کد | cb-10187 |
---|---|
نام | ناصر اطروش |
پیشه و عنوان | از فرزندزادگان امام حسین علیهالسلام و سومین فرمانروای علویان طبرستان در سده سوم |
سال تولد | 230قمری |
تاریخ درگذشت | 304قمری |
نوع معلولیت | ناشنوا |
متن زندگی نامه |
حسن اُطْروش، شهرت ابومحمد حسن بن علی حسینی، ملقب به ناصر کبیر، ناصر اطروش و الناصرللحق، از فرزندزادگان امام حسین علیهالسلام و سومین فرمانروای علویان طبرستان در سده سوم است. نسب وی با سه واسطه به عمرالاشرف، فرزند امام زینالعابدین علیهالسلام، میرسد. وی جدّ مادری علمالهدی [1] و شریفرضی، و مادرش کنیزی خراسانیتبار بود. حسن در حدود سال 230 در مدینه به دنیا آمد. [2] [3] از آغاز زندگی او اطلاع روشنی در دست نیست. به نوشته علمالهدی [4] مرتبه علمی و زهد و فقاهت او برای همه معلوم بوده است. ابوطالب هارونی، مشهور به ناطق بالحق (متوفی 424)، [5] نیز از دانش گسترده و زهد و عبادت او خبر داده و افزوده است که وی نزد مشایخ کوفه و دیگر شهرها درس خواند و از آنان روایت کرد و آنان نیز از او روایت کردند، از جمله ابوجعفر محمد بن منصور مرادی، شاگرد قاسم بن ابراهیم رَسّی؛ بشربن عبدالوهاب اموی؛ برادر حسناطروش، حسین بن علی مشهور به حسین الشاعر، که ظاهرآ حسن اطروش از طریق او کتاب المسائل علی بن جعفر عُریضی را روایت کرده است؛ و عالم و محدّث مشهور امامی احمد بن محمد بن عیسی قمی. [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] حسن اطروش در دوران حسن بن زید بن محمد، از فرزندزادگان امام حسن علیهالسلام و معروف به داعی کبیر، به طبرستان مهاجرت کرد و پس از مرگ حسن بن زید در 270، به برادر او محمد بن زید پیوست. [13] [14] آنگاه برای دعوت مردم به سوی محمد بن زید، پنهانی به خراسان سفر نمود. علت ناشنوا شدن رافع بن هَرْثمه (والی خراسان) پس از کشته شدن احمد بن عبداللّه خُجُستانی، [15] [16] با اطلاعیافتن از این امر، او را زندانی کرد و بر آن شد که با شکنجه، اسامی یارانش را به دست آورد. در نتیجه ضربات تازیانه ، بر شنوایی حسن بن علی صدمه وارد شد و از اینرو به اطروش (ناشنوا) و اصمّ شهرت یافت. [17] [18] [19] اما به نوشته ناطقبالحق [20] به نقل از یکی از مولفان) و نیز محلی، [21] دستگیری و شکنجه حسن اطروش به دستور احمد بن عبداللّه خجستانی، حاکم نیشابور (مقتول در 268)، و بنابراین در زمان حسن بن زید بوده است. در هر صورت، وی با کمک محمد بن زید از زندان رهایی یافت و نزد او بازگشت. [22] [23] حسن اطروش به سبب مقام علمی و فضل بسیار، نزد حسن بن زید و محمد بن زید محترم بود، اما کارگزار این دو نبود، فقط گاهی تقسیم پول بین علویان را به او میسپردند. وی مدت کوتاهی، به اکراه ، منصب قضا را برعهده گرفت. [24] [25] [26] پس از شکست و کشته شدن محمد بن زید در 287 در جرجان، که حسن اطروش نیز با وی همراه بود، حسن از طریق دامغان به ری رفت و از آنجا به دعوت جَستان بن وهسودان، پادشاه دیلم (جستانیان)، که با اطروش سابقه دوستی داشت، راهی دیلمان شد. [27] [28] جَستان که با وی بر پایبندی به دیانت و دوری گزیدن از گناه عهد بسته بود، او و خانوادهاش را پناه داد و با او بیعت کرد. آن دو یک بار در 289 و بار دیگر در 290، به طبرستان لشکر کشیدند، اما کاری از پیش نبردند [29] [30]. حسن اطروش در دیلم مستقر شد و مردم ناحیه دیلمان را به اسلام فراخواند، [31] سپس وارد گیلان شد و اسلام را به آنان عرضه کرد و گروه بسیاری در مشرق سپیدرود (گیلانِ بیهپیش) مسلمان شدند [32] [33] [34] [35] نارضایی بومیان از ملوکشان، در رویآوردن مردم به حسن اطروش نقش مهمی داشت. وی پس از آن، برای نخستین بار مدعی امامت شد و به رسم علویان، قَلَنْسوه (کلاه دراز) برسرگذاشت و لقب الناصر للحق را اختیار کرد. [36] [37] وی در این هنگام جستان بن وهسودان را، به دلیل شرابخواری و پایبند نبودن به شرع، ترک کرد و بعدها، با گرفتن عهد اکید از جستان در تقید به شرع ، بار دیگر با او همکاری نمود. [38] [39] به نوشته ابنواصل، مولف تاریخ صالحی، [40] بین جستان و حسن اطروش چند جنگ روی داد، ولی سرانجام جستان با حسن صلح و بیعت کرد. اشعار اطروش درباره پیمان جستان موجود است. [41] حسن پس از این موفقیت، مرزهای غربی قلمرو خود را امنیت بخشید. [42] [43] ناکامی او در سلطه بر طبرستان سبب گردید که بار دیگر به دیلمان و گیلان بازگردد. از آن پس، وی برای حفظ گیلانِ بیهپیش، مدتی از سال را در هوسَم (رودسر کنونی) و بقیه آن را در گیلاکُجانِ دیلمان اقامت کرد. [44] [45] آملی [46] و مسعودی [47] به [مسجد [|مساجدی]] اشاره کردهاند که اطروش در این مدت بنا کرد. [48] [49] حسن اطروش بار دیگر برای فتح طبرستان کوشید. وی در 293 لشکری به فرماندهی پدر ماکانِ کاکی و پدر فیروزان به طبرستان فرستاد. ابوالعباس عبداللّه بن محمد، حاکم طبرستان، این سپاه را شکست داد و شمار زیادی از ایشان، از جمله ماکانِ کاکی و فیروزان، به قتل رسیدند و بقیه سپاهیان به دیلمان گریختند. [50] [51] [52] علی بن بلال آملی، [53] گذشته از ذکر