کد | pr-1334 |
---|---|
نام | حسین |
نام خانوادگی | روحانی صدر |
سال تولد | 1357 |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | کارشناسی ارشد تاریخ |
مهارت | فوق لیسانس تاریخ، دارای مقالات متعدد درباره معلولین،ماینده ایران در ایفلا |
کشور | ایران |
استان | تهران |
شهر | تهران |
متن زندگی نامه |
کارنامه فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی به کوشش: منصوره ضیاییفر نام حسین روحانی صدر در نشریات علوم انسانی در یک دهه اخیر نسبتاً بسامدی دارد. مهم اخلاق نیک، رأفت مهربانی، محاسن اخلاقی او است که در بین نابینایان شهرت پیدا کرده است. از همه مهمتر علاقهاش به کار و تلاش، دوری از انزوا و خانه نشینی و در جامعه و با جامعه زیستن است. عشق و امید از سراسر رفتارش لبریز است؛ امید به آینده، امید به زندگی بهتر، امید به رسیدن به اهداف اجتماعی و فرهنگی در ساختن جامعه مطلوب برای نابینایان ایران. وقتی کسی دیزی را نمیشناخت، سعی کرد آن را به نخبگان معرفی کند و فناوری را وارد ایران نماید، حتی در مسافرتهایی به خارج از کشور و خریدن همه سختیها به جان در فکر وارد کردن دیزی بود. چون به این باور است هرگونه امکانات مدرنی باید در اختیار روشندلان باشد تا آنان بتواند رشد و ترقی پیدا کنند. گذری و نظری بر زندگی روحانی در سال 1357 در تهران متولد شد؛ درست در سالی که انقلاب اسلامی در ایران اوج گرفت و در بهمنماه همین سال به پیروزی رسید. درسهای متعارف را ادامه داد و به مدرک کارشناسیارشد در رشته تاریخ ایران اسلامی در سال 1383 دست یافت. تلاش میکند دکترا را هم طی کند اما دانشگاههای ایران چیزی برای او ندارند، زیرا از بسیاری از استادان، هم معلومات بیشتر و هم قدرت عقلانی و تحلیل افزونتر دارد. از اینرو در تلاش است از یکی از دانشگاههای اروپا یا آمریکا پذیرش بگیرد. اگر مدیریت دولتی این گوهرها و سرمایههای ملی را میشناخت، برای اعزام آنها اقدام میکرد. سازمان بهزیستی یا دیگر نهادهای دولتی همانطور که برای نورچشمیها اقدام میکند چرا برای کسی مثل روحانی اقدام نمیکند تا مجبور باشد بهرغم نابینایی شخصاً برای کارهایش روانه شود. حتی اخیراً چند ماه به آمریکا رفت و علاوه بر معالجه چشمانش، با چند دانشگاه مذاکره کرد و امیدواریم بتواند در این راه به خواسته قلبی خود برسد. اما در کنار درسهای جدید، به حوزه علمیه چیذر راه یافت و دروس سطح اول حوزه را گذراند. خیلی علاقه به تحصیلات به معنای محفوظات ندارد و معتقد است باید تجارب و مهارت و کارآیی را افزایش داد. چون بسیاری از کسانی که مدرک دکتری دارند ولی توانایی آنها کمتر از بعضی از دیپلمهها است. یعنی هیچ حرفه و مهارتی نیاموخته، تجربهای ندارد، قدرت حل مسئله ندارد. از اینرو شروع کرد به فراگیری مهارتهایی مثل ترجمه، تاریخنگاری، فنون کامپیوتری، مدیریت و اداره، نویسندگی و ویراستاری در برخی از این حرفهها، شروع به تولید کرده و آثاری منتشر نموده است که بعداً معرفی میشود. روحانی صدر در اواخر دوره ابتدایی، به تدریج بیناییاش را از دست داد، شاید حوادث خونین و سر و صدای گلوله و اخبار مهیج روی این طفل در شکم مادرش در سال 1357 موثر بوده است. البته خودش در این باب نظری نداده است. فعالیت عالمانه حسین هم اکنون کارمند رسمی کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران است و در بخش پژوهشی مشغول است. اما با مراکز مهم پژوهشی مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، کتابخانه آستان قدس رضوی، باشگاه پژوهشگران جوان، دفتر ادبیات و تاریخ شفاهی حوزه هنری سازمان تبلیغات، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی همکاری پژوهشی و فرهنگی داشته است. کارنامه روحانی یعنی کارهایی که به عمل رسانده و منتشر کرده، مفصل و طولانی است. در عرصه مقاله نگاری، تألیف کتاب، همایشها و نشستهایی که شرکت کرده، آثار و فعالیتهای دیگر او قابل توجه و چشمگیر است. اکنون به معرفی خدمات و فعالیتهایش میپردازم. فهرست مقالات ـ بازخوانی آرای آیت اللّه صالحی نجف آبادی (ضرورت نقد فقه)، روزنامه اعتماد ملی، شماره 362، 24 اردیبهشت 1386. ـ معرفی کتاب روابط فرهنگی ایران و یونسکو، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره مسلسل 110، تیر 1386. ـ تاریخچه اولین مجلس شورای ملی، پیام بهارستان، شماره 76، مهر ماه 1386. ـ گزارش یازدهمین نشست تخصصی