کد sr-22754  
عنوان اول گره مدیریت در کلاف سردرگم اشتغال معلولان: میزگرد بررسی چالش‌های اشتغال معلولان  
نویسنده محدثه جعفری  
نوع کاغذی  
مقاله نشریه روزنامه ایران، صفحه توانش  
شماره پیاپی 18 شهریور 1397  
زبان فارسی  
متن به سختی به مدرسه و دانشگاه می‌روند درس می‌خوانند تا جایگاه اجتماعی و رفاهی‌شان را ارتقا بخشند اما زمانی که پا به عرصه اشتغال می‌گذارند تازه جنگ شروع می‌شود، جنگی فرهنگی تا ثابت کنند توانایی انجام کاری را که به آنها محول می‌شود دارند. یکی از چالش‌های اصلی فرا روی معلولان، اشتغال است. این موضوع زمینه‌ساز میزگردی در روزنامه ایران شد تا پای صحبت‌های مسئولان بهزیستی، کارآفرینان و مدیران «سمن»های حامی معلولان بنشینیم و چالش اشتغال این گروه را واکاوی کنیم.
تسهیلات اشتغال بهزیستی با هزار اما و اگر
علیرضا آتشک، مدیر 38 ساله موسسه نیکوکاری رعد الغدیر که از سال 1380 مدیریت این مرکز خیریه را برعهده دارد از چالش‌هایی صحبت می‌کند که برای اشتغالزایی معلولان با آن دست و پنچه نرم کرده است اما ماحصل این فرازو فرودها را آموزش و اشتغال 770 معلول می‌داند و می‌گوید:« کارآفرینی اجتماعی تفاوت‌هایی با کارآفرینی یا تجارت دارد. درهر دو، اصول اشتغال و کسب درآمد و اقتصاد است اما در کارآفرینی اجتماعی سودی که ایجاد می‌شود برای حل موضوع اجتماع صرف شده است.
با این دیدگاه این مجموعه خیریه از سال 80 زیر نظر سازمان بهزیستی کشور به عنوان یک NGO کار خود را شروع کرد تا معلولان را توانمند کند و با ارائه آموزش حرفه‌ای مدرک به آنها بدهد اما بعد از مدتی دریافتیم باید به معلولان ماهیگیری را یاد می‌دادیم اما ماهی برای صید کردن وجود نداشت.»
به نظر شما معلولان چه مشکلاتی دارند که آنها را از اشتغال دورمی کند؟
«عدم مناسب‌سازی شهر، عدم خودباوری معلولان و کارفرمایان به توانمندی این افراد وهمچنین وعده‌های محقق نشده سازمان بهزیستی از جمله دلایلی است که سبب شده است بیکاری دراین گروه گسترش پیدا کند. به عنوان مثال معلولی که از یافت‌آباد تهران برای کار نقشه‌کشی اتوکد باید به انقلاب برود در مسیر با فرازو نشیب‌های بسیاری همراه می‌شود و گاهی پشیمان از کار کردن در مسیر متوقف می‌شود. هزینه ترددش به اندازه حقوقی است که ماهانه دریافت می‌کند. برای این‌که معلولان نمی‌توانند سوار مترو وBRTها شوند.مانع بعدی عدم خودباوری معلولان است که هم در خودشان و هم در جامعه گسترده شده است. بسیاری از مدیران شرکت‌ها فکر می‌کنند معلول نیاز به مستمری دارد.»
در صحبت‌هایتان گفته بودید 770 نفر از طریق موسسه شما جذب کار شدند، آیا همه آنها در کارگاه‌های تولیدی فعالیت می‌کنند؟
«تعدادی از این معلولان از طرق مختلفی همچون اشتغال در منزل، معرفی به کار ویا آموزش مشغول به کار شدند اما به‌طور مستقیم 200 نفر از سوی این موسسه تحت پوشش بیمه هستند. در ابتدا با سه الی چهار چرخ خیاطی شروع کردیم و اکنون در حوزه لباس کار جزو برندهای کشور محسوب می‌شویم. دراین حوزه موفق شدیم بیش از 40 نفر را جذب کار کنیم.اگر بخواهم این موضوع را با مثالی روشن‌تر کنم باید بگویم، در محل شغل‌هایی مثل « کال‌سنتر» یا همان مرکز تماس تلفنی، شرکت‌هایی هستند که کارمندان خود را از میان دانشجویان انتخاب می‌کردند اما این افراد جوانند و پر جنب و جوش، نمی‌توانند ساعت‌ها روی صندلی بنشینند و جوابگوی تلفن و تماس‌های شهروندان باشند یا به زبان ساده‌تر حوصله چنین کارهایی را ندارند. پیشنهاد ما برای شرکت‌های کال‌سنتری افراد دارای معلولیت بود بویژه معلولان جسمی - حرکتی که عادت کردند ساعت‌ها روی صندلی بنشینند و این کار را راحت‌تر و باحوصله بیشتری انجام می‌دهند.»
