کد | sr-22732 |
---|---|
عنوان اول | سر انگشتان پرسشگر، کاوشگران هماره تاریخ: گزارش «توانش» از تنها موزه مناسبسازی ششده برای نابینایان |
نویسنده | مجید سرایی |
نوع | کاغذی ، الکترونیک |
مقاله نشریه | روزنامه ایران، صفحه توانش |
شماره پیاپی | 14 اردیبهشت 1396 |
زبان | فارسی |
متن |
قدم که در محیط مسقف موزه ایران باستان میگذاری، اگر اندکی مطالعه در باب تاریخ ایران باستان داشته باشی، با مشاهده هر کدام از آثار محفوظ در محفظههای مخصوص، بیدرنگ مستغرق احوال دورانهایی میشوی که آن آثار، از آن اعصار روایت میکنند. انگار عقربههای زمان به گذشته باز میگردند و تو را از دنیای این روزهایت جدا میکنند. گویی که شکوه دوران شهریاری شاه هخامنشیان را بر لوح ضمیرت احساس میکنی. پیکره داریوش بزرگ را میبینی که انگار جان گرفته و با صلابت بر تخت پادشاهی هخامنشی جلوس کرده و کارگزاران ساتراپها «ایالتها»ی ایران بزرگ مثل خوارزم، پارت، مرو، لیدیه و... هدایا و خراجهایشان را تقدیم پادشاه میکنند. سربازان پارس را در گوشه گوشه دربار مینگری که ایستاده و گوش به فرمان پادشاهند. در موزه، سفالینههایی میبینی که حکایت دستهای هنرآفرین، رنج دیده، اما عاشق بر لبانشان جاری است. حکایاتی که تو را به دورترین اعماق سرگذشت این مرز و بوم میبرند، مرز و بومی که مهد تمام هنرهای دستی بود و شاید امروز، بارقههای آن هنرها را در سرزمینهای آسیای میانه بتوانی ببینی. گوشه گوشه این مجموعه، حافظ آثاری است که در باب هر کدام از آن آثار، پژوهشهای فراوان از سوی محققان داخلی و مستشرقان بزرگ خارجی صورت گرفته است. اما اتفاق جالبی که در بدو ورود به موزه ایران باستان توجه هر بازدیدکننده را جلب میکند، وجود نمونههای قالبگیری شده از آثاری است که در گنجینه موزه نگهداری میشوند. بیش از یک سال است که موزه ملی ایران، اقدام به متناسبسازی برخی از آثار موزه ایران باستان ویژه نابینایان کرده است. در این حرکت فرهنگی، چند قطعه از آثار تاریخی روی یک میز چوبی چیده شده است. میز مذکور درست در پیشانی سالن موزه و کاملاً رخ در رخ بازدیدکنندهها، روبه روی در ورودی قرار دارد. برخی از آثار موزه مثل نقش برجستههای شمشیر دوران هخامنشی یا پایه مجسمه داریوش، در قالبی از جنس گچ یا رزین، با کیفیتی بالا برای استفاده نابینایان قالبگیری شده است. برخی دیگر از آثار مثل سفالهای مربوط به دوران پیش از تاریخ، در فضایی کنار هم قرار گرفته که طلقی پنجره گون، روی آن را پوشانده، به طوری که بازدیدکننده نابینا براحتی بتواند هر یک از آثار سفالین قرار گرفته در آن محفظه را لمس کند. فیروزه سپیدنامه، مسئول موزه ایران باستان و کارشناس آثار باستانی، در خصوص انتخاب این قطعات به منظور مناسبسازی ویژه بازدید نابینایان اظهار میکند: «بر اساس جدول زمان سنجی و گاه نگاری، حدود 6-7 قطعه از ابزارهای سنگی مربوط به دوران قبل از تاریخ (قبل از اختراع خط بر اساس واژه نامه باستانشناسی) و دوران تاریخی مناسبسازی شده است. این قطعات شامل سفالهای پیش از تاریخ و سفالهای دوره تاریخی و یکی دو سفال لعابدار برای تشخیص تفاوتهای هر کدام است. قطعات کوچک سفال مربوط به دوران قبل از تاریخ، از نظر ترکیب خطوط برای سر انگشتان حساس نابینایان قابل تشخیص هستند.» سپیدنامه موادی مثل گچ و رزین را برای قالبگیری آثاری که باید مناسبسازی شوند، با کیفیت میداند: «از آنجا که هیچ بازدیدکنندهای مجاز به لمس اصل آثار نیست، برای اینکه نابینایان بتوانند