کد | pr-21298 |
---|---|
نام | مهدی |
نام خانوادگی | الصاق |
سال تولد | 1361 |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | هنری |
زبان | فارسی |
تحصیلات | دیپلم |
مهارت | موسیقی، نوازنده سنتور، آهنگسازی |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
شهر | شهرضا |
توضیحات |
هنرمند نابینای سنتور نواز شهرضایی: اگر هدف هنرمند کار کردن برای دل مردم باشد وظیفه سنگینی بر دوش خود حس خواهد کرد سیناخبر- هنرمند نابینای سنتور نواز شهرضایی گفت: هنرمند به جایی میرسد که نیازش اغنا میشود اما اگر هدفش کار کردن برای مردم باشد این وظیفه سنگینی بر دوشش میگذارد و من چون برای مردم مینوازم سعی میکنم با توجه به نیاز و خواست آنها کارکنم. به گزارش سیناخبر موسیقی هنر بیان احساسات به وسیلهی صداهاست. موسیقی تراوش احساسات و اندیشههای آدمی و مبین حالات درونی وی میباشد. موسیقی یا ترانه به هر نوا و صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوشآیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت. آنجا که زبان از گفتن باز میماند، موسیقی مأمنی میشود برای روح و زبانی میشود برای بیان احساسات و ناگفتههای ناشناخته. موسیقی هر چه هست، سرچشمهای از درون انسان دارد و مخلوقی است که از روح آدمی جان گرفته و به روح آدمی جان میدهد موسیقی، طنین از دل برآمدهای است که لاجرم بر دل مینشیند ولی از چه دلی برآمده و بر چه دلی مینشیند؟ اگر این موسیقی از صاحب دلی باشد که همگان روشندل میخوانندش بیشک بر دل هر شنوندهای خواهد نشست. روشندلی که ناتوانی در دیدن جهان هستی سد راهش نشده و با امید و تلاش به دنبال دل خواستههایش گامهای بلندی برداشته است. امروز مهمان ویژه سیناخبر جناب آقای مهدی الصاق هنرمند نابینای سنتور نواز هستند که به راستی از موسیقی برای بیان ناگفتههای دل بهره میجویند. لطفاً خودتان را معرفی کنید. بنده مهدی الصاق متولد 1361 و ساکن شهرضاهستم آقای الصاق نابینایی شما یک بیماری مادرزادی است یا بر اثر تصادف به وجود آمده است؟ بیماری من یک بیماری مادرزادی است. از دوران کودکی خودتان بگویید و اینکه چطور با این بیماری کنار آمدید. من تقریباً تا سن 8 سالگی نیمه بینا بودم و این بیماریی است که طی آن بینایی به تدریج کم میشود و تا سن 30-32 سالگی به نابینایی ختم میشود ولی من در اثر یک عمل جراحی اشتباه توسط پزشکان در سال 69 نابینای مطلق شدم. آیا این بیماری قابل درمان است؟ بله اما من چون رگهای عصبی چشمم از بین رفته درمانپذیر نیستم. از خط بریل بگویید و اینکه آیا این خط کمکی به شما کرده یا نه؟ من خط بریل را از اول ابتدایی یاد گرفتم زمانی که شش ماه به مدرسه رفتم و با کتابهای درشت نویس درس خواندم اما فقط کتاب فارسی را به طور درشت نویس داشتیم و نتوانستم کلاس اولم را به پایان برسانم و برای همین به مدرسه باغچه بان رفتم و در آنجا نزد مرحوم ابراهیم رضا شهرضا خط بریل رایاد گرفتم. این خط برای آموزش همه موضوعات کمک زیادی به من کرد. درچه مدارسی درس خواندید؟ دوره ابتدایی را در مدرسه باغچهبان، دوره راهنمایی ابوبصیر اصفهان و اول دبیرستان مدرسه شهید رجایی شهرضا و دو سال آخر را در مدرسه شهید یاوری و پیش دانشگاهی شهید همت درس خواندم و بعد از کنکور بیشتر به فکر کار بودم تاادامه تحصیل. از نحوه ورودتان به شبکه بهداشت بگویید. ابتدا یک آزمون از من گرفتند اما چون دو اپراتور نابینای قبلی از پس کار بر نیامده بودند تمایلی به استخدام من نداشتند و اول قرار شد یک ماه آزمایشی کار کنم اما بعد از 17 روز چون از کارم راضی بودند قرارداد بستم و به صورت شرکتی مشغول به کار شدم. از دوران نوجوانیتان بگویید. در دوران نوجوانی بیشتر از درس به فکر موسیقی بودم. پس استعداد موسیقیتان آن زمان خودش رانشان داد؟ بله البته از سال 69 و زمانی که هنوز بینا بودم موسیقی را شروع کردم. از نحوه آشنایی باهمسرتان بگویید. یکی از همکارانم با خانواده همسرم آشنایی دوری داشت و مرا معرفی کرد. همسر آقای الصاق این طور ادامه میدهد که وقتی قضیه را باخانوادهام در میان گذاشتند همگی مخالفت کردند و برادرم میگفت که اصلاً حرفش را نزن اما خودم وقتی تلفنی باایشان صحبت کردم به ازدواج متمایل شدم و با پافشاری خانوادهام را راضی کردم. شما اکنون مشغول چه کاری هستید؟ الآن کار خاصی ندارم ولی در کنار مهدی فعالیت میکنم. فکر میکنید راز زندگی موفق شما در چیست؟ ما خوشبختیمان را به خاطر اخلاق خوب مهدی داریم مهدی برای من یک شوهر نیست یک دوست و رفیق است به طوری که من بعد از ازدواج نیازی به داشتن یک دوست صمیمی احساس نمیکنم. اول کار که برای خواستگاری شما آمدند چه چیزی شمارا به ایشان علاقهمند کرد؟ روز خواستگاری هرچه من میگفتم خیلی منطقی گوش میکرد و پاسخ میگفت. گفتید که خانواده با ازدواج شما مخالف بودند؟ بله روز عقد به برادرم نگفته بودم ولی بعد که با او صحبت کردیم متقاعد شد وحالا طوری شده که به دوستان صمیمی تبدیل شدهاند. آقای الصاق ازچه زمانی خانواده متوجه بیماری شما شدند؟ پدرم اوایل فکر میکرد که چون من نیمه بینا هستم میتوانم در مدارس عادی تحصیل کنم اما بعد که دچار مشکل شدم وقتی از وجود خط بریل مطلع شدند مرا به مدرسه باغچهبان فرستادند. چطور با این نابینایی کنار آمدید؟ سالی که نابینای مطلق شدم آخرین تصویری که به یاد دارم چراغهای اتاق عمل است و بعد از عمل تا یک ماه افسرده و گوشه گیر شده بودم و با حرفهایم سعی درجلب ترحم و دلسوزی خانوادهام داشتم تا اینکه یک روز ظهربه خودم نهیب زدم که باید با این قضیه کنار بیایم و گرنه از زندگی عقب میمانم، سازم را جلویم گذاشتم و شروع به نواختن کردم و شاید آن روز تولد دوباره من بود. ازخانوادهتان بگویید که چطور و چقدر از شما حمایت کردند. پدرم مرا به سمت هنر سوق داد و اولین ساز را برایم خرید و مادرم با صبر و شکیبایی به من مهلت داد که به هدفی که میخواهم برسم. الآن هم همسرم با حمایتهایش به من کمک میکند چون زندگی کردن با یک هنرمند خیلی سخت است چون مرتب باید تمرین کنم و کارم سر و صدای زیادی دارد. در مورد هنر سنتور نوازی برایمان بگویید که چقدر آرامش بخش است. برای من سنتور بسیار آرامش بخش است من برای دل خودم می نوازم هنرمند به جایی می رسد که نیازش اغنا می شود اما اگر هدفش کار کردن برای مردم باشد این وظیفه سنگینی بر دوشش می گذارد و من چون برای مردم می نوازم سعی می کنم با توجه به نیاز وخواست آنها کار کنم. درچه مسابقاتی شرکت کردید و چه مقامهایی به دست آوردهاید؟ در سال 84 در جشنواره صدای سفید کشوری در حوزه نوازندگی سنتور برای نابینایان اول، در سال 86 تهران در حوزه سنتور نوازی جشنواره تهران سوم، سال 88 در کاشان دوم، در جشنواره صدای سفید سال 91 مقام اول، سال 92 جشنواره آفتاب حوزه آهنگسازی برای تئاتر اول، سال 95 جشنواره اراک مقام دوم آهنگسازی برای تئاتر و یک ماه بعدش هم در جشنواره صدای سفید کردستان مقام اول سنتور در کشور و در آذرماه 95 در جشنواره بینالمللی امیدآفرین مقام اول بازیگری و مقام اول آهنگسازی برای تئاتر را در سطح بینالملل به دست آوردم. پس بازیگری هم میکنید از بازیگریتان هم برایمان بگویید که ازچه زمانی شروع کردید و چه مقامهایی به دست آوردهاید. از سال 83 تا سال 88 با آقای احمدیان فقط برای آهنگسازی همکاری میکردم و در سال 89 در کاری به نام "نوبت آینهها" نقش مباشر را اجرا کردم و بعد از آن در سال 91 به پیشنهاد آقای صانعی نمایش "قصه بخت" را کار کردیم که در آن نمایش بازیگران ناشنوایان بودند و نابینایان کار دوبله را انجام میدادند که این کار در سال 92 در مرحله منطقهای و کشوری اول شد و به مسابقات بینالمللی راه یافت و در جشنواره کودک درسته بینالمللی اول شد. استاد بزرگ شما در حوزه موسیقی و بازیگری چه کسانی بودند؟ در حوزه موسیقی آقای احمد مجیری و آقای پژمان اختیاری و درزمینهٔ تئاتر هم آقای صانعی زحمات زیادی برای من کشیدند. انتظار شما از مردم چیست؟ کاری که ما سعی بر فرهنگسازی آن برای مردم داریم یکی استفاده نکردن از کلمه "کور" در مواجهه با بچههای نابیناست و اینکه تا جایی که میتوانند نه از روی ترحم بلکه بر اساس وظیفه انسانی به نابینایان کمک کنند. انتظار شما از مسئولان چیست؟ مشکل نابینایان این است که در حوزههای مختلف دیده نمیشوند افراد نابینای موفق زیادی داریم که کارهایی انجام میدهند که افراد بینا نمیتوانند اما متأسفانه هیچ گونه حمایتی از آنها نمیشود و این دیده نشدن خیلی سخت است و باید مسئولان دید بازتری نسبت به جامعه معلولان داشته باشند. آقای الصاق میگویند اگر خدا یک حس را از انسان بگیرد یک حس دیگر را تقویت میکند آیا برای شما این طور است؟ تقریباً شاید بتوان گفت حس لامسه و شنوایی خوبی دارم و این شاید به خاطر این است که انسان مجبورمی شود حواس دیگر خودش را تقویت کند. صحبت پایانی شما با خوانندگان سینا خبر؟ ای کاش همه دنیا میفهمیدند که ما هرچه داریم از اهل بیت(ع) داریم و اگر همه این را میفهمیدند دست از دامان اهل بیت(ع) نمیکشیدند و دوم اینکه باید با شرایط کنار بیاییم و برای حل مشکلات زندگی بکوشیم و فکرچاره باشیم و اگر تلاش و کوشش کردیم به موفقیت میرسیم. مسئله دیگری که مایلم بگویم این است که ما انجمن نابینایان مهر شهرضا را داریم که کارش فرهنگسازی برای مردم برای مواجهه با نابینایان است که حتی مردم میتوانند با مراجعه به این انجمن با خط بریل هم آشنا شوند آدرس دفتر این انجمن خیابان حکیم نصر الله، کوچه مسجدحضرت علیاکبر(ع)، فرعی 28، گلستان7 هست. *منبع: سینا خبر |
