کد pr-1278  
نام لیلا  
نام خانوادگی برزمینی  
سال تولد 1360  
وضعیت جسمی فقدان حرکتی  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
تحصیلات کارشناسی ارشد مطالعات منطقه خاورمیانه (شمال آفریقا)  
مهارت داستان نویسی  
اهم فعالیت ها کسب رتبه 5 علمی در قبولی کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد آزادشهر، اولین دختر معلول شرکت کننده در انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر، رییس شورای شهر دلند، نویسنده کتاب رمان “ویالن بهانه بود”  
کشور ایران  
استان گرگان  
شهر گلستان  
توضیحات لیلا برزمینی اولین دختر معلول در ایران که در انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا شرکت نموده و بعنوان رییس شورای شهر نیز برگزیده شده است.
بلاغ - اولین بار که او را در جلسه شوراها در فرمانداری شهرستان رامیان دیدم اصلا قرار نبود سوژه ای برای مصاحبه باشد. به اداره بهزیستی رامیان مراجعه کردم تا به مناسبت ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مصاحبه ای با یک مددجوی موفق دختر داشته باشم .
به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر به سراغ یکی از دختران موفق برجسته و توانمند و اولین دختر معلولی در ایران که در انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا شرکت نموده و بعنوان رییس شورای شهر دلند یکی از شهرهای رامیان به فعالیت مشغول است .
مشروح گفتگوی خبرنگار ما با این دختر معلول موفق که مادر او نیز ما را در این گفتگو همراهی کرد ، در زیر آورده شده است.
کمی از وضعیت خودش گفت : لیلا برزمینی متولد 1360 ، فرزند اول از یک خانواده 9 نفره، کارشناسی ارشد مطالعات منطقه خاورمیانه (شمال آفریقا) دارای معلولیت جسمی - حرکتی مادرزادی که در حال حاضر با مساعدت و اعتماد مردم رییس شورای شهر دلند هستم تا توانایی های خود را به عرصه ظهور برسانم .
از چه زمانی و چگونه متوجه بیماری شدید و چگونه با آن کنار آمدید؟
لیلا برزمینی: از 5-6 سالگی متوجه معلولیتم شدم وچون از ابتدا جراحی های متعددی داشتم بعد از هر جراحی لحظه شماری می کردم که دوره استراحت تمام شود و من هم مثل بقیه دوستانم بدوم و راه بروم و لی این اتفاق نیفتاد و من هیچوقت ناراحتیم را به زبان بیان نمی کردم.

هنگام بازی با هم سن و سال های خودم بازی هایی که نیاز به تحرک و دویدن نداشت را پیشنهاد میدادم و اکثرا هم قبول می کردند وزمانیکه بزرگتر شدم بیشتر تماشاچی بودم و برایم خیلی سخت بود .

دوران راهنمایی مدتی گوشه گیر شده بودم و بیشتر وقت خود به مطالعه کتاب و نوشتن داستان می گذراندم و حتی برای دوستان در مدرسه انشا می نوشتم و در زمینه داستان نویسی هم مقاماتی را بدست آوردم تا اینکه در دوران دبیرستان با این بیماری کنار آمده و معلولیت خود را پذیرفتم .

موقعیت و محیط جدید دانشگاه برایم سخت بود و فشار روحی فراوانی وارد شد ولی کم کم عادت کردم و تا الان دیگر برایم مشکلی نیست.

در خصوص فعالیت ها و موفقیت های خود بگویید؟

لیلا برزمینی: کتاب رمان "ویالن بهانه بود" با 202 صفحه که مدت 8الی9ماه نوشتار این کتاب به طول انجامید و در سال 89 در 1000 نسخه به چاپ رسید، کسب رتبه 5 علمی در قبولی کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد آزادشهر ، و متاسفانه به دلیل عدم امکانات لازم فرصت شرکت در مسابقات ورزشی نداشتم .
در حال حاضر مشغول به تهیه و نوشتن فیلمنامه ای با موضوع "بیماران ام اس" هستم . علت انتخاب این موضوع ، چون فردی که دچار این بیماری می شود در ابتدا از یک زندگی عادی برخوردار بوده ولی بعد از درگیری با این بیماری همه نگاهها از او برمی گردد یا خیلی کم می شود و بسیاری از فرصتهای اجتماعی از او گرفته می شود .
تغییر نگاه و طرز فکر نسبت به معلولین و افزایش آگاهی مردم به فردی معلول که توانایی انجام کار را همانند بقیه افراد عادی دارد، از دلایل انتخاب موضوع فیلمنامه عنوان کرد.
انگیزه حضور خود را جهت شرکت در انتخابات شوراهای اسلامی بیان کنید؟
لیلا برزمینی: با یک پیشنهاد ساده جهت شرکت در شوراها شروع شد و چون با اتمام تحصیلاتم هنوز شغلی نداشتم و بیکاری را یک نوع خلا در خود احساس کردم و بعنوان کاندیدا ثبت نام کردم و چندان امیدی جهت کسب آراء لازم نداشتم به دلیل اینکه مردم شفافیت کامل از تواناییهای معلولین ندارند و این برای من ناامیدکننده بود که خودم را ثابت کنم.
اگرچه ظاهر من همانند یک فرد عادی نیست ولی شاید فعالیتهایی را که یک فرد عادی انجام می دهد من معلول به دلیل تواناییهای ذاتی آن را بهتر انجام دهم.
وی ضمن تشکر از اعتماد مردم بیان کرد: خوشحالم که مردم این فرصت را در اختیار من قرار دادند که خودم را اثبات و به مردم ثابت کنم درست است که پای جسمی من مشکل دارد ولی با من با پای فکر پیش می روم.

