کد | jr-46536 |
---|---|
عنوان اول | تأثیر بیست و پنج جلسه بازی حرکتی لی لی بر سلامت روان دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر دارای آپراکسی حرکتی مقطع ابتدایی در مدارس استثنایی منطقه 2 تهران |
نویسنده | منصور شادکام |
نویسنده | حسین سراوانی |
عنوان مجموعه | شیوههای توانیابی پژوهشها و گزارشها |
نوع | کاغذی |
ناشر | انتشارات توانمندان |
سال چاپ | 1399شمسی |
شماره صفحه (از) | 97 |
شماره صفحه (تا) | 104 |
زبان | فارسی |
متن |
چکیده اختلال آسپرگر اختلالی است که با نقص در مهارتهای اجتماعی، دشواری در ایجاد روابط اجتماعی و تمرکز و هماهنگی ضعیف، و علائق محدود اما هوش معمولی و مهارتهای گفتاری کافی در زمینههای لغت و گرامر مشخص میشود. سندرم یا اختلال آسپرگر (Asperger Syndrome) نوعی اختلال زیستی عصبی است که با تأخیر در انجام مهارتهای حرکتی تظاهر مییابد که اولین بار در سال 1944 هانس اسپرگر آن را توصیف کرد حال اگر مشکل صرع و اختلالات آپراکسی را در این دانشآموزان ببینیم در فراگیری نوع ورزش مناسب با مشکل جدی مواجه خواهیم بود. این اختلالات در کودکان پیش دبستانی و دبستانی بیشتر از کودکان کم سن تر یا افراد بالغ است. این پژوهش، هدف انتخاب ورزشی موثر و مناسبسازی و تحرک آمیز برای بالا بردن سطح سلامت روان میباشد روش پژوهش تجربی و با مشاهده مستقیم صورت میگیرد. آزمودنیها کل دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی مقطع ابتدایی در منطقه 2تهران میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 30نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. اجرای 25جلسه بازی لیلی مناسبسازی شده موزیکال (35 دقیقهای) طی 25 هفته (به میزان 3 جلسه در هفته) و استفاده از پرسشنامه سلامت روان و استفاده از روشهای آماری توصیفی و نمودار به این نتیجه رسیدیم که این گروه کودکان علاقه وافری به فعالیتهای ورزشی - حرکتی موزون همراه با موسیقی، ملودیهای دلنشین و جذاب و آهنگهای ریتمیک دارند و سطح سلامت روانی این افراد به طور معنیداری بالا رفته بود. کلمات کلیدی: بازی حرکتی لیلی موزیکال، سندروم آسپرگر، آپراکسی حرکتی، سلامت روان مقدمه حدود نیم قرن پیش، سازمان سلامت جهانی، سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد (سازمان سلامت جهانی، 2001 و 2004). جاهودا (1958) از نداشتن بیمار روانی به عنوان معیار سلامت روانی انتقاد و به جای آن معیارهای چندگانه را برای سلامت روانی ارائه کرد. متأسفانه تا مدتها پیشرفت قابل ملاحظهای در کاربرد این دیدگاههای در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی1را نیز در برمیگیرد. حضور کودک عقب مانده ذهنی از نوع سندروم آسپرگر با دامنهای از اختلالات دیگر در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و سلامت روانی خود فرد و خانواده به خصوص والدین را تحتالشعاع قرار میدهد، کودک بر اثر تعارضهای شدید میان اعضای خانواده، کل خانواده را درگیر بحران میکند. ممکن است روابط خانوادگی، افزایش فشارهای ناخواسته جسمی، هیجانی و مالی ضعیف شود. کودک سندروم آسپرگر میتواند ضایعات و اثرات جبران ناپذیری بر وضعیت سلامت روانی خانواده وارد کند. به طور کلی خانواده کودک معلول به لحاظ داشتن کودکی متفاوت با سایر کودکان با مشکلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها روبهروست سلامت روانی یکی از مباحث مهمی است که در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر میباشد. سازمان سلامت جهانی2 (2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میکند. به