کد | pr-13403 |
---|---|
نام | علی اصغر |
نام خانوادگی | احمدی بهابادی |
سال تولد | 1354 |
وضعیت جسمی | کم بینا |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | کارشناسی جغرافیا گرایش برنامه ریزی شهری |
کشور | ایران |
استان | یزد |
شهر | بهاباد |
متن زندگی نامه |
این مصاحبه توسط دفتر فرهنگ معلولین در تیرماه 1400 انجام شده است. قاسمی: لطف کنید خودتان را معرفی کنید. احمدی: من علیاصغر احمدی بهابادی، متولد 1354، تحصیلات کارشناسی برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید بهشتی تهران قاسمی: شما کم بینا هستید یا نابینا؟ علتش چه بوده؟ احمدی: تقریباً نابینا هستم. من نهایتش پانزده درصد بیشتر نمیبینم. علتش هم مادرزادی بیماری آرپی است. قاسمی: میتوانم درمورد شغلتان بپرسم؟ احمدی: من الآن بصورت پیمانی در آموزش و پرورش کار میکنم، بعنوان مسئول آموزش دارالقرآن هستم. قاسمی: یعنی بصورت نیروی آزاد هستید، یا استخدام پیمانی هستید؟ احمدی: استخدام پیمانی هستم. قاسمی: در زمینه همین استخدام شما مشکلی نداشتید؟ چون با خیلی از دوستان که ما صحبت میکنیم میگویند که حتی مراحل اول استخدامی را قبول میشوند، ولی بعدش در مصاحبه و پذیرش نهایی قبولشان نمیکنند. احمدی: من مرداد 1384 آمدم بصورت شرکتی در دارالقرآن مشغول به کار شدم. بعد بودم تا سال 1391. دیگر پایان کار دولتهای احمدینژاد شد، و اصلاً قراری دولت گذاشت که هرکس هرجا است استخدام همان سازمان دربیاید. حالا خوشبختانه ما را هم بدون امتحان و آزمون و این چیزها بصورت پیمانی استخدام آموزش و پرورش کردند. قاسمی: در زمینههای دیگر چطور، فعالیت خاصی دارید؟ هنری، ورزشی؟ احمدی: نه. ما در این محیطی که زندگی میکنیم اینجور امکانات برای ما فراهم نیست. ولی خب مثلاً بصورت موردی چند سوره قرآن را حفظ کردهام. ولی اینکه بگویم چند جزء و اینها، نه. در حد دو سه تا سوره {...} بعدش هم تلاش میکنم کارشناسی ارشد شرکت کنم، بخاطر همین تمام حواسم آنجاست اگر قبول بشوم. قاسمی: توصیهای برای دوستانی که شرایط شما را دارند دارید، برای اینکه بتوانند پیشرفت کنند در زمینههایی که استعداد دارند؟ احمدی: من همیشه به دوستانم گفتهام، گفتهام که «تا شقایق است زندگی باید کرد.». تا آدم امید دارد و توان دارد، نباید اینجور مشکلات برایش محدودیت ایجاد بکند. هرچند که محدودیت ایجاد میکند، ولی خب مهم این است که آدم راهی پیدا کند برای کاهش محدودیت، و سد راهش نشود برای پیشرفت. من خیلی از افراد را دیدهام که بهتر از من توانستهاند پیشرفت بکنند که الگوی من شدهاند. خیلی از اطرافیان و دوستان به من میگویند که «تو با اینکه این محدودیتها را داری، ولی بازهم خیلی خوب پیشرفت کردهای.» من میگویم که حالا درست است من نزدیک پنجاه سال دارم، ولی هنوز به پیشرفت خودم اطمینان دارم و میدانم که میتوانم بیش از این پیشرفت بکنم. ولی خب یک خرده سرعتش کند شده، ولی همچنان ادامه دارد. به دیگران هم همین توصیه را میکنم که هیچ وقت از هیچ کاری ناامید نشوید. در ناامیدی بسی امید است. قاسمی: از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید از شما تشکر می کنم. |
تاریخ ثبت در بانک | 6 خرداد 1396 |