کد | sr-23318 |
---|---|
عنوان اول | مربی کودکان اوتیسمی |
عنوان دوم | پای صحبت یک مربی |
نوع | کاغذی |
مقاله نشریه | بچههای آسمان |
شماره پیاپی | 2 |
سال | 1390شمسی |
ماه | پاییز |
شماره صفحه (از) | 19 |
شماره صفحه (تا) | 20 |
زبان | فارسی |
متن |
زهرا عبدلی در مرکز اوتیسم اصفهان، هشت سال است با عشق و علاقه کار میکند و امسال به عنوان مربی نمونه معرفی شد. مصاحبهای با او درباره بچههای اوتیسم و ویژگیهای مربیگری آنها، مشکلات و شیرینیهای کار با اوتیسمیها بحث کرده است. این مصاحبه در مجله بچههای آسمان، سال اول، شماره 2، پاییز 1390، ص 19-20 منتشر شده است. پای صحبت یک مربی خانم زهرا عبدلی یکی از مربیان مرکز اوتیسم اصفهان است که به مدت 8 سال در این مرکز با عشق و علاقه به کار مشغول میباشد. اکنون ایشان به عنوان یک مربی موفق باعث شد تا ما مصاحبه زیر را با وی ترتیب دهیم. چند سال است در این مرکز مشغول به کار هستید و چگونه با این مرکز آشنا شدید؟ هشت سال است در این مرکز مشغول به کار میباشم ترم آخر دانشگاه بودم که در کتاب «روانشناسی مرضی کودک» با واژه اوتیسم آشنا شدم و در همان زمان هم تابلوی «مرکز آموزشی ـ توانبخشی کودکان اوتیسم» را در مسیرم دیدم و چون جویای کار بودم به این مرکز مراجعه و ثبتنام کردم. کمی در مورد کار خود به عنوان مربی کودکان اوتیستیک صحبت کنید؟ کار با کودکان اوتیستیک هم مانند هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد ولی من با توکّل به خدا به این باور دارم که میتوانم باری هر چند ناچیز از دوش خانوادهای بردارم که با واقعیتی تلخ روبرو شده است. همیشه به خودم یادآوری میکنم که صبر را سر لوحه کار خود قرار دهم. در عوض لحظهای که کودک پس از مدتها آموزش چیزی را یاد میگیرد و میتواند به طور مستقل کاری را انجام دهد، آن لحظه آنقدر شیرین و لذت بخش است که این شیرینی و لذت با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. مثلاً مادری که آرزو دارد فرزندش بتواند به او سلام کند و یا اینکه شمع تولدش را فوت کند و... انگیزه شما از کار با این کودکان چیست؟ از کودکی دوست داشتم معلم باشم و در بازیهای کودکانه همیشه این نقش را به عهده میگرفتم و احساس میکنم که این شغل ارتباط نزدیکی به شغل معلمی دارد و توانستهام از این لحاظ آرزوی خود را تا حدی تحقق بخشم و این مهمترین انگیزه من برای این کار است، دیگر این که شغلی که هم اکنون دارم دقیقاً با مباحثی که در طول تحصیل (دانشگاه) فقط به صورت تئوری با آن سروکار داشتم ارتباط دارد و از اینکه به صورت عملی و کاربردی آنها را تجربه میکنم برایم لذت بخش است، انگیزه دیگر انگیزه مالی است اینکه میتوانم در تأمین نیازهای اقتصادی خانوادهام سهیم باشم. فکر میکنید چقدر در کارتان موفق بودهاید؟ راز موفقیت شما چه بوده است؟ در طول این چند سال که مربی کودکان مختلفی بودهام و با آنها کار کردهام به جز یک مورد، احساس میکنم در کار با بقیه کودکان موفق بودهام و خوشبختانه وجدانم از این بابت راضی است (که البته امیدوارم حمل بر خودستایی نشود) اما در مجموع از کار خود راضی بودهام. راز موفقیت من: در درجه اول توکل به خدا و داشتن صبر و حوصله است. دیگر اینکه سعی بر این دارم که از مداخله مشکلات محیط بیرون کار در زمان انجام کار خودداری کنم. همیشه سعی میکنم که مثبت بیندیشم و اینکه به قول معروف نیمه پر لیوان را ببینم و به موفقیتها و پیشرفتهای کودکان اوتیسم هر چند ناچیز بیندیشم و با امید و تلاش بیشتر کار را دنبال کنم. نظم، پذیرفتن و رعایت قوانین مرکز، داشتن آرامش و انتقال این آرامش به کودک، تنظیم زمان در اجرای برنامهها به طوری که وقت کودک هدر نرود و اندیشیدن به این نکته که برای لحظه لحظه وقت این بچهها مدیون هستم و همیشه این واقعیت را در نظر دارم که خانواده این کودک برای هر لحظه آموزش او هزینه زیادی را تقبل کرده است و به امید پیشرفت هر چه بیشتر کودک خود از هیچ چیزی دریغ نمیکند. وقتی این باور را در خود تقویت کردم سعی میکنم تا حد ممکن