کوششهای حسن اطروش برای فتح طبرستان، به دیگر لشکرکشیهای او اشارهای کوتاه نمودهاست. بنابراین گزارش، حسن افزون بر سه تهاجمی که برای فتح آمل نمود، دوبار به مناطق دیگر یورش برد. آملی درباره هدف حسن از سفرهای جنگی و مناطقی که به آنها حمله کرده بود، توضیح نداده است. حسن اطروش پس از سه سال و سه ماه حکومت، در 25 شعبان 304 [92] [93] [94] در شهر آمل درگذشت [95] [96] [97]. وی را در خانه قاسم بن علی در شهر آمل به خاک سپردند. [98] قبر او مورد توجه زیدیان بود و ابناسفندیار [99] در قرن هشتم گفته که مرقد او زیارتگاه مردم و محل مجاورت اهل زهد است. این مزار اکنون نیز محل شناختهشدهای در آمل است. وی در این شهر مدرسهای نیز بنا کرده بود که تا روزگار ظهیرالدین مرعشی باقی بوده است. [100] زیدی یا امامی بودن حسن اطروش از همان زمان محل منازعه بوده است. شریف مرتضی علمالهدی، [101] ضمن اشاره به اینکه اسلام را حسن اطروش در دیلم منتشر کرد و مردم به وسیله او از گمراهی و جهالت رستند، افزوده است که وی بر مذهب امامیه بود و او ــ که خود نواده اُطروش است ــ رساله ناصریات را نیز براساس یکی از آثار فقهی وی تدوین کرده است. نجاشی [102] نیز بهصراحت او را امامی خوانده (کان یعتقدُ الإمامةَ) و در فهرست آثار وی از کتاب أنساب الائمة و موالیدهم إلی صاحبالامر علیهمالسلام نام برده است. [103] بعدها افندیاصفهانی، [104] [105] ضمن امامی شمردن او، از شیخبهائی نقل کرده که وی حسن اطروش را امامیمذهب میدانسته است. مادلونگ هم ــضمن اشاره به اینکه عقاید و شعائر دینیای که حسن اطروش به مردم تعلیم میداد، تا اندازهای با تعالیم قاسم بن ابراهیم رَسّی (پیشوای زیدیانی که در گذشته در دیلم به این مذهب درآمده بودند) فرق داشت ــ گفته است که آرای او در کلام و فقه به امامیه نزدیک بوده است. موید دیگر بر نزدیکی آرای فقهی حسن اطروش به امامیه، عقیده او به تقیه است، که در فقه زیدیه پذیرفته نشده است. [106] در هر صورت، از مکتب فقهی اطروش به ناصریه نیز یاد شده است [107] [108] [109] از فرزندان حسن اطروش، از چهار پسر به نامهای محمد، ابوالحسین احمد، [110] ابوالحسن علی و ابوالقاسم جعفر و نیز چهار دختر [111] نام برده شده است. نسب شریف مرتضی و شریفرضی از طرف مادر به ابوالحسین احمدــ که در منابع، به امامی بودن او تصریح شده است [112] [113] [114] ــ و از او به حسن اطروش میرسد. [115] حسن اطروش از نظر بسیاری، فرمانروایی برجسته به شمار میرفت. طبری ، [116] تاریخنگارِ همروزگار وی، که خود از مردم آمل بود، او را به سبب اجرای عدالت و حسن رفتار ستوده است. [117] به نوشته ابوریحان بیرونی ، [118] حسن اطروش نظام کدخدایی را که فریدون بنا نهاده بود برانداخت و از نو اشتراک سرکشان با دیگر مردمان را در نظام کدخدایی برقرار کرد. دیلمی [119] حسن اطروش را در زمره یکی از مجددان سده چهارم برشمرده است. وی شاعر و ادیب و فقیه بود. [120] [121] [122] [123] کتابهای بسیاری نیز به او نسبت دادهاند. او مجالس مناظره با عالمان و فقیهان و همچنین مجالسی برای مطالعه در حدیث برگزار میکرد. [124] از میان شاگردان متعدد وی، ابوعبداللّه ولیدی برخی از سخنان و احادیث املا شده او را در کتابی بهنام الألفاظ گردآوری کرده که تا قرن پنجم موجود بوده است. [125] ابوطالب یحیی بن حسین هارونی نیز در امالی خود ظاهراً دو امالی حسن اطروش، یا امالی او را به دو طریق از شاگردان اطروش، در اختیار داشته و مطالبی از آن نقل کرده است. [126] [127] از دیگر شاگردان مشهور حسن اطروش، ابوالحسن علی بن مهدی مامطیری (مولف کتاب نزهةالابصار) و حسین بن هارون حسینی (عالم امامی ساکن در آمل) بودند. [128] یکی از زیدیان طبرستان درباره اخبار و احوال ناصر اطروش کتابی نوشته بوده که نسخهای از آن را علی بن بلال آملی داشته [129] و این کتاب تا قرن هشتم موجود بوده است. ابنطاووس [130] از کتاب دیگری در اخبار اطروش که در اختیارش بوده، یاد کرده و مطلبی از آن نقل نموده است. در منابع زیدی ، قول به جواز دو امام در یک زمان، به عنوان نظر خاص حسن اطروش نقل شده است، که قیامش در طبرستان همزمان با تأسیس دولت الهادی الیالحق یحیی بن حسین (متوفی 298)، بنیانگذار سلسله زیدیانِ یمن، بود. [131] [132] آثار حسن اطروش را افزون بر سیصد کتاب دانستهاند، که محلّ تردید است. [133] [134] ابنندیم [135] تألیف صد کتاب را به او نسبت داده و خود برخی از آنها را که دیده یاد کرده است. [136] [137] نجاشی [138] به چند اثر او اشاره کرده است. از میان نوشتههای متعدد او، [139] عبدالکریم احمد جدبان کتابهای البساط (صعده 1418) در کلام و عقیده زیدیان و کتاب الاحتساب (صعده 1423) درباره حِسْبه را به چاپ رسانده است. عالمان زیدی به تدوین آرای فقهی حسن اطروش و نگارش شروح بر کتابهای او علاقه فراوانی داشتهاند، که از جمله آنهاست: کتاب الحاصر فی فقه الناصر، تألیف ابوالحسین هارونی (متوفی 411) [140] الموجز، نوشته ابوالقاسم بستی؛ و از همه مهمتر کتاب الابانة، نوشته ابوجعفر محمد بن یعقوب هوسمی (متوفی 455). شرحنویسی بر کتاب الابانة، در میان زیدیان ناصری گیلان بسیار متداول بوده است [141] که حکایت از اهمیت این اثر در تدوین فقه حسن اطروش دارد. از کتاب الابانة چندین نسخه خطی باقیمانده است. [142] در نیمه دوم سده هفتم، علی بن ابیجعفر پیرمرد دیلمی کتابی نوشت با عنوان المُغنی فی رووس مسائل الخلاف بین الامام الناصرللحق و سائر فقهاء اهلالبیت، درباره آرای حسن اطروش، که در این اثر اختلاف آرای او را با دیگر علویان و [مذهب|مذاهب]] چهارگانه اهل سنّت بیان کرده است. بعدها ابوالفضل جعفر بن محمد بن حسین (متوفی 350) ــ که پدرش، محمد الفارس، داماد ناصر اطروش بود [143] ــ در هوسم امارتی محلی تشکیل داد که به امارت محلی خاندان ثائریان شهرت دارد و افرادی از این خاندان، امارت شهر هوسم را، که یکی از مهمترین مراکز قدرت پیروان ناصریه بود، بیش از یک سده در اختیار داشتهاند. [144] [145] فهرست منابع (1) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385 ـ 1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت. (2) ابن ابیالرجال، مطلعالبدور و مجمعالبحور فی تراجم رجال الزیدیة، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004. (3) ابناثیر، الکامل فی التاریخ. (4) ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. (5) ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماءالنجوم، نجف 1368، چاپ افست قم 1363ش. (6) ابنطقطقی، الاصیلی فی انساب الطالبیین، چاپ مهدی رجائی، قم 1376ش. (7) ابنعنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف 1380/ 1961. (8) ابنمرتضی، کتاب المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، چاپ محمدجواد مشکور، (بیروت) 1988. (9) ابنندیم (لایپزیگ). (10) ابنواصل، «من کتاب تاریخالصالحی»، در الانتخابات البهیة: من الکتب العربیة و الفارسیة و الترکیة فیما یتعلق بتواریخ طبرستان و کیلان و جغرافیا تلک النواحی المرعیة، چاپ برنهارد دورن، پترزبورگ 1274. (11) ابوریحان بیرونی، الآثارالباقیة. (12) عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ. (13) محمد بن حسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1348ش. (14) ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف 1381/1962. (15) احمد بن عبداللّه جنداری، (تراجم الرجال المذکورة فی شرح الازهار)، در ابنمفتاح، المنتزع المختار منالغیثالمدرار، المعروف بشرح الازهار، صعده، یمن 1424/2003. (16) محسن بن محمد حاکم جشمی، «الطبقتانالحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرحالعیون»، در قاضی عبدالجبار بن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فوادسید، تونس. (17) حسن اطروش، الاحتساب، چاپ عبدالکریم احمد جدبان، صعده، یمن 1423/ 2002. (18) حسن اطروش، البساط، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. (19) احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. (20) مجدالدین حسنی مویدی، التُّحَفُ شرحالزُّلَف، صنعا 1417/ 1997. (21) حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، کتاب تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهمالصلوة و السلام، برلین 1340. (22) محمدتقی دانشپژوه، «دو مشیخه زیدی»، در نامه مینوی، زیرنظر حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران: جاویدان، 1350ش. (23) محمد بن احمد دیلمی، کتاب قواعد عقاید آل محمد (ص)، نسخه عکسی در مجموعه طاووس یمانی، ش 61، تهران: وزارت امورخارجه، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی. (24) سمعانی، الانساب. (25) یحیی بن حسین شجری، سیرةالامام الموید بالله احمد بن الحسینالهارونی، چاپ صالح عبداللّه احمد قربان، صنعا 1424/ 2003. (26) ابراهیم بن قاسم شهاری، طبقات الزیدیة الکبری، قسم3: بلوغالمراد الی معرفة الاسناد، چاپ عبدالسلام وجیه، عمان 1421/ 2001. (27) ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. (28) صفدی، الوافی. (29) طبری، تاریخ (بیروت). (30) علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، تهران 1417/ 1997. (31) محمد بن عمر فخررازی، الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، چاپ مهدی رجائی، قم 1409. (32) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363ش. (33) حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. (34) ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ محمدحسین تسبیحی، تهران 1345ش. (35) مسعودی، مروج (بیروت). (36) عبداللّه بن حمزه منصورباللّه، کتابالشافی، صنعا 1406/1986. (37) علی موسوینژاد، تراثالزیدیة، قم 1384ش. (38) میرخواند. (39) یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. (40) یحیی بن حسین ناطقبالحق، تیسیرالمطالب فی امالی الامام ابیطالب، لمخرجه و راویه جعفر بن احمد بن عبدالسلام، چاپ یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت 1395/1975. (41) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیریزنجانی، قم 1407. (42) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنونالادب، قاهره (1923) ـ 1990. پانویس 1. ↑ کتاب المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، چاپ محمدجواد مشکور، (بیروت) 1988. 