کد jr-45251  
عنوان اول نیجریه  
عنوان دوم وضعیت ناشنوایی و ناشنوایان در این کشور  
نویسنده پی. اُ مبا  
مترجم لقمان سرمدی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1278  
شماره صفحه (تا) 1281  
زبان فارسی  
متن نیجریه ، وضعیت ناشنوایی و ناشنوایان در این کشور.
برآورد آن است که از جمعیت هشتاد میلیون نفری نیجریه، بیش از هفتاد هزار نفر ناشنوا باشند. نزدیک به هفت هزار ناشنوا را کودکانی تشکیل می‌دهند که باید به مدرسه بروند؛ اگرچه کمتر از نیمی از آنها به مدرسه می‌روند. از آنجا که سرشماری خاصی از ناشنوایان صورت نگرفته و پرونده‌های پزشکی مربوط در دسترس نیستند، دستیابی به اطلاعات خاصی درباره علل اصلی ناشنوایی و دیگر عوامل مربوط، دشوار است. حتی در صورت وجود آمار و ارقام پزشکی درباره بروز و ظهور ناشنوایی در هنگام تولد یا در دوران کودکی، باز هم نمی‌توان از این اطلاعات به‌عنوان مبنایی برای تعمیم به شیوع، علل، عوامل و بُروز ناشنوایی استفاده کرد. این بدان علت است که تشخیص ناشنوایی در کودکان، غالباً به موقع نیست؛ به ویژه اگر والدین بی‌سواد باشند. حتی در صورت تشخیص ناشنوایی، باز هم تا رسیدن کودک به سن مدرسه، هیچ کاری صورت نمی‌گیرد. در مناطق و نواحی خاصی که شمار بیمارستانها اندک است، بیشتر زایمانها در خارج از بیمارستان صورت می‌گیرند و از همین‌رو، مراکز و مراجع پزشکی, ارتباط بسیار کمی با نوزادان دارند. به همین دلیل، ممکن است هر نوع اختلال و معلولیت شنوایی، ناشناخته باقی بماند و بعدها تشخیص علت اصلی آن دشوار باشد.
سرانجام اینکه، نگرش منفی به فرزندان معلول و ناتوان و والدینشان، برخی از والدین را مجبور به پنهان کردن فرزندان معلول خود در خانه می‌کند. در نتیجه، مراکز پزشکی فرصت حیاتی را برای تشخیص چگونگی مختل شدن شنوایی از دست می‌دهند.
هر چند اطلاعات هماهنگ و منسجمی در این باره وجود ندارد، اما تصور می‌شود بیشتر موارد ناشنوایی, پس از تولد روی می‌دهند. در گذشته، برخی بیماریها موجب شیوع ناشنوایی مادرزادی می‌شده‌اند؛ با این حال، برخی مطالعات نشان می‌دهند که شمار بسیاری از ناشنوایان، در بزرگسالی شنوایی خود را از دست داده‌اند و یا حداقل پس از اینکه قادر به گفتار شدند، ناشنوا شده‌اند.
برخی از علل خاص ناشنوایی که غالباً در پرونده‌های پزشکی آنها درج شده‌اند، عبارت‌اند از: سرخک، سرخجه، مننژیت، زایمان پس از موعد و وراثت. بنابر اطلاعات موجود، در بخشهای شمالی نیجریه، مننژیت به صورت جدی شیوع پیدا کرد و بسیاری از کودکان آن منطقه، ناشنوا یا نابینا شدند.
