کد | jr-46479 |
---|---|
عنوان اول | سبک زندگی |
نویسنده | منصور شادکام |
نویسنده | حسین سراوانی |
عنوان مجموعه | بررسیهای اجتماعی و فرهنگی برای بهزیستی معلولان |
نوع | کاغذی |
ناشر | انتشارات توانمندان |
سال چاپ | 1399شمسی |
شماره صفحه (از) | 49 |
شماره صفحه (تا) | 58 |
زبان | فارسی |
متن |
این فصل شامل دو مقاله است. مقاله اول با توجه به اینکه فناوری مجازی و وسایل ارتباطی مدرن، زندگی مردم را متحول ساخته و اخلاقیات و عناصر فرهنگ سنتی را تحت تأثیر قرار داده، به رابطه دو سویه و تعاطی این دو میپردازد. مقاله دوم، جایگاه و نقش آموزش و پرورش در ایجاد سبک زندگی و نظام اجتماعی را بررسی کرده است. اخلاق و فرهنگ مطلوب و ارتباطات مدرن و فناوری مجازی چکیده در دهههای اخیر، از پیشرفتها در دانش ارتباطات و فناوری مجازی برای توسعه و ارتقای جامعه و فرهنگ معلولان بسیار استفاده شده است. آنقدر که فناوریهای مدرن به معلولان کمک کرد تا خود را با شرایط جدید انطباق دهند و مشکلات خودشان را برطرف یا جبران نمایند و کمتوانیها یا ناتوانیهای خودشان را تبدیل به توانایی نمایند، افراد عادی بهره نبردهاند. این مقاله درصدد است رابطه بین فناوری مدرن را با پیشرفت فرهنگی و رشد اخلاقی در معلولان بررسی کند. در دنیای پرشتاب فنآوریهای نوین، فضای ارتباطات مجازی بهعنوان یک فرصت یا تهدید، دستاندرکاران تربیت نسل جوان را با چالشی بزرگ روبهرو کرده است. استفاده گسترده از این فنآوری و امکان دسترسی آسان به منابع اطلاعاتی و متنوع باعث به وجود آمدن بسیاری از رفتارهای غیراخلاقی بهویژه در میان جامعه شده است. درست است که دنیای امروز دنیای تحولات به همراه توسعه سریع دانش که از طریق شبکههای اینترنت به سرعت در حال گسترش میباشد اهمیت مباحث اخلاقی بهویژه در قلمرو معاشرتهای گوناگون شخصی و اجتماعی به قدری روشن است که در جوامع مختلف بر آن تأکید میورزند. پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه فناوریهای مدرن در فرهنگ و اخلاق مطلوب انجام یافته است. پیامدهای ضد ارزشی و مشکلات در حوزه ارتباطات و در فناوری مجازی در این تحقیق با روش کتابخانهای و استفاده از منابع مطالعاتی بررسی شده است یافتههای این پژوهش عبارتاند از: شیوه ایجاد تناسب بین اخلاق و فرهنگ با پیشرفتهای دانش ارتباطات؛ زیرا مراد از اخلاق جدید شکل غربی آن نیست بلکه صورت مناسبسازی شده آن با درون مایه فرهنگ ماست که با پیشرفتهای تکنولوژی و فناوری مجازی همخوانی دارد. نزدیک به چهارصد میلیون نفر در سراسر دنیا از اینترنت استفاده میکنند و یکی از کاربردهای اصلی اینترنت، برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران است. شاید عیب اصلی ارتباطهای اینترنتی آن است که ارتباط در فضای مجازی، اساساً بر متن استوار است و بنابراین، از نشانههای بصری و شنیداری در تعاملهای رو در رو بیبهره است. امروزه خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود مواجه با شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، رسانههای مدرن است که هر کدام به نوبه خود بخشی از فرآیند تأثیرگذاری در خانواده را هدف گرفتهاند. بعضی از شبکههای ماهوارهای که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر مقوله خانواده نهاده است و پیام مشترک برنامههای این شبکهها عبارتند از: ترویج خانوادههای بیسامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار خانواده، عادی سازی خیانت همسران به یکدیگر، عادی جلوه دادن روابط