کد sr-22793  
عنوان اول برای خلق هنر نیازی به چشم سر نیست: گفت و گوی «توانش» با سعدی کرمی، جوان کم بینای اصفهانی  
به کوشش محدثه جعفری  
نوع کاغذی ، الکترونیک  
مقاله نشریه روزنامه ایران، صفحه توانش  
شماره پیاپی 23 شهریور 1396  
زبان فارسی  
متن «برای خلق هنر نیازی به چشم سر نیست: گفت و گوی «توانش» با سعدی کرمی، جوان کم بینای صفهانی»، محدثه جعفری، 23 شهریور 1396.
25 ساله است، همه توان خود را به کار بست تا بتواند کاری را که می خواهد انجام دهد برای فراگیری آن به هرسو سر می زند تا استادی بیابد که او را آموزش دهد اما هر چه بیشتر می گردد کمتر می یابد در نصف جهان مهد هنر و هنرمند باشی و نتوانی استادی برای فراگیری هنر بیابی، همه یک جواب برایش داشتند « من نمی توانم تو را آموزش دهم» « آموزش به تو سخت و غیر ممکن است» این جملات تنها کلماتی است که طی سال‌ها می‌شنود تا اینکه تصمیم می گیرد به‌طور خود آموز هنر آینه کاری را فراگیرد. نابینا نیست اما قدرت دید چشمانش اندک است و فقط یک چشم، آن هم ضعیف، برای دیدن دارد.
هنر، بینایی می‌خواهد که من نداشتم
سعید کرمی جوان کم بینایی است که اصالت لری دارد اما 10 سالی است که به همراه خانواده در اصفهان روزگار می‌گذراند. وقتی هفت ساله بود بر اثر ضربه بینایی یک چشمش را از دست داد و چشم دیگرش هم کم کم ضعیف و ضعیف تر شد. فوق دیپلم برق دارد اما از کودکی به دنبال کار هنری است پسری که توانست بدون کمک استادان برجسته هنر آن هم در شهری همچون اصفهان آثار بسیار زیبایی خلق کند.
« از کودکی هنر را دوست داشتم اما به خاطر مشکل بینایی جرأت نمی‌کردم به سراغ هنر بروم با دیدن تزئینات و معماری‌ها روحم تازه می‌شد کم کم ترغیب شدم تا برای فراگیری هنر مورد علاقه‌ام که همان آینه کاری است به دنبال استاد برای آموزش باشم. اصفهان مهد هنر و هنرمند است اما هیچ یک از استادان برای هنر آینه کاری مرا نپذیرفتند چرا که قدرت بینایی‌ام کم است و این هنر نیاز به دقت و تمرکز بینایی بسیاری دارد.
به سراغ هر استادی رفتم گفتند فقط می‌توانیم تئوری نکاتی را برایت بازگو کنیم.
این بی‌مهری استادان هنر نسبت به من معلول باعث نشد از علاقه‌ام به این هنر کاسته شود مصرانه در پی راهی برای آموزش و یادگیری بودم و با جست و جو در اینترنت و کتب مختلف تا حدودی نحوه کار با ابزار و وسایل هنر آینه کاری را فراگرفتم.
ابزار مورد نیاز کار که شامل الماس آینه بری، خط کش و تخته کار است تهیه کردم و با آزمون و خطای بسیار موفق شدم بعد از 2 سال کار و تلاش آینه را به اشکال مختلف برش دهم و به قول معروف قلِق کار دستم آمد و به صورت خود آموز این هنر زیبا و خوش آب و رنگ را فراگرفتم.
آینه کاری مدرن و سنتی و همچین تکنیک نماکاشی زیر مجموعه تزئینات معماری است که موفق به فراگیری آن شدم. آثاری را که به صورت تابلو یا قاب ساختم در نمایشگاه‌هایی که از سوی سازمان بهزیستی و شهرداری اصفهان برگزار می‌شود برای بازدید علاقه‌مندان به نمایش می‌گذارم تا هم نابینایان و کم بینایان هم افراد عادی دریابند هنر دل خوش و ذوق می‌خواهد نه چشم بینا.
برای آنکه بتوانم نمایشگاهی از آثارم داشته باشم باید از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مجوز دریافت می‌کردم با تلاش فراوان و رفت و آمدهای مکرر و بعد از بازرسی‌هایی که از سوی این نهاد از آثار مختلفم صورت گرفت موفق به دریافت مجوز شدم؛ با این مدرک می‌توانم در نمایشگاه‌های مختلفی که از سوی سازمان میراث فرهنگی چه داخلی و چه بین المللی برگزار می‌شود شرکت کنم.
سبک کارم با نوع کاری که آینه کارهای دیگر انجام می‌دهند متفاوت است آنها با ترسیم نقوش سنتی و هندسی کار می‌کنند ولی من طرح را با توجه به ذوق و سلیقه خودم طراحی و به مشتریان نشان می‌دهم تا اگر تمایل داشتند روی دیوار یاسقف برایشان کار کنم. برای کار در این حرفه و هنر باید نام آور باشی و البته شناخته شده که من هنوز نتوانسته‌ام در بازار این هنر خود را نشان دهم.
