کد | jr-44304 |
---|---|
عنوان اول | فدراسیون جهانی ناشنوایان |
عنوان دوم | سازمان بینالمللی و غیر وابسته به دولتها یا نهادهای بینالمللی با خطمشی هماهنگی فعالیتهای ناشنوایان در جهان و زمینهسازی برای تبادل اطلاعات و تعامل اندیشه و تجربهها در زمینه ناشنوایی |
مترجم | زهرا واعظی |
مترجم | راضیه افتخاری |
مترجم | زهرا سادات قاضی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 850 |
شماره صفحه (تا) | 856 |
زبان | فارسی |
متن |
فدراسیون جهانی ناشنوایان ، سازمان بینالمللی و غیر وابسته به دولتها یا نهادهای بینالمللی با خطمشی هماهنگی فعالیتهای ناشنوایان در جهان و زمینهسازی برای تبادل اطلاعات و تعامل اندیشه و تجربهها در زمینه ناشنوایی. جمعیت بیش از هفتاد میلیونی ناشنوایان در جهان و پراکندگی آنان در کشورهای مختلف، ضرورت پیگیری مسائل و مشکلات آنان از طریق مرکزی بینالمللی و فراکشوری را ایجاب میکرد. در همایش جهانی ناشنوایان در 1951 دیدگاه تاسیس مرکزی جهانی برای ناشنوایان مطرح شد که تبادل اطلاعات توسط متخصصان ناشنوا را در گوشه و کنار جهان توسعه میداد. کاربرد اصلی فدراسیون, برگزاری همایش بود که به ناشنوایان در همه کشورها کمک میکرد به حقوق کامل شهروندیشان نائل شوند. برای دستیابی به این هدف، این فدراسیون نمایندگی ناشنوایان در سایر گروههای بینالمللی را برعهده گرفته است. اهداف اصلی و رسالت این فدراسیون, بهبود وضعیت زندگی ناشنوایان جهان تا سال 2020 است. بیشتر برنامههای فدراسیون, تابع خطمشی تعیین شدهای است که طرح 2020 نام گرفته است. زندگی مطلوب که تا آن تاریخ باید همه ناشنوایان جهان به آن دست یابند, در هشت محور تعریف شده است: اجرای کامل حقوق بشر در زمینه فردی و اجتماعی، دسترس کامل به ارتباطات و اطلاعات, ایجاد زمینه مناسب برای انجام تحقیقات مناسب، کاربرد عمومی زبان اشاره، زمینهسازی برای استخدام ناشنوایان در مشاغل مختلف، دستیابی کامل به فناوری اطلاعاتی، مشارکت اجتماعی همگانی و بالاخره دستیابی به بهداشت و محیط زیست مناسب. تاکنون ناشنوایان 124 کشور در آن عضو شدهاند. از اینرو این فدراسیون, نمایندگی همه ناشنوایان جهان را به عهده دارد. پیش از تأسیس فدراسیون جهانی ناشنوایان، نشستهای بینالمللی چندی برای ناشنوایان در اروپا و امریکا برگزار شده بود. نمایندگان کشورهای مختلف و در برخی موارد, سیاستمدارانی, به نمایندگی از ناشنوایان کشور خود، گزارشهای مختصری درباره سطوح آموزشی و اجتماعیـ اقتصادی ناشنوایان ارائه میدادند. تأکید این گزارشها بر وجود تبعیضهای شغلی و اجتماعی، محدودیت فرصتهای آموزشی و شغلی، سرکوب عمومی زبان اشاره یا جانبداری از روش شفاهی و محدودیتهای دولتی قوانین شهری بود. این مسائل همواره در تمامی نشستهای چهارساله فدراسیون جهانی ناشنوایان مطرح بودهاند. تاریخچه: تعداد جلسات بینالمللی برای ناشنوایان مشخص نیست. نمایندهای فرانسوی در چهارمین کنگره جهانی ناشنوایان در بوفالو نیویورک در 