کد | pr-17241 |
---|---|
نام | محسن |
نام خانوادگی | رحیمی پناه |
سال تولد | 1362 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | خدماتی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | دیپلم |
مهارت | کارآفرین و اجاره کردن یک مغازه و کار کردن در آن |
کشور | ایران |
متن زندگی نامه |
فصلنامه تلاش سبز، سال اول، شماره 4، تابستان 1392 لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید چگونه دچار معلولیت شدید؟ محسن رحیمی پناه متولد 1/1/1362 هستم که بر اثر پرت شدن از بلندی در سال 1368 از ناحیه نخاع t10 دچار معلولیت شدم. از تحصیلاتتان بگویید و اینکه با وجود معلولیت چگونه تحصیل کردید و تا چه مقطعی؟ در رشته کامپیوتر مقطع کارشناسی تحصیل کردم اما به دلیل مشکلات فراوانی که در رفت و آمد داشتم 10 واحد مانده بود که مدرکم را بگیرم متأسفانه ادامه ندادم و تصمیم دارم در اولین فرصت تغییر رشته داده و دوباره ادامه تحصیل بدهم. چه کسانی بیشتر حمایتتان کردند؟ من برای بهتر شدن شرایطم از هیچکس کمک نگرفتم و نخواهم گرفت. چون هیچ وقت هیچکس من رو تشویق نکرده و فقط سوالات خود را که در ذهنشان بی جواب است میپرسن؛ که مثلاً: (چطور با شرایط کنار میآیی، چطور کارهای روزمره را تنها انجام میدهی و ...)؟ فکر میکنید به همه خواستههایتان رسیدهاید؟ بله اگر اغراق نباشد کسانی هستند که شاید چه از نظر مالی، و چه از نظر تحصیلات از من بالاتر باشند ولی به جرأت میگویم که امید و انگیزه من را ندارند و فقط رفع تکلیف کرده در پیلهای که دور خود تنیدهاند زندگی میکنند. من با شرایطی که دارم باز هم از زندگی لذت میبرم. فکر میکنید از نظر کاری و موقعیت انسانی موفقی هستید؟ در سال 1381 اولین استارت کارم رو با برادرانم زدیم و با قدرت کار کردم و 12 سال در آن مکان کار کردیم و حتی آن مکان خریداری شد و ما توانستیم خودمان را در سطح کرج و تهران مطرح کنیم و بعد از سالها با قدرتی که در خودم دیدم مغازهای کوچک اجاره کردم و با توکل به خدا در حال فعالیت هستم. همیشه سعی میکنم به دیگران کمک کنم اعتقادم بر این است که باید خمس کارم را پرداخت کنم. دعای خیر اهمیت بیشتری دارد. در چه سالی ازدواج کردید؟ سال 1384 ازدواج کردم چگونه با مجتمع رعد آشنا شدید؟ سالها قبل از اینکه رعد ساختمانی داشته باشد در یک باغی همه بچههای قدیمی نشست داشتیم و مشغول فعالیت بودیم. پیامی برای دوستانت داری؟ دنبال دستها نباشند، دست دهنده داشته باشند. ما باید خودمان شرایط زندگی را تغییر دهیم نه اینکه زندگی شرایط را تغییر دهد. از خانواده برامون صحبت کنید؟ پدر و مادرم خیلی من را دوست دارند و همیشه میگن که قدرت و ارادهای که در تو هست در برادرانت نیست. در زندگی دوست داری از چه کسانی تشکر کنی؟ تشکر مدلها و مقطعهای متفاوتی دارد. من یک عمر مدیون پدر و مادرم هستم که الآن اینجام و من را تحت حمایت خودشان قرار دادند. بعد از همسرم که با وجود اینکه سالم است با من ازدواج کرده و 8 سال که با تمام شرایط من کنار اومده و به خاطر من حتی با خانوادهاش مبارزه کرده. دلتون میخواهد که چه چیزی داشته باشید که الآن ندارید؟ خیلی دوست دارم از نظر مالی قوی باشم. با سختی کار و تلاش کردم و همه چیز دارم. خانواده خوب همسر خوب و دوستان خوب، خدا را شکر راضی هستم. بالاخره معلولیت محدودیت است یا نیست؟ من عملاً به این جمله رسیدم که معلولیت محدودیت نیست. وقتی ماشینم پنجر میشه خودم لاستیک را عوض میکنم. وقت بیشتری میبرد، ولی خودم انجام میدهم. نردبان 10 متری رو با کمک دستانم بالا رفتم فقط برای اینکه به خودم ثابت کنم میتوانم. حرف آخر؟ امیدوارم همه بچههای توان یاب حتی بدون پا بتوانند روی پای خودشان بایستد. و به خودشان متکی باشند و در عین معلولیت حرفی برای گفتن داشته باشند. |
تاریخ ثبت در بانک | 2 مهر 1396 |
فایل پیوست |