سازمان بهزیستی بارها در خبرهایش از تسهیلات ویژه برای کارفرمایان صحبت کرده است، آیا شما هم از این خدمات بهره‌مند شدید؟
«هم بله و هم خیر. مشکل بزرگ دیگری که کارفرمایان درحوزه ایجاد اشتغال برای معلولان دارند محقق نشدن وعده‌های مسئولان است چرا که در این حوزه به قانون عمل نمی‌شود. دراین عرصه سه خدمت وجود دارد که کمابیش موفق به دریافت آن شدیم.بخش اول سهم بیمه کارفرماست که از سال گذشته 200 میلیون تومان طلب داریم و امسال موفق شدیم فقط 25 میلیون تومان آن را از بهزیستی دریافت کنیم. به عنوان یک شهروند با مطالعه قوانین به این نتیجه می‌رسیم با تسهیلات پیش رو برای معلولان کارایجاد کنیم یا آنها را در کارخانه استخدام نماییم. در اصل قانون آمده است« با استخدام هر معلول 23 درصد سهم بیمه او را دولت پرداخت می‌کند» این موضوع برای کارفرمایان اجتماعی یعنی 350 هزار تومان که با پرداخت نشدن بموقع و کامل آن متضرر خواهند شد.نمی‌گویم سهم بیمه کارفرما پرداخت نمی‌شود اما همیشه دیر و ناقص پرداخت می‌شود. بخش دوم جبران عدم کارآیی معلولان است. در قانون آمده است دولت باید بخشی از حقوق معلولان را به کارفرما پرداخت کند. با توجه به مشکلات دولت و کمبود بودجه‌های همیشگی ما دیگر توقع دریافت آن را نداریم و از این بخش محروم هستیم.
بخش بعدی پرداخت وام با بهره کم به کارفرمایانی‌است که معلولان را استخدام می‌کنند. ما نیز همه مراحل را طی کردیم، از درخواست برای دریافت وام گرفته تا ارائه طرح‌های توجیهی، تمام مراحل را رفتیم اما هنوز وامی را به چشم ندیدیم. دریافت این وام حقی است که قانون تعیین کرده و از ما دریغ شده است.»
با وجود این صحبت‌ها حمایت‌های بهزیستی را دریافت نکردید؟
«اگر بخواهم کلام حق را بگویم بهزیستی در حمایت از کالاهای تولیدی بچه‌های ما نقش بسزایی داشته است. سازمان بهزیستی هر خریدی که بابت هدایا دارد را از محصولات معلولان بهره‌مند می‌شود.
حمایت دیگر این سازمان ارائه فضای کار به معلولان است تا کارگاه‌هایشان را در آن مکان جانمایی کنیم. این قدم بزرگی است که مجموعه را از پرداخت اجاره بها معاف می‌کند چرا که اگر می‌خواستم در شرق تهران چنین مکانی را برای کار بچه‌ها اجاره کنیم باید مبلغ بالایی را پرداخت می‌کردیم. ما حمایت‌هایی را که تاکنون از مجموعه شده است نادیده نمی‌گیریم اما مر قانون که حمایت از کارفرما برای استخدام معلولان است صورت نمی‌گیرد.»
