کد | jr-44294 |
---|---|
عنوان اول | عقدالانامل |
عنوان دوم | عنوانی برای تلاشهای دانشمندان مسلمان در زمینه ارتباط، تفهیم و گفتوگو به کمک اشاره با انگشتان دست, به عنوان روش مورد استفاده ناشنوایان |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 831 |
شماره صفحه (تا) | 835 |
زبان | فارسی |
متن |
عقدالانامل، عنوانی برای تلاشهای دانشمندان مسلمان در زمینه ارتباط، تفهیم و گفتوگو به کمک اشاره با انگشتان دست, به عنوان روش مورد استفاده ناشنوایان. عقدالانامل اصطلاحی در فرهنگ عرب و به معنای بخشهای انگشتان دست است, و معادل آن در فارسی, بندهای انگشتان است. البته با اندک تسامح، سر انگشتان, با اینکه بند نیست. یک عُقد یا بند به حساب آمده است. یکی از دو روش اصلی زبان ارتباطی ناشنوایان, بهرهگیری از اشاره, به ویژه اشاره با دست و انگشتان است. روش دیگر لبخوانی است. روش اشاره در بین ناشنوایان کاربرد بیشتری دارد و اصلیترین ابزار آن, بندهای انگشتان دست است. ناشنوایان چارهای ندارند جز اینکه از روش آسانتر برای اشاره استفاده کنند, ولی معمولاً به اشارههای خودساخته روی میآورند. عُقدْالاَنامِل به دلیل تجربههای چندین قرن که پشتوانه خود دارد, میتواند زمینه خوبی برای نهادینه کردن زبان اشاره ناشنوایان باشد. در فرهنگ مسلمانان, تحقیقات بسیاری در عرصه بندهای انگشتان و چگونگی به کارگیری آنها در راه تفهیم و تفاهم انجام یافته است. این پژوهشها در دو زمینه بیان اعداد و بیان حروف و کلمات است. یعنی با بندهای انگشتان, هم اعداد و هم حروف را بیان میکردهاند. البته استفاده از بندها ویژه ناشنوایان نبوده, بلکه به عنوان روشی برای محاسبه یا بیان, در فرهنگ مسلمانان شناخته شده است. اما ناشنوایان هم توانستهاند از این روش و ابزار استفاده کنند. مهم آن است که مباحث علمی در این زمینه در تاریخ گذشته, نشانگر نوآوریها و ابتکارات مسلمانان در این زمینه بوده است و بر پایه آن دستاوردها میتوان روش آموزشی مطلوبی برای ناشنوایان بر اساس آموزههای ملیـ دینی پیریزی کرد. حساب و عملیات ریاضی: عقدالانامل یا عقد اصابع, به معنای گرههای انگشتان, از علم عقود پدید آمد. این علم از صور و اَشکال پدید میآید و به وسیله خم کردن, نیم کردن, باز و بسته کردن و گذاشتن نوک انگشت سبابه و ابهام در سرانگشت یا بندهای معینی نسبت به یکدیگر حاصل میگردد, و هر یک از آن صور و اَشکال دلالت بر اعدادی از یک تا ده هزار دارد. کسانی همچون محمدبن جلالالدین رامپوری, مشهور به غیاثالدین, از دانشمندان سده سیزدهم قمری در کتاب غیاثاللّغات به معرفی و بررسی این روش پرداختهاند و چگونگی بیان انواع عدد را با گرههای انگشتان نشان دادهاند. روش محاسبه با انگشتان در داد و ستد و معاملات, فراوان به کار گرفته میشد و در فرهنگ ایرانی، به عنوان حساب سرانگشتی و انگشتی یا حساب دستی (حسابالید یا حساب العقود) از آن یاد شده است. البته سابقه آن را باید در تاریخ باستان عرب و ایران جستوجو کرد. در کتیبههای موجود از آن روزگار, نشانههایی از آن وجود دارد؛ آن گونه که مردم کهن پیش از سخن گفتن و زبان گشودن, با اشاره خواستههای خود را تفهیم میکردهاند. درباره اینکه این طرز بیان عدد و شمارش برای نخستین بار در میان کدام مردم جهان پدید آمده و اشاعه یافته است، بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی