کد | pr-17423 |
---|---|
نام | حمید |
نام خانوادگی | هنرکار دستنائی |
سال تولد | 1358 |
وضعیت جسمی | کم بینا |
نوع فعالیت | ورزشی ، هنری ، خدماتی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | دیپلم انسانی |
مهارت | ورزش ووشو، جودو، آهنگ سازی و ساز فلوت، رئس کانون فرهنگی مردمی نصر |
اهم فعالیت ها | حمید هنرکار دستنائی متولد 1358 کم بینا و دارای دیپلم انسانی میباشد. او در زمینه ورزشی رشته رزمی ووشو فعالیت دارد. دارای کمربند قرمز از ووشو میباشد که در حد استادی محسوب میشود و در رشته جودو هم کار کرده است که دوبار در کشور مقام سوم را کسب نموده است. در زمینه هنری هم در آهنگ سازی و ساز فلوت مهارت دارد و عضو گروه سرود هم بوده است ولی مقامی کسب نکرده است. دورههای مهارت کاربری کامپیوتر را گذرانده و مدارک آن را کسب نموده است. از سال 81 رئیس کانون فرهنگی مردمی نصر بوده که بعد از یک مدت به دلیل گسترش فعالیتها از سال 90 به نام موسسه فرهنگی خدماتی نصر آفتاب تغییر نام پیدا کرد که بتوانند گستردگی خدمات داشته باشند و هم مخاطبین بیشتری را در سطح کشور پوشش بدهند. هدف کلی فعالیتهای آنها در سه شاخه بود. یکی برای بچههای همنوع برنامههایی ایجاد کردند، دوم برنامههای تلفیقی، و سوم برنامههایی برای افراد عادی جامعه. یک مدت هم مسئول آموزش بسیج کارخانجات شهرداری اصفهان بوده و در آنجا فعالیت داشته است. او مشوق اصلی در این زمینه را همراهی خانوادهاش میداند. |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
متن زندگی نامه |
مصاحبه با حمید هنرکار مدیرعامل موسسه نصر آفتاب اصفهان سال 81 یک جمع دو سه نفری از دوستان جمع شده بودیم، که خب بعد یک بررسی اجمالی روی شرایط فرهنگی اجتماعی تفریحی خود همنوعان داشتیم در گفتگوهای دوستانه. این گفتگوها منجر به این شد که بفهمیم که یک سری خلأها وجود دارد و دست به کار شویم. با توجه به اینکه بچهها همت کردند یک مرکزی را راهاندازی کردیم که بتوانیم خلأها را در حد خودمان پوشش بدهیم، که منجر به این شد که این کار را شروع بکنیم و اساسنامهاش را نوشتیم. ابتدا از سازمان تبلیغات مجوز گرفتیم که با نام کانون فرهنگی نصر بود. اوایل مشکلات زیاد داشتیم، بحث مکان بود، هزینه نداشتیم . دو سه سال برای برگزاری جلسات و برای تشکیل پرونده از زیرزمین خانههای خودمان استفاده میکردیم. بعد که یواش یواش کارمان پیشرفت کرد یک اتاق در فرهنگسرای خانه جوان که زیرنظر شهرداری بود توانستیم بگیریم. فعالیتها ادامه داشت تا اینکه رسید به سال 90 و تبدیل به موسسه نصر آفتاب شد. اینکه چرا اسمش را گذاشتیم موسسه نصر آفتاب، دلیل اصلیش این بود که نامش را که خواستیم انتخاب بکنیم، آمدیم گفتیم که به حروف ابجد اسم حضرت علی که میشد 110، بعد تفال به قرآن زدیم که صد و دهمین سوره قرآن چیست، که شد سوره نصر. بعد کلمه آفتاب هم معنی روشنی و درخشندگی دارد و در کنار نصر میشود یک انرژی روشنی دهنده و انرژی بخش و یاری کننده. یعنی کلمه نصر آفتاب به خاطر این انتخاب شد. چند سالی است که در خدمت هستیم و کارهای مختلف میکنیم، هم در حوزه خود اصفهان و هم در حوزه کشوری. هدف اصلی ما همیشه این سه تا بود. اولا اینکه بتوانیم مخاطبمان را راضی نگهداریم، طبق سلایق و علایق مخاطبین رفتار کنیم، دوم اینکه هر وقت هر برنامه برگزار میکنیم یعنی حتی اگر یک اردو برگزار میکنیم مباحث آموزشی را حتما در آن رعایت کنیم، و سوم اینکه آن برنامه باعث الگو دهی بشود به دیگر قشرها و شهرهای دیگر که آن کار را توی آن شهر انجام میدهند. در این راستا چهار دوره جشنواره فرهنگی آموزشی تفریحی {دیدارها} برگزار شد که از سطح شهر اصفهان استان اصفهان و شهرستانهای اطراف شرکت داشتند. در این چهار دوره هر دوره نزدیک پانصد نفر نابینا و کم بینا دور هم جمع میشدند و تبادل اطلاعات میکردند. یک سامانه راهاندازی کردیم به نام سامانه {..