1930 گزارش داد انجمن ناشنوایان کشور او در اغلب کنگرههای بینالمللی که پس از جنگ جهانی اول در هفت شهر اروپا برگزار شده بود، شرکت کرده است. از آنجا که جلسات بینالمللی متعددی از جنگ جهانی اول برگزار شده بود، تعداد آنها احتمالاً از ده جلسه تجاوز میکند. فکر تأسیس فدراسیونی بینالمللی برای ناشنوایان, به ذهن شرکت کنندگان در جلسات بینالمللی درباره آموزش ناشنوایان در ایالات متحده و اروپا خطور نکرده بود، اما با این حال, شرکت کنندگان ناشنوا در صدد یافتن روشهایی برای افزایش همکاریها و تبادل نظرها و تجربیات بودند. پیش از جنگ جهانی اول، ناشنوایان در اغلب کشورهای اروپایی برای خود باشگاههای محلی تأسیس کرده بودند. در 1880 ناشنوایان ایالات متحده, انجمن ملی ناشنوایان را تشکیل دادند که بعدها به صورت فدراسیونی از انجمنهای ایالتی ناشنوایان در آمد. در دهههای 1920 و 1930، باشگاههای محلی ناشنوایان تحت نظر فدراسیونهای ملی جدید در کشورهای اروپایی با هم متحد شدند. به رغم اینکه علاقه آنها به ایجاد همکاریهای بینالمللی پیش از جنگ جهانی اول نیز مشهود بود، اما اوضاع نامطلوب اجتماعیـ اقتصادی، فرصتهای محدود شغلی، حقوق مدنی محدود و سطوح ناچیز آموزش برای ناشنوایان، تشکیل سازمانی بینالمللی را به تعویق انداخت. کمکهای دولتی و تشویق فراوان از سوی دولت ایتالیا به انجمن ناشنوایان ایتالیا کمک کرد که ابتکار عمل را برای متحد کردن انجمنهای ناشنوایان سراسر جهان به دست بگیرد. نخستین کنگره جهانی پس از جنگ جهانی دوم در 19-23 سپتامبر 1951 در رم برگزار شد. انجمنهای ملی ناشنوایان شانزده کشور، از جمله امریکا, موافقت کردند نمایندگان ناشنوای خود را به کنگره جهانی بفرستند. نمایندگی سایر کشورها را ناظران (اغلب شنوا) و سیاستمداران برعهده داشتند. در نخستین مجمع، نمایندگان برای تأسیس سازمانی بینالمللی با عنوان فدراسیون جهانی کرولالها (دبلیو. اف. دی.) به توافق رسیدند. بعدها واژه «ناشنوایان» جایگزین «کرولالها» شد. در این کنگره پزشکان و مسئولان آموزش مدعو که غالباً از ایتالیا و در امور ناشنوایان نیز تخصص داشتند, به بحث درباره مشکلات و مسائل تحقیقاتی خود تحت حمایت دبلیو. اف. دی. پرداختند و سپس توصیههای خود را برای تأیید، تسلیم فدراسیون جهانی ناشنوایان کردند. نخستین کنگره جهانی ناشنوایان در رم ایتالیا در 1951 برگزار شد و ضمن مذاکرات شرکتکنندگان، طرح فدراسیون جهانی ناشنوایان مطرح گردید. اعضای حاضر در آن جلسه, کلیات این طرح را پذیرفته و تصویب کردند. از این رو، تاریخ تأسیس این فدراسیون را 1951 ثبت کردهاند. یک دبیرخانه قدرتمند که از همه نظر حمایت میشود, قادر است دسترس به اطلاعات مربوط به مسائل زندگی ناشنوایان را به هر روشی از جمله از طریق سایت و رسانههای ارتباط جمعی نوشتاری و بصری امکانپذیر سازد. تشکیل یک واحد آموزشی برای ارائه اطلاعات، منابع، حمایت و ارتباط با دبیرخانههای منطقهای و سایر گروهها در یک دبیرخانه، ضروری است. نیز از