کد | jr-45253 |
---|---|
عنوان اول | نیوزیلند |
عنوان دوم | وضعیت ناشنوایی و ناشنوایان در این کشور |
نویسنده | مایکل بی. پارسونز |
مترجم | لقمان سرمدی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1283 |
شماره صفحه (تا) | 1285 |
زبان | فارسی |
متن |
نیوزیلند، وضعیت ناشنوایی و ناشنوایان در این کشور. نیوزیلند با مساحتی بیش از 260 هزار کیلومتر مربع، تنها سه میلیون جمعیت دارد. به جز اوکلند، با جمعیتی افزون بر یک میلیون نفر، و سایر مراکز مهم، تراکم جمعیت در سایر نواحی کشور بسیار کم است. از این رو بهرهمندی کودکان ناشنوا از منافع و فواید آموزشی یکسان، در سراسر کشور، نوعی چالش به شمار میآید. آموزش: دولت در 1874 شروع به بررسی مقررات آموزشی برای کودکان ناشنوا کرد و در 1878، گریت ون اش ، برای آغاز به کار نخستین مدرسه، انتخاب شد. ون اش، پیش از این روتردام را به مقصد لندن ترک و در آنجا مدرسه ناشنوایان خود را تأسیس کرده بود که موفقیت بسیاری را در پی داشت. او در فصلنامه علوم (1865) از ایجاد اصلاحات در آموزش ناشنوایان حمایت میکرد. او در دفاع از تحول روشهای گفتاری و مبتنی بر دهان، انجام تغییرات قابلتوجهی را که باید در حوزه آموزش ناشنوایان در انگلستان روی دهد پیشبینی میکرد. مدرسهای که او در 1880 در نیوزیلند تأسیس کرد، نخستین مدرسه ناشنوایان در کشورهای مشترکالمنافع بود که در چارچوب سیستم گفتاری و مبتنی بر دهان فعالیت میکرد. آموزش کودکان ناشنوا در نیوزیلند اجباری شد. وقتی ون اش، در 1906 بازنشسته شد، از سوی مقامات و مراجع آموزش و پرورش برای تهیه و تدوین موازین و اصول فعالیت تعیین گردید. بعدها مدیران مدرسه با بهرهگیری از رویکردهای اساسی ون اش، به کار خود ادامه دادند. افزون بر این، آنها مبادرت به تأسیس درمانگاههای ویژه سختشنوایان در چندین شهر مختلف کردند. الکساندر گراهام بل، از فعالیت آنها پشتیبانی میکرد. گراهام بل در 1911 از این مدرسه دیدن کرد. در 1940، مدیر جدیدی مدیریت مدرسه را بر عهده گرفت. او در دانشگاه منچستر و زیر نظر الکساندر اوینگ آموزش دیده بود. وی کسی بود که دست به ابتکارات و تغییرات مهمی زد. تربیت معلم و مربی به صورت رسمی در 1943 آغاز شد و ارائه وسایل کمک شنیداری به صورت رایگان در 1949 نهادینه شد؛ در 1940 کودکستانی تأسیس شد و در 1957 برنامههایی برای هدایت و راهنمایی والدین کودکان پیش دبستانی ارائه شدند؛ دومین مدرسه در جریان جنگ جهانی دوم، در نورث آیلند تأسیس شد و هر مدرسه ناشنوایان، مسوولیت مدیریت آموزشی تمامی کودکان ناشنوای ساکن در حوزه خود را بر عهده گرفت. در 1955 دایر شدن کلاس ویژه ناشنوایان در مدرسه ولینگتون ، پیشرو و طلایهدار چنین سیستم و نظامی در مدرسههای معمولی بود. این تحول، در کنار ارائه خدمات ویژه به ناشنوایان در قالب مربیان سیار به مدرسههای ناشنوایان امکان میداد که دامنه برنامههای آموزشی ویژه ناشنوایان را از کودکستان تا دبیرستان گسترش دهند. اپیدمیهای مکرر سرخجه, در برخی موارد منجر به بروز ناشنوایی در نوزادان میشد. از همینرو مراکز جامع و مجهزی در مدرسههای عادی و معمولی برای دانشآموزان ناشنوا ایجاد شدند. از 1960 به بعد، توسعه و گسترش خدمات جدید و موجود در دستور کار قرار گرفته است؛ از جمله: دایر کردن کلاسهای ویژه ناشنوایان، تأسیس دو مدرسه ایالتی و مدرسه وابسته به کلیسای کاتولیک روم برای ناشنوایان و مرکز مشاوره کودکان ناشنوا. مشاوران در شناسایی و ارزیابی درجه شنوایی کودکان و ارائه برنامههای نظارتی و ارشادی برای والدین آنها در مقطع پیش از دبستان و معلمان شاغل در مدارس عادی که چند شاگرد ناشنوا دارند، به فعالیت میپردازند. آنها همچنین نقش مهمی در تنظیم وسایل کمک شنوایی و نظارت بر کیفیت