از مردم شهر که این فرصت را در اختیارم گذاشتند که از خودم و جامعه معلولین حمایت کنم کمال تشکر را دارم و امیدوارم از این وظیفه که بر دوش من است سربلند بیرون بیایم.
چه توصیه ای به هم نوعان خود دارید؟
برزمینی: هیچگاه در زندگی ناامید نشوند و فقط به خدا توکل کنند و از هرفرصت کمال استفاده را ببرند و این جرات را به خود بدهند که در همه عرصه ها رو به جلو حرکت و خود را اثبات کنند.
حرف پایانی به مسئولین...؟
در روز جهانی معلولین و حتی غیر از این روز در شناخت و آگاهی مردم از معلولین در تمامی زمینه ها تلاش کنند چرا که بسیاری از معلولین زیر نگاههای سنگین مردم محیط انزوا را برای خود انتخاب کرده اند .
عدم امکانات رفاهی معلولین ، عدم فضاسازی مناسب ادارات و فروشگاهها و شغل معلولین از مشکلات مهم و اساسی این قشر ذکر کرد .

وی نداشتن شغل معلولین را معضلی مهم دانسته و تصریح کرد: بسیاری از معلولین به دلیل نداشتن شغل و هزینه های رفت و آمد حتی قادر به شرکت در کلاسهای آموزشی نیستند که همین امر منجر به منزوی شدن معلولین می شود.
 