طریق ترجمه کلیه اسناد و مکاتبات به کلیه زبانهای سازمان ملل و در صورت امکان به سایر زبانها انجام خواهد شد. با این تحولات و حرکات رو به رشد, این طرحها و برنامهها تا سال 2010, کنفدراسیون را به سازمانی پویاتر با شبکهای کارآمد از سازمانهای عضو، دبیرخانههای منطقهای و روابطی مستحکم با سازمان ملل تبدیل خواهد کرد. ساختار ادرای و تشکیلات: امروزه این فدراسیون مشتمل بر بخشهای آموزش، حقوق بشر، زبان اشاره و نوجوانان است. ارتباط بین رئیس و اعضا را دبیرخانههای منطقهای که در چهار منطقه جهان استقرار دارند, سامان میدهند. عضویت کشورها در این فدراسیون این گونه است که سرپرستهای سازمانهای ناشنوایی در این کشورها عضو فدراسیوناند. در واقع این سازمانها به عنوان نماینده ناشنوایان کشور متبوع در نشستها و کنگرههای فدراسیون شرکت میکنند. از این نظر فدراسیون از الگوی سازمان ملل متحد پیروی میکند و ساختاری همانند آن دارد. اساسنامه اولیه فدراسیون در نخستین کنگره جهانی ناشنوایان در رم ایتالیا در 1951 تصویب شد. پس از آن در 1963 در اجلاس استکهلم و در 1967 در اجلاس ورشو لهستان و برای آخرین بار 1991 در توکیو ژاپن، موادی از آن اساسنامه اصلاح شد. این اساسنامه مشتمل بر ساختار اداری و سازمانی، وظایف و خطمشی و اهداف است. سازمان ملل متحد، این فدراسیون را به رسمیت شناخته و چهار نهاد بینالمللی تابع خود, یعنی شورای اقتصادی و اجتماعی، یونسکو، سازمان بینالمللی کار و بالاخره یونیسف را موظف به همکاری و هماهنگی با فدراسیون کرده است. تشکیلات اداری آن عبارت است از: رئیس، اعضا از کشورهای مختلف، دبیرخانههای منطقهای، اعضا که سازمانهای ملی ناشنوایان کشورها هستند. کانون ناشنوایان ایران نیز یکی از اعضای فدراسیون است. اعضا هر چهار سال یک بار گردهمایی دارند. نخستین اجلاس در رم ایتالیا در 1951 و چهاردهمین و آخرین آن در مونترال کانادا در 2003 برگزار شد. وابستگی: این فدراسیون از نظر تشکیلات مستقل است؛ ولی با سازمان ملل متحد، کشورهای عضو، سازمانهای ملی ناشنوایان همکاری دارد و برنامههای خود را در چارچوب خواستهها و اهداف آنان تنظیم میکند. به ویژه، خود را متعهد به رعایت و اجرای منشور سازمان ملل میداند و سیاستهای آن را دنبال میکند. فدراسیون موقعیت مالی تثبیت شدهای بر مبنای تأمین از حق عضویت دارد. فدراسیون جهانی ناشنوایان به عنوان کارشناس سازمان ملل در مسائل مربوط به ناشنوایان عمل میکند. شبکه فعالیتی آن در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی به نظریات کارشناسی آن، کارآمدی قابل احترامی بخشیده است. دارای یک مقر دایمی است و برای اداره مسائل اطلاعاتی، اقتصادی و مدیریتی به اندازه کافی کارمند در اختیار دارد. عضویت: به دلیل محدودیت در بودجه، هزینه سفرهای اعضای دفتر و مجمع عمومی برعهده انجمنهای ناشنوایان کشورهای متبوع خود آنهاست. به همین دلیل، تنها انجمنهای ملی ثروتمند میتوانند به طور مداوم زمینه را برای نامزد و انتخاب شدن