آیا تاکنون مستقیم با مسئولان بهزیستی صحبت کردید تا این رویه در پرداخت سهم بیمه یکپارچه شود و کارفرما از این چرخه پرداختی خارج شود؟
«حرف ما هم این است که چرا دولت به تأمین اجتماعی نامه نمی‌زند که این تعداد کارفرما سرماه که لیست بیمه‌هایشان را ارسال می‌کنند بیمه افراد معلول را از حساب کارفرما کم نکنید تا دولت به صورت مستقیم پرداخت کند. با این روش دیگر این رفت و آمدها، نامه‌نگاری‌ها و دیر و زود شدن‌ها پایان می‌یابد و تأمین اجتماعی می‌ماند و دولت و من کارفرما ازاین چرخه پرداخت حذف می‌شوم.
آیا این روش اصولی‌تر نیست، تا این‌که من به تأمین اجتماعی پرداخت کنم بعد لیست را به بهزیستی ارائه دهم در نوبت بماند تا شاید بودجه‌ای حاصل شد و قدری از این هزینه را پرداخت کردند. »
گلایه‌های آقای آتشک فقط به سازمان بهزیستی برنمی‌گردد بلکه نقطه ضعف دیگر در اشتغال معلولان را خود این گروه می‌داند و می‌گوید:«روی دیگر این بیکاری به معلولان باز می‌گردد. متأسفانه از وقتی بحث حمایتی یارانه به مستمری که از گذشته بوده است افزوده شد میل به بیکاری یا تن ندادن به هرکاری را در مددجویان افزایش داد. حس این‌که مددجوی بهزیستی هستیم پس باید مبلغی ماهانه رایگان به ما پرداخت شود.‌»
اگر حمایت‌ها تمام و کمال باشد مشکلات اشتغال معلولان حل خواهد شد؟
«بخشی از مشکلات حل می‌شود. معضل بعدی یا بهتر است بگویم مانع بعدی حمل و نقل عمومی درون شهری است که اکثر معلولان را خانه‌نشین کرده است. در تهران 131هزار معلول داریم که برای همه آنها 100 ماشین مناسب‌سازی شده موجود است. در منطقه‌ای مثل یافت‌آباد 200 نفر وابسته به این هستند که این ماشین‌ها آنها را جابه‌جا کند که اگر بموقع این اتفاق رخ ندهد معلولان مجبورند مبالغی را بابت هزینه دربستی پرداخت کنند که فقط بموقع به محل کار برسند. »
آیا با قانون سه درصد استخدام هم گره اشتغال معلولان باز نمی‌شود؟
«اگر قانون سه درصد استخدامی در ایران رعایت شود آمار بیکاری معلولان قطعاً کاهش پیدا می‌کند. در آزمون دوره قبل با استدلال‌ها و دلایلی بی‌منطق معلولان را از حضور در آموزش و پرورش محروم کردند. با این تفکر که اگر بچه‌های مردم هر روز یک معلم ویلچری را ببینند در روحیه و تربیت این افراد تأثیر سوء می‌گذارد. با این دیدگاه بیش از 1000 نفر از معلولان محروم از استخدام شدند. »
اطلاع از نحوه دریافت خدمات حق ماست
فریدون یونسی سرپرست کارگاه تولیدی پوشاک که متعلق به ناشنوایان است از وعده‌هایی که محقق نشده است، می‌گوید: «من پدر یک معلول ناشنواهستم و با تعدادی از خانواده‌های ناشنوایان تعاونی را تشکیل دادیم تا برای بچه‌های ناشنوایمان اشتغال ایجاد کنیم. درابتدای کار تصور می‌کردیم با گسترش کار در تولیدی پوشاک، خانواده‌های دیگر هم به ما می‌پیوندند و این مجموعه بزرگتر می‌شود. برای راه‌اندازی این کارگاه تولیدی نیاز به مکان داشتیم، بهزیستی این مکان را در اختیار ما گذاشت اما با شرط دریافت اجاره بها. مجموعه بچه‌های ناشنوا نوپاست و دراین بازار رقابت صنف پوشاک نتوانستیم قدرت بگیریم و مجموعه را ارتقا بخشیم. در ابتدای کار با 25 نفر شروع کردیم و اکنون فقط 6 نفر باقی مانده‌اند.»