جنسی دختر و پسر پیش از ازدواج، ترویج فرهنگ همباشی به جای ازدواج. پیامدهای مواجهه مخاطبان ایرانی با برنامههای شبکههای ماهوارهای دغدغههای بسیاری را برای جامعه کارشناسی ایجاد کرده است. بسیاری از کارشناسان خانواده و بهداشت جنسی از برنامهریزی برای تأثیر فرهنگی این رسانهها در عادیسازی خیانت زوجین به یکدیگر میگویند که ممکن است مخاطب با دریافت پیام این سریالها، با محتوای ارائه شده آنها احساس همذاتپنداری کند. ارتباطات اینترنتی و مجازی در شبکهها، زندگی افراد دارای معلولیت را هم تحت تأثیر قرار داده است. اما لازم است با دقت بررسی شود که فرهنگ و اخلاق معلولان تا چه اندازه رشد مطلوب یافته و چقدر تخریب شده است؟ این پژوهش درصدد است تعامل یا تأثیر دو مقوله ارتباطات مدرن با فرهنگ ـ اخلاق معلولان را بسنجد و تجزیه و تحلیل نماید و کشف کند مسیر جامعه هدف سمت و سوی مطلوب داشته یا سمت و جهتگیری آن به سوی ضد ارزشیها و تخریب فرهنگی و اخلاقی بوده است؟ پیوندهای دو سویه ارتباطات و اخلاق ـ فرهنگ بعضی معتقدند، اینترنت و شبکههای مجازی، نقش تخریبی دارند و اخلاق و ارزشهای اخلاقی را ویران کردهاند؛ ولی کسانی هم هستند که محاسن و تأثیرات خوب اینها در مقابل آثار منفی و مخرب آنها را بیشتر میدانند و بر این باوراند که این ابزارهای مدرن جایگاه سازنده به ویژه در زندگی معلولان داشتهاند. ایران از نظر بهرهمندی از اینترنت در بین 187 کشور جهان رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقهبندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسط به شمار میرود. 35 درصد استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل میدهند و میانگین صرف شده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته است. بروز آسیبهای نوظهور میتواند زمینه ساز نوع جدیدی از آسیبهای اجتماعی و روانی باشد. به همین دلیل، برنامهریزی برای شناسایی، پیشگیری و کاهش آسیبهای نوظهور لازم و ضروری مینماید. آسیبهای نوظهور، آسیبهای مرتبط با فناوریهای جدید است که آسیبهای ناشی از استفاده از ماهواره، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و اینترنت میتوانند در این مجموعه قرار گیرد. اما گسترش فضای مجازی در حوزه رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی به وجود آورده است که از جمله آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد تکنولوژی، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را میتوان نام برد. در بحث ازدواجها نیز مسائلی چون ناپایداری ازدواجها، تغییر الگوی همسرگزینی، نداشتن مهارتهایی برای ازدواج ناتوانی والدین برای آموزش به فرزندان، افزایش روابط دختر و پسر در زمان نامزدی بدون عقد، تمایل به دریافت مهریههای سنگین، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تنوعطلبی جنسی مردان را میتوان اشاره کرد. تغییراتی که در حوزه دینی در جامعه رخ داده، کاهش آموزههای دینی در خانواده، دوری خانواده از شریعت، کمرنگشدن حریمهای دینی در روابط خانوادگی است. سبد فرهنگی خانواده ایرانی دچار تغییرات فراوانی شده است که همگی به نوعی مروج سبک زندگی مدرن است که خاستگاه این نوع سبک زندگی تمدن غربی است و ترویج این شیوه از زندگی، لاجرم تمام مولفههای معرفتی تمدن غرب را شایع میسازد و موجب میگردد بیسامانی در فرهنگ مسائل جنسی در کشور افزایش یابد. با توجه به اهمیت فضای مجازی در توسعه جوامع، در جامعه ما نیز در سالهای اخیر به فنآوری اطلاعات و ارتباطات