آموزش: آغاز آموزش رسمی ناشنوایان، بیش از یک سده نسبت به شروع به‌کار آموزش عادی و معمولی، به‌تأخیر افتاد؛ زیرا تعداد انگشت شماری بر این باورند که می‌توان به کودک ناشنوا که قادر به سخن گفتن نیست، خواندن و نوشتن آموخت. افزون بر این، وجود باورهای موهوم و خرافاتی مبنی بر اینکه معلولیتهای جسمانی، مجازاتی از ناحیه خدایان هستند که معلولان به خاطر گناهانی که خود یا والدینشان انجام داده‌اند، دچار آن می‌شوند، مانع از هرگونه تلاشی برای آموزش به ناشنوایان می‌شد. از سوی دیگر، با توجه به میزان بالای بی‌سوادی در میان جمعیت سالم و توانمند و به احتمال اینکه معلولان پس از پایان تحصیل، شغل و حرفه مناسبی پیدا نکنند، هرگونه سرمایه‌گذاری و هزینه کردن سرمایه‌های عمومی، بیهوده تلقی می‌شد. از این‌رو در گذشته، سازمانهای خیریه و مبلغان مسیحی در امر آموزش کودکان ناشنوا فعال بودند.
نخستین مدرسه ناشنوایان، مدرسه وسلی در لاگوس ، در 1957 آغاز به کار کرد و انجمن بهزیستی ناشنوایان نقش عمده‌ای در این زمینه داشت. در1960 مدرسه مذهبی ناشنوایان ایبادان که در 1974 با مدرسه ناشنوایان ایبادان ادغام شد، در اوکه آدو تأسیس گردید. اندرو فاستر ، مبلغ مذهبی ناشنوای امریکایی، نقش مهمی در شکل‌گیری این مدرسه داشت. او دو سال قبل، نخستین مدرسه ناشنوایان را در غنا تأسیس کرده بود. این ‌دو مدرسه، الگویی برای تأسیس مدرسه‌های دیگر بودند.
مدرسه‌ها: در مجموع بیست مدرسه ناشنوایان و یازده واحد ناشنوایان وجود دارند که به‌شرح زیر در نوزده ایالت پراکنده و توزیع شده‌اند. تقریباً 2100 کودک ناشنوا در مدرسه‌های ابتدایی شرکت می‌کنند. تقریباً تمامی مدرسه‌های خاص کشور دولتی‌اند و زیر نظر مستقیم دولتهای ایالتی و یا با کمک یک هیئت مدیره اداره می‌شوند. سیاست کلی 1977 درباره آموزش و پرورش، شامل بخشی درباره آموزش و پرورش خاص است. به موجب این بخشنامه، آموزش و تحصیل کودکان معلول تا سطح دانشگاه رایگان خواهد بود. این امر نه تنها باعث دلگرمی کودکان معلول و والدینشان شده است، بلکه برنامه‌ریزان آموزشی را نیز امیدوارتر کرده است.
از 1979 به بعد، دوره‌های تحصیلی متوسطه ویژه ناشنوایان در سه مدرسه شبانه‌روزی ناشنوایان دایر شده‌اند: مدرسه ناشنوایان ایبادان، مدرسه ایالتی کوارا و مدرسه پلاتو. بیش از سیصد نفر در این دوره‌ها نام‌نویسی کرده‌اند. تمامی مدرسه‌های ویژه ناشنوایان در نیجریه، از همان برنامه درسی که در مدرسه‌های عادی اعمال می‌شود، پیروی می‌کنند. در این مدرسه‌ها، دانش‌آموزان برای امتحانات پایانی مشابهی آماده می‌شوند. موضوعاتی چون آموزش صحبت کردن، لب‌خوانی، آموزش شنیدن و دوره‌های شغلی، تا حدودی در برنامه درسی دانش‌آموزان عادی نیز گنجانده شده‌اند و مربیان متخصص، وظیفه نظارت را بر عهده دارند.
گستره برنامه‌های آموزشی‌‌ـ تحصیلی: بیشتر مدرسه‌ها کار خود را با برگزاری کلاسهای پایه اول ابتدایی آغاز کرده و مبادرت به نام‌نویسی کودکان شش یا هفت ساله نموده‌اند. برخی مدارس قدیمی‌تر، همچون وسلی، ایبادان و کوارا، کلاسهای پیش دبستانی نیز دارند و از کودکان پنج ساله نیز، ثبت نام به عمل می‌آورند. ناشنوایان پس از پایان دوره ابتدایی می‌توانند در هر یک از مدرسه‌های متوسطه عادی در کنار دانش‌آموزان شنوا به تحصیل خود ادامه دهند. افزون بر این، می‌توانند در یکی از چهار دوره ویژه ناشنوایان نیز، ثبت‌نام کنند، اما بیشتر ناشنوایان به هنرستانها و مدرسه‌های ویژه کارمندی می‌روند و پس از سه یا چهار سال، کار یا صنعت خاصی را فرامی‌گیرند؛ مثل جوشکاری، کابینت‌سازی، قفسه‌سازی، سیم‌کشی برق و....