Preconference ایفلا، دفتر سوم فصلنامه کتاب، شماره 70، سال هجدهم، پاییز 1386. ـ گزارش ایفلا، فصلنامه کتاب، شماره 72، زمستان 1386. ـ معرفی کتاب تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان، دفتر چهارم فصلنامه کتاب، شماره 68، سال هفدهم، تحقیقات تاریخی و مطالعات آرشیوی، زمستان 1386. ـ تاریخچه انرژی هستهای، حیات نو، 28 اسفند 1386. ـ روز خلیج فارس، حیات نو، 21 و 31 فروردین 1387؛ 15 اردیبهشت 1387. ـ چشماندازی از زندگانی علمی علامه قزوینی، دفتر دوم فصلنامه تحقیقات تاریخی و مطالعات آرشیوی، سال هجدهم، شماره 70، تابستان 1387. ـ نقد و معرفی کتاب اسناد بهارستان 2 اسناد دوره اول مجلس شورای ملی، دفتر سوم فصلنامه تحقیقات تاریخی و مطالعات آرشیوی، سال نوزدهم، شماره 75، پاییز 1388. ـ نقد و معرفی کتاب تاریخ شفاهی زندگی و فعالیتهای اجتماعی آیت اللّه حائری تهرانی، ماهنامه آینه پژوهش، بهار 1389. ـ تغییر نظام مالکیت در روستای نیار اردبیل. ـ گزارش اولین کارگاه تخصصی تاریخ محلی، کتاب ماه تاریخ و جغرافی، خرداد 1389. ـ کمیسیون نفتیها و اتحاد مجلس شانزدهم در ملی شدن صنعت نفت، پیام بهارستان، تابستان 1389. ـ ارمنستان در یک نگاه. ـ انقلاب اسلامی و نقش آن در جمهوری آذربایجان، تابستان 1389. ـ نقش خلیج فارس و جنگ جهانی اول در توسعه فرهنگی بندر بوشهر، تابستان 1389. ـ ما اولاد پیغمبر را تنها نخواهیم گذاشت، هفته نامه غرب، شهریور 1389. ـ نقش وزارت خارجه در هشت سال جنگ ایران و عراق، تاریخ و جغرافیا، مهر ماه 1389. ـ شهید پاکنژاد، تاریخ و جغرافیا، شماره 51، آذر 1389. ـ از کاخهای شاه تا زندانهای سیبری، کلیات کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 153، بهمن 1389. ـ برگی از تاریخ حوزه، مصاحبه شونده: تهرانی، محمد صادق؛ مصاحبه کننده: روحانی صدر، حسین؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، خرداد 1391، دوره جدید، شماره 169، ص 101-104. ـ گفتوگویی با سید حسن علوی (ناگفتههایی از ملی شدن صنعت نفت در مجلس شانزدهم)، مصاحبه شونده: علوی، سید حسن؛ مصاحبه کننده: روحانی صدر، حسین؛ اسناد بهارستان، زمستان 1390، شماره 4، ص 439-448. ـ کمیسیون نفتیها و اتحاد مجلس شانزدهم در ملی شدن صنعت نفت، روحانی صدر، حسین؛ پیام بهارستان، تابستان 1390، شماره 12، ویژه نامه تاریخ مجلس 2، ص 771-801. ـ ای کاش عبرت بگیریم، روحانی صدر، حسین؛ گزارش میراث، فروردین و اردیبهشت 1390، شماره 44، ص 93-95. ـ تکیه بر باد، روحانی صدر، حسین؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، بهمن 1389، شماره 153، ص 69-71. ـ پرتوهای تلاش: شهید پاک نژاد، روحانی صدر، حسین؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، آذر 1389، شماره 151، ص 120-122. ـ گزارش: دوازدهمین نشست ایفلا ویژه نابینایان 17-21 آگوست 2009، روحانی صدر، حسین؛ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، بهار 1389، شماره 81، ص 182-190. ـ نقد و معرفی کتاب: اسناد دوره اول مجلس شورای ملی، روحانی صدر، حسین؛ گنجینه اسناد، زمستان 1388، شماره 76، ص 125-128. ـ ایران و انرژی هستهای، مروری تاریخی (تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان ـ غلامرضا علی بابایی)، روحانی صدر، حسین؛ کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مهر 1387، شماره 125، ص 50-51. ـ چشماندازی از زندگانی علمی علامه قزوینی، روحانی صدر، حسین؛ گنجینه اسناد، تابستان 1387، شماره 70، ص 63-72. ـ گزارش: گزارشی از یازدهمین نشست ایفلا ویژه نابینایان (14-17 آگوست 2007)، روحانی صدر، حسین؛ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، زمستان 1386، شماره 72، ص 329-336. ـ معرفی کتاب «تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان»، روحانی صدر، حسین؛ گنجینه اسناد، زمستان 1386، شماره 68، ص 135-138. ـ کتابخانه ملی دمشق، روحانی صدر، حسین؛ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، پاییز 1383، شماره 59، ص191-192. ـ گزارشی از یازدهمین نشست ایفلا ویژه نابینایان (17-14 اگوست 2007)، روحانی صدر حسین، فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، 1386، دوره: 18، شماره: 4، ص 331 -336. ـ شاگردی در محضر استاد و شاگرد، حضور، تابستان 1390، شماره 77. ـ تکیه بر باد، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، بهمن 