به طور عینی با آثار آشنا شوند، با استفاده از گچ و رزین که کیفیت بالایی دارند، این قطعات قالبگیری شدهاند.» در گوشه دیگر میز، نمونهای از خط میخی و در قسمت دیگر، نقش برجسته دو سرباز هخامنشی چنان خود نمایی میکنند که گویی با لمس هر کدام، نکتهها از انجمنها را نه بر گوش باد و باران و سنگ بیابان، بلکه خطاب به انسان دمساز و همراز تاریخ بیان میکنند. مخصوصاً قطعه مکعب شکل خط میخی که در کنار میز چوبی، با سکوتی که هزار گونه سخن دارد، میخواهد فریاد بزند که ای بیننده! ای کاش توان آن را داشتی که سطور مرا بخوانی! سپیدنامه در خصوص این قطعه اظهار میکند: «مکعب خط میخی، از جمله قطعاتی است که اخیراً به این مجموعه اضافه کردهایم. این کتیبه از شوش به دست آمده است.» کمی از میز که فاصله بگیری، تابلوی بزرگی میبینی که روی دیوار مقابل میز نصب شده که نقشهایی از کاسههای مفرغی با تاریخی سه هزار ساله، مهر استوانهای سنگی، ظرف سنگی (یکی از آثار به دست آمده از آثار باستانی جیرفت)، ظرف سفالین مربوط به هزاره چهارم، سکه سیمین و مجسمه داریوش برای آشنایی نابینایان برجستهسازی شده است. مسئول موزه ایران باستان این طرح را حاصل تعامل مشترک میان موزه ملی ایران و شرکت تولیدکننده نرم افزارها و سخت افزارهای ویژه نابینایان میداند: «حدود سه سال پیش، یک شرکت که در حوزه تولید فناوریهای رایانهای ویژه نابینایان فعالیت میکند، نرم افزار سروش (نرم افزار برجسته ساز تصاویر) را که قبلاً برای استفاده در مرکز رودکی (مرکز ارائه دهنده خدمات فرهنگی به نابینایان) طراحی کرده بود، با تغییراتی به اداره کل موزهها ارائه کرد. بعد از آن بود که موضوع به موزه ملی ایران ارجاع داده شد و طی تعامل موزه ملی ایران با این شرکت، آثاری که روی تابلوی بزرگ برجستهسازی شده، به اضافه نمایشگر برجسته نگار بریل، از طرف یک شرکت فناوری برای استفاده نابینایان آماده شد.» سرت را که از تابلوی برجستهسازی شده برگردانی، در امتداد میز یک دستگاه رایانه با نمایشگر «برجستهنگار» بریل را میبینی که آماده ارائه مطالب راهنماست. این سخت افزار به همراه نرمافزار گویای موسوم به «نوید»، این امکان را به بازدیدکننده نابینا داده تا با مرور روی عناوین هر کدام از آثار مناسبسازی شده و با اینتر روی اسم قطعه مد نظر خود، اطلاعات مفصلی درباره آن اثر کسب کند. سپیدنامه از بازخورد مثبت اجرای این طرح میگوید: «بعد از اینکه نرمافزار سروش آماده بهرهبرداری شد، ما به تمام مراکز مرتبط با نابینایان اعلام کردیم که چنین امکانی در موزه ایران باستان مهیا شده است. با پیگیریهای آقای معینی، مدیر شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان و آقای دکتر صابری، عضو شورای اسلامی شهر تهران، کم کم گروههای مختلف نابینایان برای بازدید آمدند. جالب اینکه یکی از آن گروهها، دانشآموزان یکی از مدارس دخترانه بود. نکته قابل توجه درباره حضور آنها در موزه این بود که در پایان بازدید، با شادمانی و روحیهای سرزنده موزه را ترک میکردند. جالبتر آنکه در میان دانش آموزان، محصلان پایه اول و دوم مقطع ابتدایی هم بهعنوان بازدیدکننده گروه را همراهی میکردند.» مسئول موزه ایران باستان به عکسالعمل بازدیدکنندگان خارجی اشاره کرده و از تحسین آنها در مواجهه با بخش نابینایان میگوید: «ما دو دسته بازدیدکننده خارجی داریم؛ بازدیدکنندگانی که زبان انگلیسی زبان اولشان است و بازدیدکنندههایی که انگلیسی زبان دومشان است؛ مثل گروههایی که از کشورهای شرق