سمعکها دارند. در گزارش دفتر آموزش ویژه و خدمات مشاورهای اداره آموزش و پرورش، آمده که بیش از 140 نفر از کودکان ناشنوا در کلاسهای ویژه ناشنوایان در مدرسههای ابتدایی عادی شرکت جستهاند و زیر نظر معلمان و مربیان کارآزموده آموزش دیدهاند. بیش از 120 نفر در کلاسهای مشابهی که در مدرسههای متوسطه برگزار میشد، حضور داشتهاند. مربیان و آموزگاران سیار نیز، حدود 230 کودک ناشنوا را در مدرسههای عادی تحت آموزش قرار دادند. از سوی دیگر، مشاوران مسئولیت بیش از هزار کودک ناشنوا را که در نظام آموزشی همگن نامنویسی کردهاند، برعهده دارند. بیش از دویست کودک و نوجوان در دو مدرسه ایالتی حضور دارند. مدرسههای ویژه ناشنوایان، در اقدامی برای پیشبرد امر آموزش، به همکاری دانشکدههای پلیتکنیک و مراکز فرهنگی روی آوردهاند و از این طریق، به ارائه خدمات آموزشی میپردازند. ورود دانشجوی ناشنوای نیوزیلندی به دانشکده گالودت، همچون پذیرش دانشجویان ناشنوا در دانشگاههای نیوزیلند است و این امر با پشتیبانی کمیتههای دانشگاهی دانشجویان معلول محقق شده است. آموزش به نیوزیلندیهای ناشنوا در وهله نخست با بهرهگیری از رویکرد گفتاری صورت میگرفت، اما با ظهور ارتباط کلی ، متحول شد. در بیانیه 1979 اداره آموزش و پرورش نیوزیلند، تصریح شده است که در آموزش ناشنوایان، از سیستم اشارهای استاندارد شده و روش تلفظ با کمک دو دست استفاده خواهد شد. والدین کودکان ناشنوا نیز، باید در زمینه ارتباط کلی یا بهرهگیری از شیوه شفاهی، مورد مشاوره قرار بگیرند. به دلیل کم جمعیت بودن نیوزیلند، از تأسیس مدرسههای مبتنی بر روش ارتباطی، خودداری میشود و احترام به هر دو رویکرد، ترغیب میشود. افزون بر این، نظام مدرسهای تلاش میکند گستره انتخاب را برای ناشنوایان گسترش دهد، فرصت علمی بیشتری را فراهم سازد و ناشنوایان را برای ورود به بازار کار آماده کند. شرایط اجتماعیـ اقتصادی: معمولاً کارگران و کارکنان ناشنوا از موقعیتهایی برخوردار هستند که با کل توانمندیهایشان تناسب ندارد. افزایش فرصتهای آموزشی در مقطع آموزش عالی موجب شده است تعداد بیشتری از ناشنوایان، از همین فرصتهای آموزشی بهرهمند شوند و مشاغل بهتری را بهدست آورند. با این حال، چنین روند رو به رشدی، به واسطه افزایش نرخ بیکاری در نیوزیلند، از 1970 محدود شده است. جالب توجه اینکه میزان اشتغال در میان ناشنوایان بزرگسال، در حد مطلوبی است و قابل مقایسه با سایر اقشار جامعه نیوزیلند است. تحقیقات دقیق و گستردهای در زمینه الگوهای اشتغال در سطح ملی، صورت نگرفته است. دادهها و اطلاعات نشان میدهند ناشنوایان، طیف وسیعی از مشاغل را به خود اختصاص دادهاند و این وضعیت مطلوب را میتوان بدین صورت توجیه کرد: از آنجا که نیوزیلند کشوری کمجمعیت است، مشاغلی که در جاهای دیگر به ناشنوایان اختصاص مییابند، برای رشد و ترقی مناسب نیستند. ناشنوایان در نواحی مختلف کشور باید با گروههای شنوا در ارتباط باشند؛ همچون گروههای ورزشی و حرفهای. به دلیل وجود کانونهای حمایتی ویژه ناشنوایان در شهرها و شهرستانهای بزرگ، ناشنوایان قادرند دامنه گزینش وسیعتری داشته باشند. از سوی دیگر, انواع خدمات حمایتی از جمله مشاوره شغلی در اختیار ناشنوایان قرار میگیرد. ارتباط: به دلیل وجود سنت شفاهی در مدرسهها، نظام اشارهای ایجاد نشد. زبان اشارهای نیوزیلندی در میان ناشنوایان متداول شد، اما روش تلفظ هجی انگشتی بدون استفاده ماند. اشارات و علایم موجود در زبان نیوزیلندی، شباهتهایی با اشارات و علایم انگلیسی دارند. با ابداع و ظهور نظام ارتباط کلی، طیف گستردهتری از اشارات و شیوه تلفظ دودستی، نمایان شدند. مأخذ: GEDPD, Vol. 2, P. 239-240. مایکل بی. پارسونز ترجمه لقمان سرمدی |
تاریخ ثبت در بانک | 16 اردیبهشت 1400 |