متن زندگی نامه به گزارش روابط عمومی اداره بهزیستی شهرستان رامیان :خانم لیلا برزمینی معلول جسمی -حرکتی شدید ،فارغ التحصیل در رشته علوم سیاسی درمقطع کارشناسی ارشدکه دارای سابقه تحصیلی خوب و همکاری با ارگانها و نهادهای مختلف می باشد، بصورت داوطلب وباهدف خدمت به مردم وعلی الخصوص جامعه هدف بهزیستی،کاندیدای انتخابات شورای اسلامی 24خردادماه 1392 در شهر دلند شد،که در نهایت ایشان پس از کسب بیشترین آراء از بین کاندیدای شرکت کننده ،علاوه بر انتخاب بعنوان عضو منتخب شورای شهر ، بعنوان رئیس شورای شهر نیزبرگزیده شد .
بای- رئیس اداره بهزیستی رامیان بااشاره به اینکه معلولین می تواننددرتمامی عرصه های کشورهمچون دیگران تاثیرگذارباشنددر این باره گفت : معلولین دارای استعدادهای نهفته و بالقوه ای هستند که در صورت وجود شرایط و عدم محدودیت از سوی جامعه می توانند آنرا به منصه ظهوربرسانند .
بای در ادامه افزود:انتخاب معلولان به عنوان شورای شهر نشان ازاعتماد وباور مردم نسبت به این قشرجامعه است که حتی می توان از این استعدادها در مسئولیتهای حساس و مدیریت های کشوری نیز بهره برد.
ایشان ابرازخرسندی نمودکه این انتخاب موجب تسهیل اجرای قانون جامع حمایت ازمعلولین ومناسب سازی محیط ومبلمان شهری می شود.
****
متولد 1360 است و تحصیلاتش را در مقطع ارشد مطالعات منطقه خاورمیانه «شمال آفریقا» در دانشگاه آزاد با موفقیت پشت سر گذاشته است. لیلا برزمینی فرزند ارشد یک خانواده پرجمعیت و ساکن یکی از شهرهای استان گلستان از مناطق سرسبز شمال کشور است. هنگامی که فقط یکسال از تولدش گذشته بود والدینش متوجه شدند قادر به حرکت نیست و دختر شیرین زبانشان به صورت مادرزادی دچار معلولیت جسمی – حرکتی از ناحیه پا است و باید تا آخر عمر از عصا برای راه رفتن استفاده کند. اما این نقص در جسم دختر ایرانی نتوانست خانه‌نشین‌اش کند بلکه سبب شد بیشتر از پیش تلاش کند تا سرنوشتش را تغییر دهد. اما این تمام ماجرا نیست. لیلا حرف‌های ناگفته‌ای دارد که شنیدن از زبان خودش خالی از لطف نیست.
«برای رسیدن به جایگاهی که اکنون درآن قرار دارم بسیار زحمت کشیدم. اغراق نیست اگر بگویم 10برابر دیگر دختران هم سن و سالم مشکلاتم هم به اندازه تلاشم بیشتر از دیگر دوستانم بود. برای تردد به مدرسه و نشستن در کلاس پدرم من را بغل می‌کرد و هرروز تا مدرسه و سرکلاس همراهی‌ام می‌کرد. این مشکلات در تردد به مکان‌ها و بعد در دانشگاه هم همراهم بود.
دوران کارشناسی اکثر کلاس‌های درسم در طبقات بالا بود و دانشگاه نه رمپ داشت و نه آسانسور و برای رفتن به کلاس باید با عصا پله‌ها را طی می‌کردم ، چندین مرتبه نتوانستم تعادلم را حفظ کنم و زمین خوردم اما این زمین خوردن‌ها من را متوقف نکرد بلکه هر بار عزمم را جزم کردم و با قدرت به راهم ادامه دادم. هرجایی می‌رفتم نگران این بودم آیا پله دارد یا نه! محیط دانشگاه‌ها آماده پذیرش معلولان نیست و خانه نشین شدن بسیاری از دختران معلول به خاطر روبه رو نشدن با چنین شرایطی است.
دوران کارشناسی اکثر کلاس‌های درسم در طبقات بالا بود و دانشگاه نه رمپ داشت و نه آسانسور و برای رفتن به کلاس باید با عصا پله‌ها را طی می‌کردم ، چندین مرتبه نتوانستم تعادلم را حفظ کنم و زمین خوردم اما این زمین خوردن‌ها من را متوقف نکرد بلکه هر بار عزمم را جزم کردم و با قدرت به راهم ادامه دادم. هرجایی می‌رفتم نگران این بودم آیا پله دارد یا نه! محیط دانشگاه‌ها آماده پذیرش معلولان نیست و خانه نشین شدن بسیاری از دختران معلول به خاطر روبه رو نشدن با چنین شرایطی است.
معابر شهر با من همراه نبود و من مجبور شدم خودم را با آنها همراه کنم تا مشکلات مانع خانه نشینی‌ام نشود. در دوران دبیرستان علاقه بسیاری به نوشتن داشتم و موفق شدم رمانی با نام «ویولن بهانه بود» را نوشته و با هزینه شخصی بدون حمایت از سوی سازمان بهزیستی چاپ کنم همچنین فیلمنامه ای با موضوعیت «ام اس» نوشتم تا شرایط افرادی را نشان دهم که به نوعی دچار معلولیت می‌شوند و هنگامی که سالم هستند اعتبار و اعتماد مردم را دارند و بعد از بیماری و معلولیت فرد، نظرات و نگاه‌ها نسبت به او تغییر می‌کند و این درحالی است که فقط جسم‌اش دچار مشکل شده نه عقل، فکر و اراده آن. در این فیلمنامه نشان دادم با معلولیت یک انسان نگاه‌ها چه طور نسبت به او تغییر کرده و حتی جامعه شرایط مناسب برای پذیرش فرد با آسیب جسمانی را ندارد.
همیشه دوست داشتم مسئولیتی به من سپرده شود تا بتوانم توانمندی‌ام را به‌عنوان یک دختر معلول نشان دهم و دیدگاه مردم را نسبت به جامعه دختران دارای معلولیت تغییر دهم.