برای داشتن رزومه عملی طرحی را کشیدم و با متولی امامزاده نزدیک محل زندگی‌مان صحبت کردم او نیز پذیرفت تا کار را در امامزاده سلطان بابا در اصفهان اجرا کنم.
برای آنکه فرد هنرجو بتواند به راحتی با آینه و الماس کار کند و برش‌های دقیق و بدون نقص درآورد نیاز دارد چندین ماه تمرین کند تا دستش به راحتی روی شیشه نقش و طرح ایجاد کند.
بتازگی خبری از برگزاری جشنواره کارهای صنایع دستی، معماری، موسیقی و... در کشور فرانسه شنیدم و در پی آن هستم رزومه کاری‌ام را برای شرکت دراین جشنواره ارسال کنم تا اقامت پژوهشی در زمینه هنر آینه کاری را از طریق این کشور دریافت کنم هزینه‌های اقامت دراین مدت با کشور میزبان است و هنرمندان از سراسر دنیا برای این جشنواره دعوت می‌شوند. اگر روزمه کاری‌ام مورد قبول این کشور قرار گیرد برای شرکت در جشنواره دعوت نامه دریافت می‌کنم.
برای شرکت در این جشنواره باید مدارکی را هم دریافت کنم که شامل مدرک فنی حرفه‌ای کاشی کاری و آینه‌بری است.»
بهزیستی تشویق می‌کند اما حمایت نه!
از این جوان هنرمند اصفهانی پرسیدم چرا برای فراگیری هنر دانشگاه و رشته هنر را انتخاب نکردی که درجواب سوالم می‌گوید: «مشکلات مالی که داشتم به من اجازه نداد سمت دانشگاه هنر رفته و از پایه هنر را بیاموزم.
وقتی برای دانشگاه اقدام کردم باید از سازمان بهزیستی معرفی نامه دریافت می‌کردم و با مراجعه به سازمان به در بسته خوردم و گفتند نمی‌توانیم هزینه دانشگاه‌تان را پرداخت کنیم. بهزیستی هیچ هزینه تحصیلی برای من پرداخت نکرد و گفتند به هر معلولی هزینه دانشگاه تعلق نمی‌گیرد.
با توجه به شرایط کاری بی‌ثبات و درآمد اندکی که از فروش آثارم دارم نمی‌توانستم هزینه دانشگاه را پرداخت کنم به همین دلیل در پی تحصیل دانشگاهی نبودم.
از طریق انجمن نابینایان و کم بینایان و پیگیری‌های مداومی که داشتم موفق شدم استاد چرم دوزی را که تمایل برای آموزش نابینایان و کم بینایان دارد بیابم و مذاکراتی هم با سازمان بهزیستی اصفهان انجام دادم تا مکانی را برای این کلاس به ما اختصاص دهند چند جلسه اول را مجبور شدیم در اتاق کوچک انجمن کلاس را با تعداد انگشت شمار برگزار کنیم تا اینکه بهزیستی اتاق کوچکی دراختیار گروه چرم دوزی قرار داد.
این اتاق آنقدر کوچک است که نتوانستیم برای آموزش و پذیرش هنرجو فراخوان دهیم. اگر تعداد افراد آموزش‌دیده بیشتر می‌شد می‌توانستیم با رایزنی با کارگاه‌های چرم دوزی از آنها سفارش بگیریم و کار کنیم اما مکان کوچک این کلاس این اجازه را به ما نمی‌دهد. »
از او پرسیدم با توجه به مشکل بینایی که داری قدم گذاشتن در راه هنر برایت سخت نبود؟ آیا دیگر افراد با مشکل بینایی را هم به این کار دعوت می‌کنی؟
«کار هرچه سخت‌تر باشد نتیجه‌اش شیرین‌تر خواهد بود از همه نابینایان و کم بینایانی که علاقه به کار هنر دارند و به واسطه دید محدود یا نابینایی مطلق قدم در این راه نگذاشتند می‌خواهم که آنها نیز تلاش کنند تا به آنچه که دوست دارند دست یابند دید محدودی که دارم باعث نشد پا روی علاقه و ذوق هنری‌ام بگذارم.
اگر به‌دنبال کارهای دیگر می‌رفتم در زندگی کمبود هنر را احساس می‌کردم و این امر می‌توانست روی خلق و خو و حتی کارم تاثیر منفی بگذارد چرا که هر کاری به جز هنر نمی‌تواند روحم را ارضا کند و باعث آرامشم شود. اگر دست به هر کاری می‌زدم غیر از هنر بعد از مدتی دچار روزمرگی می‌شدم و ذوق هنری‌ام برای همیشه کور می‌شد.
بیشتر افراد فکر می‌کنند ما معلولان که مشکل بینایی هم داریم کار هنری را انجام می‌دهیم که چه چیزی به دست آوریم، درهنر که پول نیست اما شاید اگر این جمله به گوش مسئولان برسد و ازهنر و هنرمند به‌ویژه معلولان هنرمند حمایت کنند افراد بیشتری به سمت علاقه خود کشیده می‌شوند اما این منوط به حمایت است و حمایت است و حمایت.»
 
تاریخ ثبت در بانک 9 آذر 1397