طور کلی سلامت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، کنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است (میلانی فرد، 1386). کودکان سندروم آسپرگر با سطح عملکردی پایین دارای نقایص مشترک با طیف سندروم آسپرگر از جمله اختلال در تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی، پردازش حسی، عملکردهای حرکتی و تعادلی هستند. فعالیتهای حرکتی موسیقایی راهکار درمانی مناسب برای کنترل برخی از مشکلات اصلی این گروه است. بیان مسأله اختلال آسپرگر تا حدی دیرتر از اوتیسم ظهور میکند یا حداقل دیرتر تشخیص داده میشود. یک فرد آسپرگری تأخیر واضحی در شروع صحبت کردن ندارد. به هر حال این کودکان دارای مشکل در فهم ظرافتهای گفتاری مثل طعنهها یا شوخیهای مورد استفاده در مکالمات هستند. در حالی که بسیاری از کودکان اوتیستیک دارای عقب ماندگی ذهنی هستند اما این کودکان دارای هوش نرمال یا بالاتر از نرمال هستند. به وجود آورندهی سندروم آسپرگر به احتمال نقش اختلال ساختاری مغز، ژنتیک و عوامل محیطی اشاره داشته است. اما تاکنون هیچ عامل قطعی و مشخصی شناخته نشده است. عمدهترین اختلال سندروم آسپرگر که توجه والدین و پزشکان را به خود جلب کرده است ناتوانی در گفتار و حرکات است. در بسیاری از کودکان سندروم آسپرگر، ناتوانی در این دو مقوله بسیار شدید است و بدون مداخله درمانی بهبود قابل توجهی ایجاد نمیشود. در اختلال آسپرگر، فرد از برقراری ارتباط اجتماعی و داد و ستد با دیگران، ناتوان شده و به گونهای نامتعارف، منزوی و گوشهگیر میشود. شخص مبتلا از حیث سایر کارکردهای روانی و شناختی، سالم است اما از نظر عاطفی، سرد بوده و از تعامل با دیگران ناتوان میباشد. بهطور معمول این اختلال در بین پسران، شایعتر از دختران است و درمان در تسکین رفتارهای آن در سنین اولیه کودکی امکانپذیر است و بیشتر از طریق رفتاردرمانی و بازی درمانی مقدور میباشد درمان خاصی برای اختلال آسپرگر با اختلال آپراکسی حرکتی وجود ندارد و تنها از طریق توان بخشی حرکتی میتوان از شدت این اختلال کاست که در زیر، به چند مورد اشاره میشود آموزش رفتار اجتماعی، شامل تمرین مهارتهای اجتماعی و بازی با بچهها میباشد. برای بچههای سنین پایینتر، آموزش چگونه بازی کردن مهم است، حتی قانون دقیق بازی نیز اهمیت دارد. بنابراین باید به آنان آموزش داده شود که آنچه گفته میشود را سرمشق قرار داده و انجام دهند و افراد دیگر را نیز وارد مسأله نموده و با همسالان خود بازی کنند. همچنین باید آموزش داده شوند که چگونه بازی را شروع نمایند و چگونه خاتمه دهند. کودکان سندروم آسپرگر که توانایی ادای کلمات را دارند غالباً دچار اکولالیا (تکرار بیمعنای کلمات و اصواتی که شنیدهاند) میشوند. بعضی از اختلالاتی که در کودکان سندروم آسپرگر مشاهده میشود، اختلالات رفتاری و حرکتی است. در این کودکان حرکات تکرار شونده مشاهده میشود که گاه ماهیت آسیبزا دارند. که به این اختلالات حرکتی آپراکسی حرکتی میگویند همچنین آنها تمایل به انجام حرکات و رفتارها بر اساس یک ترتیب تکراری دارند. این اختلال به شکل خام حرکتی یا ناتوانی در تغییر وضعیت دستها برای اجرای حرکات ساده میباشد. مثلاً برداشتن یک شی ساده یا انجام دستورهای ساده. از آنجایی که تشخیص این نوع آپراکسی از اختلال اولیه هماهنگی حرکتی بسیار مشکل است این اختلالات در کودکان پیش دبستانی و دبستانی بیشتر از کودکان کم سن تر یا افراد بالغ است. آپراکسی یک اختلال حرکتی میباشد که در نتیجه آسیب عصبی ایجاد میشود. آپراکسی از طریق