انتخابات شورای شهر این فرصت را پیش رویم نهاد تا ثابت کنم ما دختران نیز می‌توانیم. بعداز ثبت‌نام در انتخابات شورای شهر شهرستان دلند «یکی از شهرهای استان گلستان» و تأیید شدن صلاحیتم برای این انتخابات برنامه‌ریزی کردم تا دیدگاه افکار و توانمندی‌ام را به مردم نشان دهم و اعتماد آنها را برای این انتخابات جلب کنم. بسیار مضطرب بودم مدام به این فکر می‌کردم آیا مردم به یک دختر دارای معلولیت اعتماد می‌کنند؟ سختی کارم این بود که هم باید توانمندی خویش را به‌عنوان یک بانو و هم به‌عنوان یک فرد دارای معلولیت ثابت می‌کردم. نخستین سخنرانی را در منزل میان جمعی از اهالی محل آغاز کردم بعد از اتمام سخنان بازخورد‌های مثبتی را دریافت کردم. بسیاری از مردم حتی فکر نمی‌کردند من حتی بتوانم حرف بزنم.
با بیشتر شدن تب انتخاباتی فعالیت و سخنرانی‌هایم در مساجد بیشتر شد و برای مردم جالب بود که یک دختر معلول برای انتخابات شورای شهر نامزد شده است خوشبختانه صحبت‌هایم دیدگاه و نظر همشهریانم را نسبت به توانمندی معلولان تغییر داد و آنها به من اعتماد کردند و توانستم به شورای شهردلند ورود پیدا کنم. در جلسات شورای شهر هم اعضا با اعتماد به رأی مردم من را به‌عنوان رئیس شورای شهرانتخاب کردند.
در ابتدای حضورم در شورای شهر نامه‌های متعددی را به مراکز و ارگان‌های مختلف ارسال کردم تا شرایط و دسترسی معلولان به ساختمان‌هایشان را درنظر گرفته و تدابیر مناسب را اتخاذ کنند اما با توجه به شرایط اقتصادی جامعه، دستمان برای رسیدن به ایده آل‌ها بسته است ، بعضی از سازمان‌ها اقدام به مناسب‌سازی کردند و بعضی فقط قول دادند و عمل نکردند.»
به شوخی از لیلا پرسیدم دوست داشتی پسر متولد می‌شدی که در جوابم می‌گوید: «وقتی در خلوتم با خدا درد دل می‌کنم از او می‌پرسم چرا حالا که معلولیت را در تقدیرم گذاشتی من را در کالبد یک پسر خلق نکردی تا مشکلاتم کمتر باشد. نگاه جامعه نسبت به زنان محدود است و فرد معلول آن هم از جنس مونث محدودیت بیشتری متحمل می‌شود.
با بیشتر شدن تب انتخاباتی فعالیت و سخنرانی‌هایم در مساجد بیشتر شد و برای مردم جالب بود که یک دختر معلول برای انتخابات شورای شهر نامزد شده است خوشبختانه صحبت‌هایم دیدگاه و نظر همشهریانم را نسبت به توانمندی معلولان تغییر داد و آنها به من اعتماد کردند و توانستم به شورای شهردلند ورود پیدا کنم. در جلسات شورای شهر هم اعضا با اعتماد به رأی مردم من را به‌عنوان رئیس شورای شهرانتخاب کردند.
خانواده من به خاطر نگرانی‌هایی که داشتند نگذاشتند دانشگاه سراسری شرکت کنم بنابراین مجبور به شرکت در دانشگاه آزاد نزدیک محل زندگی‌ام شدم. وقتی خواهر و برادرانم در خانه بودند پدرم اجازه نمی‌داد تنها از منزل خارج شوم همیشه یک نفر را برای مراقبت همرا هم می‌فرستادند من نگرانی خانواده‌ام را درک می‌کنم اما افراد دارای معلولیت دوست دارند همچون دیگر افراد استقلال و خودکفایی داشته باشند و به دیگران متکی نباشند.
تعصباتی که نسبت به دختران معلول وجود دارد گریبانگیر پسران این قشر نیست. این نگاه متفاوت حتی در کار و ازدواج دختر و پسر معلول متفاوت است.
دختران معلول ما بسیار مظلوم واقع شدند چرا که در خصوص ازدواج هم مردان دارای معلولیت به سراغ دختران سالم می‌روند و دختران معلول شانس ازدواج محدودتری دارند. به پسر معلول دختر می‌دهند اما افراد انگشت شماری برای ازدواج به سراغ دختر معلول می‌آیند.
متأسفانه حتی خانواده دختران معلول هم باور ندارند که دخترشان می‌تواند همسرمناسب و مادر شایسته‌ای باشد و زندگی را به صورت مستقل اداره کند. برای تغییر این دیدگاه، خانواده باید دخترش را باور و از وی حمایت کند.
اطرافیانمان سطح توانمندی مان را نمی‌دانند شاید برایتان جالب باشد روزی در خانه مشغول شستن ظرف‌ها بودم که یکی از بستگانم با تعجب ازم پرسید «تو ظرف هم می‌توانی بشویی!» نمی‌دانستم آن لحظه باید گریه کنم یا نسبت به این تفکربخندم، چرا که من ظرف را با دستانم می‌شستم و ناتوانی در حرکت از ناحیه پا دارم. ما باید شناخت افراد را نسبت به معلولان بالا ببریم تا با شنیدن نام معلول اول ناتوانی به ذهن انسان‌ها نقش نبندد بلکه به این فکر باشند؛ این فرد با وجود مشکل جسمانی چه کارهایی را می‌تواند انجام دهد.»
منبع: "دخترانی که از سد نابرابری ها گذشتند"، سایت ایران آنلاین، 14 مرداد 1395  
تاریخ ثبت در بانک 22 فروردین 1395  
فایل پیوست
تصویر
 
تصویر