نمایندگان خود در دفتر آماده کنند. دفتر و مجمع عمومی, از این رویه ناعادلانه آگاهی کامل دارند, اما قادر نبودهاند راه حلی برای آن بیابند. با این همه، مجمع عمومی توانسته است شرایط را به گونهای فراهم سازد که از هر قاره, حداقل یک عضو به دفتر وارد شود. توزیع جغرافیایی هفتاد کشوری که اغلب عضو دبلیو. اف. دی. هستند به این صورت است که چهل درصد آن را کشورهای اروپایی تشکیل میدهند؛ در حالی که سهم کشورهای افریقایی، آسیایی و امریکای جنوبی هر یک هفده درصد است. با اینکه نمایندگان انتخاب شده برای دفتر حق ندارند منافع انجمن ناشنوایان کشور خود را ارتقا دهند، دبلیو. اف. دی. تحت سلطه نمایندگان اروپایی و امریکایی شمالی بوده است. گسترش: یکی از تدبیرهای فدراسیون, تعمیم گسترده آن به تمام نقاط جهان و پوشش دادن به فعالیتهای ناشنوایان در سراسر جهان است. هدف فدراسیون این است که ناشنوایان, مشارکت بیشتری در طرحها و برنامهها داشته باشند. برای اجرای این منظور, مدیریت فدراسیون، سیاستگذاری، قواعد و ضوابطی را به تصویب رسانده است. برخی از این سیاستها عبارتاند از: طرحهایی مورد حمایت قرار میگیرند که داری محتوای اخلاقی و علمی, و نه تجاری باشند؛ مجریها باید ناشنوا یا در ارتباط تنگاتنگ با ناشنوایان باشند؛ پروژه باید در راستای ارتقای فرهنگی و اجتماعی ناشنوایان باشد. فدراسیون نسبت به کشورهای عقبمانده یا در حال توسعه حساسیت بیشتر دارد؛ زیرا ناشنوایان این کشورها از لحاظ کثرت قابل توجه و از نظر شرایط زیستی و اجتماعی و حقوقی از وضع مطلوبی برخوردار نیستند. دسترس محدود به آموزش مناسب، استخدام آنان و به طور کلی, احراز موقعیتهای اجتماعی برای آنان, کمتر از دیگر اقشار جامعه است و معمولاً از فقر رنج میبرند. از این رو، اجرای برنامه و طرحهای مختلف در این کشورها اولویت دارد. فدراسیون در راستای توسعه حمایت از اعضای کشورهای در حال توسعه, اصولی مانند توسعه همکاری بین انجمنهای ویژه ناشنوایان در این کشورها، ایجاد مرکز مشاوره برای خدماترسانی به آنان در دفتر مرکزی، حمایت سریع از اعضا در این کشورها، توسعه آموزش، بسترسازی برای تأسیس نهادها و انجمنهای بیشتر و بالاخره گسترش همکاریهای منطقهای را به تصویب رساند. در بررسیهای کارشناسان این فدراسیون مشخص شد هشتاد درصد ناشنوایان در کشورهای در حال توسعه از تحصیلات پایه نیز محروماند. ارتباطات: با اینکه از انگلیسی و فرانسوی، دو زبان رسمی دبلیو. اف. دی. برای مکاتبات و اعلانهای نوشته و یا چاپ شده استفاده میشود، گستونو ، به عنوان زبان اشاره بینالمللی برای برقراری ارتباط در مجمع عمومی و دفتر به کار میرود. ترجمه از گستونو به گفتار و یا بالعکس, تا کنون در جلسات مجمع عمومی و دفتر وجود نداشته است. این پرسش که آیا تمامی نمایندگان مجمع عمومی قادر به درک گستونو هستند, همچنان بدون پاسخ مانده است. با این حال, برخی نمایندگان معترض بودهاند که درک گستونو دشوار است. شاید به این دلیل که تجربه کافی در