توجه زیادی شده است. ولی در این رابطه آسیبهای جدی وجود دارد که ضروری به ریشهیابی آن پرداخت. بر اساس این نگرش به نظر میرسد هر مقدار فناوری و دانش ارتباطات پیشرفت کرده، اخلاق و فرهنگ دینی و ارزشهای اخلاقی عقب رفته است. اما رویکرد دیگری میگوید: پیشرفت دانش ارتباطات و توسعه فناوری راه را برای توسعه آموزش و پرورش و فرهنگ باز کرده، و به همین دلیل پیشرفت فرهنگی و اخلاقی را به همراه داشته است. برای نمونه معلولان با استفاده از تکنولوژی توانستهاند، به مدارج عالی آموزشی برسند و به دانشگاه و تحصیلات عالی دست یابند. خلاصه اینکه این دو رویکرد و گرایش درباره پیشرفت ارتباطات و رابطهاش با اخلاق ـ فرهنگ هست و هر گرایش از موضع خود دفاع میکند و مستنداتی برای اثبات نظرش ارائه میکند. توسعه نظام اخلاقی هر سازمان برای پویایی و بقای خود نیازمند تدوین و به کارگیری استانداردهای اخلاق حرفهای است که بر اساس آن مدیران، کارکنان و سایر عوامل انسانی با پایبندی بدان، ارزشهای مشترک حرفهای را پدید میآورند تا ذینفعان سازمان از آن بهرهمند شوند. از طرف دیگر تکنولوژیهای ارتباطی و شبکههای اطلاعاتی در جوامع گسترش یافته است. با گسترش و نفوذ این تکنولوژیها مناسبات تازه اخلاقیات را با جامعه مطرح کرده است. در این شرایط نظامهای اخلاقی، در چالش و کشمکش با تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی چگونه باید عمل کنند؟ در عصر دیجیتالی، اخلاق رسانه باید کارهایی را متناسب با خصوصیات متمایز یک سامانه شبکهای، موتورهای جستجو و پایگاه دادههای رایانه فهرست کند. این چارچوب اخلاقی در موثرترین صورت خود باید بر ساختارهای اجتماعی متمرکز شود تا بتواند معلوم کند که صورتبندیهای سیاسی و فرهنگی در وضعیتهای بر خط و غیر خط اساساً هستند. در این پهنه، اخلاق بازنمایی دارای یک جهتگیری جدید است، اینک جنسیت، نژاد، قومیت و دین در فضای سایبر بدون نام و نشان نمادین میشود، گاهی موضوعی تازه است و گاه اخلاق گذشته را تا سطوح پیچیده و ناشناخته گسترش میدهد. آداب و معاشرت در شبکههای اجتماعی بر بستر الکترونیک همانند برخی از قواعد زندگی روزمره، نظامی هنجاری و اخلاقی است. روابط عمومیها نیز باید بر مبنای این نظام هنجاری و اخلاقی و همچنین پیشبرد اهداف سازمانی به مخاطب و افکار عمومی احترام بگذارد و اخلاقیات را در سازمان خود اجرا کند و روابط عمومیها باید بین سازمان و مشتریان (مخاطبان) خود پلی شود تا بتواند در فضای مجازی با استفاده از تکنولوژی و فناوری نوین تمامیتوان خود را معطوف نیت صادقانه با رویکرد انسان محوری و به دور از هر گونه پنهان کاری و مخفی شدن در پس سودآوری، نیازهای مخاطبان و جامعه هدف را تهیه و در اختیار آنان قرار دهد. از وظایف روابط عمومیها، به وجود آوردن صمیمیت، درستی، یکدلی و صداقت است و روابط عمومیها باید در دنیای پیشرفتهی الکترونیک بتواند این عواطف انسانی را وارد دنیای مجازی کند. لذا وارد کردن عواطف انسانی و حس مسئولیت و اخلاق حرفهای به روابط عمومیها کمک میکند که مخاطبان و مشتریان آن سازمان را به عنوان یک سازمان مسئولیت پذیر و اخلاقی پذیرفته و به پستها و کامنتهایی که روابط عمومیها میگذارند اعتماد کرده و از محصول یا خدمات آن سازمان خریداری نمایند. همان گونه که گفته شد بعضی از اصول چون درستی، صداقت، امانتداری، توجه به حقوق ذینفعان و مشتریان و ... جز اصول پذیرفته شدهی علم اخلاق است. نوع اخلاقیات در فضای واقعی با فضای مجازی تفاوتی ندارد و حتی اعمال و