ناتوانی در اجرای حرکات ارادی هدفمند علی رغم داشتن هماهنگی و تون عضلانی طبیعی شناخته میشود به عبارت دیگر ماهیچهها قادر به عملکرد طبیعی هستند اما برنامهریزی معیوب از طرف مغز مانع از انجام دقیق حرکات صحیح و هدفمند میشود. آپراکسی اندام به حرکات ارادی بازوها و پاها مربوط میشود در این نوع آپراکسی ممکن است بیمار نتواند به طور ارادی دستش را به نشانه بای بای حرکت دهد یا مشت کند. در حالی که توانایی عضلانی و دامنه حرکتی لازم برای انجام کامل این حرکت وجود دارد و بیمار قادر است آنها را به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام دهد. حال اگر این اختلالات همراه با انواع صرع باشد دیگر دامنه مشکلات روحی و روانی این افراد بیشتر میگردد طبق پژوهشهای اخیر حداقل یک سوم دانشآموزان مبتلا به سندروم آسپرگر دارای انواع صرع دچار پس رفت در زبان رفتار اجتماعی و شناخت میشوند وجود صرع و یا علائم پاروکسیمال در نقصهای رفتاری و زبان در سندروم آسپرگر همراه با صرع افزایش مییابد صرع نقش بیماریزایی غیرقابل انکاری در پس رفت سلامت روان دانشآموزان اوتیستیک و حتی خانواده وی را به دنبال دارد بر آن شدیم که از ورزش بهعنوان ابزار غیر دارویی در حفظ و ارتقاء سلامت روان این افراد استفاده کنیم نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که انجام انواع مختلف نرمشها، علاوه بر فواید جسمی فراوان، بر مقابله با مشکلات عصبی و روانی نیز آثار مفیدی دارد. با وجود این که کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر کمتر فعالیت و ورزش میکنند تقریباً آمادگی جسمانی مشابهی نسبت به دیگر کودکان دارند و این مسأله بسیار جالب است. تنها در یک فاکتور این کودکان عقبتر از دیگران هستند و این فاکتور قدرت است. آمادگی هوازی، انعطافپذیری و رشد قدی و وزنی در این کودکان با دیگر کودکان تفاوتی ندارد. به دلیل جنبه ضمنی موسیقایی و وجود تجارب چند حسی در حرکتهای موزون، این نوع حرکتها روش مناسبی در کار با کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر میباشد. تحقیقات نشان داده است این گروه کودکان علاقه وافری به موسیقی، ملودیهای دلنشین و جذاب و آهنگهای ریتمیک دارند لذا درمانگر در کار با این گروه کودکان میتواند از حرکتهای توأم با ملودی که ایجاد هیجان و توجه میکند به عنوان وسیلهای برای رشد دادن افراد در زمینههای شناختی، درکی، آموزشی، حرکتی، مهارتهای اجتماعی و عاطفی استفاده نماید بدین ترتیب هدف از پژوهش تأثیر 25 جلسه بازی حرکتی لیلی موزیکال بر سلامت روان دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی مقطع ابتدایی در منطقه 2تهران میباشد. روش پژوهش این تحقیق از نوع آزمایشی، تجربی میباشد، لذا، برای جمعآوری اطلاعات و اندازهگیری متغیرها، از پرسشنامه استاندارد مربوطه و مشاهده مستقیم استفاده شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات: پرسشنامه سلامت روانی مقیاس خود سنجی سلامت روانی (GHQ)، دارای 28 سوال چهار گزینهای است منظور از ساختن این مقیاس که از ملاکهای تشخیصی استفاده شده با شایعترین ویژگیهای اختلالهای روانی مطابق و هماهنگ هستند، یعنی محاسبههای مراجعان بالینی اختلال روانی را به صورت مشروح ضبط کرده و بعد از تک تک موارد مطروحه در ساخت آزمون استفاده کردهاند. ملاکهای تشخیصی (GHQ) دارای چهار خرده مقیاس اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانگان جسمانی میباشد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی زیر استفاده شده است. روشهای آماری توصیفی در تجزیه و تحلیل دادهها، ابتدا با استفاده از جدولهای فراوانی و نمودارهای ستونی، توصیفی از ویژگیهای عمومی (گروه و وضعیت سلانت روانی)، و سپس میانگین، انحراف استاندارد، برای سلامت روانی ارائه شده است. روشهای آماری استنباطی سپس با استفاده از آزمون تی مستقل، بین سلامت روانی دانشآموزان گروه گواه و آزمایش مقایسه انجام گرفته است. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. پس از انتخاب 30 دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی به دو گروه کنترل (15 نفر گروه گواه و 15نفر گروه آزمایش) تقسیم شدند، سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (35 دقیقهای) طی 10 هفته (به میزان 3 جلسه در هفته) تحت تأثیر بازی لیلی قرار داده شدند. ابتدا زمین مستطیل همواری را انتخاب و آن را به شش خانه مساوی تقسیم میکنند. از اولین خانه دست راست شمارهگذاری میکنند به طوریکه خانههای 1 و 6:، 2 و 5، 3 و 4 در کنار هم قرار میگیرند. در بیرون دایره با فاصله دلخواه نیمدایرهای میکشند و آنجا را نقطه شروع بازی میدانند. قبل از شروع بازی روی پارهای مقررات توافق میکنند (مثلاً عبور دادن سنگ از خانهها با چند ضرب باید صورت بگیرد). معمولاً خانه چهارم را خانه استراحت قرار میدهند. در اینجا هر بازیکنی میتواند از حالت لیلی بیرون آمده و استراحت کند. در هر نوبت یکی از بازیکنان بازی را انجام میدهد یعنی سنگ را در خانه اول میاندازد و بر اساس توافق قبلی که باید بازی مثلاً یک ضرب یا چند ضرب باشد با پا سنگ را به ترتیب از خانهها عبور میدهد، تا از خانه 6 به بیرون برود. دفعه بعد سنگ را به خانه 2 و 3 و... میاندازد برای پرتاب سنگ به خانه 6 که مجاور خانه 1 است، باید بازیکن لیلیکنان خود را به خانه 3 برساند و از آنجا سنگ را پرتاب کند. اگر پای بازیکن یا سنگ روی خط بین خانهها قرار بگیرد بازیکن سوخته است. وقتی تمام مراحل بازی را با موفقیت به پایان رساند برنده شده و میتواند خانهای بخرد (تنها خانه چهارم که محل استراحت است قابل خریداری نیست). وقتی فرد خانهای میخرد بازیکنان دیگر باید با اجازه او از خانه خود عبور کنند... . اتفاق میافتد که بازیکنی موفق شود تمام خانهها را بخرد البته در تمام مراحل این بازی دو مربی بهعنوان راهنما حضور دارند. در پایان جلسات پرسشنامه سلامت روانی برای هر دو گروه انجام پذیرفت (توسط مادران). پس از جمعآوری و تصحیح پرسشنامهها، تحلیل آماری بر روی دادهها، با استفاده از نرمافزار رایانه (5/11spss ) انجام گرفت. جدول 1: آمارههای آزمون T برای مقایسه وضعیت جسمانی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش در پس آزمون مقایسه وضعیت جسمانی در پس آزمون میانگین انحراف استاندارد درجه آزادی t معنیداری تعداد گروه گواه 52/1333 7/57691 28 974/0 352/0 30 گروه آزمایش 49/8667 5/34344 جدول 2: آمارههای آزمون T برای مقایسه میزان اضطراب دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) مقایسه میزان اضطراب در پس آزمون میانگین انحراف استاندارد درجه آزادی t معنیداری تعداد گروه گواه 12/2000 2/17781 28 504/8 000/0 30 گروه آزمایش 4/9333 2/49189 جدول 3: آمارههای آزمون T برای مقایسه میزان افسردگی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) مقایسه میزان افسردگی در پسآزمون میانگین انحراف استاندارد درجه آزادی t معنیداری تعداد گروه گواه 13/7333 2/84019 28 137/10 000/0 30 گروه آزمایش 4/8667 1/84649 جدول 4: آمارههای آزمون T برای مقایسه میزان کارکرد اجتماعی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لی