جلسات بینالمللی ندارند و یا مایل نیستند زبانی دیگر بیاموزند. روند ارتباطات در دفتر آگاهانه و مفهومتر است. اعضای دفتر قادر بودهاند که هرگونه مفهوم ذات و معنا را به زبان گستونو انتقال دهند؛ با این شرط که از مهارت کافی در بازگویی و تفسیر معانی و درک بالا از فرهنگهای جهان برخوردار باشند. برنامهها: این فدراسیون هر چهار سال یک بار اجلاس عمومی تشکیل میدهد و با انتخاب رئیس جدید، خطمشی دوره چهار ساله آینده را به تصویب میرساند. البته برنامههای چهارساله در چارچوب خطمشی درازمدت و اهداف کلی, برنامهریزی میشود. اما ضرورتها و اولویتها گاه برنامهریزیها را تحتالشعاع قرار داده است. امروزه این اولویتها مورد توجه است: تهیه مکان و آموزش مناسب در حدی که سازمانهای ناشنوایی در سراسر جهان بتوانند مواد و مفاد حقوق بشر را در زمینه حقوق فردی و اجتماعی ناشنوایان عملی سازند. اولویت دوم, تحکیم ارتباطات بین نهادها و سازمانهای ناشنوایان در منطقه، کشورها و جهان است و بالاخره تأمین تجهیزات زیربنایی و اقدامات حمایتی از کشورهای در حال توسعه به عنوان اولویت سوم مطرح است. مقصود از طرح اولویت سوم, بهبود ارتباط این فدراسیون با دبیرخانههای منطقهای و اعضای معمولی کشورهای در حال توسعه و ارتقای وضعیت اجرای حقوق بشر و همچنین پذیرش زبان اشاره در میان این کشورهاست. در اولویت چهارم، تقویت توان دبیرخانه عمومی برای دستیابی به سه اولویت اول مدنظر است. بخش علمی: بخش علمی را دبیر کل فدراسیون جهانی ناشنوایان هماهنگ میکند. در پایان کنگره، دفتر فدراسیون, متخصصانی را برای کمیسیونهایی برای زمینههای مختلف مانند شنواییشناسی، آموزش، روانشناسی، زبان اشاره، تفسیر، توانبخشی شغلی، جامعه ناشنوا، هنر، تئاتر، کمکهای فنی، کمک به کشورهای در حال توسعه، جنبههای اجتماعی ناشنوایی و مراقبت روحی تعیین میکند. این کمیسیونها به صورت هیئتهای مشورتی در آمادهسازی اسناد و سیاستها, در پاسخ به درخواستهای سازمانها، دولتها و آژانسها به دفتر کمک میکنند. به علاوه، آنها در یافتن راهحلها و توصیههایی براساس مقالاتی همکاری دارند که در کنفرانس جهانی فدراسیون جهانی ناشنوایان ارائه میشوند. از لحاظ تاریخی این کمیسیونها موفق نبودهاند؛ آنها در بین کنگرهها جلسهای نداشتهاند و اغلب در مدت کنگرهها به صورت تیم عمل میکردهاند. حتی نامهنگاری نیز به عنوان جایگزینی برای جلسات اعضای کمیسیونها بدون اثر بوده است. در این میان, کمیسیون ارتباطات استثناست؛ زیرا در بین کنگرهها جلسات بسیاری داشته و سه فرهنگ برای زبان اشاره بینالمللی، از جمله زبان گستونو را تهیه کرده است. محدودیتهای مالی اغلب برشمرده شدهاند, اما تنها دلیل برای فعالیت محدود کمیسیونهای فدراسیون جهانی نبودهاند. سایر دلایل، تمایل متخصصان به کار مستقل از ناشنوایان و یا انجمنهای آنها، مخالفت متخصصان در پذیرش جنبههای غیر پزشکی به عنوان موضوعات مورد قبول تحقیق، تمایل سازمانهای ناشنوایان به توجه خاص به مسائل محلی و