2. ↑ ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ج1، ص53، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف 1381/1962. 3. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص50، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 4. ↑ علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، ج1، ص63، تهران 1417/ 1997. 5. ↑ علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، ج1، ص63، تهران 1417/ 1997. 6. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص56، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 7. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص58، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 8. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص65، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 9. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص72، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 10. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص75، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 11. ↑ ابراهیم بن قاسم شهاری، طبقات الزیدیة الکبری، ج2، ص1113، قسم3: بلوغالمراد الی معرفة الاسناد، چاپ عبدالسلام وجیه، عمان 1421/ 2001. 12. ↑ ابن ابیالرجال، مطلعالبدور و مجمعالبحور فی تراجم رجال الزیدیة، ج2، ص177، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004. 13. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص50، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 14. ↑ احمد بن عبداللّه جنداری، (تراجم الرجال المذکورة فی شرح الازهار)، ج1، ص46، در ابنمفتاح، المنتزع المختار منالغیثالمدرار، المعروف بشرح الازهار، صعده، یمن 1424/2003. 15. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج9، ص612. 16. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج9، ص621. 17. ↑ ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ج1، ص53، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف 1381/1962. 18. ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج1، ص32ـ33، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385 ـ 1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت. 19. ↑ ابنعنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، ج1، ص308، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف 1380/ 1961. 20. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص51، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 21. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص56، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 22. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ص50، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 23. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ص51، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 24. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص604، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 25. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، 50ـ51، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 26. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص64، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 27. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص52، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 28. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص67، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 29. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص53، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 30. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص262، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 31. ↑ مسعودی، مروج (بیروت)، ج5، ص260. 32. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص23ـ24، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 33. ↑ علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، ج1، ص63، تهران 1417/ 1997. 34. ↑ عبداللّه بن حمزه منصورباللّه، کتابالشافی، ج1، ص309، صنعا 1406/1986. 35. ↑ مجدالدین حسنی مویدی، التُّحَفُ شرحالزُّلَف، ج1، ص184، صنعا 1417/ 1997. 36. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص23، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 37. ↑ محمد بن عمر فخررازی، الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج1، ص123، چاپ مهدی رجائی، قم 1409. 38. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، ج1، ص53، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 39. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص23ـ24، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 40. ↑ ابنواصل، «من کتاب تاریخالصالحی»، ج1، ص474، در الانتخابات البهیة: من الکتب العربیة و الفارسیة و الترکیة فیما یتعلق بتواریخ طبرستان و کیلان و جغرافیا تلک النواحی المرعیة، چاپ برنهارد دورن، پترزبورگ 1274. 41. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص60، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 42. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص24ـ25، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 43. ↑ محمد بن حسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان، ج1، ص106، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1348ش. 44. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبداللّه حوثی، تتمیم آملی، ص604، صنعا 1423/ 2002. 45. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص53، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 46. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص604، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 47. ↑ مسعودی، مروج (بیروت)، ج5، ص260. 48. ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج8، ص81. 49. ↑ احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنونالادب، ج26، ص9، قاهره (1923) ـ 1990. 50. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص26، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 51. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص260، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 52. ↑ محمد بن حسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان، ج1، ص104، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1348ش. 53. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص606ـ607، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 54. ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج8، ص81. 55. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص265ـ266، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 56. ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج8، ص81 82. 57. ↑ میرخواند، ج4، ص38. 58. ↑ مسعودی، مروج (بیروت)، ج5، ص261. 59. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص266، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 60. ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج8، ص82. 61. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص268ـ269، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 62. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص603، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 63. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص26ـ27، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 64. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص274، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 65. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص268ـ269، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 66. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص54، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 67. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص70ـ71، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 68. ↑ عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج1، ص190ـ191، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363ش. 69. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، تیسیرالمطالب فی امالی الامام ابیطالب، ج1، ص133ـ134، لمخرجه و راویه جعفر بن احمد بن عبدالسلام، چاپ یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت 1395/1975. 70. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص55، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 71. ↑ حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، کتاب تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهمالصلوة و السلام، ج1، ص174ـ175، برلین 1340. 72. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص603، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 73. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص269، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 74. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص270، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 75. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج10، ص149. 76. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص57، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 77. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص72، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 78. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص270، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 79. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص270ـ272، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 80. ↑ ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ج1، ص304، چاپ محمدحسین تسبیحی، تهران 1345ش. 81. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص30ـ33، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 82. ↑ ابنعنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، ج1، ص308، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف 1380/ 1961. 83. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص273، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 84. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص61، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 85. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص274، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 86. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص72، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 87. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص30ـ31، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 88. ↑ مسعودی، مروج (بیروت)، ج5، ص261. 89. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص155، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 90. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص71، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 91. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص274، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 92. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص605، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 93. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص61، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 94. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص78، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 95. ↑ ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتابالمعروف بالتاجی فی اخبارالدولة الدیلمیة، ج1، ص33، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، 1987. 96. ↑ حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، کتاب تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهمالصلوة و السلام، ج1، ص175، برلین 1340. 97. ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج1، ص32ـ33، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385 ـ 1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت 98. ↑ محمدتقی دانشپژوه، «دو مشیخه زیدی»، ج1، ص185، در نامه مینوی، زیرنظر حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران: جاویدان، 1350ش. 99. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص97، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 100. ↑ ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ج1، ص148، چاپ محمدحسین تسبیحی، تهران 1345ش. 101. ↑ علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، ج1، ص63، تهران 1417/ 1997. 102. ↑ احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج1، ص57، چاپ موسی شبیریزنجانی، قم 1407. 103. ↑ عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج1، ص291ـ292، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ. 104. ↑ عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ج1، ص277، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ. 105. ↑ عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ج1، ص292ـ293، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ. 106. ↑ حسن اطروش، البساط، ج1، ص69، چاپ عبدالکریم احمدجدبان، صعده، یمن 1418/ 1997. 107. ↑ محسن بن محمد حاکم جشمی، «الطبقتانالحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرحالعیون»، ج1، ص374، در قاضی عبدالجبار بن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فوادسید، تونس. 108. ↑ ابنعنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، ص308، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف 1380/ 1961. 109. ↑ ابنمرتضی، کتاب المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، ج1، ص92، چاپ محمدجواد مشکور، (بیروت) 1988. 110. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص274، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 111. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص54ـ 55، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 112. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص97، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 113. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص273، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 114. ↑ ابن ابیالرجال، مطلعالبدور و مجمعالبحور فی تراجم رجال الزیدیة، ج1، ص264، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004. 115. ↑ علی بن حسین علمالهدی، مسائلالناصریات، ج1، ص62ـ63، تهران 1417/ 1997. 116. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج10، ص149. 117. ↑ سمعانی، الانساب، ج1، ص184ـ185. 118. ↑ ابوریحان بیرونی، الآثارالباقیة، ج1، ص242. 119. ↑ محمد بن احمد دیلمی، کتاب قواعد عقاید آل محمد (ص)، ج1، ص559، نسخه عکسی در مجموعه طاووس یمانی، ش 61، تهران: وزارت امورخارجه، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی. 120. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص604ـ605، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 121. ↑ عبداللّه بن حمزه منصورباللّه، کتابالشافی، ج1، ص310ـ314، صنعا 1406/1986. 122. ↑ ابنطقطقی، الاصیلی فی انساب الطالبیین، ج1، ص279، چاپ مهدی رجائی، قم 1376ش. 123. ↑ صفدی، الوافی، ج12، ص111ـ112. 124. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص56، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 125. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، تیسیرالمطالب فی امالی الامام ابیطالب، ج1، ص125، لمخرجه و راویه جعفر بن احمد بن عبدالسلام، چاپ یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت 1395/1975. 126. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، تیسیرالمطالب فی امالی الامام ابیطالب، ج1، ص135، لمخرجه و راویه جعفر بن احمد بن عبدالسلام، چاپ یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت 1395/1975. 127. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، تیسیرالمطالب فی امالی الامام ابیطالب، ج1، ص139، لمخرجه و راویه جعفر بن احمد بن عبدالسلام، چاپ یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت 1395/1975. 128. ↑ ابن ابیالرجال، مطلعالبدور و مجمعالبحور فی تراجم رجال الزیدیة، ج2، ص221ـ 222، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004. 129. ↑ احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، تتمیم آملی، ص605، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا 1423/ 2002. 130. ↑ ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماءالنجوم، ج1، ص175ـ176، نجف 1368، چاپ افست قم 1363ش. 131. ↑ یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمةالسادة، ج1، ص43، چاپ محمدکاظم رحمتی، تهران 1387ش. 132. ↑ حُمید بن احمد محلّی، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج2، ص43ـ44، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا 1423/2002. 133. ↑ حسن اطروش، الاحتساب، چاپ عبدالکریم احمد جدبان، صعده، یمن 1423/ 2002. 134. ↑ مجدالدین حسنی مویدی، التُّحَفُ شرحالزُّلَف، ج1، ص186، صنعا 1417/ 1997. 135. ↑ ابنندیم (لایپزیگ)، ج1، ص193. 136. ↑ حسن اطروش، الاحتساب، مقدمه جدبان، ص15ـ16، چاپ عبدالکریم احمد جدبان، صعده، یمن 1423/ 2002. 137. ↑ علی موسوینژاد، تراثالزیدیة، ج1، ص69، قم 1384ش. 138. ↑ احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج1، ص57، چاپ موسی شبیریزنجانی، قم 1407. 139. ↑ محمد بن احمد دیلمی، کتاب قواعد عقاید آل محمد (ص)، ج1، ص45، نسخه عکسی در مجموعه طاووس یمانی، ش 61، تهران: وزارت امورخارجه، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی. 140. ↑ ابن ابیالرجال، مطلعالبدور و مجمعالبحور فی تراجم رجال الزیدیة، ج3، ص220، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004. 141. ↑ عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج1، ص280، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ. 142. ↑ ابراهیم بن قاسم شهاری، طبقات الزیدیة الکبری، ج2، ص1114، قسم3: بلوغالمراد الی معرفة الاسناد، چاپ عبدالسلام وجیه، عمان 1421/ 2001. 143. ↑ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، ج1، ص102، چاپ عباس اقبالآشتیانی، تهران 1320ش. 144. ↑ یحیی بن حسین شجری، سیرةالامام الموید بالله احمد بن الحسینالهارونی، ج1، ص52، چاپ صالح عبداللّه احمد قربان، صنعا 1424/ 2003. 145. ↑ یحیی بن حسین شجری، سیرةالامام الموید بالله احمد بن الحسینالهارونی، ج1، ص64ـ66، چاپ صالح عبداللّه احمد قربان، صنعا 1424/ 2003. منبع: دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ناصر اطروش»، شماره6131. |
تاریخ ثبت در بانک | 8 شهریور 1395 |