دور میآیند. هر دو دسته از این بازدیدکنندهها از مشاهده آثار مناسبسازی شده برای نابینایان در بدو ورود به موزه، به وجد میآیند و ارزشی به اندازه سایر بخشها برای این قسمت قائل میشوند؛ مثلاً اگر برای گرفتن عکس از نقشه بزرگ ایران وقت صرف میکنند، برای عکاسی از آثار مناسبسازی شده هم وقت میگذارند. نکته جالب آنکه برخی از میهمانان خارجی ما اظهار میکنند که نظیر این کار را در جای دیگر ندیدهاند؛ البته من نمیتوانم این نظر را رد یا تأیید کنم. یک بار گروهی فرانسوی برای بازدید آمد که خانمی جوان نابینا با والدینش همراه آن گروه بود. وقتی من متوجه حضور او شدم، به راهنمای همراهش گفتم که از بخش نابینایان بازدید کنند. تأکید کردم که کمی بیشتر وقت بگذارند تا این خانم بتواند آثار مناسبسازی شده را لمس کند. ظاهراً بعد از ترک موزه داخل اتوبوس، آن خانم نابینا اظهار کرده بود که اگر والدینش نبودند، یک روز کامل را برای بازدید از بخش نابینایان اختصاص میداد.» توجه به مفاهیم آثار، یکی از مهمترین ویژگیهای بازدیدکنندههای نابینا از موزه است. این نکته را خانم سپیدنامه ضمن ابراز خرسندی از بازخورد گروههای داخلی و خارجی از بخش نابینایان موزه ایران باستان اظهار میکند: «خوشبختانه بخش نابینایان موزه ایران باستان، توانسته نظر گروههای مختلف خارجی و داخلی را به خود جلب کند. بسیاری از نابینایان به همراه خانوادههایشان از موزه بازدید میکنند. جالب آنکه اغلب این بازدیدکنندهها به مفاهیم آثار اهمیت میدهند. مثلاً یک بار گروهی از نابینایان اسپانیا و ایتالیا آمده بودند. وقتی صحبت از گل نیلوفر در دوران هخامنشی شد، به مفهوم گل نیلوفر در آن دوران توجه کرده و درباره آن مفهوم سوال کردند.» میماند همان دغدغه مهم که عبارت از مناسبسازی مسیر تردد نابینایان به محیط داخل موزه است. در این مورد مسئول موزه ایران باستان خبر از انجام طرحی در این زمینه در آینده نزدیک میدهد: «موضوع مناسبسازی محیط تردد نابینایان را از مدتها پیش مد نظر قرار دادهایم، اما به دلیل مواردی مثل پارهای تعمیرات، انجام این طرح کمی با تأخیر مواجه شده، اما بزودی برای امر مناسبسازی تردد نابینایان در محیط موزه مثل ایجاد خطوط عاجدار و همچنین تعبیه رمپ ویژه معلولان جسمی-حرکتی، اقدامات لازم را انجام خواهیم داد. ضمن اینکه امیدوارم در کنار این فعالیتها که از سوی موزه ملی ایران و سازمان میراث فرهنگی صورت میگیرد، اقداماتی برای برگرداندن بروشورهای موزه به خط بریل و انتشار آنها از سوی مراجع ذیربط صورت پذیرد تا نابینایان با داشتن آن نسخهها، با اطلاعات کاملی از موزه و بخش نابینایان دیدن کنند.» صحبتهای فیروزه سپیدنامه و مشاهده آثاری از موزه ایران باستان که برای استفاده نابینایان مناسبسازی شده است، این نتیجه را به دست میدهد که نابینایان میتوانند در قالب گروههای منسجم، به اتفاق چند همراه که از سوی یک تشکل یا نهاد یا موسسه خدمات رسان به نابینایان سازمان دهی میشوند، از موزه بازدید کنند، اما باید این فرهنگ در بین گروههای مختلف نابینایان جا بیفتد که بینیاز از فلان موسسه یا تشکل، با بهرهمندی از حقوق شهروندی، مستقلاً اقدام به بازدید از اماکن فرهنگی-تاریخی مثل موزه ایران باستان کنند و اگر محیط شهری برای رفت و آمدشان استانداردسازی نشده، باید متولیان امور شهری مثل شهرداری را با استناد به قانون جامع حمایت از معلولان مکلف به انجام این کارکرده، بر ضرورت آن تأکید کنند. |
تاریخ ثبت در بانک | 7 آذر 1397 |