صوتی... کشور به نام ..نصر } که نُه تا بخش اصلی و بیستوشش تا موضوع توی این سامانه {...} الآن نزدیک هشت سال است که دارد کار میکند، که به راحتی از سراسر کشور میتوانند با این سامانه تماس بگیرند و وصل بشوند به سامانهای که در مخابرات تعبیه شده و بخشهای مختلف را که مدنظرشان است را گوش بدهند. این سامانه یک مجله صوتی کاملا آموزشی فرهنگی {...} و حتی سرگرمی است. هرساله برنامهها و اردوهای تفریحی هر سال هست. در شش ماه اول سال، هر ماه یک اردو را سعی کردهایم داشته باشیم، چه اردوهای داخل استان و چه اردوهای خارج از استان، اینها همیشه به تناوب برگزار شده. جلسات هم اندیشی داشتیم به نام جلسه هم اندیشی ماهیانه اعضا، که خب اعضای تحت پوشش این موسسه از نیمه دوم سال 89 به بعد هر ماه یک جلسه دارد برگزار میشود، و الحمدالله تا به الآن مداوم این جلسات پشت سر هم برگزار شده که چیزی حدود هفتاد تا جلسه بوده. در حوزه فعالیتهای ورزشی چون بیشتر هدفمان این بود که بچهها را تشویق بکنیم به ورزش، حالا خیلی به ورزشهای حرفهای وارد نشدهایم، چون آنها زیرنظر هیات بوده. ما بیشتر در جهت تشویق و ترغیب بچهها به ورزش و تحرک و {...} قدم برداشتیم. در این راستا طرح ورزشی کوه گشت را داشتیم {...} که الآن حدود پنج سال است هر هفته روزهای سه شنبه و بعضا دوشنبه برگزار میشود. مسابقات مختلف و تناب کشی داشتیم و سرگرمی داشتیم برای بچهها. توی زمینه برنامه برای افراد عادی سه دوره مسابقه قرآنی الغدیر را برگزار کردیم، که آن هم برای اولین بار بود که در کشور انجام میشد، با نام مسابقه حفظ و روخانی برای خواهران بی سواد و کم سواد. ضریب سنیشان تقریبا از سی سال به بالا بود شرکت کنندهایمان، این هم به لطف خدا نزدیک 350 نفر شرکت کننده داشت. در کنار اینها بحث مباحث اعتقادی مثل مسابقات کتاب خوانی داشتیم، منظومه نور بود، یک طرحی داشتیم به نام با کاروان ندبه که در خصوص احیا مساجد راکد شهر بود. آنهایی که حالا فعالیت تویش کمتر بود، با قرائت ندبه شروع کردیم، که حدود ده مسجد در اصفهان برای این کار انتخاب شد و این کار را شروع کردیم و به لطف خدا بازدهی خوبی هم داشت. اینها در حیطه کارهایی بود که برای افراد عادی جامعه انجام میشد. در حیطه بچههای خودمان مثلا کار کتاب صوتی را داریم انجام میدهیم که حدود ده سال است که تولید کتابهای صوتی در زمینههای مختلف درسی و غیردرسی را داریم، که در حدود 600 عنوان کتاب تا به الآن توزیع شده بین بچهها و تولید شده و همچنان این کار ادامه دارد. ما از اواخر سال 95 که این واقعا یک برنامه ویژهای است که انجام شده. سال 95 من یک طرحی نوشتم برای شهردار اصفهان و شورای شهر اصفهان {که شخصا این طرح را پیگیری کردم} به نام دفتر شهرداری معلولین. تحت عنوان هماهنگی امور معلولین در زمینههای فرهنگی اجتماعی عمرانی در سطح شهر. یک مکانی در دل شهرداری که متولی امور شهروندی است و قدرت اجرای بالایی دارد ایجاد بشود، برای کارهای مناسب سازی، کارهای عمرانی و کارهای فرهنگی اجتماعی شهر، که به لطف خدا از ابتدای سال کار این دفتر حالا با پیگیریهایی که کردیم آغاز شده و الآن کارش را دارد انجام میدهد بعنوان دفتر شهرداری معلولین توی اصفهان. البته یک خورده حالا مشکلات و اصطکاکهایی دارد که انشاالله به مرور زمان حل میشود. توضیح: کاتالوگ برنامههای سال 95 این موسسه از طریق تلگرام ارسال خواهد شد. |
تاریخ ثبت در بانک | 26 مهر 1396 |