کد cb-10211  
نام ابن دهان، سعید بن مبارک  
پیشه و عنوان نحوی، لغوی، مفسر، ادیب و شاعر بغدادی  
ملیت بغدادی  
سال تولد 494قمری  
تاریخ درگذشت 569قمری  
نوع معلولیت نابینا  
متن زندگی نامه ابن دَهّان، ابومحمد سعید بن مبارک (494- شوال 569ق)، نحوی، لغوی، مفسر، ادیب و شاعر بغدادی.
نسب او به کعب بن عمرو انصاری از صحابه پیامبر(ص) و از شاعران عرب می‌رسد. ذهبی به نقل از ابن خلکان لقب او را ناصح الدین می‌داند. ابن دهان در محله نهر طابَق بغداد به دنیا آمد. با زندگی وی از زمانی آشنا می‌شویم که او دیگر شهرتی تمام یافته است، معاصرانش وی را به لغت‌دانی و نحوشناسی معرفی کرده‌اند. به گفته ابن انباری، ابن دهان علم لغت را نزد علی بن عیسی رمّانی (د 384ق) آموخت، اما این گفته درست نیست، زیرا بین آن دو یک سده فاصله است. بنابراین، شاید مراد یاقوت و دیگران آن باشد که ابن دهان، به واسطه شاگردان رمّانی از وی بهره یافته است. اینکه ابوزکریا خطیب تبریزی (د 502ق) از ابن دهان استفاده کرده باشد، نیز درست نیست، زیرا خطیب، زمانی درگذشت که او هنوز کودک بود.
ابن دهان از ابوغالب احمد بن بناء و ابوالقاسم هبةالله بن محمد بن حُصَین حدیث شنید، اما معلوم نیست پیش از این استادان از محضر چه کسانی بهره گرفته، زیرا در بزرگ‌سالی به درس این دو استاد می‌رفته است. ابن دهان سفری به اصفهان کرده و از عالمان آن دیار حدیث شنیده و از کتابخانه‌های آنجا بهره جسته است و در همان شهر بود که وی کتابهای ادبی بسیاری را به خط خود رونویس کرد.
نام استادان ابن دهان در اصفهان و مدت اقامت او در این شهر معلوم نیست، اما از آنجا که او احتمالاً شافعی بوده، آسان می‌توانسته است از کتب و مدرسان نظامیّه اصفهان بهره بگیرد. ابن دهان چون از اصفهان بازگشت، مدتی در بغداد ماند، آنگاه آن شهر را در 544ق به قصد دمشق ترک گفت، اما چون از موصل می‌گذشت، جمال الدین جواد وزیر (د 559ق)، از خواص اتابک عمادالدین زنگی سنقر، او را از ادامه سفر منصرف کرد و ابن دهان تا پایان عمر در موصل ماند و وزیر او را بر امر اقراء و تدریس و تصنیف گمارد.
اعتبار ابن دهان تا یک قرن بعد در موصل پابرجا بوده، زیرا ابن خلکان می‌گوید که در آن ناحیه بسیاری را دیده است که به تعلیم و تعلم و نشر آثار او مشغول بوده‌اند. ابن دهان صاحب مکتب خاصی در نحو نیست، بلکه می‌توان او را مدرس و شارحی زبردست و پرکار به شمار آورد. با توجهی که ابن دهان به ابوعلی فارسی و شاگرد و جانشین او ابن جنی داشته، می‌توان گفت که روش نحوی او مانند آن دو حد فاصل مکتب‌های بصره و کوفه و در واقع همان مکتب بغداد بوده است. وی شرح مفصلی بر ایضاح ابوعلی فارسی (د 377ق) به نام الشامل داشته که بالغ بر 40 یا 43 مجلد بوده است. همچنین شرحی بر اللمع ابن جنی (د 392ق) به نام الغرّة نوشته که بسیار مطول بوده است. شرح اخیر در منابع با اهمیت فراوان تلقی شده است، چنانکه ابن اثیر از میان همه آثار ابن دهان تنها به این شرح او اشاره می‌کند. ابن خلکان نیز می‌گوید: «در میان تمام شرحهای فراوان اللمع، من شرحی چون الغرّة ندیده‌ام».
از دو شرح مفصل ابن دهان امروزه تنها بخشی از الغرّة باقی مانده است. برخی از آرای ابن دهان در شرح ایضاح نیز اکنون از طریق ابوحیان اندلسی در دست است.