اگرچه بیشتر ناشنوایان موفق به دریافت گواهینامه حرفه‌ای خود می‌شوند، اما بسیاری در بخش نظری دوره با مشکل مواجه می‌شوند.
هر یک از دانش‌آموزان ناشنوا که واجد شرایط باشند، و دو یا چند موضوع تعیین شده را تا سطح پیشرفته پشت سر گذارده و موفق به دریافت گواهینامه عمومی آموزش و پرورش شده باشند، می‌توانند از طریق پذیرش سراسری، تقاضای خود را برای ورود به هر یک از بیست دانشگاه کشور مطرح کنند. شماری از دانش‌آموزان ناشنوا با وجود برنامه‌های سخت و دشوار دانشگاهی و بدون برخورداری از خدمات حمایتی، موفق به گذراندن دوره و دریافت مدرک دانشگاهی معتبر شده‌اند. با این حال، از دهه 1970، بسیاری از دانش‌آموختگان هنرستانها و مدرسه‌های کارآموزی، با نظارت دانش‌آموختگان ناشنوا از دانشکده گالودت، تشویق و به ادامه تحصیل خود، ترغیب شده‌اند. سالانه بیش از پنجاه دانشجوی ناشنوا از نیجریه برای ادامه تحصیل به امریکا می‌روند و در موسساتی چون دانشکده گالودت، دانشکده مریلند غربی، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورث‌ریج، دانشکده منطقه‌ای دلگادو ، موسسه فنی کلمبوس و دانشکده منطقه‌ای سیاتل تحصیلات دانشگاهی و حرفه‌ای خود را دنبال می‌کنند. خوشبختانه از 1974 به بعد، دولتهای ایالتی و فدرال نیجریه به ناشنوایان واجد شرایط، فرصتهای مطالعاتی و کمک هزینه تحصیلی اعطا کرده‌اند.
تربیت معلم: پیش از 1974، بیشتر معلمان و آموزگاران با حمایت جامعه کشورهای مشترک‌‌المنافع در بریتانیا آموزش دیده بودند. دانشگاه ایبادان در سپتامبر 1974، از نخستین گروه دانشجویان تربیت معلم ویژه ناشنوایان، ثبت نام کرد. از این تاریخ به بعد، همه ساله بالغ بر دَه نفر به ‌عنوان معلم ویژه ناشنوایان آموزش دیده‌اند. دانشگاه جوس و دانشکده آموزشهای ویژه معلمان پیشرفته (دانشکده فدرال اویو) نیز، در امر تربیت معلم فعالیت می‌کنند. با پشتیبانی دولت نیجریه، شمار قابل توجهی در دانشگاه کلرادوی شمالی و دانشکده لنویر راین امریکا آموزش دیده‌اند.
روشهای ارتباطی، در تمام مدرسه‌های نیجریه از زبان انگلیسی استفاده می‌شود. برخی مدرسه‌ها در کلاسهای ابتدایی خود، از لهجه محلی استفاده می‌کنند و به عنوان کتاب درسی به تدریس آن در کلاسهای ابتدایی می‌پردازند؛ با این حال، در برخی مدرسه‌ها تنها از زبان انگلیسی استفاده می‌شود. مزیت آموزش این زبان این است که کودکان ناشنوا، از همان ابتدا در زمینه زبان انگلیسی مهارت می‌یابند و در امتحانات پایان دوره می‌توانند با دانش‌آموزان همسال خود، که شنوا هستند، به رقابت بپردازند؛ اما عیب چنین روشی این است که بسیاری از کودکان ناشنوا که در مدرسه با زبان انگلیسی آشنا می‌شوند, دیگر نمی‌توانند با والدین خود که آن ‌را نمی‌فهمند، ارتباط برقرار سازند.