تلاش خود را بکنم و امیدم را از دست ندهم. کار با این کودکان چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟ کار با این کودکان تأثیرات زیادی در زندگی من داشته است از جمله در زمینه تربیتی و آموزشی فرزندم. روشهایی که در مرکز برای آموزش بچهها به کار میبریم تأثیر خیلی خوبی در این رابطه برایم داشته است. دیگر اینکه باعث نظم بخشیدن در امور مختلف زندگی و همچنین جلوگیری از اتلاف وقت و بالا رفتن روحیه میشود از این لحاظ که با مربیان دیگر و با افراد دیگر در تعامل هستم و از تنهایی در میآیم و این ارتباط با یادگیری بیشتر و کسب اطلاعات در زمینههای مختلف همراه است همچنین بالا رفتن حس مشارکت و همدردی، اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری از مواردی است که کار با این کودکان به عینه در زندگی من تأثیرش را نشان داده است. یک خاطره شیرین از مدتی که در این مرکز مشغول به کار هستید، برایمان بگویید. تمامی لحظههایی که با این بچهها کار میکنم هر کدام یک خاطره است خاطرهای که هم اکنون در ذهنم است اینکه: یکی از آیتمهای آموزشی شاگردی که مربیاش بودم آشنایی با مفهوم «تعارف کردن» بود هر روز این برنامه را به محض خوردن خوراکیهایش و یا خوردن ناهارش کار میکردم و یا وقتی میخواستیم وارد جایی شویم اینکه تعارف کند اول بزرگتر وارد شود. کودک این برنامه را دوست داشت ولی نسبت به خوراکیهایی که علاقه داشت کمی حساستر بود و کمتر دلش میخواست آن خوراکیها را به دیگران تعارف کند، مثلاً کباب کوبیده را خیلی دوست داشت یک روز موقع ناهار خوردن من هنوز به مرکز نرفته بودم اتفاقاً آن روز ناهارش را خیلی بیشتر از حد معمول و به اندازه دو نفر آورده بود وقتی من به مرکز رسیدم مربیان دیگر گفتند که امروز شاگردت خیلی زیاد ناهار آورده، ما از او پرسیدیم چقدر زیاد غذا آوردی؟ برای مربیات هم آوردهای؟ شاگرد من در جواب گفته نه من به مربیام فقط «تعارف» میکنم و من هنوز هر وقت یادم میآید خندهام میگیرد. مشکلات شما در این کار چیست؟ همانطور که گفتم هر کاری مشکلات خاص خودش را دارد و حرفه ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. ما میدانیم که هزینه آموزش انفرادی بسیار سنگین است. آموزش این کودکان مستلزم امکانات و خدمات متعددی است که فراهم کردن آنها کار چندان سادهای نیست. فضای آموزشی ما بسیار کوچک و محدود است و میدانیم که مسئولین مرکز که عمدتاً از والدین کودکان اوتیسم هستند و با تلاش بسیاری این مرکز آموزشی را تأسیس کردهاند، سعی کردهاند بیشترین امکانات را فراهم کنند. اما این واقعاً کافی نیست و نیازهای آموزشی، تفریحی، ورزشی و بهداشتی بسیاری وجود دارد که بعضاً بسیار هم ضروری به نظر میرسند و ما هر روزه با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. مربیان مرکز نیز به نوبه خود مشکلات بسیاری دارند. آنها با حداقل امکانات مشغول به کار هستند و اگر توکل به خدا و جنبه معنوی این کار در میان نبود شاید ادامه این کار برای خیلی از افراد طاقت فرسا و ناممکن میشد. چه صحبتی با والدین این کودکان دارید؟ اینکه برنامههای آموزشی را در منزل نیز با کودکان خود تکرار و تمرین کنند و بچهها را به حال خود نگذارند چون تعمیم دهی و تمرین و تکرار در تثبیت موارد آموزشی فرا گرفته شده تأثیر بسزایی خواهد داشت. دیگر اینکه سعی کنند حتیالامکان از ترحم و محبت بیش از حد (لوس کردن) به بچهها و اینکه تمام کارهای مربوطه حتی مواردی که کودک با تلاش و تمرین و تکرار و با صرف کردن مقداری وقت میتواند خودش از عهده انجام آن کار برآید را برایش به راحتی انجام ندهند تا اینکه وقتی مربی کمی به او سخت میگیرد و از کودک میخواهد که کار مربوطه را انجام دهد کودک همکاری لازم را داشته باشد و زود عصبی و رنجیده خاطر نشود. سخن آخر موفقیت و پیشرفت روزافزون برای یکایک کودکان اوتیسم و همچنین صبر و بردباری و اجر دنیوی و اخروی برای خانوادهها و مربیان دلسوز و زحمتکش این عزیزان را از خداوند متعال خواستارم. |
تاریخ ثبت در بانک | 23 دی 1397 |