کد pr-11278  
نام محمد  
نام خانوادگی دولتی  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
مهارت دبیر معلم نمونه مدرسه نابینایان شهید مرادی تبریز  
کشور ایران  
استان تبریز  
متن زندگی نامه شاگردان حاضر ،معلم غایب

از شاگردانش تعریفش را زیاد شنیده بودم خدا را بسیار شکر می گویم که توانستم از نزدیک چهره بسیار آرام آن معلم مهربان را ببینم اگر او را نمی دیدم حسرت دیدارش به دلم می ماند.
محمد دولتی معلم همیشه نمونه مدرسه نابینایان شهید مرادی تبریز بود . اما اکنون او در بین ما نیست و نزدیک چهل روز است که آن مرد بزرگ از ما خداحافظی کرده است .
هم صحبت شدم با شاگردانش ، چند نفر از اعضای موسسه نابینایان بصیر روح اله ساعی از رابطه بسیار صمیمی خود با استادش بیان میکند و می گوید آقای دولتی بسیار صرفه جو بودند . سر کلاس تشخیص می دادند که چه مقدار کاغذ برای نوشتن آن مطلب که می گفتند نیاز است ، آن مقدار کاغذ به ما می دادند . کوتاه نویسی زبان انگلیسی برای نابینایان بسیار مهم است و ایشان به روشهای بسیار ابتکاری و جملات ریتمیک و جملات موزون که برای نوجوانان مناسب و جذاب بود ، یاد می دادند. ایشان وجدان کاری فوق العاده ای داشتند و در قبال شاگردانشان بسیار مسئول بودند . به طور منظم سر کلاس هایشان حاضر می شدند . به کتاب و مطالعه بسیار علاقمند بودند . بعد از دوران مدرسه نیز رابطه من با ایشان حفظ شد . به دلیل حضورم در کتابخانه مرکزی و از طریق همسر گرامی ایشان خانم سالاری که من مرتب کتاب های مورد نیازشان را به موسسه بصیر می آوردم و چون آقای دولتی سالهای آخر عمرشان در بستر بیماری بودند با صبرو حوصله تمام یار و یاورشان بودند، ایشان زحمت رساندن کتابها را به دست استاد می کشیدند.

مهدی رفعتی نیز شاگرد دیگر آقای دولتی که الحق دست پرورده استادش می باشد و شغل شریف معلمی را دارد او نیز از قلب رئوف استادش سخن می گوید و ادمه می دهد : اگر دانش آموزی را به دلیل بی نظمی و شلوغی بسیار سر کلاس تنبه می کردند بعدا حتما از دلش در می آوردند . آقای دولتی به فرزندان خود مصطفی و مرتضی افتخار می کردند . در تربیت شاگردانش مانند تربیت فرزندانش دقت می کرد . کلاس چهارم دبیرستان که بودیم کتاب عربی تغییر کرده بود و ما اطلاعی نداشتیم اما ایشان با درایت کافی و روابطی که با گروه عربی استان داشتند علاج واقعه کرده بودند و به موقع کتاب جدید را به طور کامل به بریل تبدیل کرده بودند و این کار بزرگشان باعث شد با اینکه سوالات نهایی بود ما با موفقیت این درس را پاس کردیم .
حسین پورعلی از اعتماد به نفسی که آقای دولتی به شاگردانشان می دادند می گوید و از این که تاکید داشتند در هر زمان از روز حتی نصف شب دانش آموزان می توانند به صورت تلفنی اشکالات درسی خود را بپرسند .
رضا گل محمدی می گوید: به یاد ندارم ایشان کلاس هایشان را بدون تلاوت قرآن آغاز کرده باشند. همیشه نماز اول وقت می خواندند .
همه شاگردانش از دغدغه های خاطر استاد بزرگشان محمد دولتی می گوید که یکی از آرزوهایش این بود نابینایان نیز باید مانند بیناها مراکز فرهنگی و علمی و هنری داشته باشند تا بتوانند توانمندیهای خود را باور کنند و دو سال پیش که خبر تاسیس موسسه فرهنگی هنری نابینایان بصیر را به ایشان دادند بسیار خوشحال بودند و اظهار خرسندی می کردند
با اینکه خودشان به دلیل بیماری نمی توانستند به دلیل بیماری در موسسه بصیر حضور داشته باشند و با رهنمودهایشان روشنگر مسیر بصیر باشند اما دورادور بصیریان را بی بهره نگذاشتند و پسران خلف آن بزرگ با حضورشان در کارگروه IT رهرو راه پدر شدند . امید است که در این راه ثابت قدم باشند زیرا آرزوی پدر این بود که توانمندی های نابینایان علی الخصوص در زمینه های علمی و فرهنگی و هنری را جامعه باید درک کند و بشناسد.
و هنوز بعد از رفتنش نیز هر روز دانش آموزان نابینا در موسسه بصیر یاد و خاطره اش را بازگو می کنند و اکنون استاد دلسوز در بصیر زنده است و مهربانی های بی مثالش آن قدر زیاد بود که پرکنز (ماشین تایپ نابینایی) و کتابهای خود را در موسسه به یادگار گذاشته است و به یاد صدای ضربه های انگشتان نوازشگرش که هماهنگ با تپش های قلب نازنین و مهربانش بر کلیدهای پرکنز که هماهنگ برای دانش آموزان و فرزندان این مرز و بوم نواخته می شد اکنون نیز همان آهنگ توسط دانش آموزانش نواخته می شود.
استاد عزیز
آسمان تو آنقدر صاف بود که شاگردانت به راحتی ستاره هایت را چیدند و آنها تو را از بن دل دوستت دارند.
محمد دولتی نام و یادت زنده است و به حق برای درک شکوه و عظمتت نامت را باید با خط بریل نوشت و لمس کرد.
این مطلب درهفته نامه آذرپیام شماره 395 نیزبه چاپ رسیده است.

 
تاریخ ثبت در بانک 1 آذر 1395  
فایل پیوست
تصویر