امروزه بیشتر مدرسه‌ها از الفبای دستی و زبان اشاره امریکایی استفاده می‌کنند. زمانی مدرسه وسلی واقع در لاگوس، تنها مدرسه‌ای بود که صرفاً از سیستم ارتباطی مبتنی بر گفتار و دهان استفاده می‌کرد. موفقیت این مدرسه در زمینه آموزش گفتار و لب‌خوانی بیشتر از بقیه بوده است.
شرایط اجتماعی‌ـ اقتصادی: درباره وضعیت اجتماعی‌ـ اقتصادی بیشتر ناشنوایان بی‌سواد، اطلاعات چندانی در دست نیست. بسیاری از این افراد پس از مدتی تشکیل خانواده داده‌اند. ناشنوایان پس از پایان دوره ابتدایی، به دلیل نداشتن مهارتهای شغلی و حرفه‌ای، در مشاغل کم درآمدی چون نظافتچی، کارگر مزرعه و کارگر ساده کارخانجات، فروشگاهها و موسسات دولتی مشغول به کار می‌شوند. هرچند دستمزد و حقوقشان چندان نیست، اما قابل مقایسه با دستمزد و حقوق کارگران شنواست.
با این حال، بسیاری از این گروه از ناشنوایان، که در شهرهای بزرگی همچون لاگوس و ایبادان زندگی می‌کنند، تکدی‌گری را به چنین مشاغلی ترجیح می‌دهند. آن ‌دسته از ناشنوایانی که از مدرسه‌های کارآموزی دانش‌آموخته می‌شوند، در برخی از سازمانها و نهادهای دولتی برای انجام کارهایی که آموزش دیده‌اند، مشغول به کار می‌شوند. حقوق و دستمزد این ‌دسته از ناشنوایان معمولاً ثابت است، اما مطالعات نشان می‌دهند کارگران ناشنوا، پس از شروع به کار، از هیچ گونه مزایا و پاداش خاصی برخوردار نمی‌شوند و در رده‌های ادواری نیز به ندرت اتفاق می‌افتد که به مناصب مدیریتی دست یابند. بسیاری از ناشنوایان که برای ادامه تحصیلات و بهره‌مندی از آموزشهای فنی و حرفه‌ای پیشرفته به خارج از کشور رفته‌اند، در هنگام بازگشت به نیجریه، با مشکلات عدیده‌ای در زمینه یافتن شغل مناسب با مهارتها و آموخته‌هایشان مواجه می‌شوند؛ زیرا انتظارات جامعه از ناشنوایان در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
سازمانها: انجمن ناشنوایان نیجریه، در اوایل دهه هفتاد شکل گرفت، اما پس از پنج سال به دلیل مدیریت ضعیف منحل شد. شورای مشورتی ناشنوایان نیجریه سازمانی موفق‌تر بوده است. این سازمان، از انجمن مراقبت از ناشنوایان که در 1956 در لاگوس تشکیل گردید، منشعب شد. کارمندان بازنشسته دولت، مسئولان آموزش و پرورش و رئیسان مدرسه‌های ناشنوایان در شورای مشورتی عضویت دارند. شورای مشورتی از اعانات و کمکهای مالی دولت فدرال بهره‌مند است. این سازمان از همان ابتدای تأسیس در اوایل دهه 1970، عمدتاً به موضوع رفاه و بهزیستی کودکان ناشنوا در مدرسه‌ها ابتدایی پرداخته است. به همین دلیل، بسیاری از ناشنوایان بزرگسال مورد بی‌توجهی و بی‌مهری قرار گرفته‌اند.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 2, P. 242-244.
پی. اُ. مبا
ترجمه لقمان سرمدی  
تاریخ ثبت در بانک 16 اردیبهشت 1400