اجرای اخلاقیات نیز به ظاهر متفاوت نیست، تغییر فضا موجب نمیشود اخلاقیات زیر سوال برود اگر کالایی عیب و مشکلی داشته باشد چه در عالم واقع و چه در فضای مجازی سازمان و به تبع آن روابط عمومیها که مسئول این کار هستند باید اطلاعات درست، کامل و صادقانهای به مخاطبان و مشتریان بدهند. اگر سازمان دارای سود کلان است روابط عمومیها نباید و نمیتوانند ذینفعان خود را فریب دهند و آمار را بهگونهای که واقعیت نیست انتشار دهند. کنترلهای اجتماعی که برخاسته از فرهنگ هر جامعهای میباشد بایستی وجود داشته باشد. متأسفانه این کنترلهای اجتماعی بعضاً همسو با پیشرفتهای فناوری در عرصه مجازی در جامعه نمیباشد که انحطاط اخلاقی را به دنبال دارد، کنترلهایی که عقلانی باشند، ولی مثلاً در گذشته ما این کنترلها را داشتیم مثلاً اگر در گذشته کسی کاری خلاف عرف و هنجارهای جامعه انجام میداد، توسط ریشسفیدان یا بزرگان جامعه کنترل میشد یا بهصورت تلویحی یا بهصورت نگاه خاص، خلاصه راهکارهایی وجود داشت، اما اکنون آن کنترلها هم وجود ندارد، چون ارزشهای سنتیمان را هم از دست دادهایم، با خلأ قانونی روبهرو میشویم. قرن بیست و یکم با مجازی سازی ارتباطات شروع شد و ابر رسانهها - بیش از آنچه که مخاطب انتظار و ظرفیت دارد - اطلاعات زیادی به او ارائه میکنند. از این رو، بین جهانی شدن و فضای مجازی، ارتباطی دو سویه برقرار است؛ چرا که از یک سو میتوان جهانی شدن را عامل پیدایی فضای مجازی دانسته و فروپاشی مرزهای انسانی را به آن نسبت داد و از سوی دیگر، گسترده بودن ارتباطات مجازی و ماهیت بیمکانی و بیزمانی و فراگیر بودن آن و نیز بارِش فکری نا به هنگام آن را عامل شکستن مرزهای سنتی، قبیلهای و یکپارچه سازی ارزشهای انسانی دانست. به این ترتیب در عصر مدرن معیارهای اخلاقی نیز به طور کلی با آنچه که بشر به صورت سنتی قبول داشت و مطابق آنها عمل مینمود فرق دارد. این تفاوت فقط در شکل ظاهری رفتارهای اخلاقی انسان جدید نیست؛ بلکه اساساً ارزشهای حاکم بر زندگی او تغییر کرده و به سبب تفاوت در نوع نگاهش به حیات این جهانی، رویه جدیدی در رفتارهای اخلاقی و تخلق به صفات مختلف برگزیده است. آیا ارزشهای فرهنگ مجازی صرفاً ارزشهای وارد شده از فرهنگهای غیرمجازی موجودند؟ یا فرهنگ مجازی فرهنگ جدید و خاص خود را دارد؟ نویسندگان بسیاری در خصوص ماهیت و خاستگاههای ارزشهای فرهنگ مجازی پژوهش کردهاند. دگرگونیهای امروزی که در پهنههایی چون ارتباطات، اطلاعات و فناوری پدیدار گشته، گرچه برخی از شاخصههای زندگی بشر امروزی از جمله رفاه، امنیت، تولید، علم، تغییر در مفهوم زمان و مکان و تحول در فرهنگ را بهبود بخشیده اما همین انسان را با چالشهایی نیز روبرو ساخته است که یکی از مهمترین و جدیترین آن مسئله هویت فردی و جمعی است. انررسان معتقد است که "ارزشهای فرهنگ مجازی، ارزشهای گفتاری، قابل دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند". کستلز معتقد است که «فرهنگ هکری» اساس فرهنگ مجازی است و ارزشهای شایستهسالارانه، مفهوم اولیه جامعه مجازی و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد. جردن مدعی است که فرهنگ مجازی، نیرویی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد را میسازد و «قدرت فناوری» را قدرتی تعریف میکند که نظام هنجاری فرهنگ مجازی را شکل میدهد. تمامی مجاری اندیشهای، فکری و فرهنگی جامعهی ما متأثر از همان محصولات فرهنگ غرب است و فرهنگ غربی در اصلیترین نهادهای ما حاضر هستند؛ در دانشگاهها، رسانهها، نظام