کد sr-22853  
عنوان اول تلاشی برای اصلاح ساختار خانواده  
نویسنده حمدالله خواجه حسینی  
نوع کاغذی  
مقاله نشریه روزنامه ایران، صفحه توانش  
شماره پیاپی 22 تیر 1396  
زبان فارسی  
متن «تلاشی برای اصلاح ساختار خانواده»، حمدالله خواجه حسینی، 22 تیر 1396.
همقطاران ما در سفر به دنیای خانواده‌های افراد معلول تا اینجا با برخی مکانیزم‌های دفاعی والدین مانند انکار، تخریب، طرد واقعیت و واکنش عکس آشنا شده‌اند. حال قصد داریم تا کمی درباره مکانیزم جابه‌جایی صحبت کنیم. خیلی وقتها این جمله را از اطرافیان می‌شنویم که «اگر از جای دیگری دلخوری، چرا ناراحتی‌ات رو سر من خالی می‌کنی؟» معنی مکانیزم جابه‌جایی هم دقیقاً همین است. والدینی که به خاطر داشتن فرزند معلول، فشار روانی زیادی را تجربه می‌کنند ممکن است به جای رفتار نامناسب با کودک دارای معلولیت، ناخودآگاه اضطراب خود را به سایر فرزندان منتقل کرده و اصطلاحاً ناراحتی خود را سر آنان خالی کنند. حمایت‌های افراطی نسبت به فرزند معلول و در عوض سختگیری بیش از حد درباره سایر فرزندان، مصداق بارز چنین رفتاری است. رفتارهای اینچنینی نه تنها هیچ کمکی به عضو معلول خانواده نمی‌کند بلکه حس حسادت و تنفر را در سایر فرزندان تقویت می‌کند چرا که آنان وجود خواهر یا برادر معلول را دلیل سختگیری های پدر و مادر می دانند.
حمایت‌های بیش از حد والدین از فرزند دارای معلولیت، خواه به خاطر غلبه بر اضطراب و احساس گناه یا برای جبران اشتباهات گذشته، وقتی با بی‌توجهی نسبت به دیگر فرزندان همراه می‌شود، نقش تربیتی پدر و مادر را تضعیف می‌کند. آنان در حالی که تمام توجه خویش را صرف نیازهای فرزند معلول کرده‌اند، مسئولیت خود را در قبال سایر فرزندان از یاد می‌برند. وقتی با مشکلات تحصیلی و رفتاری فرزندان غیرمعلول این خانواده‌ها مواجه می‌شویم ممکن است تصور کنیم که آنان تنها قربانیان شرایط حاکم بر خانواده هستند اما این‌طور نیست.
هرچند در مکانیزم جابه‌جایی، خشم ناشی از داشتن فرزند معلول به سایر اعضای خانواده منتقل می‌شود، در تمامی موارد، این مسأله با حمایت از فرد دارای معلولیت همراه نیست بلکه وی ممکن است مورد کم‌توجهی نیز واقع شود اما اگر مکانیزم‌های جابه‌جایی و جبران با حمایت افراطی از کودک دارای معلولیت همراه باشد به جرأت می‌توان او را اصلی‌ترین قربانی خانواده به حساب آورد.
قربانیان معلولی که به جای بی‌توجهی، محبت بیش از حد دریافت می‌کنند اصطلاحاً به نوعی «خود کاذب» یا تصویری غیرواقعی نسبت به خود دست می‌یابند و نمی‌توانند محدودیت‌ها و قابلیت‌هایشان را بشناسند. آنان لزومی نمی‌بینند برای رسیدن به استقلال تلاش کنند چون همیشه منبعی برای تأمین نیازهای آنها وجود دارد. ناتوانی در همدلی با دیگران، خودبزرگ‌بینی، حساسیت بیش از حد و روان رنجوری بسیاری از نوجوانان دارای معلولیت، حاکی از وجود خانواده‌هایی است که دو نوع شیوه رفتاری در آنها وجود دارد: یکی رفتارهای سهل انگارانه یا حمایت‌های افراطی که در رابطه با فرزند معلول اعمال می‌شود و دیگری سختگیری‌های بیش از حدی که متوجه سایر فرزندان است که این رفتارهای دوگانه، بیشترین آسیب را به روابط خانوادگی وارد می‌کند. بنابراین مشاوره روانشناختی با این دسته از خانواده‌ها دارای اهمیت است زیرا طی جلسات مشاوره با تکنیک‌های شناختی و اصلاح رفتار، تلاش می‌شود تا اعضای خانواده ضمن آگاهی از مشکلات رفتاری‌شان به درک درستی از نقش خود در روابط خانوادگی دست پیدا کنند.
 
تاریخ ثبت در بانک 10 آذر 1397