کشوری، کمبود رهبران ناشنوا و نبود کارکنان تمام وقت فدراسیون جهانی هستند. با این حال، یونسکو متخصصان امور ناتوانی و ناتوانان و سازمانهایشان را به همکاری نزدیکتر تشویق میکند. کنگرههای جهانی: کنگره جهانی فدراسیون جهانی معمولاً دو هزار نفر را از حداقل پنجاه کشور جذب میکند. در این کنگره, ناشنوایان و شنوایان میتوانند رابطه متقابل داشته باشند و مسائل مشترک خود را مطرح کنند. مراسم افتتاحیه و اختتامیه کنگره در حضور مقاماتی به نمایندگی از سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی، سازمان بینالمللی و دولتها برگزار میشود. در طول مراسم و کنگره برای شرکتکنندگان در جلسات کمیسیونها، ترجمه از گفتار به گستونو یا زبانهای اشارهای کشورها و بالعکس و ترجمه به انگلیسی و فرانسه صورت میگیرد. با افزایش استخدام حرفهای ناشنوایان، نسبت ناشنوایان به شنوایان در جلسات رو به افزایش است. مقالات ارائه شده در جلسات کمیسیونها و توصیهها یا راهکارها, یک یا دو سال پس از هر کنگره منتشر میشوند. مشکل بودن تأسیس دبیرخانههای محلی دایم در نقاط مختلف جهان, به کمبود داوطلبان ناشنوای دارای تجربیات اجرایی مربوط میشود که مشکل قدیمی در سازمانهای ناشنوایان در تمامی کشورهاست. دبیرخانههای محلی به عنوان شعبههای دبیرخانه کل فدراسیون جهانی عمل میکنند. دبیرخانههای محلی معمولاً از یک انجمن ناشنوایان حامی به انجمن دیگر منتقل میشوند که این امر به وجود داوطلبان توانا و حمایتهای دولتی بستگی دارد. بهرغم محدودیتها و بودجه اندک فدراسیون جهانی که سالانه بین پانزده تا سی هزار دلار متغیر است, که آن هم از کمکهای مالی دولتها و سازمانها و حق عضویت اعضا به دست میآید, فدراسیون جهانی توانسته است خود را به عنوان رابطی مهم میان انجمنهای ناشنوایان کشورهای مختلف تثبیت کند. جشنهای سالانه هفته چهارم ماه سپتامبر, به عنوان هفته جهانی ناشنوایان, به ناشنوایان کمک میکند انسجام محلی، کشوری و بینالمللی خود را تقویت کنند, و هدف آن بالا بردن درک عمومی درباره ناشنوایی به کمک انتشار مشکلات و موفقیتهای ناشنوایان است. از آنجا که فدراسیون جهانی توانسته است خود را در وضعیت گروه ب در سازمان ملل متحد حفظ کند، منبعی مهم برای اطلاعات درباره ناشنوایان برای بسیاری از سازمانهای بینالمللی و دولتها قلمداد میشود. همایش: دوازهمین کنگره جهانی فدراسیون جهانی ناشنوایان در دهم تا پانزدهم جولادی 1995 در وین اتریش با شعار به سوی برقراری حقوق بشر برگزار شد. با حضور بیش از دوهزار نفر از ناشنوایان و شنوایان 97 کشور جهان، حدود دویست مقاله ارائه گردید و مطالب موبوط به ناشنوایان مورد بحث قراد گرفت. پیرو مباحث کمیسیونهای علمی، کنگره به (نتایج) زیر دست یافت: تنها در چند کشور و در چند زمینه, قوانین حقوق بشر، در زندگی ناشنوایان به اجرا در آمده است. از نظر جنبههای آموزشی و پزشکی، ناشنوا به عنوان یک فرد ناقص در نظر گرفته میشود، و سعی در شبیهسازی ناشنوا به فرد شنوا وجود