1389، شماره 153. ـ نقد و معرفی کتاب اسناد دوره اول مجلس شورای ملی، گنجینه اسناد، زمستان 1388، شماره 76. ـ چشماندازی از زندگانی علمی علامه قزوینی، گنجینه اسناد، تابستان 1387، شماره 70. ـ معرفی کتاب تاریخچه انرژی هستهای در ایران و جهان، گنجینه اسناد، زمستان 1386، شماره 68. مشارکت در همایشها و نشستها روحانی حضور فعال در همایشها، سمینارها و نشستها دارد و با سخنرانی یا ارائه مقاله یا مشاوره شرکت میکند. اهم این جلسات عبارتانداز: ـ اجلاس سقوط (محل برگزاری تالار امینی دانشگاه تهران) 1/11/1385 ـ نشست رادیویی 15 خرداد در 2 جلسه 15/3/1386 ـ نشست هشتادمین سالروز روابط ایران و لهستان (محل برگزاری، دفتر مطالعات وزارت امور خارجه) 14/6/1386 ـ نشست تاریخ نگاری در غرب (محل برگزاری، سرای اهل قلم) 3/11/1386 ـ سخنرانی با آقای مهران و تورج اتابکی در مورد آرشیو ـ سخنرانی جلسه حکما 20/4/1386 ـ سالروز فوت ملکالشعرای بهار 2/2/1387 ـ گردهمایی منبع شناسی انقلاب اسلامی 14/11/1387 ـ گردهمایی معرفی احزاب سیاسی ایران 5/12/1387 ـ گردهمایی اندیشههای سیاسی علامه دهخدا 12/12/1387 ـ کارگاه پنجمین نشست تاریخ شفاهی 15/12/1387 ـ گردهمایی منبع شناسی آیت اللّه کاشانی 18/12/1387 ـ گردهمایی نقد علمی کتاب تاریخچه انرژی هستهای ایران و جهان 24/1/1388 ـ گردهمایی اولین نشست تخصصی ایران شناسی و اسلام شناسی 5/2/1388 ـ کنفرانس تاریخ نگاری انقلاب اسلامی 6/2/1388 و 7/2/1388 ـ گردهمایی نقد علمی کتاب آشنایی با انقلاب اسلامی 21/2/1388 ـ کنفرانس آسیب شناسی 24/2/1388 ـ گردهمایی نقد کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک (آیت اللّه طالقانی) 25/2/1388 ـ گردهمایی نقد علمی کتاب سربداران کوچه و بازار 11 /3/1388 ـ گردهمایی نقد علمی کتاب اسناد بهارستان 2 اسناد دوره اول مجلس شورای ملی 22/4/1388 ـ کنفرانس دوازدهمین نشست ایفلا ویژه نابینایان 26/5/1388 و 30/5/1388 ـ گردهمایی نقد علمی کتاب تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق 30/6/1388 ـ سمینار اولین نشست تخصصی بررسی وضعیت کتابخانههای نابینایی ایران و جهان 28/7/1388 ـ کارگاه ششمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی 19/8/1388 ـ گردهمایی نقد و معرفی کتاب زندگی اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی آیت اللّه حائری تهرانی 30/10/1388 ـ گردهمایی نقد و معرفی کتاب سویههای انقلاب اسلامی 18/11/1388 ـ گردهمایی نقد و معرفی کتابهای اسناد بقعه شیخ صفی و اسناد بناهای معماری 3/12/1388 ـ کنفرانس شرکت در همایش همزیستی مسالمت آمیز 15/12/1388 و 18/12/1388 ـ همایش آرشیو برای همه 15/2/1389 و 16/2/1389 ـ اولین کارگاه تاریخ محلی دانشگاه اصفهان 5/3 /1389 ـ برگزاری نشست نقد و معرفی کتاب پاس یاد پسر خاک 10/3/1389 ـ برگزاری نشست نقد و معرفی کتاب انقلاب اسلامی در دزفول 17/3/1389 ـ اولین همایش مجلس 29/3/1389 ـ برگزاری نشست تاریخ شفاهی شهید پاکنژاد 7/4/1389 ـ شرکت در کارگاه اسناد الکترونیکی 6/5/1389 ـ همایش روابط فرهنگی ایران و ارمنستان 6/5/1389 ـ پنجمین همایش پژوهشی اسناد دفاع مقدس 27/6/1389 و 28/6/1389 ـ همایش ایران و آذربایجان 28/6/1389 ـ دومین همایش تاریخ شفاهی دفاع مقدس 6/7/1389 و 7/7/1389 ـ برگزاری نشست نقد و معرفی کتاب قرارداد 1907 به روایت اسناد وزارت خارجه جلد دو 10/7/1389 ـ برگزاری نشست نقد کتاب خاطرات میرزا محمود صارم الممالک 10/8/1389 ـ برگزاری نشست نقد کتاب انسانیت و عدالت، مرتضی رسولیپور، 15 آذر ـ ارائه مقاله در همایش نهاوند در آیینه اسناد، 6 دی 1389 ـ برگزاری نشست نقد کتاب خواب و رویا در عهد صفوی، خانم دکتر نزهت احمدی، 13 دی 1389 ـ شرکت در نشست علمی بنیاد قفقاز، 30 دی 1389 پرونده علمی و پژوهشی یکی از مهارتهای روحانی سندپژوهی، تنظیم و پردازش اسناد و بالاخره مجموعه سازی از اسناد است. او اسناد موضوعات مختلف را به مناسبتهای تاریخی گردآوری، تجمیع و مجموعه سازی و آماده عرضه و نمایش کرده است. عناوین این رشته از فعالیتهایش اینگونه است: ـ لغو امتیاز تنباکو به فتوای میرزا محمدحسن شیرازی، 24 اردیبهشت 1386 ـ همکاری در تنظیم روز پرستار، 1 خرداد 1386 ـ فوت امام خمینی، 14 خرداد 1386 ـ قیام پانزده خرداد، 15 خرداد 1386 ـ شهادت حضرت فاطمه سلام اللّه علیها و روز زن، 28 