعاً آن کار به ثمر می‌رسد، ولی اگر علاقه نباشد و زوری بخواهیم طرف کاری برویم، قطعاً به نتیجه نخواهیم رسید و اگر برسیم خیلی خیلی دیر به نتیجه می‌رسیم، چون که علاقه پشتش نبوده و پیگیرش نبوده‌ایم.
البته حمایت‌ها هم خودش خیلی کمک کننده است، حالا چه حمایت مادی چه حمایت معنوی، فرقی ندارد، این حمایت‌ها اگر باشد طرف کمی شاید دل و جرأت پیدا کند که برود طرف آن علاقه‌هایش. بعضی موقع‌ها خیلی از نابیناها هستند که به خاطر نبود حمایت‌های معنوی و البته بیشتر حمایت‌های مادی از خیلی از خواسته‌هایشان می‌گذرند و کلاً اصلاً طرفش نمی‌روند.

* به نظر شما مشکلات اصلی که نابینایان در ایران دارند چیست؟
ـ مشکلات نابینایان خیلی زیاد است. مشکل مسکن دارند، مشکل ازدواج دارند، مشکل کار دارند. بله، همه این مشکلات وجود دارد و بدتر از همه همین مشکل اشتغال است و اگر این مشکلات برطرف می‌شد قطعاً نابینایان هم خیلی شرایط بهتری را داشتند و در رفاه بهتری بودند. ما الآن در تاجیکستان می‌بینیم خیلی از نابیناها فعال هستند در عرصه‌های مختلف. من صحبت که می‌کنم، خیلی‌هایشان در موسیقی‌های کشوری‌شان دارند کار می‌کنند، در کنسرواتوارها و مجامع کشوریشان نابیناها را به کار گرفته‌اند و دارند از نوازندگی‌شان و از هنر موسیقی که دارند از نابیناهایشان استفاده می‌کنند؛ اما در ایران متأسفانه حالا نمی‌دانم چرا، ولی در هیچ زمینه‌ای از نابیناها استفاده نمی‌کنند.

* شما خودتان شاغل هستید؟
ـ خیر.

* اگر صحبتی باقی مانده می‌شنویم.
ـ خیر، صحبتی نیست. آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم که موفق باشید.

* با تشکر از شرکت شما در این گفت‌وگو.

 
تاریخ ثبت در بانک 14 مهر 1397