کد | pr-11938 |
---|---|
نام | آرام |
نام خانوادگی | اژدری |
سال تولد | 1363 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی ، ورزشی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی |
مهارت | مهارت مشبک ومعرق کاری؛ مهارت فنی وحرفه ای رایانه کار؛ گواهینامه مهارت های هفت گانه فناوری اطلاعات؛ مهارت برق کاری ساختمان؛ گواهی دوره قصه درمانی؛ نویسنده |
اهم فعالیت ها | موسسه شوق زیستن شاهین دژ، به عنوان مدیرعامل شرکت سهام عدالت شاهین دژ، بازرس مددکارتوانبخشی اداره بهزیستی شاهین دژ، مددکار تیم ورزشی بوچیا شاهین دژ، مربی و داور جامعه معلولین شاهین دز، هیئت مدیره مرکز توانبخشی وحرفه آموزی گل یاس شاهین دژ، مربی |
کشور | ایران |
استان | آذربایجان غربی |
شهر | شاهین دژ |
توضیحات |
عضو هیت مدیره جامعه معلولین شاهین دژ هیئت مدیره ومدیرعامل موسسه شوق زیستن مشاوره وگروه درمانی با موضوع افسردگی ،اضطراب ،اعتماد به ننفس وآموزش کسب مهارت های اجتماعی.... کار باافرادبیش فعال و اتیسم فعالیت در موضوعات توانبخشی .اجتماعی.روانشناسی ومددکاری همکاری وفعالیت در زمینه مناسب سازی فضاها ومحیط شهری عنوان مقاله: بررسی نقش آموزش بر توانبخشی معلولین ذهنی بالای 14سال شهرستان شاهین دژ رابطه قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی دختران کم توان ذهنی عضو هیت مدیره جامعه معلولین شاهین دژ هیئت مدیره ومدیرعامل موسسه شوق زیستن مشاوره وگروه درمانی با موضوع افسردگی ،اضطراب ،اعتماد به ننفس وآموزش کسب مهارت های اجتماعی.... کار باافرادبیش فعال و اتیسم فعالیت در موضوعات توانبخشی .اجتماعی.روانشناسی ومددکاری همکاری وفعالیت در زمینه مناسب سازی فضاها ومحیط شهری |
متن زندگی نامه |
آرام اژدری مصاحبه توضیح آقای آرام اژدری از فعالان حوزه معلولیت در آذربایجان است و به منظور اطلاعرسانی فعالیتهایش گفتوگویی در مهرماه 1399 با ایشان انجام شد. این مصاحبه توسط خبرنگار بانک جامع اطلاعات معلولان، خانم مریم قاسمی اجرا شد. متن گفتگو * نام موسسه شما چیست؟ ـ موسسه خیریه و غیرانتفاعی شوق زیستن است که در شهرستان شاهین دژ مستقر است. * چه زمانی و توسط چه کسانی تأسیس شده است؟ ـ سال 1382 و توسط آقایان آرام اژدری و گلشن رحیمی و خانم رقیه بیرونی تأسیس شد. یعنی الآن 17 سال است فعالیت دارد. * خانم رقیه بیرونی که فرمودید فوت شدهاند، درست است؟ ـ بله، خانم رقیه بیرونی سال 1384طی یک تصادف فوت کردند. پس از ایشان، هیئتمدیره جدید تشکیل شد. الآن پنج نفر هیئت مدیره داریم، هر پنج نفر معلول جسمی حرکتی هستند و دو نفر بازرس معلول داریم. * گویا موسسه شوق زیستن، چند مرکز دیگر را هم تحت پوشش دارد؟ ـ مرکز توانبخشی و حرفه آموزی گل یاس که در سال 1386 تشکیل شده بود، بعداً وابسته به موسسه شوق زیستن شد و که الآن اسمش مرکز توانبخشی و حرفه آموزی شوق زیستن است. این مرکز با حدود ده معلول کمتوان ذهنی شروع به کار کرد و با آموزش به آنها کارش را آغاز کرد. اما الآن سیوسه نفر عضو دارد و امتیاز درجه یک را دارد. از طریق یارانهای که برای هر نفر میدهند، مجموع بیست میلیون تومان در هر ماه، هزینههای جاری را تأمین میکنیم. کارگاهی را در سال 1397 مجوزش را گرفتیم، و اسم آن را کارگاه تولیدی حمایتی شوق زیستن گذاشتیم. آنجا تقریباً بیستوپنج نفر معلول دارد، بیست نفر یارانه بگیر هستند، به مرور زمان تعداد یارانهبگیرها زیادتر میشود. در آن کارگاه لباس بیمارستان ازجمله همراه و مریض و لباس کارکنان شهرداری یا همان کارگران معدن تولید میشود. اکثر پرسنلهای ما خودشان معلول و از جامعه هدف هستند، هم قسمت توانبخشی که معلول جسمی حرکتی هستند و هم قسمت اجتماعی که زنان مطلقه یا شوهر از دست داده هستند که در مجموعه ما کار میکنند. * در زمینه ورزش چه فعالیتهایی دارید؟ ـ شطرنج برای آقایان داشتیم. والیبال نشسته را راهاندازی کردیم. نیز رشته ورزشی بوچیا که برای معلولین خیلی شدید بود که توپ را با دستشان میاندازند، برای دختران هم والیبال نشسته را راه انداختیم. * شما رابط بهزیستی و معلولان هستید و در ساماندهی به معلولان به بهزیستی کمک میکنید؟ ـ مجوز مجموعه مثبت زندگی را گرفتیم که شامل دو مددکار و یک مسئول فنی و پذیرش که دو نفر آنها معلول هستند، اینان روی پروندههای اجتماعی امثال طلاق و اعتیاد و نیز روی پروندههای توانبخشی کار میکنند. پروندههای مددکاری را از سال 1386 از بهزیستی گرفتهایم و شروع به کار کردهایم. دویست فقره پرونده بود. همچنین از سال 1396 پروندههای سیبیآر را هم به ما دادند که به آن «توانبخشی مبتنی بر جامعه» میگویند که مربوط به روستاهاست و معلولیتهایی که خفیف و متوسط هستند. روی آن هم داریم کار میکنیم. در همه این موارد ما کارهای بهزیستی را انجام میدهیم. * هزینههای شما به چه صورت تأمین میشود؟ ـ چون شهرستانمان کوچک است مشارکتهای مردمی خیلی کم است. ولی بیشتر با توجه به قراردادهایی که با بهزیستی میبندیم، در قبال هر آموزش که به بچههای معلول میدهیم یارانه به ما تخصیص دادهاند. حدود سیزده میلیون تومان از طریق برگزاری کارگاه؛ حدود ده میلیون تومان برای مثبت زندگی و نیز حدود بیست میلیون تومان یارانه مرکز توانبخشی است. این یارانه ها هر ماه واریز میشود. از این طریق هزینههای جاری و سرویس و اجاره و خوراک و اینها را تأمین میکنیم. حدود بیست میلیون تومان داره * چند نفر عضو دارید؟ ـ 33 نفر حرفهآموز؛ 25 نفر شرکت کننده در کارگاه داریم. اینها غیر از کارمندان و اعضای هیئت مدیره میباشند. همچنین حداقل 150 پرونده و حداکثر 450 پرونده خواهیم داشت. البته اینها هم به نوعی عضو محسوب میشوند. * آیا میتوانید آماری از معلولین شاهین دژ را به تفکیک نوع معلولیت (نابینا، ناشنوا، حرکتی و ذهنی) بدهید؟ ـ کلاً حدود 1500 نفر معلول داریم. تقریباً میتوانیم بگوییم 700 تا 800 نفرش تحت پوشش بهزیستی هستند و خدماتی دریافت میکنند. خیلیهایشان هم حالا شناسایی نشدهاند، یا مثلاً در کمیته امداد هستند، سالخورده هستند و در بهزیستی پرونده ندارند، یا خودشان دوست ندارند، پرونده تشکیل دهند. * امکان دارد به تفکیک نوع معلولیت آمار را بیان کنید؟ ـ از این آمار تقریباً هفتاد درصدشان معلولین جسمی حرکتی هستند. بعد از آن، بیشترین معلولیتها، ذهنیها هستند. شاید پانزده تا هفده درصد باشند. مابقی هم به ترتیب معلولین بینایی و شنوایی است. افراد دارای شکاف کام بسیار کم است و افراد دارای معلولیت روانی هم تقریباً کمتر از شنوایی هستند. افراد دارای ضایعه نخاعی که شناسایی شدهاند، حدود 25 نفر هستند. * جمعیت کل شهرستان شاهین دژ چقدر است؟ ـ جمعیت شهرستان شاهین دژ 92456 نفر میباشد. * به نظر شما مهمترین اولویت و نیاز معلولین شاهین دژ چه است؟ ـ فرقی بین معلولین شاهین دژ و معلولان سطح کشور نیست و همه یک جور نیاز و اولویت دارند. مهمترین نیاز آنان اشتغال است. بعد از آن مسکن است. در مرحله سوم یک سری از مددجویان و معلولینی که توان کار ندارند، هزینههای نگهداری و پرستاریشان است. ولی اولویت اول اشتغال است؛ یعنی اول اشتغال، بعد مسکن، بعد هزینههای نگهداریشان. * وضعیت مناسبسازی چطور است؟ ـ مناسب سازی در سالهای اخیر توسط دولت خیلی پیگیری میشود. بهزیستی جلساتی مشترک با فرمانداری دارد و کل ادارات را هم دعوت میکنند، من به عنوان نماینده معلولین به این جلسات میروم. مشکلات مناسبسازی در سطح شهر و روستاها در مدارس و مساجد که معلولان میروند، پیگیری کردهایم. عکس و فیلم و بروشور از جاهای مناسبسازی نشده تهیه میکنیم و در هر جلسه تحویل شهرداری یا فرمانداری میدهیم که آقا این مشکلات وجود دارد. با آموزش پرورش صحبت میکنیم که آقا مدارس روستاهای شما این مشکلات را دارد. اینها به مرور زمان بر اساس اولویت پیگیری میشود. مثلاً بانک رفاه که معلولین از آنجا حقوقشان را میگیرند را در اولویت قرار دادهایم که حتماً مناسبسازی کنند و رمپ و پلههایش را درست کنند. اولویتبندی میکنیم و مشکلات مناسب سازی سطح شهر را حل میکنیم. * از نظر فرهنگی چه آموزشها و اقداماتی برای معلولین شهر شاهین دژ انجام دادهاید؟ ـ از نظر فرهنگی کتاب و مقاله تهیه شده و در اختیار اعضاء میگذاریم. سخنرانی هم داشتهایم. جلساتی با دهیاریها و بهورزها داشتهایم. در این شهرستان حدود 102 بهورز داریم. طی دو جلسه، هر جلسه پنجاه نفر، رفتیم در مورد معلولیت صحبت کردیم، بحثهای مناسبسازی، قوانینی که مربوط به آنهاست، نحوه جذب کردنشان، راههای نزدیک شدن به آنها روش دسترسی به آنان و روش آموزش را گفتیم. دهیاریها و بهورزها در نقش داوطلب محلی برای معلولان کار میکنند. چون ما به کل روستاها دسترسی نداریم و خیلی زمانبر و هزینهبر است، ولی این نیروهای محلی کمکی خوبی هستند. * گویا صندوق مالی هم در روستاها دایر کردهاید؟ ـ جدیداً برنامه صندوقهای مالی در روستاها آمده است. خود معلولان، یک مقدار هزینه میگذارد، دولت هم یک مقدار هزینه برایشان بهصورت ماهانه میگذارد، بعد از دو سال به صورت وام به خودشان وام میدهند. این هم یک برنامه جدیدی است، ولی فعلاً اجرا نشده است. * آیا معلولان را در رخدادهای فرهنگی که در مرکز استان و شهرهای دیگر هست، شرکت میدهید؟ جشنوارههای مختلف ازجمله غذا، نقاشی که در شهرها اجرا شده، بچهها را دعوت کردیم، هزینه سرویسشان و امکاناتشان را فراهم کردیم و رفتهاند و در جشنوارههای مختلف هم شرکت کردهاند در سطح شهر. ولی در سطح کشوری فعلاً نه. اردو هم زیاد داشتهایم، معلولان را به اردو در اطراف شاهیندژ یا به شمال بردهایم. * شما کتابی با عنوان «قصه درمانی» نوشتهاید. میخواستیم یک صحبتی هم در مورد تألیفات و شیوه نویسندگی شما داشته باشیم. غیر از کتاب قصه درمانی کتاب دیگری هم دارید، یا مقاله؟ ـ بله، حدود پانزده شانزده مقاله در مورد اشتغال معلولین، مناسبسازی، آموزش کمتوانان ذهنی دارم. کتاب قصه درمانی اولین کتاب من بود که نوشتم. پایاننامه کارشناسی ارشدم را بر همان اساس کار کردیم، ربط دادیم به کودکان و بچههای معلول کمتوان ذهنی. کودکان را میبینیم که اشتباهاتی انجام میدهند، پخته نیستند، و یک رفتارهای غلطی دارند. بعد میآییم به یک صورت غیرمستقیم به آنها آموزش میدهیم که فلان رفتار شما غلط است، و رفتار درست این است. این را در یک قصه به او میگوییم. برای کودک کمتوان ذهنی بهصورت دانشجو نمیشود سر کلاس گذاشت و برایش تعریف کرد که کدام رفتار غلط و کدام رفتار صحیح است. این را در حالت شخصیتهای کارتنی و حیوانی و در قالب بازی همراه با قصه درمانی به آنها میگوییم، با یک قصه خوب. یک سری شخصیتهای حیوانی که کودکان خیلی دوست دارند و بچههای ذهنی برایشان قشنگ است در قالب قصه میآوریم. کار آن قصهگو هم خیلی مهم است که چطوری بتواند این قصه را درست بکند و ربط بدهد به آن مشکل. در قالب قصه آن مشکل را نمایان میکند و توضیح میدهد، بعد قهرمان داستان خود معلول است که آخرش میآید موفق میشود و مشکلش حل میشود و راه درست را انتخاب میکند. بهصورت غیرمستقیم ذهن فرد معلول کمتوان ذهنی، بستگی به مهارت قصهگو دارد که چطوری قصه را تعریف کند. برای تمام سنین و تمام طیفها قابل اجراست و روز به روز هم پیشرفت میکند. بسیار ساده است و بدون هزینه و بدون امکانات میشود. حتی والدین هم میتوانند برای تربیت فرزندانشان از آن استفاده کنند. من مدرکش را هم دارم، دورههایش را هم رفتهام، یک دورههایی پیش خانم نسرین گودرزی که رتبه یک دکترای سلامت بودند آموزش دیدهایم و دو سه سال است که اجرایش میکنم و بسیار موفقیت آمیز بوده است. * معنای قصه درمانی را تا حدودی توضیح دادید. اگر بهطور کلی بخواهید بگویید، معنای قصه درمانی چه است؟ ـ قصه درمانی همان پیدا کردن رفتار غلط کودک یا فرد معلول و جایگزین کردن رفتار صحیح در قالب قصه است. البته قصهگو مهم است که چطور صحبت بکند. بالاخره باید دستهایش را تکان بدهد و با یک آب و تابی بگوید، چشمهایش را باز کند، بفهمد کی دهنش را باز و بسته بکند، قدمهایش را تندتر بیاورد کمتر بیاورد؛ یعنی باید تمام ذهن و حواس مخاطب را به قصه جلب کند؛ یعنی تمام ذهن فرد را به تصرف خودش دربیاورد تا به راحتی بتواند آن را به ذهن طرف ببرد. بعد خیلی مهم است که قصه را بهصورت خلاصه بگویند. قصه طولانی اصلاً به صلاح نیست. قصههای کوتاه و آموزنده که خیلی هست، کتابهای زیادی نوشته شده در مورد تربیت کودکان و قصههای کودکانه. اینها را یک مقدار میآییم با بحث معلولیت مخصوصاً کمتوانان ذهنی بیشتر آمیخته میکنیم و یک برنامه قشنگ و کاربردی تحویلش میدهیم که رفتار صحیح جایگزین رفتار غلطش بشود. رفتارهای غلط ازجمله مثلاً دروغ گفتن و دزدی کردن را در قالب یک قصه میشود این را به راحتی درمان کرد. * به نظر شما «قصه درمانی بهعنوان شیوهای برای درمان بیماریها» را در مقابل کدام روش پزشکی میشود قرار داد؟ ـ از لحاظ پزشکی که کار روانشناس با روانپزشک فرق دارد. روانپزشک بیشتر روی قرص و اینجور چیزها، البته روانپزشک هم مُسکن موقتی است؛ یعنی قرص یک هفته یا یک ماه کارساز است. ولی کار روانشناس که همان قصه درمانی که یک نوع تکنیک است برای روانشناس، قشنگ میتواند موثر باشد؛ یعنی ذهنیت طرف وقتی که عوض شد، این خیلی ماندگاریش بیشتر است نسبت به قرصی که کار روانشناسی را با پزشکی مقایسه کرد. کار روانشناسها جداست کار پزشک هم جداست، روانپزشک هم جداست. ولی یک روش بدون هزینه و راحت و در زمان زودتر نتیجه میدهد. من یک کتاب هم دارم درباره خود مراقبتی معلولین که معلول در جامعه، محیط کار، منزل، دوستان، خانواده چطور مراقب خودش باشد از آسیبهایی که اطرافش وجود دارد، ازجمله در فضای مجازی. این را تقریباً داریم رویش کار میکنیم و انشاءالله برای چاپش مزاحم دفتر فرهنگ معلولین میشویم. یک چیزی است که جدیداً روی آن کار میشود. بیشتر از جهت بهداشت روی آن کار میکردند از لحاظ سلامتی. ولی ما آن بحث را باز کردیم و به جامعه هم ارتقا دادیم. به مراکز توانبخشی، کارگاهها، مدارس، بحث را گسترده کردیم. نیز به معلولین هم ربط دادیم که اینها بیشتر بتوانند استفاده بکنند. * انگیزه شما برای تألیف این اثر چه بوده است؟ ـ به بحث روانشناسی و توانبخشی علاقه دارم. خودم هم شرایط سختی داشتم، تجربه معلولیت خودم حس کردهام. یک مقدار حس خوبی دارم وقتی بتوانی به کسی کمک کنی. مشکلاتی که خودت داشتی، اینها را بیایی در قالب یک کتاب راهحلی بگذاری پیش طرف که اینها را وقتی خواند بفهمد که زندگی خیلی قشنگتر از این حرفهاست و یک راههایی برای پرواز کردن و درخشیدن و شکوفا شدن وجود دارد. منتها بیشتر افراد معلول ما راهها را بلد نیستند، گفته نشده به آنها، یا ندیدهاند. ما دوست داریم در قالب کتاب و مقاله و کارهایی که انجام میدهیم اینها وارد اجتماع بشوند و این راههای پیشرفت را پیدا بکنند. به راحتی با دو سه تا راهکار میشود خیلی از زندگیها را عوض کرد و خیلی از موفقیتها را به ارمغان آورد برای معلولین. هشتاد درصد کارهای کتاب جدید را انجام دادهام و امیدوارم این را دفتر فرهنگ معلولین قبول کند. آخر گفتند دفتر شما فقط مال معلولین باشد قبول میکند. * محتوای این کتاب خوب است ولی باید در مورد معلولین باشد؟ ـ نه، یک چیز کلی است، ولی اگر معلولین بخوانند خیلی خیلی زندگیشان تغییر میکند. یعنی اگر نوجوان یا بزرگسال این را بخواند، یک خلاصهای از برنامههای زندگی، چطوری بگویم، کل افعال آن فرد را در زندگیش در نظر گرفته، که آقا بیاییم برای خندیدن این ده تا راهکار را انجام بدهیم، برای ارتباط اجتماعی که میروم پیش دوستم این ده تا را انجام بدهم، برای درس خواندن این ده تا را انجام بدهم، خیلی خلاصه و مفید. کلاً بهصورت تیتر تیتر آورده شده که آدم اذیت نمیشود از خواندنش. کلاً خیلی کتاب مفیدی است. نمیشود از خود تعریف کرد، ولی خیلی رویش کار کردهام. * چه تجربه مهمی در زمینه نویسندگی پیدا کردهاید و میتوانید به دیگران انتقال دهید؟ ـ من از زمانی که روی پایاننامه کار کردم و قصه درمانی را شروع کردم، فهمیدم که استعداد نویسندگی دارم. یعنی به راحتی میشود اگر وقت بگذارم. تجربیات هم داشتم در مورد کارمان، از سال 1382 شروع کرده بودیم با کیسهای مختلف که معلولین بودند، و توانبخشی را حس کرده بودیم لمس کرده بودیم. و تحصیلات روانشناسی اینها را هم که خواندیم، این دو تا را باهم تلفیق کردیم، تجربه و تحقیقات، البته شرایط خودم که به نوعی معلولیت داشتم، اینها را باهم تلفیق کردم، و نتیجهاش همین کارها شد که انشاءالله امیدوارم به نفع معلولین باشد، و کارایی برای آنها داشته باشد. * آیا معلولین میتوانند با نویسندگی به شغل و درآمد مطلوب برسند؟ ـ بله. صددرصد. ما یکی از مشکلاتی که در بحث اشتغال داریم، این است که شغلها تعریف نشده برای افراد معلول. یک بروشوری فیلمی چیزی نداریم که به اینها نشان بدهد. یا اصلاً الآن یک معلول نمیداند شغلهای فنی حرفهای چندتاست، کدامها هستند. من تا آنجایی که میدانم شاید به هزار تا هم برسد حوزه شغلهای فنی حرفهای که بهصورت رایگان آموزش میدهند و امتحان میگیرند. این معلول از اینها بیخبر است. وقتی بیاید اینها را ببیند، صددرصد از هزارتا شغل دوتایش به این میخورد. بعد در قالب این شغلهایی که هست، باید یک سری افراد موفق در قالب سیدی و کتاب نشان داده بشوند که آقا فلان معلول رفته این شغل را انجام داده. وقتی فلان معلول این شغل را انجام داد، این فیلمش، پس شما هم میتوانید. از اینرو خود به خود در ذهنش جا میافتد. ولی آن آگاهی را ندارد که کدام معلولها رفتهاند سر کار و کدام کارها را انجام دادهاند. ما فکر میکنیم یک معلول نمیتواند مثلاً موسیقی کار بکند، موسیقی یک مقدار به حاشیه کشیده شده، یا یک معلول نمیتواند یک کارگردان موفق باشد. یک بحث درماندگی آموخته شده است، که والدین خانوادهها یا افراد جامعه و فامیلها به چشم حقیر به معلول نگاه میکنند، و میگویند «نمیتوانی، سخت است، هزینه دارد، فلان است». در این شرایط خودبهخود به فرد معلول تلقین میشود که «آقا من نمیتوانم اینها را انجام بدهم، برای من تعریف نشده.» در حالی که اینطوری نیست. وقتی از سمت خانواده حمایت داشته باشد، دوست، کتاب، انجمنی مثل شما، انجمن ما، تبلیغات صداوسیما، خود به خود وقتی قدم اول را برمیدارد، قدم دوم، این مسیرهای که قبلاً هم برایش ناشناختهای بود، برای او این مسیرها صاف میشود، و امیدوارانهتر پلههای ترقی را طی میکند و بالاتر میرود. و یک بحث جالبی وجود دارد، معلولینی که سختی کشیدهاند، وقتی از پلههای ترقی بالا بروند، یک حس خوبی پیدا میکنند، پیروزی. چون با سختی آن را به دست میآورند، و صددرصد بازهم ترغیب میشوند که آن راه را ادامه بدهند. * شما چه توصیهای برای معلولانی که علاقه به نویسندگی دارند دارید؟ ـ کارشان را گسترش بدهند. من اعتقاد دارم که یادگیری یا خواندن اطلاعات آدم را بیشتر میکند. من روزی که مقاله نوشتم خیلی هزینه کردم تا یاد گرفتم. چهار بار پنج بار با یکی همکاری کردم، بار پنجم ششم خودم تصمیم گرفتم بنویسم. سپس هر بار با یک انجمنی یک موسسهای آشنا میشوم. وقتی که مینویسم احساس میکنم آدمهای بزرگ سمت من میآیند. شخصی که در دانشگاه بود و دکترا داشت، الآن سمت من میآید و به من پیشنهاد همکاری میدهد. یا مثلاً معاون فرمانداری شهرمان پیشنهاد همکاری میدهد که باهم مقاله بنویسیم. وقتی که پلهها را کمکم میروی بالا، برنامهات گستردهتر میشود. این «نقطه شروع» خیلی مهم است، انگیزه خیلی مهم است که داشته باشند، که باید توسط رسانهها یا خانواده و دوستان بهشان انگیزه را بدهیم، راه را نشانشان بدهیم. و این را میخواهم به بچههای معلول بگویم که شروع بکنند و نترسند. اینکه بگویند «ما بلد نیستیم، نمیشوند» خب هیچ کس ابتدا بلد نبود، و پله به پله قرار است یاد بگیرند. روز به روز یادگیری، یادگیری هم زیاد است، تمامی هم ندارد. الآن من یک قطره از دریای روانشناسی هستم. الآن اسم خودم را روانشناس نمیگذارم، یک قطره از این دریا هستم. ولی مطمئنم روز به روز اطلاعات من بالاتر میرود، و یک حس خوبی برایم دارد. نویسندگی هم بهشان آرامش میدهد، از لحاظ مالی کمکشان میکند، میتوانند دوستان خوبی از این طریق پیدا بکنند، یک مقدار شخصیت مستقلی پیدا بکنند، وارد جامعه بشوند. بالاخره یک شغلی است، میتوانند با همان بیمهشان را حل بکنند. آنهایی که نویسنده هستند بیمهشان میکنند. * در جشنوارهها چه رتبه و جوایزی کسب کردهاید؟ ـ من تا حالا در جشنواره شرکت نکردهام. فقط مقالات را دادهام، که بیشتر مقالات به عنوان سخنرانی، سخنرانی یک امتیاز خوبی است. ولی چون زمان جشنوارهها را نمیدانستم شرکت نکردهام. در برنامههایمان معرق کاری و مشبک هم داشتیم، که مربی دورههای آن هم بودیم. حالا بعضی وقتها مشغول میشویم. فعلاً به دلیل مشغله کاری کنار گذاشتهام. معرق کاری و مشبک کاری هم خیلی قشنگ است که بچههای معلول در خانه مشغول باشند. البته عرض کردم هزار و خوردهای شغل وجود دارد، حداقل افراد معلول میتوانند با یکی از این شغلها مشغول باشند، و اینطور نیست که برای ما معلولین اصلاً شغل وجود نداشته باشد. * آثار در دست تألیفتان فرمودید یکی همین کتاب «خود مراقبتی» است، و یکی هم «حال خوب»، درست است؟ ـ بله، و اوتیسم هم که تحویل شما دادیم، انشاءالله چاپ بشود. البته برای یکی از همکارها نوشته بود. چون خودشان هم کمک کردند، اسم من روی کتاب نیست. به خاطر بحث مالیش این کار را انجام دادیم دیگر اسم خودم را حذف کردم. بعضی وقتها مشکلات مالی برای ما وجود دارد متأسفانه. در روزنامه هم نوشتهام. در حال حاضر یک نفر یک سفارش داد که همین «خود مراقبتی» را برای کودکان و نوجوانان، این هم جدا است، بحث معلولیتی، رویش کار میکنیم. * در پایان اگر صحبتی باقی مانده میشنویم. ـ اینکه انگیزه خیلی مهم است. بیشتر مراجعهکنندگانی که در روانشناسی داشتم، قبل از اینکه بروم اشتباهاتشان را به رُخشان بکشم و سرکوب کنم و زیر سوالشان ببرم، کلاً روی تواناییهایشان دست میگذارم. در زندگیام یاد گرفتهام که بیشتر روی مثبتهایی که در زندگی میبینید روی آنها کار بکنید، روی داشتههایتان، روی استعدادهایتان، اینها را تربیتش بدهید. انسانها فکرشان خیلی مهم است. فکر مثل یک چهار لیتری بنزین میماند. دیگر بستگی به خودت دارد، برایش کار منفی بگذاری، یا کار مثبت. وقتی که به سمت یک کار مثبت سوق بدهی، خب آن روزت را با آن چهار لیتر تمام کردهای. ولی اگر بیایید این را برای افکار ناپسند و باطل و پوچ صرف کنی، آن روزت را از دست دادهای. ما یک ثانیه زندگیمان را هم باید قدرش را بدانیم. انیشتین گفته بود «کسانی که کفش بنددار میپوشند نادان هستند» خیلی برایش مهم بود که آقا این بستن بند کفش زمان زیادی از طرف میگیرد. بچههای معلول باید قدر زمانشان را بدانند، و استفاده کنند از زمانی که دارند، و خیلی به مثبتها نگاه بکنند. مثبت خیلی تعریفش گسترده است و یک مقوله کیفی است. مثبت را میشود گفت دوستان مثبت، کتاب مثبت، فیلم مثبت. ببینید، مثلاً یک فیلم خیلی غمانگیزی که حال من را بد میکند روحیه من را بد میکند، آنها را کنار بگذارم. آهنگ غمگین را کنار بگذارم. بعد بروم فیلمهای انگیزشی را نگاه کنم. من نیاز به پیشرفت دارم. من بروم سخنرانیهای فلان دانشمند را نگاه کنم. کتابهایی که در سطح جهان مشهور است، آنها را بروم بخوانم، مجموعههایی که موجب پیشرفتم میشوند. قرار نیست حتماً روز اول بروم روی صندلی بنشینم. شرایط کاری من یک جوری بود که از خدمتکاری شروع کردم، و در جامعه معلولین چای میدادم. بعد بازرس شدم، پرونده درست کردم، عضو هیئتمدیره شدم، تحصیلاتم را ادامه دادم، مربی مشبک و معرق شدم، مربی بوچیا شدم، بعد مددکار شدم، و بعد از مددکاری سمت مدیرعاملی را به من دادند، و روز به روز بعد از مدیرعاملی آمدم سراغ کتاب و اینها و روز به روز پیشرفت کردم. بچههای معلول یادشان نرود که پله به پله پیشرفت میکنند. روی قدرت ذهن کار کنند. ذهن وقتی دستور مثبت بدهد، عملکرد مثبت، رفتار مثبت بازدهیاش است. ولی ذهن کسی که اطلاعاتش کم است، همهاش روی ترس است، روی اضطراب است، و منفیها را بیشتر میبیند، کلمات زشت را میگذارد، این بازدهی آن شخص میآید پایین. قدرت ذهن خیلی خوب است، خیلی مهم است. ما معلولین چیزی بهعنوان ذهن داریم که باید تقویتش کنیم. اول ذهن، بعد جسم را باید توانا سازیم. ذهن را تو تقویت کن، مطمئن باش افکارت تقویت میشود، رفتارت پیشرفت میکند. یعنی رفتار ما نتیجه همان قدرت ذهن است. این را باید تغییر داد، باید با آن کار کرد، کار کشید، و اطلاعاتش را پربار کرد. * با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار این مصاحبه گذاشتید. --------------------------------- آرام اژدری متولد: 1363 معلولیت: فقدان حرکتی ساکن: شهر شاهین دژ در آذربایجان غربی آرام اژدری در مهرماه 1363 در شاهین دژ (استان آذربایجان غربی) متولد شد. دارای معلولیت جسمی ـ حرکتی است. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در سال 1384 به دانشگاه پیام نور بوکان رفت و در رشته علوم اجتماعی گرایش تعاون و رفاه اجتماعی تحصیل کرد. سپس در دانشگاه آزاد بوکان، فوق لیسانس روانشناسی خواند و در سال 96 مدرک کارشناسی ارشد دریافت کرد. علاوه بر تحصیلات کلاسیک، به منظور افزایش مهارتها و تواناییهای خود، در دورههای مختلف آموزشی شرکت کرد که مهمترین آنها اینهاست: دوره فراگیری مشبک و معرقکاری (سال 1390)؛ دوره مهارت فنی و حرفهای رایانه کار (سال 1383)؛ دوره فناوری اطلاعات (سال 1391)؛ دوره مهارت برق کاری ساختمان (سال 1393)؛ دوره قصه درمانی (سال 1395)؛ دوره هوش آزمون وکسلر (سال 1397)؛ دوره چهرهشناسی (سال 1397)؛ دوره آزمون هوش استنفورد بینه (سال 1397). از اینرو در این زمینهها مهارتهای لازم را فرا گرفت و به تدریس و آموزش دادن پرداخت. او از سال 1384 همکاریاش را با موسسه شوق زیستن آغاز کرد و در سمتهای مختلف در این موسسه کار کرده است؛ مدیرعامل، بازرس، عضو هیئت مدیره و مربی بوده است. در عرصه نویسندگی هم فعال است و تا کنون مقالات و چند عنوان کتاب تألیف کرده است. کتاب قصه درمانی او منتشر شده و دو کتاب دیگر در دست تألیف دارد. زندگینامه خودنوشت سال تولد: 1363 وضعیت جسمی: فقدان حرکتی نوع فعالیت: علمی-فرهنگی، ورزشی تحصیلات: کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی مهارت: مهارت مشبک و معرق کاری؛ مهارت فنی و حرفهای رایانه کار؛ گواهینامه مهارتهای هفتگانه فناوری اطلاعات؛ مهارت برق کاری ساختمان؛ گواهی دوره قصه درمانی اهم فعالیتها: موسسه شوق زیستن شاهین دژ، به عنوان مدیرعامل شرکت سهام عدالت شاهین دژ، بازرس مددکار توانبخشی اداره بهزیستی شاهین دژ، مددکار تیم ورزشی بوچیا شاهین دژ، مربی و داور جامعه معلولین شاهین دژ، هیئت مدیره مرکز توانبخشی و حرفهآموزی گل یاس شاهین دژ، مربی آذربایجان غربی، شهر شاهین دژ فعالیتهای اجتماعی عضو هیئت مدیره جامعه معلولین شاهین دژ هیئت مدیره و مدیرعامل موسسه شوق زیستن مشاوره و گروه درمانی با موضوع افسردگی، اضطراب، اعتماد به نفس و آموزش کسب مهارتهای اجتماعی... کار با افراد بیش فعال و اتیسم فعالیت در موضوعات توانبخشی. اجتماعی. روانشناسی و مددکاری همکاری و فعالیت در زمینه مناسبسازی فضاها و محیط شهری فعالیتهای علمی عنوان مقاله: بررسی نقش آموزش بر توانبخشی معلولین ذهنی بالای 14 سال شهرستان شاهین دژ رابطه قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی دختران کمتوان ذهنی عضو هیئت مدیره جامعه معلولین شاهین دژ هیئت مدیره و مدیرعامل موسسه شوق زیستن مشاوره و گروه درمانی با موضوع افسردگی، اضطراب، اعتماد به نفس و آموزش کسب مهارتهای اجتماعی... کار با افراد بیش فعال و اتیسم فعالیت در موضوعات توانبخشی. اجتماعی. روانشناسی و مددکاری همکاری و فعالیت در زمینه مناسبسازی فضاها و محیط شهری کارنامه فعالیتها کارشناسی علوم اجتماعی، گرایش تعاون و رفاه اجتماعی، 84-90، دانشگاه پیام نور بوکان کارشناسی ارشد روانشناسی، گرایش بالینی، 94-96، دانشگاه آزاد بوکان سوابق حرفهای ـ همکاری با موسسه شوق زیستن شاهیندژ به عنوان مدیر عامل، 95-98 ـ همکاری با شرکت سهام عدالت شاهیندژ به عنوان بازرس، 87-98 ـ مددکار توانبخشی اداره بهزیستی شاهیندژ، 90-98 ـ مربی و داور تیم ورزشی بوچیا شاهیندژ، 88-93 ـ عضو هیئت مدیره جامعه معلولین شاهیندژ، 84-93 ـ مربی مرکز توانبخشی و حرفهآموزی گل یاس شاهیندژ، 86-90 ـ همکاری با موسسه شوق زیستن (شامل مرکز توانبخشی معلولین بالای 15 سال و کارگاه تولیدی حماتی معلولین)، به عنوان مدیرعامل، روانشناس، کارپرداز و بازاریاب، 95-98 ـ مجری CBR و خدمات رسانی به