کد co-4373  
عنوان مجتمع آموزشی نیکوکاری توان یابان مشهد  
نوع خصوصی  
دامنه فعالیت استانی  
زبان فارسی  
تلفن 05118680444  
کشور ایران  
استان مشهد  
نشانی بلوار وکیل آباد- بین وکیل آباد 59 و 61  
درباره مجتمع آموزشی و نیکوکاری توان‌یابان مشهد
ابراهیم هدایی بنیانگذار این مجتمع در گفت‌وگو با ماهنامه توان شهر درباره تاریخچه تأسیس و فعالیت‌ها و دیگر ابعاد مجتمع توان‌یابان مطالب بسیار گفته است: متن این مصاحبه را با اندکی ویرایش می‌آورم:

شکل‌گیری توان‌یابان
سال 1376، به اتفاق برادرم و مهندس وجدانی، خیریه‌ای به نام «عترت و موقعیت‌های کارآفرینی» ایجاد کردیم. همان موقع موضوع کارآفرینی افراد دارای معلولیت مطرح شد. سال 1377 دیداری از موسسه معلولان رعد در تهران داشتم که از موسسات کارآمد در کشور است. پس از آن دیدار بود که شیفته فعالیت برای این قشر عزیز شدم و در بازگشت به مشهد کلید راه‌اندازی توان‌یابان زده شد. کار ما در موسسه عترت، کارآفرینی برای اقشار محروم بود و همین نگاه را در ساختار توان‌یابان برای افراد دارای معلولیت نیز دیدیم. برای هیئت مدیره توان‌یابان، برخی از دوستان عترت به علاوه نفرات جدید و علاقه‌مند به ما اضافه شدند؛ آقای نورمندی، حاج کاظم ترخانی، برادرم و مهندس خسرو منصوریان که ابتدای پیروزی انقلاب، معاون شهردار تهران بودند و در راه‌اندازی بهزیستی هم نقش داشتند. در ادامه برای برگزاری جلساتمان دنبال جایی می‌گشتیم. مرحوم عقیق‌چی در خیابان خاکی مشهد مغازه‌ای داشت و طبقه بالای مغازه را به ما دادند و توان‌یابان اولین دفتر خود را در آن مکان دایر کرد. برای پیشبرد امور به فضایی بزرگ‌تر نیاز بود که آقای رحیمیان گفتند ملکی 1000 متری در وکیل‌آباد دارم و اگر مستأجر آن را مجاب کردید، می‌توانید ملک را در اختیار بگیرید. ابتدا کمی از معلولان خجالت می‌کشیدم و شیوه ارتباط با آنان را نمی‌دانستم اما به مرور آشنا شدم و سرانجام 14 فروردین 78 رسماً از افراد دارای معلولیت در موسسه توان‌یابان در مکان فعلی آن استقبال کردم.

علت انتخاب این نام
کلمه معلول در ادبیات ما مترادف ضعف و محرومیت است و حتی کلماتی بدتر نیز وجود داشت. لذا تصمیم این شد که چون موسسه‌ای آموزشی خواهیم بود، نام توان‌یابان بر موسسه نهاده شود. الگوی ساختاری توان‌یابان در مشهد، موسسه رعد تهران بود.

آغاز کار
با 5 نفر کار را شروع کردیم و حمل و نقل آنان به موسسه را نیز خودمان با وسایل شخصی انجام می‌دادیم. روزهای اول آمار دختران موسسه کم بود و امروز بعد از گذشت 20 سال، با اعتماد خانواده‌ها آمار دختران بیشتر شده است. با کلاس‌های سفالگری، کامپیوتر و تایپ، الکترو سیم پیچی، نقاشی و ورزش شروع کردیم و به تدریج آن را گسترش دادیم و به دنبال هدف اصلی موسسه که آموزش و توان بخشی بود، رفتیم.

علت انتخاب عنوان آموزشی و نیکوکاری
دقیقاً همین‌طور است. نیکوکاری بخشی از آموزه‌های دینی ماست و آن را باور داریم و حتی در آموزه‌های اخلاقی ما نیز رایگان بخشی وجود دارد. امروز مسئولیت بخشی اجتماعی، تبدیل به یک تئوری شده است و باید بدانیم که نسبت به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، مسئولیت داریم. بخشی از مسئولیت ما به موضوع آموزش باز می‌گردد؛ یعنی می‌توانیم به جای ماهی دادن، ماهیگیری را آموزش دهیم. نگاه ما، توانمندسازی افراد است و حتی به خاطر دارم که هرکجا که برای اطعام نیازمندان می‌رفتیم، در تلاش بودیم تا آموزش‌های مختلف برای کارآفرینی نیز ارائه کنیم. پس کار آموزشی را هدفی نیکو قرار دادیم تا از طریق آموزش، افراد خودشان درآمدزایی کنند.