مشکلات شما هم محقق نشدن وعده‌های بهزیستی است؟
«ما نیز همان مشکلات تکراری را پیش رویمان داریم از سهم بیمه کارفرما گرفته تا دریافت وام کم بهره با این تفاوت که برای کسب و کار کوچکمان اجاره هم باید بپردازیم. ما از بهزیستی انتظار نداریم برای اجناس ما مشتری پیدا کند اما می‌تواند ما را با دیگر کارآفرینان دراین حوزه آشنا کند تا از تجربیات آنان بهره‌مند شویم یا اطلاعات درستی از نحوه دریافت خدمات را به ماهم بدهند. اما در بهزیستی حتی از دادن اطلاعات درست هم دریغ می‌کنند.»
بهزیستی شناگری با دست و پای بسته
بعد از بیان مشکلات و دغدغه‌های کارآفرینان، مهناز کاشی دبیر اشتغال مددجویان سازمان بهزیستی کل کشور با حضور در این جمع و شنیدن مشکلات مطرح شده از بارهای اضافه بردوش بهزیستی می‌گوید:«سازمان بهزیستی مجموعه وظایفی را برعهده دارد، بعضی از این وظایف را به اجبار و برخی را به اختیار بر دوش می‌کشد به همین خاطر مجموعه فعالیت‌های این سازمان بسیار گسترده است.»
آیا ورودی‌های سازمان بهزیستی کنترل می‌شود؟ به نظر شما بابت کاهش معلولیت به غیراز بهزیستی سازمان دیگری نیست؟ سازمان بهزیستی قسمت کوچکی از دولت است که فرآیندهای مشترک زیادی درآن انجام می‌شود که اگر مابقی نهادها، موسسات و دستگاه‌ها به وظایفشان درست عمل نکنند سر ریز آن در بهزیستی خواهد بود به علاوه تمام گلایه‌ها هم بر سر این سازمان خالی می‌شود.
ورودی‌های بهزیستی قابل کنترل نیست. با هر حادثه، سانحه و بلایایی طبیعی که رخ می‌دهد ورودی‌های سازمان بیشتر و بیشتر می‌شود. آیا در قبال همه این اتفاقات فقط سازمان بهزیستی مسئول است و دیگر نهادها هیچ وظیفه‌ای ندارند.
به عنوان مثال جرائم رانندگی که به حادثه و جرح منجر می‌شود، جریمه‌هایش در حساب راهنمایی و رانندگی واریز می‌شود و بابت معلولیتی که درحادثه رانندگی رخ می‌دهد، فرزندی که یتیم می‌شود و زنانی که بی‌سرپرست می‌شوند؛ راهنمایی و رانندگی چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا درصدی از هزینه‌های دریافتی بابت تخلفات حادثه سازش را به بهزیستی پرداخت می‌کند؟
چرا معلولان از دریافت این خدمات راضی نیستند؟
«علت اصلی این نارضایتی‌ها نبود منابع کافی در دست متولی اصلی است که با مدیریت واحد در کشور هزینه شود. علت این خدمات ناقص هم جزیره‌ای عمل کردن نهادهاست. سوال‌های متعددی وجود دارد به‌طور مثال آیا با پرداخت مستمری مشکلات یک خانواده حل خواهد شد. جواب این سوال نیاز به ریشه‌یابی مشکلات دارد. مشکلات باید شناسایی و اولویت‌بندی شود، همچنین منابع متناسب با مشکلات در اختیار متولی قرارگیرد. اول باید موانع پیش روی این سازمان را واکاوی کنیم تا بدانید در چه قسمت‌هایی سازمان بهزیستی محصور شده است و انتظارات جامعه از سازمان بهزیستی چیست. باید بررسی شود آیا توقعاتی که از این سازمان وجود دارد به درستی انجام می‌شود؟ اگر بخواهم واضح‌تر بیان کنم سازمان بهزیستی را با دست و پای بسته در آب انداختند و می‌گویند شنا کن.»
آیا سامانه‌ای برای ثبت اطلاعات مددجویان وجود دارد تا مشخص شود چند نفر تسهیلات دریافت کردند؟
«بله. برای توزیع عادلانه منابع، بانکی ازاطلاعات مددجویان تشکیل دادیم تا بدانیم چه افرادی از سهم بیمه کارفرما در کل کشوراستفاده می‌کنند با توجه به اطلاعاتی که داریم منابع را در سطح کشور تقسیم می‌کنیم. بانک اطلاعاتی بهزیستی تعداد افراد جویای کار را هم در خود جای داده است که برای سال 97 چیزی حدود 328هزار نفر واجد شرایط اشتغال ثبت شده‌اند.