آموزش و پرورش و ... پس دلیل تأثیر پذیری مردم از فرهنگ و اخلاق غرب، چیزی و کسی جز خود ما نیستیم و تنها راه درمان آن خود بیداری، خود اتکایی و ارزشمند دانستن حجم عظیم معارف اسلامی است که در دست و پنجه ماست و در روبهروی ما، در زیر لایههایی از گرد و غبار در خانهها، کتابخانهها و موسسههای عالی ما خاک میخورد. آری بازگشت به قرآن و اسلام و سنت همیشه جاوید نبی مکرم اسلام و ائمهی اطهار(علیهمالسلام) است. آنچه امروزه فناوری اطلاعات را بهعنوان یک پدیده نگران کننده جلوه میدهد این است که این فناوری در دست انسانهایی رها از قید و بند اخلاقی و اسیر هوسهای بیپایان باشد و گرنه فناوری فی حد ذاته پدیده مثبتی است که حتی میتوان از قابلیتها آن برای اخلاقی کردن همه ابعاد زندگی انسانی کمک گرفت و آنچه این نیت را محقق و میسر میکند تربیت کردن درونی انسانها است. مجموعهای از بایدها و نبایدهای اخلاقی است که در هنگام کار با رایانه در فضای واقعی و فضای مجازی میبایست رعایت گردد به عبارت دیگر وظیفهی محوری اخلاق مدرن تعیین این نکته است که ما باید در این موارد چه کارهایی را انجام دهیم یا چه قوانینی را تدوین کنیم تا بتوانیم رفتاری درست را اتخاذ کنیم. اخلاق مدرن کاربرد صرف اصول اخلاقی برای فناوری آزاد از ارزشها به حساب نمی آید بلکه اخلاق مدرن ما را ملزم میکند تا مجدداً در باب سرشت فنآوری رایانه و ارزشهایمان اندیشه کنیم و راه درست را برگزینیم. مهمترین نکته در اخلاق مدرن این است که تمام آنچه از اخلاق فرامیگیریم در کار با رایانه بایدها و نبایدهای اخلاقی به نحو شایسته رعایت گردد تا از آسیبها در امان بمانیم. کلام آخر اینکه منظور از اخلاق مدرن شکل غربی آن نیست بلکه صورت مناسبسازی شده با درون مایه فرهنگ اسلامی و تعالیم دینی ماست که پیشرفتهای تکنولوژی و فناوری مجازی همخوانی دارد. در این پژوهش برآنیم که با پذیرش عصر ارتباطات نوین و قبول یکی از روشهای تبادل افکار در بین جامعه چه کنیم که در قالب اخلاق حرفهای با فرهنگ اسلامی منطبق باشد و کمترین لطمات اخلاقی را شاهد باشیم. روش تحقیق این پژوهش با استفاده از مشاهده مشکلات موجود در حوزه ارتباطات در دنیای مجازی در شرایط کنونی و روش کتابخانهای و استفاده از منابع مطالعاتی تدوین گردیده است. مرور یافتهها: اخلاق مدرن «اخلاق» را از طریق آثارش نیز میتوان تعریف کرد، و آن این که «گاه فعلی از انسان سر میزند شکل مستمری ندارد، ولی هنگامی که کاری به طور مستمر از کسی سر میزند (مانند امساک در بذل و بخشش و کمک به دیگران) دلیل به این است که یک ریشه درونی دارد. به چنین اعمالی اخلاق میگویند. اینجاست که «ابن مسکویه» در کتاب «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» میگوید: «خُلق همان حالت نفسانی است که انسان را به انجام کارهایی دعوت میکند بیآنکه نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.» همین معنی را مرحوم فیض کاشانی در کتاب «حقایق» آورده است آنچه که میگوید: «بدان که خوی عبارت از هیئتی استوار با نفس که افعال به آسانی و بدون نیاز به فکر و اندیشه از آن صادر میشود» (حقایق، ص54) و به همین دلیل اخلاق را به دو بخش تقسیم میکند: «ملکاتی که سرچشمه پدید آمدن کارهای نیکوست و اخلاق خوب و ملکات فضیله نامیده میشود و آنها که منشأ اعمال بد است و به آن اخلاق بد و ملکات رذیله میگویند. و نیز از همین جا میتوان علم اخلاق را چنین تعریف کرد: «اخلاق علمی است که از ملکات و صفات خوب و بد و ریشهها و آثار آن سخن