خرداد 1386 ـ مطلب در مورد قوه قضاییه، 7 تیر 1386 ـ همکاری در تنظیم مطلب مقام مادر، 14 تیر 1386 مسجد گوهرشاد، 22 تیر 1386 ـ قیام مردم ایران، 30 تیر 1386 ـ فوت بهلول، 9 مرداد 1386 ـ فرمان صدور مشروطیت، 14 مرداد 1386 ـ کودتای 25 و 28 مرداد، 25 مرداد 1386 ـ هفته دولت، 2 شهریور 1386 ـ انفجار دفتر نخست وزیری توسط منافقین و شهادت رجایی و باهنر، 8 شهریور 1386 ـ فوت آیت اللّه محمود طالقانی، 19 شهریور 1386 ـ فوت آیت اللّه قمی، 19 خرداد 1386 ـ فوت آیت اللّه فاضل لنکرانی، 27 خرداد 13860 ـ فوت زینالعابدین موتمن، 7 آبان 1386 ـ فوت قیصر امین پور، 9 آبان 1386 ـ مناسبات و کتابشناسی رویدادهای مهم دهه فجر، 6 بهمن 1386 ـ همکاری در تنظیم نمایشگاه روز اسناد ملی، 17 اردیبهشت 1386 ـ تهیه مقدمه برگزیده فرمانها، حکم و رقم، 1386 ـ نمایشگاه مجازی به مناسبت عید سعید فطر، 21 مهر 1386 ـ نمایشگاه مجازی هفته کتاب، 24 آبان 1386 ـ نمایشگاه مجازی مجلس، 10 آذر 1386 ـ نمایشگاه مجازی ماه محرم، 20 آذر 1386 ـ روز پیروزی انقلاب اسلامی، 22 بهمن 1386 ـ نمایشگاه مجازی ملی شدن نفت، 29 اسفند 1386 ـ نمایشگاه بهار، 2 اردیبهشت 1387 ـ علامه محمد قزوینی، 6 خرداد 1387 ـ قیام مسجد گوهرشاد، 22 تیر 1387 ـ کودتای 28 مرداد، 28 مرداد 1387 ـ شهریور 20، 20 شهریور 1387 معرفی و چکیده نگاری کتاب روحانی، آثار بسیاری را با چکیده نویسی یا معرفی محتوایی یا از طریق نقد معرفی کرده است. بخشی از کارنامهاش در این زمینه اینگونه است: ـ جنبش دانشجویی تبریز ـ روحانی و شاه ـ سازمان دانشجویان دانشگاه تهران ـ چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی ایران ـ از تهران تا کاراکاس ـ هفت هزار روز ـ خاطرات محسن رفیق دوست ـ خلیج فارس ـ گزیده اسناد خلیج فارس ـ انرژی هستهای ـ نامههای بهار ـ ایران، ابرقدرت قرن ـ خاطرات سیاسی انور خامهای ـ مثل برف آب خواهیم شد ـ درون انقلاب ایران ـ در آستانه انقلاب اسلامی ـ ایدئولوژی انقلاب ایران ـ بحران دموکراسی در ایران ـ 50 سال نفت ایران ـ تاریخ ملی شدن صنعت نفت ـ سیره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطه ـ مکتب در فرایند تکامل ـ زندگی اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی آیت اللّه حائری تهرانی ـ سویههای انقلاب اسلامی ـ اسناد بقعه شیخ صفی و اسناد بناهای معماری ـ پاس یاد پسر خاک ـ انقلاب اسلامی در دزفول ـ قرارداد 1907 به روایت اسناد وزارت خارجه جلد دو خاطره نگاری روحانی در یکی از شعبههای دانش تاریخ یعنی خاطره نگاری مهارت و توانایی ویژه دارد و به گواهی آثارش توانسته بهترین آثار را عرضه کند. حدود ده کتاب در این زمینه تألیف کرده که بعضاً از چاپ خارج شده و آثار دیگر در حال آماده سازی نهایی است. فهرست آثارش در این حوزه عبارتاند از: 1- خاطرات آقای عرب (معاون اداری مالی وزارت خارجه)، چاپ شده 2- خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید تقی درچهای (از مبارزین پیش از انقلاب)، چاپ شده 3- خاطرات آیت اللّه شیخ نعمت اللّه صالحی نجف آبادی (از محققین و مدرسین حوزه علمیه قم) 4- خاطرات آقای جواد منصوری (اولین فرمانده سپاه پاسداران، معاون فرهنگی وزارت خارجه، سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان) 5- خاطرات آقای دکتر علوی (نماینده لاینز ایران) 6- خاطرات آقای دکتر رجایی خراسانی (استاد دانشگاه تبریز، رئیس رادیو ایران، نماینده ایران در سازمان ملل) 7- خاطرات آقای سید عبدالواحد موسوی لاری (وزیر کشور دولت اصلاحات) 8- خاطرات آقای احد قضایی (سر کنسول اسبق ایران در باکو) 9- خاطرات آیت اللّه دکتر محمد صادقی تهرانی (از محققین و مدرسین حوزه و دانشگاه) فعالیت در عرصه معلولین روحانی خودش نابینا است و درد و رنج و اقتضائات اجتماعی این قشر را به خوبی متوجه است. از اینرو همواره بخشی از وقتش را برای معلولان به ویژه نابینایان صرف کرده است. او با کانون نابینایان ایران همکاری دارد. اما مهمترین اقدامش، مشارکت در تأسیس دفتر فرهنگ معلولین وابسته به موسسه آل البیت علیهم السلام و حضرت حجة الاسلام والمسلمین آقای سید جواد شهرستانی زیدعزه است. حاج آقا شهرستانی به ایشان علاقه ویژه دارد و همیشه از او تعریف کرده است. اما ماجرای تأسیس این دفتر اینگونه است که در سال 1390 دو طرح توسط دو نفر برای ایجاد پایگاه فعال و کارآمد مطرح شده و به حاج آقا