دارد. در نتیجه این تفکرات, استفاده از زبان اشاره در آموزش ممنوع شده است و این از دلایل عدم تحقق حقوق بشر در زندگی ناشنوایان است. برای اجرای حقوق بشر باید هر کس در بدو تولد به عنوان یک توانایی و نه یک مشکل در نظر گرفته شود. در میان ناشنوایان جهان، فواید استفاده از زبان اشاره و فرهنگ آن، وجود جوامع ناشنوایان برای اداره مسائل مربوط به ناشنوایان و برای پیشرفت طبیعی آن، دسترس به اطلاعات، تعادل میان پیشرفت اجتماعی و عاطفی و کنترل محیط اطراف کودک ناشنوا به اثبات رسیده است. در هر بند عهدنامه حقوق بشر و سایر مدارک قانونی موجود، عناوینی مانند: حق تصمیمگیری، شرکت در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همچنین حق دسترس به اطلاعات و خدمات، برای ناشنوایان در نظر گرفته شده است و این نشاندهنده اهمیت پذیرش قانونی زبان اشاره از سوی حکومتهاست تا بتوان شادی برخورداری از حقوق بشر و حقوق شهروندی را در زندگی ناشنوایان برقرار کرد. در نتیجه, حکومت دوازده کشور، زبان اشاره را به صورت قانونی پذیرفته است. افزون بر قطعنامه حقوق بشر، قوانین استاندارد ملل متحد برای تساوی موقعیتها در افراد ناتوان، و بیانیه سلامانکا ، چارچوب عمل در مواردی که به آموزش خاص نیاز است، آنجایی که زبان اشاره و راهحلهای عملی برای ناشنوایان وجود دارد و میتواند منجر به اجرای تساوی موقعیتها گردد، بر لزوم استفاده از زبان اشاره تأکید شده است. با کمک مدارک سازمانی موجود و همکاری قانونگذاران و سیاستمداران، دستیابی به حقوق بشر برای ناشنوایان تحقق مییابد. مسئولیت تحقق این اهداف بر عهده هر یک از ماست. دیدگاههای کنگره: هشتاد درصد ناشنوایان در تمام دنیا هیچ گونه آموزش ابتدایی دریافت نمیکنند. شرایط در کشورهای در حال توسعه پیچیدهتر است. چون آموزش یکی از مهمترین حقوق در بین حقوق بشر است، ما تمامی تلاش خود را در راه دریافت آموزش ابتدایی و آموزش بزرگسالان ناشنوای کشورهای در حال توسعه انجام میدهیم. در طی کنگره, بحثی درباره استفاده از زبان اشاره و یا روشهای دیگر صورت نگرفت, ولی هر کدام از روشها که سطح آموزش بالاتری را برای کسب زبانآموزی دو زبانه و چند زبانه فراهم کند، مورد نظر قرار میگیرد. کنگره عمل کاشت حلزون را در کودکان ناشنوا توصیه نمیکند. چون کاشت حلزون به زبانآموزی کودکان ناشنوا کمکی نمیکند و حتی میتواند بر پیشرفت شخصیتی، سایکولوژیک و احساسی و پیشرفت جسمانی کودک صدمه وارد کند، بر خلاف آن، زبان اشاره باعث حمایت از پیشرفت زبانی و دیگر جنبههای کودک ناشنوا میگردد. برای ایجاد توانایی برقراری ارتباط طبیعی کودکان ناشنوا از راه زبان اشاره با افراد خانوادهشان، باید حمایت لازم از والدین آنها صورت گیرد. جامعه نباید مانع پیشرفت کودکان ناشنوا گردد. تربیت رابطان و متخصصان زبان اشاره برای احتراز از ایزوله شدن ناشنوایان از اهمیت بسیار برخوردار است. متخصصان ناشنوا در زمینههای متفاوت برای نگهداری از کودکان ناشنوا، به عنوان معلم و