بجز نحو، ابن دهان در ادب عربی و علوم قرآنی نیز کتب و رسالات متعدد نوشته است. وی اثری با نام تفسیر القرآن در 4 جلد داشته که به روش نحویان و لغویان نوشته شده است. تفسیرهای جداگانه‌ای نیز بر بعضی سوره‌ها مانند فاتحه و اخلاص نوشته است. ابن دهان همچنین رساله‌ای در باب سرقات متنبی از ابوتمام به نام الرسالة السعیدیة فی المآخذ الکندیة نوشته است که اشاره‌ای به نام خود او، سعید، دارد، این رساله باید شرح کتابی از دوست وی زید کندی (د 613ق) باشد که ظاهراً مآخذ کندیة نام داشته است. شعری نیز از ابن دهان در مدح همین زید در دست است. ضیاءالدین ابن اثیر کتابی در نقد این اثر به نام الاستدراک فی الأخذ علی المآخذ الکندیة من المعانی الطائیة دارد که در آن بسیاری از انتقادهای ابن دهان را نادرست دانسته است. ابن دهان تذکره‌ای (احتمالاً نوعی گلچین ادبی) داشته که ابن قفطی می‌گوید: «آن را زهرالریاض نام نهاد و 7 مجلد است، آن را دیده‌ام و نسخه‌ای از آن به خط مولف در اختیار من است».
ابن دهان به شعر اهتمام ویژه‌ای داشت و علاوه بر آنکه خود شعر می‌گفت، شاگردانش را نیز به این امر تشویق می‌کرد، این ظاهراً بدان دلیل بود که وی توانایی بر سرودن شعر را نشانه تسلط بر دانش عربی تلقی می‌کرد.
هنگامی که ابن دهان بغداد را ترک گفت، کتابخانه‌اش در بغداد باقی ماند. این موضوع خاطر او را نگران می‌داشت، زیرا در گردآوری آن مجموعه و استنساخ کتب، عمر را سرمایه کرده بود، اما پیش از آنکه برای انتقال کتابخانه به موصل اقدام کند، دجله طغیان کرد و آب بغداد را فراگرفت. ابن دهان کس فرستاد تا او را از چگونگی کتاب‌ها آگاه سازد، ولی کتاب‌ها از سیل آسیب دیده بود. ابن دهان با استفاده از بخور لادن برای احیای کتب خود که به ویژه با خراب شدن دباغ خانه پشت سرایش بوی ناخوشایندی گرفته بود، اقدام کرد، اما در این راه بیناییش آسیب دید و مختل شد. ابن دهان در کهنسالی و آخرین سال عمر خود صاحب پسری شد، که از وی با نام ابوزکریا یحیی یاد شده است. او نیز مانند پدر به نحو و ادب و شعر پرداخت. یاقوت می‌گوید: در 613ق که در موصل بودم با او دیدار کردم. وی یحیی را در شمار نحویان و ادیبان پرآوازه عصر خود می‌شمارد. بر اساس تولد یحیی در 569ق قول ابن مستوفی مبنی بر اینکه ابن دهان در 566ق درگذشته بی‌گمان خطاست.
آثار
با آنکه زندگی ابن دهان در 50 سال اشتغال علمی با نوشتن مداوم و تألیف آثار متعدد و مفصل همراه بود، اما امروز بخش کوچکی از آن آثار بازمانده است. مجموعه آثار او عبارت است از:
1- الأضداد؛
2- الفصول فی العربیة؛
3- الغرّة؛
4- شرح ابیات سیبویه؛
5- شرح الدروس فی النحو.
برخی از آثار منسوب به ایشان نیز عبارتند از:
1- إزالة المراء فی الغین و الراء؛
2- کتاب الضاد و الظاء (الغنیة)؛
3- المعقود فی المقصور و الممدود؛
4- الدروس فی العروض؛
5- شرح یک بیت از اشعار ملک صالح طائع بن رُزَّیک وزیر فاطمیان؛
6- النکت و الإشارات علی ألسنة الحیوانات.

منبع مقاله
دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص520، چاپ دوم، تهران، 1374، مقاله به قلم محمد مهدی موذن جامی.  
تاریخ ثبت در بانک 8 شهریور 1395