آن را از آن قبطیان (بومیان مصر) میپندارند که از جمله رضیالدین محمد قزوینی در کتاب لسان الخواص بر این باور است و کتابی را به نام لوح الضبط فی الحساب القبط معرفی میکند که در همین باره است. گروهی هم به سبب تداول امروزی در بعضی از کشورهای عربی, به ویژه یمن, که مهد تمدن پیش از ظهور اسلام است، اعراب را پیشتاز در این موضوع میدانند. گروهی نیز ریشههای این گونه شمارش را در هند یا ایران جستوجو میکنند. اما وقتی به دوره اسلامی میرسیم، به دلیل وجود مدارک و اسناد, مسلّم میشود که این طرز شمارش در میان مسلمانان حتی اوایل دوره اسلامی نیز معروف بوده است. حاجی خلیفه در کشف الظنون معتقد است حساب عقود اصابع در عصر پیامبر(ص) و صحابه نیز متداول بوده است و در این زمینه ابن حرب اُرجوزهای (قصیده گونهای بر وزن رُجز) سروده است. در صحیح مسلم آمده است پیامبر(ص) در نماز هنگام تشهد, شکل عدد 55 را با انگشتان خود نشان میداده است. در خزینه الادب, به حدیث دیگری اشاره میکند که پیامبر اکرم(ص) هنگام تشهد, شکل عدد 90 را با دست اشاره میکرده است. ابنسعد (160-230ق)، محدث و اخباری و نسبشناس برجسته، گزارش میدهد: حذیفه بن سلیمان هنگام اعلام خبر قتل عثمان، با دست خود عدد 10 را نشان داده و اهمیت وفات خلیفه برای مسلمانان را با اشاره به حلقه دایرهای میان دو انگشت سبابه و ابهام به معنای مدخل و روزنه بودن این حدیث نشان داده است. داستان دیگری درباره ابوطالب به هنگامی که در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم میکرد و به علت شدت مرض, توانایی سخن گفتن نداشت, نقل شده است. در این هنگام پیامبر اکرم(ص) برای خاموش ساختن مغرضان درباره ایمان ابوطالب به اسلام، به کمک علم عقود (عقدالانامل) با او به گفتوگو نشست که در نهایت، ابوطالب اسلام، ایمان و شهادت خود را با عدد 63 به وسیله انگشتان اظهار کرد. منظورش نمایش مجموع حروف عبارت «الله احد جواد» بود که به حساب جُمَّل 63 میشود و ساختن این عدد با انگشتان نزد قدما، اشاره به توحید بوده است. استفاده از عقدالانامل مختصر به فرهنگ اسلامی نیست و در دیگر فرهنگها نیز متداول بوده است و نمادهای اعتقادی و رمزهای مذهبی از این طریق بیان میشده است. در فرهنگ کاتولیکی, عقیده تثلیث از طریق بستن دو انگشت خنصر و بنصر و باز گذاشتن سه انگشت دیگر نشان داده میشود. این عمل را پاپها برای تبرک زائرانشان به کار بردهاند. ایرانیان در این زمینه پیشرفتهای چشمگیری داشتند. در شعر، هنر و حساب این نوع عملیات را توسعه بخشیدند. شاعران ایرانی در سرودههای خود اشارههایی به این موضوع کردهاند که دلیلی محکم بر شیوع و معروفیت آن است. فردوسی در بیان لئامت و خسّت محمود غزنوی این گونه گفته است: کف شاه محمود والا تبار/ نُه اندر نُه آمد سه اندر چهار نُه اندر نُه (81= 9×9) یعنی هشتاد و یک؛ و سه اندر چهار (12=4×3) یعنی دوازده؛ که اگر با هم جمع کنیم, نود و سه میشود و چون بخواهیم عدد نود و سه را مطابق دستگاه بیان شماره با انگشتان بسازیم، باید برای نود، یک بار انگشت سبابه را به بند آخر انگشت اِبهام بچسبانیم و بار دیگر، برای ساخت عدد سه، سه انگشت باقی مانده را به داخل کف دست خم کنیم که در نتیجه همه انگشتان بسته, و دست به صورت مُشت در میآید. هنوز هم ناشنوایان ایران خسّت انسان را با مشت یا کف دست بسته نشان میدهند. نمونههایی