میگوید، و به تعبیر دیگر «سرچشمههای اکتساب این صفات نیک و مبارزه با صفات بد و آثار هر یک را در فرد و جامعه مورد برسی قرار میدهد» البته همان طور که گفته شد، گاه به آثار علمی و افعال ناشی از این صفات نیز واژه «اخلاق» اطلاق میشود مثلاً کسی پیوسته آثار خشم و عصبانیت نشان میدهد به او میگویند: این اخلاق بدی است و به عکس هنگامی که بذل و بخشش میکنند میگویند: این اخلاق خوبی است که فلان کس دارد؛ در واقع این دو «علت و معلول» یکدیگرند که نام یکی بر دیگری اطلاق میشود. در کتاب «فلسفه اخلاق» از یکی از بسیاری از فلاسفه و حکمای اسلامی، اخلاق را با توجه به همان معنای لغوی تعریف کردهاند. حکمای گذشته، روح و نفس غیر مادی انسان را خاستگاه هر گونه رفتار ظاهری و عمل آدمی میدانستند و از این رو اصل در اخلاق را توجه به صفات نفسانی انسان میدانستند که ثمره اصلاح نفس و درون در رفتارها و اعمال بیرونی به سرعت آشکار میشود. گاه منظور از اخلاق در اصطلاح اندیشمندان هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد میشود؛ چه آن صورت نفسانی به صورت پایدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپایدار و غیر راسخ و چه از روی تأمل و اندیشه صادر شود یا بدون تفکر و تأمل. ازنظر تاریخی اخلاق به خاطر جایگاهش مورد توجه جامعه علمی بوده است. بیشک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم (ع) پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهیاش به او آموخت. سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیر مایه سعادت انسانها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح (ع) رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل میدهد، و همه پیروان و علاقهمندان او، وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق میشناسند. اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام (ص) بود که با شعار «اِنّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخلاقِ» مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است:«وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛ اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است». (سوره قلم، آیه4) در میان فلاسفه نیز بزرگانی بودند که به عنوان معلم اخلاق از قدیم الایام شمرده میشدند، مانند: افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان. به هر حال بعد از پیامبر اسلام (ص) امام معصوم (ع) به گواهی روایات اخلاقی گستردهای که از آنان نقل شده، بزرگترین معلمان اخلاق بودند؛ و در مکتب آنها مردان برجستهای که هر کدام از آن را میتوان یکی از معلمان عصر خود شمرد، پرورش یافتند. اخلاق به عنوان مجموعه رفتارها و محاسن یا رذایلی که در درون انسان نهادینه شده، در فعل و انفعالات جامعه تأثیرگذار است. روابط بین اعضای خانواده یا روابط بین افراد در محیط اداری و خلاصه تمامی ارتباطات انسانها متأثر از اخلاقیات جاری در جامعه است. همچنین در جوامع خُرد مثل جامعه نابینایان هم، ارتباطهای افراد، دوستیها و دشمنیها، خشم و نفرتها یا عشق و محبتها تابع نظام اخلاقی حاکم بر آن جامعه است. اما تشکیل نظام اخلاقی و گسترش آن در یک جامعه تابع آموزش و پرورش، تبلیغات دینی و نیز در دوره جدید ارتباطات و فناوری مدرن است. شبکههای مجازی، سایتها در شکلدهی به اخلاق مردم موثر هستند. در واقع محتوای مباحث و مطالبی که در رسانههای اینترنتی و مجازی عرضه میشود اگر توسط کارشناسان خبره و دلسوز