این بانک اطلاعاتی قابل کنترل است و اگر مددجو از هر طریقی همچون سهم بیمه کارفرما، وام خود اشتغالی یا جبران عدم کارآیی، واگذاری مراکز بر اساس ماده 28 و 26 و استخدام سه درصد مشغول کار شد در بانک اطلاعاتی با کد معلولیت، کد ملی، شماره تماس و محل کار در این سامانه ثبت خواهد شد. در برنامه ششم توسعه 268 هزار نفر جویای کار پیش‌بینی شده است که باید سالانه 20 درصد از این آمار را تحت پوشش قراردهیم و برایشان تسهیل‌گری شغلی ایجاد کنیم. از این پوشش 20درصدی به طور متوسط 55درصد را معلولان تشکیل می‌دهند. به‌طور متوسط طبق تعهدات بهزیستی باید هر سال 53 هزار نفر را پوشش دهیم که با توجه به اعتبارات ما دراین بخش کار دشواری‌است. »
آیا بهزیستی اعتباراتی را که برای این حوزه تخصیص می‌یابد دریافت می‌کند؟
«سال 95 اعتبار بهزیستی در حوزه اشتغال 300 میلیارد تومان بود که حدود 257 میلیارد تومان آن را از بانک‌ها دریافت کردیم. سال 96 این اعتبار 900 میلیارد تومان بود که ازاین مبلغ
525 میلیارد تومان در اختیار سازمان قرار گرفت. این پرداخت‌ها برای تسهیلات خوداشتغالی و کارفرمایی است. تسهیلات خود اشتغالی سازمان برای هر مددجو
20 میلیون تومان است و در بخش روستایی قابلیت پرداخت تا 50 میلیون تومان هم وجود دارد. این کمبود منابع مالی سبب شده بهزیستی پیش کارآفرینان، کارفرمایان و مددجویانش بد قول جلوه کند.در دستورالعمل‌های داخلی سازمان هم این قید آمده است که در صورت تأمین اعتبار این پرداخت صورت گیرد. بهزیستی چاره‌ای جز این ندارد که فقط بخشی از منابع را پرداخت کند. با بازنگری که در قانون صورت گرفته پیشنهادهایی را ازسطح بهزیستی شهرستان‌ها و
NGOها دریافت کردیم، منطق پرداخت سهم بیمه کارفرما که آقای آتشک در صحبت‌هایشان به صورت پیشنهاد عنوان کردند مد نظر سازمان هم قرار دارد و امیدواریم که هیأت وزیران با این امر موافقت نمایند.
بر همین اساس درمتن آیین‌نامه پیشنهاد شده کارفرما فقط نیرویی را استخدام نماید که سوابقش در بانک‌های اطلاعاتی نهادهای حمایتی ثبت شده است. با به کارگیری این افراد از پرداخت سهم بیمه کارفرما معاف می‌شود و مستقیماً دولت این پرداختی را خواهد داشت. در بخش بیمه نمی‌توان با نگاه کلی گفت سازمان بهزیستی تأمین کننده نیست چرا که برابر نیازهایمان اعتبار نداشتیم. سالانه این بخش با کسری اعتبار حدود 30 الی 35 میلیارد تومان روبه‌رو است.»
مشکل بهزیستی کمبود منابع یا سوء مدیریت
علیرضا آتشک در نقد بخش اول صحبت‌های دبیر ستاد اشتغال مددجویان بهزیستی می‌گوید:«این فرآیندی را که خانم کاشی توضیح دادند درک نمی‌کنم. علم مدیریت یعنی تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود. تا این لحظه به این نتیجه رسیدم که مشکل بهزیستی کمبود بودجه است حال در چنین شرایطی مسئولان بهزیستی مراسمی را در سالن اجلاس سران برای تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان برگزار می‌کنند. برگزاری چنین مراسمی یک میلیارد تومان هزینه در برداشت. آیا جشن برای تصویب قانون معلولان در اولویت برنامه‌های بهزیستی است یا اجرای مواد قانونی که به حمایت از کارفرماست نوشته شده است.