از اشعار فارسی در این زمینه عبارتاند از: آنچه دو صد باشد نزد شَمال/ بیست شمارند به سوی یمین؛ جز مکرر همی فزون نشود/ مأتین جز به چپ، نشد عشرین (سنایی). یعنی عشرین (عدد 20) جز به سمت چپ رفتن و تکرار، مأتین (عدد 200) نمیشود. مر مرا در شبی که خدمت تو/ روی بختم به آب لطف بشست؛ دادهای آن عدد که بر کف راست/ پشت ابهام در رکوع آن جست (انوری). یعنی پنجاه دینار؛ زیرا برای ساختن پنجاه، باید انگشت اِبهام خم شود یا به قول انوری، رکوع کند در کف دست راست که تشبیه زیبایی است. از خِنْصر چپ عقد ایادیت گرفته/ اطفال در آن عهد که ابهام مکیده (انوری). یعنی کودکان شیرخواره در زمانی که شست خود را میمکیدند، با انگشت کوچک دست چپ نعمتهای تو را به صورت یک به یک شماره میکردند. جمال الدین عبدالرزاق (در. 558ق) در این زمینه گوید: شدهست پرگره این کار و اوفتان خیزان/ نان که باشد انگشت گاه عقد حساب. یعنی کار سفر من پرگره و افتان خیزان, مانند انگشتان در عقد حساب شده است؛ زیرا در حساب اصبع (عقدالانامل)، انگشتان افتادن خیزان و پرگره میشوند. عقد زلفت گرفتم از سر دست/ چند گیرم حساب نامعدود. یعنی به کمک انگشتان، گرههای زلفت را میشمردم، تا کی چیزی را که به دلیل زیادی قابل شمارش نیست بشمارم؟! دامنه عقدالانامل به چهار عمل اصلی: جمع، تفریق، ضرب و تقسیم کشیده شد و حتی اعداد چند رقمی را میتوانستند با انگشت به سرعت حسابرسی کنند و نتیجه را به دست آورند. متأسفانه بعدها از این شیوه غفلت شد و در امورناشنوایان چارهای جز احیا نیست. حمدالله مستوفی قزوینی (در. 750 ق ) در نزهه القلوب وضع و اختراع بعضی محاسبات به وسیله انگشت را به ابنسینا نسبت میدهد. ابنسینا به این وسیله توانست محاسبان را از دردسر و زحمت برخی وسایل مانند مهرهشمار و منصوبه که گویا عمل با آنها به دشواری و کُندی انجام میگرفته، رهایی بخشد. در تاریخ بیهقی به عقدالانامل در عصر صاحب بن عباد اشاره شده و آمده است: چون به حلوا رسید، صاحب گفت: دست به تناول این دراز نباید کرد تا هر کسی از افاضل در صفت وی قطعهای انشا کند. هر کس از افاضل که حاضر بودند، قطعهای بر بدیهه انشا میکردند و اعسری خاموش به انگشت عقد حسابی میپیوست. چون نوبت به وی رسید, صاحب او را گفت: به ضبط چه عدد فکر صرف کرده بودی؟ گفت: به ضبط اعداد شاعران این مجلس. صاحب از آن تعجب کرد و اعسری خطای هر یک بیان کرد و به حجت موکد گردانید. اهمیت این موضوع, شماری از دانشمندان ایرانی را به تدوین آثار مستقل واداشت. که نمونه آن حسابالعقود شرفالدین علی یزدی به فارسی است و گاه فصلی از کتاب خود را به آن اختصاص دادهاند. زکریای قزوینی در عجایبالمخلوقات (تألیف 680ق)، فصلی به نام حساب العقود دارد. حتی فلسفه خلقت انگشتان را حسابرسی و نشان دادن ارقام میداند. او چگونگی کاربرد را تحلیل کرده است. نشان دادن حروف و کلمات: بیان حروف و کلمات، کارآیی و استفاده دیگر عقدالانامل است. به وسیله ساختن اَشکال مختلف همچون اَشکال بیان اعداد که با باز و بستن و کج و راست کردن انگشتان پدید میآید, این بیان انجام میپذیرد. تفهیم کلمات با بهرهگیری از زبان اشاره, گویا فطری آدمی است؛ زیرا ناشنوایان که میخواهند با غیر همزبان صحبت کنند, بدون درنگ و تفکر به اشاره رو میآورند. چنین پدیده فطری در فرهنگ مسلمانان و ایرانیان مورد توجه بوده است. با اینکه دانشمندان