توان‌یابان پس از گذشت 20 سال
یکی از شاخصه‌های ما، موضوع آموزش و توانمندسازی افراد بود‌ه است. دومین ویژگی تأثیرگذار موسسه، خدمات رایگان به افراد دارای معلولیت است. سومین ویژگی این بود که از روز اول بنا را بر این گذاشتیم که کاملاً به صورت رایگان خدمت کنند و هیچ وجه یا سهمی را برداشت نکنند. ویژگی دیگر، ایجاد این فرهنگ بوده است؛ که معلولیت عیب نیست، بلکه یک تفاوت است و این باور که انسان ماهیتاً انسان است و عیوب و نقص‌ها نباید کرامتش را زیر سوال ببرد. ویژگی دیگری را به شما می‌گویم و آن مدیریت عاشقی در توان‌یابان است. در هیئت مدیره و همچنین در میان کارمندان به این فکر نکرده‌ایم که این کار برای ما چه منفعتی دارد یا در شأن ما هست یا چقدر به خاطر آن به ما پرداخت می‌شود. عشق و تنها عشق به این کار، مبنای اصلی ما بوده است.

علاقه به مدیریت
بعد از مهاجرتم از تهران به مشهد، یکی از مهم‌ترین موارد در توان‌یابان، انجام همه چیز برای این بچه‌ها بدون چشم‌داشت بود. با تمام وجود به آنها خدمت می‌کنم. وقتی در چنین راهی قدم بگذارید، عاطفه و مهربانی موجود در آن را در قلبتان حس می‌کنید. روزهای اول در مواجهه با مشکلات بچه‌هایی که آنان را مثل فرزندانم دوست دارم، اشک می‌ریختم. اما هدفم رساندن آنان به بهترین امیدها و آرزوهایشان بود. البته من خودم را لایق این حرف‌ها و محبت فرزندان عزیزم نمی‌دانم اما معتقدم تنها گوهری که نمی‌توان آن را با پول خرید، دل آدمیان است. امروز بیش از 800 نامه محبت‌آمیز از فرزندانم دارم که حال مرا خوب می‌کند و روزی آنها را منتشر خواهم کرد.

تجارب
نمی‌توانم افراد را به نوع معلولیت تفکیک کنم بلکه این طور پاسختان را می‌دهم که با آن دسته از بچه‌ها که خود مشتاق تغییر بودند، ارتباط بهتری صورت گرفت و زودتر با شرایط کنار آمدند. اینجا برای آنان صرفاً آموزشگاه نبود، بلکه خانه مهربانی هم بود.
در همان ابتدای آغاز به کار، 3 کلاس داشتیم و امروز کلاس‌های گوناگون هنر، کامپیوتر، آواز، دروس مهارتی، حسابداری، ساعت‌سازی و ورزش را نسبت به مکانمان و البته تقاضای بچه‌ها داریم.

نکته پایانی
با گذشت 20 سال از عمر توان‌یابان و اقداماتی که انجام گرفته، امروز می‌توانیم بگوییم حرف‌هایی برای گفتن داریم. بر این اساس مقرر شده با انتخاب برخی دوستان و با انتخاب موضوعاتی مشخص شده، به معرفی دستاوردها بپردازیم. این برنامه می‌تواند برای خیلی از افراد جامعه ما الگوسازی باشد و همه می‌توانند در کنارمان از تجربه‌های سخنرانی اولین تد معلولان ایران استفاده کنند.
با مردم بزرگوار سرزمینم صحبت می‌کنم که بدانند به هر شکل معلولیت نیز بخشی از جامعه است و می‌تواند گریبان هرکسی را بگیرد. با نگاه کمک و همیاری و عشق به این افراد بنگرید. همچنین از تمامی خوانندگان این ویژه‌نامه دعوت می‌کنم تا در اولین رویداد تد معلولان ایران کنار ما باشند.
مأخذ: توان شهر، شماره3، 29 دی‌ماه 1397، ص3.
 
تاریخ ثبت در بانک 26 اردیبهشت 1395