یا در جایی دیگر طرحی به نام se)Support Emplayment) را تصویب می‌کند که اگر کسی برای معلولان کاریابی کرد به آن مجموعه مبلغی را پرداخت کند. سوال اینجاست منی که کار را ایجاد می‌کنم در اولویت هستم یا کسی که فرد را برای کار معرفی می‌کند. در گام بعد هم تیمی تشکیل می‌دهد تا در سفری 10 روزه عازم سوئد شوند. آیا اینها اولویت‌های سازمان بهزیستی است؟ اولویت‌ها را رئیس سازمان بهزیستی با تیم اجرایی‌اش مشخص می‌کنند.»
آیا کمک‌های مردمی کاهش یافته است؟
«بهزیستی معاونتی به نام مشارکت‌های مردمی دارد اما برای جذب این کمک‌ها چه قدرعملکرد شفافی ارائه کرده است تا مردم به بهزیستی اعتماد کنند و برای کمک پا در میدان بگذارند و کمبود بودجه دولت دراین نهادها را جبران سازند. آیا این کمک‌ها طی سال‌های اخیر رشد داشته است؟ کاهش کمک‌های مردمی نشان از بی‌اعتمادی مردم به نهاد حمایتی دارد.
سازمان بهزیستی مجموعه بزرگ و بازار مصرفی کاملی‌است. بارها درحضورمسئولان عنوان کردم این مجموعه عظیم می‌تواند نیازهای مصرفی‌اش را از درون خود تأمین کند. دستمال‌های کاغذی مصرفی، ملحفه‌هایی که درمراکز نگهداری مورد نیاز است یا قند‌هایی که روی میز کارمندان قرارمی‌گیرد را می‌توانند از تولیدات مددجویان بهزیستی خریداری کنند. اگر از تولیدات این گروه استفاده شود مشکل اشتغال خود به خود مرتفع خواهد شد. بیشتر نیازهای سازمان بهزیستی را مددجویانش می‌توانند برطرف کنند و نیازی نیست از کارخانه‌ها و مراکز غیر تهیه شود. »
فرهنگ‌سازی وظیفه بهزیستی نیست
کاشی در پاسخ به نقدهای این مدیر NGO ازسازمان بهزیستی می‌گوید:«بهزیستی بر اساس ماده 26 قانون بخشی از وظایفش را به مراکزخصوصی واگذار کرده است. این سازمان حدود بیست و شش مجوز صادر می‌کند که یکی از آنها مجوز خیریه‌هاست، عملاً با این مجوز بحث مشارکت‌های مردمی را تقسیم کرده است. برخلاف نهاد‌های حمایتی دیگر که یک حساب واحد دارند و همه کمک‌ها درآن حساب جمع می‌شود اما بهزیستی به هر خیریه‌ای مجوز جذب کمک‌های مردمی را داده است. بر اساس اساسنامه‌های تنظیم شده، خیریه‌ها موظفند گزارش عملکرد مالی را هر سه ماه یک بار ارائه دهند.
اما سوال اینجاست چقدر خیریه‌ها به این فعل عمل می‌کنند؟ با توجه به زیر مجموعه گسترده سازمان نظارت‌ها به درستی صورت نمی‌گیرد چرا که برابر توسعه در بخش خصوصی ما نیروی انسانی کافی نداریم. وقتی کمک‌ها تقسیم می‌شوند قطعاً از حساب اصلی کم خواهد شد و امکان این‌که کمبودهای منابع را از این بخش جبران کنیم کاهش می‌یابد. اشتغال نیاز به فرهنگ‌سازی دارد.در ابتدای این میزگرد اشاره شد بین معلولان خودباوری وجود ندارد، اگر این موضوع صددرصد نباشدغیر ممکن هم نیست چرا که در مواردی به معلولان شغل‌هایی را معرفی کردیم که حاضر به پذیرش آن نبودند. چرا که فرهنگ کار در کشور ما بسیار ضعیف است. آیا در بخش فرهنگ کار هم سازمان بهزیستی باید کار کند؟ دستگاه‌های متولی فرهنگ‌سازی در کشور چه ارگان‌هایی هستند؟ چه قدر دراین زمینه به جامعه اطلاعات می‌دهند؟»
 
تاریخ ثبت در بانک 7 آذر 1397