لی (پس آزمون) مقایسه میزان اختلال کارکرد اجتماعی در پس آزمون میانگین انحراف استاندارد درجه آزادی t معنیداری تعداد گروه گواه 12/8000 3/05193 28 280/8 000/0 30 گروه آزمایش 4/7333 2/21897 یافتهها بالاخره یافتههای این تحقیق عبارتاند از: 1- برای مقایسه میزان وضعیت جسمانی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش در پس آزمون از آزمون T مستقل استفاده شده است، بر اساس محاسبات، T به دست آمده برابر با 974/0 و چون p- مقدار (معنیداری) میزان سلامت روانی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش در پیش آزمون با درجه آزادی 28 برابر با 352/0 و بزرگتر از سطح معنیداری است. لذا در این سطح فرض تأیید میشود و فرضیه تحقیق رد میشود. در نتیجه میتوان گفت بین میزان وضعیت جسمانی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش در پیش آزمون تفاوت معنیداری وجود ندارد. 2- برای مقایسه میزان اضطراب دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پسآزمون) از آزمون T مستقل استفاده شده است، بر اساس محاسبات، T به دست آمده برابر با 504/8و چون p- مقدار (معنیداری) میزان اضطراب دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) با درجه آزادی 28 برابر با 000/0 و کوچکتر از سطح معنیداری است. لذا در این سطح فرض رد میشود و فرضیه تحقیق تأیید میشود. در نتیجه میتوان گفت بین میزان اضطراب دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین با مقایسه میانگین دو گروه مشخص شد که میانگین گروه آزمایش کوچکتر از گروه گواه است پس بازی لیلی بر کاهش اضطراب دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی تأثیر به سزایی داشته است. 3- برای مقایسه میزان افسردگی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) از آزمون T مستقل استفاده شده است، بر اساس محاسبات، T به دست آمده برابر با 137/10و چون p- مقدار (معنیداری) میزان افسردگی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) با درجه آزادی 28 برابر با 000/0 و کوچکتر از سطح معنیداری است. لذا در این سطح فرض رد میشود و فرضیه تحقیق تأیید میشود. در نتیجه میتوان گفت بین میزان افسردگی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین با مقایسه میانگین دو گروه مشخص شد که میانگین گروه آزمایش کوچکتر از گروه گواه است پس بازی لیلی بر کاهش افسردگی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی تأثیر به سزایی داشته است. 4- برای مقایسه میزان اختلال کارکرد اجتماعی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) از آزمون T مستقل استفاده شده است، بر اساس محاسبات، T به دست آمده برابر با 280/ 8و چون p- مقدار (معنیداری) میزان اختلال کارکرد اجتماعی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) با درجه آزادی 28 برابر با 000/0 و کوچکتر از سطح معنیداری است. لذا در این سطح فرض رد میشود و فرضیه تحقیق تأیید میشود. در نتیجه میتوان گفت بین میزان اختلال کارکرد اجتماعی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی گروه گواه و آزمایش بعد از بازی لیلی (پس آزمون) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین با مقایسه میانگین دو گروه مشخص شد که میانگین گروه آزمایش کوچکتر از گروه گواه است پس بازی لیلی بر کاهش اختلال کارکرد اجتماعی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی تأثیر به سزایی داشته است. نتیجهگیری بدین ترتیب مشخص گردید که پیادهروی به صورت موزیکال تأثیر به سزایی