متن زندگی نامه |
آقای الصاق متولد شهریور 1361 در شهرضا اصفهان میباشند. ایشان بر اثر بیماری گلوکوم نیمه بینا بودند ولی بر اثر عمل اشتباه در سال 70 بینایی خود را به طور کامل از دست دادند. او دیپلم ادبیات دارد و موسیقی را ادامه داده است. از سال 83 در ستاد شبکه بهداشت شهرضا به عنوان اپراتور مشغول به کار است. در سال 85 هم ازدواج کرد. آقای الصاق نوازندگی سنتور را از سال 69 در سن هشت سال 69 نزد استاد احمد مجیری آغاز کرد. در سال 84 به درخواست آقای مجیری، شاگرد استاد پژمان اختیاری (یکی از بهترین شاگردان استاد مشکاتیان) شد و تا هم اکنون نیز از هنر این استاد بهره میبرد. سال 82 به پیشنهاد خانم مرضیه آغاسی ساخت آهنگ برای تئاتر ایشان به نام عشق آباد آهنگسازی کرد که به خوبی از عهده این کار برآمد و تعجب همگان را برانگیخت که چطور یک نابینا برای تئاتر آهنگ میسازد. همکاری او با خانم آغاسی تا سال 89 ادامه داشت و آخرین کارشان نمایش نوبت آینهها بود که آهنگسازی کرد. سال 91 در تئاتری به نام قصه بخت که توسط ناشنوایان انجام میشد و همسر آقای الصاق، خانم کیوان داریان که از کوتاه قامتان است، این کار را عروسک گردانی را میکرد؛ آقای الصاق و خانم پریسا نصیری و آقای علیرضا احمدیان دوبله این کار را انجام دادند. این کار مورد توجه مردم قرار گرفت و سال 92 به جشنوارهای در اصفهان دعوت شدند . چون در این جشنواره مقام اول را کسب کردند به جشنواره منطقهای آفتاب راه پیدا کردند و در آن جشنواره هم رتبه اول را به دست آوردند. بعد از آن به جشنواره بینالملل راه پیدا کردند و در آنجا هم مقام اول در زمینه کار کودک و عروسکی را از آن خود کردند و در این جشنواره آقای الصاق مقام اول بازیگر بینالملل و آهنگسازی کار را به دست آورد. در جشنواره کشوری با همکاری خانم آغاسی برای تئاتر آهنگسازی کرد و مقام دوم کشوری به دست آورد. به دعوت خانم برومند به جشنواره یونیمای مبارک تهران در هفته اول شهریور 97 راه پیدا کرد. به گفته خانم برومند این جشنواره مقام اول و دومی نداشت چون معتقد بودند گروههایی که در این جشنواره میآیند همه دارای مقامی هستند لذا همه از لحاظ آنها برتر هستند. اما منتقدان جشنواره آقای الصاق را به عنوان نفر اول برای آهنگسازی موسیقی سنتی برای قصه بخت انتخاب کردند. دیگر مقامهایی که ایشان به دست آوردند عبارتاند از: سال 84 و 86 و 95مقام اول نوازندگی سنتور در جشنواره کشوری صدای سپیده در شهرستان بانه؛ سال 88 در جشنواره موسیقی تهران مقام سوم نوازندگی سنتور؛ سال 90 در کاشان مقام دوم نوازندگی سنتور؛ سال 92 جشنواره صدای سپیده مقام اول نوازندگی سنتور. |
تاریخ ثبت در بانک | 21 شهریور 1397 |
فایل پیوست |