عرضه شود، حتماً تأثیر مطلوب و مثبت دارد ولی اگر توسط افراد مریض و مغرض تولید و ارائه شود تأثیر منفی خواهد داشت. بنابراین لازم است، شبکههای ارتباطی و اطلاعرسانی فعال و در بحث ما آنهایی که در عرصه معلولین فعالیت دارند، نظارت شوند. فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی ایران زمین، مهد فرهنگ کهن و حتی پیش از ظهور اسلام، دارای تمدن و مدنیت و پیشرفت در علم، هنر و صنعت بود. ایران بالندهترین سرزمینی بود که با پذیرش اسلام، هم روح تازهای در جان خویش دمید و هم آیین نو را گسترش داد. دو روایت از فرهنگ ایران قبل از اسلام هست، یکی فرهنگ ایران زمین در آن روزگار را دستخوش آسیبهای جدی به ویژه از ناحیه اشرافیگری و تبعیضهای اعمال شده حاکمیت و اختلافات طبقاتی میداند. به طوری که هیچ کس حق نداشت از طبقهای وارد طبقه دیگر شود. کیش و قانون آن روز هرگز اجازه نمیداد که یک بچه کفش دوز یا کارگر بتواند باسواد شود. تعلیم و تعلم تنها در انحصار اعیان زادگان و موبد زادگان بود. (خدمات متقابل، ص151، به نقل از ایران در زمان ساسانیان، ص138). دیدگاه دیگر را کسانی چون فردوسی در شاهنامه گفتهاند و ایران قبل از اسلام را پر از عدل و داد و اخلاقیات نیک توصیف کردهاند. اما بعداً سپاهیان خلفای عرب انواع بیعدالتی و بیاخلاقی و بیفرهنگی را در سرزمین ایران گسترش دادند. این نکته در این شعر پر مغز ملکالشعرای بهار بازگو شده است: گر چه ز جور خلفا سوختیم / ز آل علی معرفت آموختیم به بیان دیگر، ایرانیان به تنگ آمده از اشرافیت درباریان و دین فروشی موبدان، در مواجهه اولیه با اسلام، فرهنگی را یافتند که تنها ملاک ارزش وبرتری را پرهیزگاری میدانست. (سوره حجرات آیه 13) و پیامآور آن، رسول خدا (ص) میفرمود: ای مردمان! همه شما از آدمید و آدم (ع) از خاک. هیچ برتری برای عرب بر عجم، جز بر اساس پرهیزگاری نیست. (تحف العقول) و نیز میفرمود: هر کس عملش او را به جایی نرساند، حسبش او را بدان جایگاه نخواهد رساند (کافی، ج8، ص246). آنان آیات الهی و فرمایشات نبوی (ص) را میشنیدند و شگفت زده میشدند، ضمن آنکه سادگی و مراتبی از اهداف معنوی را در عملکرد و سلوک مسلمانان میدیدند و لذا نه تنها در مقابل اسلام مقاومت نکردند، بلکه آن را با جان و دل پذیرا شدند، اما در مرحله بعدی، با پارهای ناسازگاریها و ستمها نیز مواجه گردیدند. فرهنگ الهی، انسان را آمیزهای از پیکر خاکی و روان آسمانی میداند که فرهنگ اسلامی تبلور تمام و کمال آن است، هدفش دستیابی به کمالی است که در تابش آفتاب ((وحی)) حاصل میشود و معیارهای برتری افراد را نیز پرهیزکاری و پایبندی به اصول ثابت اخلاقی میداند. قرآن در این رابطه میفرماید: هر آینه گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست. اصولاً برای شناخت اصالت و میزان برخورداری یک فرهنگ از روح و حیات نیاز به مطالعه و شناخت، عناصر برجسته، جهت و حرکت، آهنگ رشد و انگیزههای حاکم بر آن فرهنگ میباشد. تا مشخص شود که آیا دارای شخصیت مستقلی میباشد؟ و یا اینکه التفاتی بوده و دنبالهرو فرهنگهای دیگر است. فرهنگ اسلامی برخلاف فرهنگ مادی که ساخته و پرداخته دست بشر است، به این ویژگی منحصر به فرد، آراسته گشته و به حیات خود ادامه میدهد. استاد شهید مرتضی مطهری در این باره میفرماید: فرهنگ اسلامی مانند یک سلول زنده رشد کرد و فرهنگهایی را از یونان و هندی و ایرانی و غیره در خود جذب کرد و به صورت موجود جدید با چهره و سیمای مخصوص به خود ظهور کرد و به اعتراف محققان تاریخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامی در ردیف بزرگترین فرهنگها و تمدنهای بشری است. برخی از ارزشهای دینی در فرهنگ اسلامی عبارتست از: پرستش خدا اساسیترین ارزش دین، پرورش روح عدالتخواهی، مسوولیت فرد، پرورش روح اجتماعی تمایز فرهنگ غربی و اسلامی زیربنای فرهنگ غربی ((اقتصاد)) و ((بهرهجویی از لذتهای مادی)) است از این رو، انسان را تنها از این دیدگاه مینگرند و تمام هدف را در رفاه و آسایش و کامیابی و لذتجویی خلاصه میکنند، قدرت و بهرهجویی حیوانی را کمال انسان میدانند و او را در این مسیر به پیش میرانند. به همین دلیل است که دنیای امروز دنیای تبلیغات فریبنده و میدان نمایش و عرضه کالاهای متنوع مصرفی شده است زیرا در این فرهنگ، اخلاق، معنویت و ارزشهای انسانی جایی ندارد. در فرهنگ اسلامی که بنای آن بر اخلاق و ارزشهای اسلامی و انسانی گذاشته شده وضع به گونهای دیگر است. اقتصاد و بهرهجویی از مادیات وسیله است نه هدف. یعنی در این فرهنگ اخلاق اصل و رفاه و مادیات وسیله است نه هدف. یعنی در این فرهنگ اخلاق اصل و رفاه و مادیات فرع هستند و آدمی به اعتدال میان این دو رهنمون میشود. در واقع در این فرهنگ هم بعد مادی در حد ضرورت و نیاز مورد توجه است و هم بعد معنوی در حد اعلی. نتیجه از یافتههای این پژوهش میتوان گفت که میتوان اخلاق مدرن را بافرهنگ سلامی عجین کرد به عبارتی دیگر مراد از اخلاق مدرن شکل غربی آن نیست بلکه صورت مناسب سازی شده با درون مایه فرهنگ اسلامی و تعالیم دینی ماست که پیشرفتهای تکنولوژی و فناوری مجازی همخوانی دارد در عصر حاضر که قرن دانایی نام گرفته است؛ بیبهره بودن از فنآوریهای ارتباطی مدرن همچون اینترنت و جلوگیری از ورود آن به کشور، ممکن و معقول نیست؛ زیرا سبب محروم ماندن از روند فراگیر دانستهها و اخبار و عقبماندن از پیشرفت میشود. با این حال، بهرهگیری خارج از چارچوب از این فنآوری نیز میتواند آسیبهای اخلاقی و فرهنگی به کشورمان وارد سازد. از این رو، باید با جهتدهی اخلاقی به پدیده جهانی ارتباطات نوین، هم از جنبههای مثبت آن سود جست و هم خود و کشور را از آسیبهای آن ایمن ساخت. نقش رسانهها در این مورد بر کسی پوشیده نیست بهطوری که یکی از مهمترین کارکرد رسانهها، کمک به فرایند فرهنگپذیری است و فرهنگپذیری عبارت است از فرایند انتقال ارزشها، هنجارها، عقاید، باورها، معیارها و الگوهای رفتاری و احساسی موجود در فرهنگ جامعه به آحاد افراد آن. نهاد خانواده و سپس نهاد تعلیم و تربیت، اولین مراکز انتقال مفاهیم فرهنگی به کودکاناند. منابع ـ احمدی، مهرناز، رسانهها تغییر دهنده تصورات، روزنامه ایران، 1380. ـ اعزازی، شهلا، خانواده و تلویزیون، مرندیز، 1378. ـ اکبری، نعمتاللّه، نقش اندیشه دینی در توسعه، مجله علمی و پژوهشی شاهد. دانشگاه شاهد، تهران، 1367. - جعفری، محمدتقی، فلسفه دین، تدوین عبداللّه نصری، چاپ دوم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1378. - جلالی، علی اکبر، آسیبشناسی فناوری اطلاعات در خانواده، پژوهشکده خانواده، 1382. - خسروپناه، غلامحسین، کلام جدید، چاپ اول، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، 1379. ـ رفیعپور، فرامرز، وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشها، کتاب فردا، 1378. - ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، تهران، انتشارات اطلاعات، 1372. - کریمی، یوسف، روانشناسی اجتماعی، تهران، نشر ارسباران، 1379. |
تاریخ ثبت در بانک | 28 تیر 1400 |