کارمندان در زمینه سلامت روانی، مورد نیاز هستند تا در نتیجه آن ناشنوایان بتوانند از خدمات کافی در زبان اشاره برخوردار شوند. افراد مسن که توانایی ارتباطی ضعیفتری دارند، همچنین کسان دیگری که نیازمند حمایت خاص هستند، باید در تمام کشورها از خدمات کافی بر اساس قوانین حقوق بشر برخوردار باشند. خدمات جامعه ناشنوایان باید برای ناشنواـ نابینایان و افراد مبتلا به سندرم هم در دسترس باشد. شرکت آنها در فعالیتها، آموزش و پرورش و امور اجتماعی باید تضمین شود. شمار بیکاران در میان ناشنوایان بسیار است. حق زندگی و کار مستقل باید در برنامههای حمایتی برای ناشنوایان فراهم گردد. امکانات فناوری مدرن به ویژه اطلاعاتی که به شکل متن و به زبان اشاره موجود هستند، باید در سرویس خدماتی ناشنوایان موجود باشند. این موضوع در آموزش ناشنوایان هم باید در نظر گرفته شود. کنگره بر ایجاد برابری موقعیتها برای تمامی ناشنوایان تاکید دارد. فعالیتهای زنان ناشنوا در راه برقراری تساوی، باید از اهداف و برنامههای خاص در تمامی جنبههای زندگی باشد. چشمانداز آینده: فدراسیون امیدوار است بتواند با برنامهریزیهای مناسب تا سال 2020 به وضعیت مناسبی برای ناشنوایان دست یابد. یعنی با تحقق دموکراسی و اجرای حقوق بشر و جهان عاری از جنگ و محیط زیست مناسب، ناشنوایان به جای رانده شدن به حاشیه، مشارکت جدی در جامعه داشته و برای شرکت در تمامی رقابتها آماده باشند. فدراسیون جهانی ناشنوایان درصدد است آیندهای بسازد که ناشنوایان از حقوق بشر برابر و قدرت سیاسی برخوردار شوند و در مناصب پارلمانی و سیاستگذاریهای کلان مشارکت کنند. تمامی ناشنوایان از فرصت زندگی اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی مناسب برخوردار شوند. استفاده از زبانهای ناشنوایان در ارتباطات رسمیت یابد. تحصیل ناشنوایان و والدین آنها به یک اندازه اهمیت یابد. امکان دستیابی آنان به تحصیلات عالی فراهم آید. شرایط استخدام آنان در تمامی زمینهها مهیا شود. امکان دستیابی ناشنوایان به رابط نهادینه شود؛ بانک آزاد برای آنان تأسیس شود تا تمام جهانیان بتوانند برای انجام پروژههای مربوط به ناشنوایان در آن سرمایهگذاری و مساعدت کنند. به نظر پاجت ، برنامهریزیهای فدراسیون تا 2020 ناشنوایان را به این وضعیتها خواهد رساند: حقوق بشر مانند حق انتخاب در سیاست؛ دسترس گسترده به ارتباطات و اطلاعات؛ دسترس به آموزش عالی؛ استفاده همگانی از زبان اشاره؛ استخدام در مشاغل مختلف؛ روابط کامل اجتماعی. مآخذ: جزوات منتشر شده از سوی فدراسیون جهانی ناشنوایان؛ شکست سکوت، شماره 5 (بهار 1382)، ص 18. «Aiming for a More Perfect World: WFD and Human Rights», By Florence Padgett, WFD News, Vol. 16, No2, July 2003, P. 21-22. GEDPD, Vol. 3, P. 344-347. EDHD, P. 221. http://www.wfdnews.org Yerker Andersson, Florence Padgett ترجمه و تألیف زهرا واعظی؛ راضیه افتخاری؛ زهرا سادات قاضی |
تاریخ ثبت در بانک | 6 دی 1399 |