معلولین، 96-99 دورههای آموزش ـ مهارت مشبک و معرق کاری، سطح درجه 2، سال 90 ـ مهارت فنی و حرفهای رایانه کار، سطح درجه 2، سال 83 ـ گواهینامه مهارتهای هفتگانه فناوری اطلاعات، سال 91 ـ مهارت برق کاری ساختمان، سطح درجه 3، سال 93 ـ گواهی دوره قصه درمانی، سطح درجه 2، سال 90 ـ دوره هوش آزمون وکسلر، ویرایش 4، مرکز خدمات و مشاوره روان نما تهران، سال 97 ـ آزمون هوش استنفورد بینه، مرکز خدمات و مشاوره روان نما تهران، سال 97 ـ دوره چهره شناسی، تهران کلینیک پارند، سال 97 ـ دوره ازدواج، موسسه بهار، تهران، سال 98 ـ گواهی دوره آزمون هوش وکسلر، دانشگاه آکسفورد انگلیس، سال 97 ـ گواهی دوره آزمون هوش استنفورد بینه، دانشگاه آکسفورد انگلیس، سال 97 تواناییهای گروهی یا اجتماعی عضو هیئت مدیره جامعه معلولین شاهین دژ هیئت مدیره و مدیرعامل موسسه شوق زیستن مشاوره و گروه درمانی با موضوع افسردگی و اضطراب اعتماد به نفس و آموزش کسب مهارتهای اجتماعی... کار با افراد بیش فعال و اتیسم همکاری نزدیک و مستمر با انجمن ناشنوایان همکاری با اورژانس اجتماعی همکاری با برنامههای سازمان تعاون کار و رفاه اجتماعی فعالیت در موضوعات توانبخشی اجتماعی، روانشناسی و مددکاری همکاری و فعالیت در زمینه مناسبسازی فضاها و محیط شهری سخنرانی در زمینههای توانبخشی مبتنی بر جامعه CBR علایق شامل فهرستی از علایق شخصی در زمینههای فوق برنامه و کاری • مشاوره به معلولین و خانوادههای آنان در تمامی موضوعات • تشکیل کارگاه تولیدی حمایتی برای معلولین • کار در زمینه مناسب بازی • نوشتن مقاله • نویسندگی در مجلات و روزنامهها و فصلنامهها در زمینههای روانشناسی، معلولیت، توانبخشی، اجتماعی و مددکاری • تألیف 1- کتاب قصه درمانی 2- اصلاحات تخصصی جمعیت شناسی 3- صمیمیت والدین و اضطراب و پیشرفت تحصیلی - فرزند پروری • تألیف 1- کتاب خودمراقبتی برای معلولین 2- حال خوب 3- اتیسم 4- خودمراقبتی برای کودک و نوجوان. (در دست اقدام) سوابق علمی پژوهشی: مقالات 1. بررسی مسائل اشتغال و بیکاری معلولان با تأکید بر اثربخشی مشاوره شغلی (مطالعه موردی شهرستان شاهین دژ در سال 97 2. زندگی زنان پس از طلاق با رویکرد کیفی (مطالعه موردی شهرستان شاهین دژ) در سال 97 3. بررسی مقایسهای میزان رضایت از زندگی زناشویی در بین تیپهای شخصیتی (درونگرا - برونگرا) شهرستان بوکان در سال 92-93 4. تبیین سازگاری زناشویی زوجین بر اساس امیدواری و نحوه استفاده از فضای مجازی در بین دانشجویان متأهل دانشگاههای جنوب استان آذربایجان غربی در سال 96 5. تأثیر آموزش مهارتهای زندگی (کنترل خشم، حل مسئله و ابراز وجود ) بر کیفیت زندگی و تاب آوری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی شهر بوکان در سال تحصیلی 95-96 6. بررسی رابطه تمایل بر پرخاشگری و اضطراب با سبکهای فرزند پروری نوجوانان شهر اصفهان در سال 95 7. بررسی رابطه بین میزان تحصیلات بر ازدواج موفق در شهرستان مریوان در سال 95 8. اثر بخشی قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال 96 9. برنامه راهبردی ارتقای کیفیت محیط شهری در مناطق حاشیه شهر (مهاباد) با به کار گیری روش تحلیل نواحی اجتماعی در سال 96 10. بررسی نقش آموزش بر توانبخشی معلولین ذهنی بالای 14 سال شهرستان شاهین دژ در سال 89 11. کودک آزاری از منظر کیفی (مطالعه موردی شهر شاهین دژ) در سال 98 12. آسیب شناسی موانع اشتغال معلولین (مطالعه موردی شهرستان شاهین دژ) در سال 98 13. اثربخشی نمایش درمانی بر سازگاری اجتماعی دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال 98 در حال چاپ مجله خارجی 14. اثربخشی قصه درمانی بر پیشگیری و درمان آسیبهای اجتماعی و بیماریهای روانشناختی کودکان در سال 98 در حال چاپ مجله خارجی 15. اثربخشی موسیقی درمانی بر کاهش رفتارهای کلیشهای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم. در سال 99 16. زندگی زنان پس از طلاق با رویکرد کیفی (مطالعه موردی شهرستان شاهین دژ) در سال 99 |
تاریخ ثبت در بانک | 18 اسفند 1395 |
فایل پیوست |