در ارتقاء سطح سلامت روانی دانشآموزان پسر سندروم آسپرگر با آپراکسی حرکتی دارد. و توصیه میشود که با توجه به ارزانی و اثرات مفید آن، خانوادههای دارای فرزند سندروم آسپرگر آن را نیز همانند کالاهای اساسی در سبد مصرفی خانوار بگنجانند به دلیل همراهی موسیقایی و وجود تجارب چند حسی در حرکتهای موزون، این نوع حرکتها روش مناسبی در کار با کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر میباشد. بعد از انجام پژوهش به صورت عملی تعقیراتی محسوس بگفته مادران این دانشآموزان در اختلال آپراکسی حرکتی ایجاد گردید همچنین این تحقیقات نشان داد که این گروه کودکان علاقه وافری به موسیقی، ملودیهای دلنشین و جذاب و آهنگهای ریتمیک دارند لذا درمانگر در کار با این گروه کودکان میتواند از حرکتهای توأم با ملودی که ایجاد هیجان و توجه میکند به عنوان وسیلهای برای رشد دادن افراد در زمینههای شناختی، درکی، آموزشی، حرکتی، مهارتهای اجتماعی و عاطفی استفاده نماید. منابع شاملو، سعید (1372). سلامت روانی، انتشارات رشد، پائیز 1372. خلجی، حسن. (1371). «فعالیتهای جسمانی و فواید روانشناختی آن». فصلنامه ورزشی. انتشارات سازمان تربیت بدنی. شماره 19. آقاپور، سید مهدی؛جمشیدیها، غلامرضا؛ فرخی، احمد (1385). «بررسی فرا تحلیلی تعامل رشد حرکتی و اجتماعی»، مجله حرکت، شماره 27، ص 171-153. احمدی، عزت الله؛ شیخ زاده، سیاوش؛ شیر محمد زاده، محسن (1385). «بررسی آزمایشی تأثیر ورزش بر سلامت دانشجویان»، مجله حرکت، شماره 28، ص 29-19. مارنات، گری گراث (1379). «راهنمای سنجش روانی»، ج اول، ترجمه حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو، تهران، انتشارات رشد. هارمیون (1994). «بیماریهای اعصاب» ترجمه فرهاد اسلامی، تهران، انتشارات حیان. انشل، مارک هاوارد (1380). روانشناسی ورزش از تئوری تا عمل. ترجمهی دکتر مسدود، سید علیاصغر. انتشارات اطلاعات، تهران اطلاعات، چاپ اول. کراتوچویل، توماس آر. موریس، ریچارد جی. (1378). روانشناسی بالینی کودک (روشهای درمانگری)، ترجمه محمدرضا نائینیان و همکاران. تهران، رشد. رافعی، طلعت. (1385). اوتیسم، ارزیابی و درمان. تهران، دانژه. ساراسون، ایروین جی. ساراسون، باربارآر. (1383). روانشناسی مرضی. ترجمه بهمن نجاریان؛ محمدعلی اصغری مقدم؛ محسن دهقانی؛ تهران، رشد. مهرابی زاده هنرمند، نجاریان بهمن، مسعودی میترا، «مقایسه سلامت روانی والدین کودکان کمتوان ذهنی تربیت پذیر 12-7 ساله با سلامت روانی والدین کودکان عادی»، پژوهش درحیطه کودکان استثنایی، 1380، شماره 2، ص187. مشکی و همکاران (1387)، «بررسی تأثیر برنامه آموزشی با به کارگیری عزت نفس و باورهای کنترل سلامت بر ارتقای سلامت روان دانشجویان»، فصلنامه علمی پژوهشی فیض، دوره دوازدهم، شماره 4. Johansson. N (1991). Effectiveness of stress Management program in reducing anxiety and depression in nursing student. journal of American collage 40, 120 -125. Sieger،Lon- et al (1998). fitness and wellness strategies 2nd Edition Mc Graw- Hill Blackburn GL, Greenberg I. 1978. Multidisciplinary approach to adult obesity therapy. Int J Obes. 1978;2 (2)،133-42. Frtzak R. 1975. Personality and biographical traits of superior and average college basketball officials the research quarterly. Vol. 246. No. 4. P. 484-488 Beckman, P. J (1991). Comparison of mothers and fathers perceptions of the effect of young children with and without |
تاریخ ثبت در بانک | 3 مرداد 1400 |