شهرستانی تقدیم شد. یکی از این طرحها توسط آقای روحانی آماده شده بود. در نهایت قرار شد این دو طرح تجمیع و طرحی جامعتر عرضه شود. پس از مطالعه طرح جامع توسط حاج آقا شهرستانی، مجوز افتتاح دفتر را فرمودند و قرار شد در روز ولادت امام رضا علیه السلام که مقارن با 8 مهرماه 1390 بود، جلسه افتتاحیه در سالن آمفی تئاتر درمآنگاه امام صادق علیه السلام برگزار شود. روز تاریخی بود آقای روحانی برای افتتاحیه بسیار کوشید. تلاش کرد مهمانان از همه کشورها و از همه گروهها به ویژه نخبگان جریانها و تشکلهای معلولان بیایند. جلسه با وزانت و وقار خاص برگزار شد و ظهر مهمانان به محل دفتر فرهنگ معلولان تشریف آوردند و حاج آقا شهرستانی و تمامی معاونان و مدیران زیر مجموعههای حاج آقا هم بودند. حدود سیصد مهمان داشتیم. از همه شهرها و افرادی از کشورهای مختلف. پس از افتتاح آقای روحانی، با مشاورهها و شرکت در جلسات و شوراها در همه مراحل تأسیس و در اقدامات و سیاستگزاریها مشارکت داشته است. در شورای مجله تواننامه، در شورای بانک جامع معلولان ایران، در شورای سایت، و در دیگر بخشهای مشورتی و سیاستگزاری دفتر فرهنگ معلولین مرهون ایشان است. روز 26 بهمن ماه سال جاری با ایشان گفتوگویی در همین موضوع داشتیم که در ادامه میآید. ارتباطات و مشاوره روحانی ارتباطات گسترده با نخبگان، نویسندگان دارد. کسانی که با او کاری دارند میتوانند به روشهای زیر اقدام کنند. آدرس محل کار: تهران، بزرگراه حقانی، بلوار کتابخانه ملی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تلفن: 30-88644020 (rohanisadr@yahoo.com) به دلیل ارتباطات سالم و سازنده با شخصیتهای مختلف دارای اطلاعات به روز و سودمند است. به همین دلیل مشاور امین برای کسانی است که روزانه به او زنگ میزنند و از او مساعدت میخواهند. گفتوگوی دوستانه حسین روحانی صدر در تأسیس دفتر فرهنگ معلولین نقش و فعالیت داشت و در همه مسائل و مشکلات به خصوص در زمینه امور نابینایان و جامعه معلولین با دفتر همراه بود. در بهمن ماه 1394 پس از بازگشت ایشان از امریکا چند تن از کارمندان دفتر با ایشان گفتوگویی درباره مسائل روز نابینایان داشتند. در این گفتوگو منصوره ضیاییفر، علی نوری، مریم قاسمی، اعظم قاسمی و محمد نوری شرکت داشتند. این افراد به نام دوستان شناخته میشوند. * لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمائید که از چه زمانی فعالیتتان را با دفتر فرهنگ معلولین آغاز کردید؟ ـ بنده از ابتدای تأسیس دفتر یعنی از سال 1390 توفیق همکاری با این موسسه برایم حاصل شد. در حوزه کارهای مشترک در زمینه خدمات بینالمللی کارهایی را پیگیری میکردیم. در حوزه خدمات معلولین سعی کردیم که این خدمات هم جنبه اطلاعرسانی کاملی داشته باشند و هم در زمینه فرهنگی در کشورهای فارسی زبان یک مشوق خوبی باشیم تا بتوانیم یک کار غیردولتی انجام دهیم. مثلاً خاطرات آقای هاشمی که در موسسه گویا شد به کشورهای افغانستان و تاجیکستان بفرستم. به هر کتابخانهای هم که مراجعه کردم یک نسخه هدیه کردم. به دلیل اینکه اولاً مجموعه کار غیردولتی باشد و بار دولتی نداشته باشد. و ثانیاً اینکه وقتی یک کار فرهنگی بر اساس انگیزههای معنوی باشد خیلی بهتر و پربارتر جواب میدهد. با توجه به وقوع جنگ در خاورمیانه یقیناً بالای چند میلیون معلول در منطقه وجود دارد که همه امکان مهاجرت برایشان میسر نیست. لذا بنده خیلی علاقه دارم که برای انجام یک سری کارهای فرهنگی بتوانیم از نهادهای بینالمللی امتیاز بگیریم. ما اگر این موضوعات را به طور جدی پیگیری کنیم، هم برکات منحصر به فردی برای این مرکز به ارمغان خواهد آورد، و هم به عنوان یک تفکر شیعی و یک نهاد فرهنگی میتوانیم کارهای عام المنفعه زیادی را انجام بدهیم. چون نمونه کارهای شما در حوزه کار فارسی زبان خیلی جواب میدهد. * با توجه به اینکه شما مخاطب خاص کتب گویای موسسه هستید چه نقدهایی به این کتابها وارد است؟ ـ بنده خیلی راضی بودم به دلیل اینکه در همه تراکها شماره صفحات ذکر گردیده است و این برای کسی که میخواهد به مطالب کتب مراجعه کند یک امتیاز بزرگ محسوب میشود. و اگر روزی این کتابها روی دیزی ریخته شود جذابیت غیرمعلولیتی آن بالاتر میرود. من خودم چندین بار این سیدیها را به برخی شخصیتها هدیه کردم تا در اتومبیل به این فایلها گوش دهند. این برای ما امتیاز است. چون شخصیتها باید بدانند که مجموعههایی است که میشود برای معلولین نباشد. اگر روزی منطقه ما بتواند به دیزی دست یابد زمینه خیلی خوبی از حیث اینکه مخاطبان شما چندین برابر میگردد خواهد شد. به نظر من مجموعه کار نسبت به کارهایی که قبلاً تولید شده بی نقصتر بوده و کاری مناسب و هم وزن مجموعه آقای هاشمی. چون ایشان هم هر مجموعهای را برای همکاری نمیپذیرد. تلاش و موقعیت معنوی شما در این زمینه خیلی موثر بود. ایشان فکر نمیکردند که این کار تا این حد زیبا و نفیس ارائه شود. به هر حال من باید ایشان را برای بازدید از این دفتر متقاعد نمایم. * با توجه به سوالات زیادی که از ما در رابطه با نحوه مهاجرت معلولین به خارج از کشور پرسیده میشود، در حد امکان در این راستا توضیحات لازم را ارائه فرمائید. ـ مهاجرت نباید به هیچ وجه بر حسب وضعیت و شرایط معلولیت صورت پذیرد. چون مهاجرت بر اساس میزان توانمندی افراد امکانپذیر خواهد شد. یعنی شما باید یک امتیاز داشته باشید مثلاً نقاش و موسیقیدان باشید. نفس معلولیت امتیاز محسوب نمیگردد. یعنی هیچ جامعهای اعم از صنعتی و غیر صنعتی معلول صرف نمیپذیرد. آنها کسی را میپذیرند که توانایی انجام کاری را داشته باشد تا در کتاب گینس ثبت شود. این شرایط بر اساس مهاجرت قانونی و طبیعی میباشد. * برای مهاجرت با چه نهادهایی باید مکاتبه شود؟ ـ در حال حاضر فقط سه کشور استرالیا، کانادا و امریکا مهاجرپذیر هستند. هر سه کشور هم سایت Immigration فعالی دارند. آلمان و اتحادیه اروپا مهاجرتهایشان بر اساس پناهندگی میباشد. کسی که بخواهد به طور رسمی برای مهاجرت اقدام نماید، فرمهای تعریف شدهای روی سایتها قرار داده شده است که افراد میتوانند به آنها مراجعه نمایند و چنانچه شرایط لازم را داشته باشند، به عنوان مهاجر پذیرفته خواهند شد. * آیا از لحاظ پوشش و حجاب برای خانمها مانعی ایجاد نمیکنند؟ ـ خیر اصلاً چون خلاف مقررات است. البته فقط در فرانسه آن هم اگر در دستگاههای دولتی کار کنید مانع میشوند. ما در ایران در بعضی نهادها این قانون را داریم که حجاب باید بیشتر باشد. در فرانسه و بخشی از سوئیس آن هم در بخشهای بینالمللی میگویند اگر حجاب نداشته باشید بهتر است. * آقای باغچهبان در سال 37 میگوید که زمانی وضعیت معلولین در ایران ارتقا مییابد که ما با کشورهای پیشرفته یک تبادل اطلاعاتی داشته باشیم. لذا ایشان حدود 5-6 نفر را به اروپا و امریکا اعزام کرد تا آموزشهای لازم را ببینند. آنها این دورهها را گذراندند و به ایران برگشتند و به این ترتیب تحول عظیمی در جامعه معلولین ایجاد شد. به نظر شما ما چگونه میتوانیم تعدادی از نخبگان و افراد صلاحیتدار را برای گذراندن دورههای دو ماهه و سه ماهه به خارج از کشور اعزام نمائیم؟ ـ این کار خیلی ضرورت دارد. متأسفانه 34 سال است که این کار صورت نگرفته است. قبل از انقلاب موسساتی بودند که خیلی عالی این مسائل را پیگیری میکردند. ما تا سال 57 این دورهها را داشتیم. به طوری که بسیاری از اساتید و مربیانی که جذب تربیت معلم شدند، عمدتاً در امریکا و انگلیس دوره دیده بودند. چه برای نابینایان، چه برای معلولین ذهنی و چه برای ناشنوایان. الآن هم این دورهها خیلی ضرورت دارند. به خصوص در زمینه ابزاری که در حوزه اطلاعرسانی کتابخانهای وجود دارد باید دورههای خاص آنها برگزار شود. الآن در امریکا و اروپا سختافزارهایی شبیه پرکینز استفاده میگردد که دارای یک حافظه است که اطلاعات را ذخیره کرده و پس از ویرایش و تصحیح از طریق کابل USB خروجی بریل میدهد. هزینه این دستگاه معادل 5000 دلار میباشد. غیر از دورههای آموزشی این دستگاههاT، باید دورههای تعمیر این وسائل نیز آموزش داده شود. مثلاً پرکینزی که در دست افراد نابینا در ایران است هفت نفر برای آموزش تعمیر آنها به امریکا رفتند. این پرکینزها نسل اول میباشند. * در استرالیا نابینایان وسایل پزشکی را تعمیر میکنند. ولی در ایران نابینای تعمیرکار نداریم و اگر هم داشته باشیم بسیار انگشت شمارند. ـ ما متأسفانه به خاطر مسائل آموزشی دچار مشکلات زیادی شدیم. قبل از انقلاب یک بخشی با عنوان فنی و حرفهای نابینایان فعال بود. حدود سه چهار کارگاه به بچههای نابینا حصیربافی و نجاری به صورت فنی و تخصصی آموزش میدادند. این قضیه به قدری موفقیتآمیز بود که در حال حاضر حدود هفت نفر بازنشسته کارخانه مینو داریم اینها نابینا هستند که قبل از انقلاب دوره دیده بودند و در قسمتهای فنی کارخانه مشغول به کار بودند. متأسفانه یک اشکال بزرگی که در جامعه معلولین بعد از انقلاب پیش آمد این بود که به همه القا کردند که به دنبال تحصیلات آکادمیک باشید تا حقوقدان و دکتر شوید. در صورتی که حقوقدان شدن به چه کار ما میآید؟ حدود سیزده چهارده سال پیش من اولین کسی بودم که صلاحیت جذب دروس عمومی در دانشگاهها را برای تدریس داشتم. وقتی به دفتر جذب اساتید مراجعه کردم، به من گفتند که در آئیننامه محرمانه ما قید شده که نباید شما را جذب کنیم. از ما اصرار و از آنها انکار. در نهایت به بنده گفتند که برو حرم حضرت معصومه دعا کن که شفا بگیری. من هم در پاسخ گفتم که اهل بیت برای هدایت ما آمدهاند برای شفا درمآنگاه و بیمارستان تأسیس نکردهاند. اگر فکر میکنید که معجزه میکنند بگویید هدایتتان کنند. آن روز من نیاز مادی برای استادی دانشگاه نداشتم و جایگاه اجتماعیام هم از فرد گزینش کننده خیلی بالاتر بود. بنابراین ما باید از نظر اخلاقی و معنوی به اهل بیت نظر هدایتی داشته باشیم. به نظر من یکی از اشتباهاتی که ما مرتکب شدیم این بود که همه را برای تحصیلات آکادمیک تشویق کردیم. در صورتی که این هنر زندگی نیست. معلول باید علاوه بر تحصیلات دانشگاهی مهارتهای لازم را هم کسب نماید. یک اتفاق دیگری که بنده به آن انتقاد زیادی دارم این است که ما دیگر آن نسل موسیقیدان قبل از انقلاب را نداریم. هرچند که من در این عرصه تجربهای ندارم. ولی متأسفانه آن نیروی حرفهای را که در زمینه موسیقی حرفی برای گفتن داشته باشد دیگر در ایران وجود ندارد. متأسفانه ما تعداد زیادی از معلولین را داریم که دارای تحصیلات تکمیلی بالاتر از لیسانس هستند. ولی تعداد کمی از آنها روش تحقیق و پژوهش و مقاله نویسی را میدانند. و همچنین تعداد کمی مقاله و تحقیق از نابینایان و معلولین در دست میباشد. دلیلش هم این است که نابینایان یاد گرفتند که یک رکوردر به همراه خودشان به دانشگاه ببرند و تمام صحبتهای استاد را ضبط کنند و در منزل به وسیله پرکینز به بریل تبدیل نمایند. این یعنی اتلاف وقت و عمر. من در دوران تحصیل یک ساعت هم صدای استاد را ضبط نکردم. چون شدیداً با این کار مخالف بودم. ولی نمیتوانستم از نابینایان چنین تقاضایی بکنم. متأسفانه بهزیستی هم از این موضوع استقبال و حمایت مینمود. اول هر ترم تعدادی نوار و یک واکمن به فرد معلول میداد و به این وسیله او را برای ضبط صدای استاد تشویق میکرد. این معضل باعث ناتوانی فرد معلول و عدم یادگیری دروس میشد. اگر هم قرار باشد روی حافظه مانور داده شود حافظه رکوردر از حافظه انسان خیلی بیشتر است. خانم یا آقای دکتری که روش تحقیق نمیداند مدرکش هم به کارش نمیآید. من حدود 15 سال پیش به دانشجویان نابینا میگفتم که صدای استاد را سر کلاس ضبط نکنید. زیرا هم اساتید به این شیوه عادت میکنند. هم خودتان عادت میکنید و هم سطح سوادتان پایین میآید. همچنین حد وظیفه بهزیستی را هم همین قدر تعیین مینمائید. من پیشنهاد دادم یک کاربن و یک بسته کاغذ به همکلاسیهایشان بدهند تا علاوه بر نوشتن جزوه برای خودشان برای نابینایان هم یک نسخه نوشته شود. این کار باعث میشود زمان کمتری برای ضبط جزوات صرف گردد. به طور مثال اگر شما یک جزوه را در عرض 40 یا 50 ساعت سر کلاس ضبط نمائید، با انجام این کار مدت زمانی که برای ضبط صرف میشود، حدود 40 دقیقه میباشد. این حرفها در دوره ما که شنیده نشد. اما امروز ما باید به نظام آموزشی قبل که مبتنی بر حرفهاموزی نابینایان بود برگردیم و آن را کاربردی نمائیم. اتفاق فاجعهبار دیگری که هم اکنون در حال وقوع میباشد این است که به بعضی از نابینایان القا کردند که شما کامپیوتر را خوب میدانید. در نتیجه شما ITman هستید. اما باید بدانیم که مجموعه نرمافزارهای ویژه نابینایان در مباحث گرافیکی اصلاً پاسخگو نیست. در صورتی که دنیا روی گرافیک میچرخد. این القائات باعث شده که نابینا دچار توهم شود. و خود را یک ITman حرفهای تصور نماید. ولی اینطور نیست. ITman کسی است که بتواند با نرمافزارهای گرافیکی کار کند. اینها به به این ترتیب به نابینایان القا میشود که آنها مستقل شدهاند، چون میتوانند کامپیوتر را روشن کنند. در صورتی که اینها نیاز روز هستند و همه باید بدانند. نرمافزارهایی که ما استفاده میکنیم نه تنها روی گرافیک جواب نمیدهد؛ بلکه اتوماسیون اداری را هم مختل میسازد. ما نباید ادعایی کنیم که از آن برنمیآئیم. ما اگر به داشتههایمان واقف باشیم، نحوه استفاده از آن را هم میدانیم. * آیا سازمان بهزیستی و نهادهای ذیربط برای رفع این معضلات قدمی برداشتهاند؟ و آیا شما طرح و برنامهای در این خصوص ارائه دادهاید؟ ـ خیر هرگز چنین کاری از سوی نهادها و سازمان بهزیستی صورت نگرفته است. در سال 84 زمانی که قرار بود یک کار مشترک بین ما و انقلاب فرهنگی صورت گیرد، بنده صورتی از این مواضع را تدوین نمودم. چون تصمیمگیریهای کلان آن با انقلاب فرهنگی میباشد و به صورت یک فیگور عمومی به انقلاب فرهنگی رفت. ولی من از آن حوزه به آرشیو رفتم و کار از دست من خارج شد. یکی دیگر از معضلات ما این است که رسیدگی مسائل و مشکلات فرهنگی معلولین به بهزیستی سپرده شد. به نظر من بهزیستی فقط برای ارائه خدمات مددکاری و توانبخشی تعریف شده و پرداختن به مسائل علمی و فرهنگی معلولین باید بر عهده وزارت علوم و وزارت ارشاد باشد. متأسفانه بهزیستی خدمات دیگرش را کنار گذاشت و وارد حوزه تولید کتاب شد تا بتواند به این وسیله نقایصش را پوشش دهد. وزارت ارشاد و وزارت علوم باید رسیدگی به مسائل علمی و فرهنگی معلولین را در حوزه کاری خودشان قرار دهند. اما همه وظایف را بر دوش بهزیستی انداختهاند. هر سازمان یا نهادی باید وظایفش را در قبال معلولین انجام دهد. * بهزیستی فقط مدعی است ولی در عملکرد صفر است. ـ باید حد و حدود هر نهادی تعریف شود. در دوره آقای راهچمنی و آقای کمالی به دلیل اینکه سازمان ملل به ایران فشار آورد که باید وارد حوزه NGOها شود، به همین منظور با همکاری وزارت کشور دفتری به نام دفتر NGOها تأسیس گردید. اما متأسفانه خودشان آن را اداره میکردند و نگذاشتند که یک سیر رسمی پیدا کند. قانون جامع حمایت از معلولین هم که مجدداً به مجلس رفته از همین نقص رنج میبرد. به دلیل اینکه تفکیک وظایف صورت نگرفته است. * با توجه به اینکه جنابعالی مدتی خارج از کشور بودید؛ در زمینه ارائه خدمات رفاهی و تأمین اجتماعی برای معلولین چه اطلاعاتی دارید؟ ـ همانطور که ما در ایران معاینه بهزیستی میشویم و برایمان پرونده تشکیل میشود و نیازهایمان سنجیده میشود؛ در کشورهای غربی هم همین روال طی شده و فرد معلول به نزدیکترین دستگاههای دولتی محل سکونت ارجاع داده میشود. و معلولین میتوانند خدمات خود را اعم از خدمات شهرداری و بیمارستانی و… از نزدیکترین دستگاهها در محل سکونتشان دریافت نمایند. این جزء قوانین مصوب فدرالشان میباشد. * کشورهای غربی در حوزه کتاب گویا چقدر سرمایهگذاری میکنند؟ ـ آنها در این زمینه خیلی سرمایهگذاری میکنند. حتی سیستمهای ما را هم پیاده نمیکنند و به وسیله سختافزارها و نرمافزارهای پیشرفتهای که در اختیار دارند؛ سعی کردند کیفیت استفاده معلولین از منابع را افزایش دهند تا افراد توانایی انجام کارهای فنی و تخصصی را داشته باشند. * با توجه به اینکه نرمافزار جاز یک نرمافزار پایه برای نابینایان به شمار میآید؛ ما شاهد این هستیم که تمام نسخههای این برنامه کرک میشود. چرا شرکت Freedom Scientific که طراح این نرمافزار است برای ارائه یک برنامه رایگان و اورجینال اقدامی صورت نمیدهد؟ ـ چون طراحی و ارائه نرمافزاری مثل jaws هزینه زیادی در بر دارد. این شرکت جاز را به قیمت 1200 دلار به سراسر دنیا میفروشد. سالی 200 دلار هم مالیات دریافت میکند. آنها به ما میگویند که شما هم حق عضویت پرداخت کنید تا زبان فارسی را روی نرمافزار پیاده نمائیم. استفاده از جاز کرک شده بسیاری از امتیازات نرمافزار اورجینال را از ما سلب میکند. ما از نداشتن جاز هم رنج زیادی میبریم. متأسفانه هیچ کشوری نمیتواند نرمافزاری مستقل از جاز طراحی کند. زیرا جاز یک پایگاه است و بر اساس استانداردهای خاصی تعریف شده است. یعنی اگر بخواهیم نرمافزاری مانند جاز طراحی کنیم 12 سال طول میکشد تا به مقدمات جاز یعنی بیست سال پیش برسیم. شرکت Freedom Scientific با دپارتمانها وارد مذاکره میشود. هر دپارتمانی مثل کنگره امریکا عضو کنسرسیوم جاز است. ما هم باید در قالب یک کار فرهنگستانی وارد این عرصه شویم. فرهنگستانی که بتواند صداگذاریها و… را تأیید نماید. * شما تألیف هم داشتید. لطفاً در مورد تألیفات خود توضیح دهید. ـ بنده دو کتاب به نامهای سفیر هفت هزار روزه و خاطرات آقای عرب را تألیف و به چاپ رساندم. دو سه کتاب دیگرم هم دارم که انشاءاللّه سال 95 چاپ خواهد شد. |
تاریخ ثبت در بانک | 22 فروردین 1395 |
فایل پیوست |