مسلمان از این مطالعات دور نبودهاند, ولی بر اثر عوامل گوناگون, بسیاری از آثار آنها از بین رفته و یا در گوشهای از کتابخانهها به صورت ناشناخته باقی مانده است. در ابتدا زبان اشاره مورد استفاده ناشنوایان به همان مجموعه علایم طبیعی و برخاسته از فطرت آدمی محدود بوده است, ولی با گذشت زمان و افزایش سطح آگاهی، اشارات طبیعی به اشارات قراردادی و علایم وضعی تبدیل شد و به مرور عقدالانامل در قلمرو کلمات شکل گرفت. این گونه دانش پس از سقوط غرناطه در 1492 و اخراج مسلمانان از سرزمین اندلس به دست راهبان مسیحی اسپانیایی افتاد. اطلاعاتی در دست است که پدرو پونس دولئون و خوآن پابلو بونه از این تجارب مسلمانان استفاده میکردند. بونه برای نخستین بار الفبای دستی ناشنوایان را رسماً و به صورت مکتوب و دارای تصاویر در کتاب خودش به نام آسانسازی حروف الفبا و روشهای تدریس گفتار به کرولالها (تألیف 620م) آورد که به الفبای دستی بونه شهرت یافت. تفکر مسلمانان به ویژه عقدالانامل در آن مشهود است؛ زیرا تنها از یک دست استفاده میشده است, در حالی که مبدع الفبای دو دستی را مولف ناشناخته انگلیسی دانستهاند که برای نخستین بار در کتاب زبان انگشتان (تألیف 1698 م) آن را مطرح کرده است. روش دو دستی به سهولت الفبای یک دستی مسلمانان نبود و از این رو، مورد استقبال مراکز آموزشی کشورهایی نظیر امریکا و فرانسه قرار نگرفت. بنابراین, الفبای دستی بونه که نوع تحول یافته الفبای دستی مسلمانان بود، در این دو کشور رواج کاملی یافت و تا کنون همچنان باقی مانده است. البته اصلاحات جزئی در آن راه یافته است. پزشک انگلیسی به نام جان بالور در 1644 کتابی در زمینه استفاده از روشهای ارتباط دستی نوشت که زبان طبیعی دست نام گرفت. او ادعا کرد اشارات دستی، شکلی از زبان است که در بین همه مردم رواج دارد و نوعی دستگاه ارتباطی را معرفی کرد که در آن از حرکات مفاصل انگشتان استفاده میشد و آن را آرتولوژی نامید و مدعی بود که ناشنوا میتواند این شیوه ارتباطی را، حتی در تاریکی به کار برد. اظهارات او نشان میدهد که روش مذکور، صحبت با انگشتان از طریق لمس است. در حالی که این, همان روش عقدالانامل بود که از زمان پیامبر اسلام(ص) به بعد به دست مسلمانان استفاده میشد. جالب این است که پیامبراکرم(ص) خوابیدن به زبان اشاره را به گونهای بیان فرمودهاند که با اشاره کنونی آن, که مورد استفاده ناشنوایان ایران قرار میگیرد, همانند است؛ یعنی با نهادن دست روی گونه. این نشان دهنده وجود اشارات طبیعی در میان مسلمانان است که چهارـ پنج قرن بعد در اندلس تکامل یافت. از این رو ما شاهد تأثیر تفکر مسلمانان بر روش ارتباطی جان بالور هستیم. تحقیقات نشان میدهد اسپانیا با استفادنه از دانش مسلمانان، به عنوان پرچمدار آموزش و پرورش ناشنوایان، سبک نوین آموزشی را تکامل بخشیده و تمدن و فرهنگ غرب در این زمینه وامدار مسلمانان شناخته شده است. این نکته در کتابهای آموزشی ناشنوایان کشورهای غربی تأیید شده است. جرج دالگارنو در1680 کتاب خود را در انگلستان با عنوان مربی کرولالها انتشار داد و در آن، روش آموزشی خود را فن اشاره با انگشت نامید. او معتقد بود کودکان ناشنوا بایستی زبان را به همان روشی بیاموزند که کودکان سالم زبان مادری را فرا میگیرند و برای ایجاد سهولت در این کار، مادر بایستی از بدو تولد کودک ناشنوا، کلمات را با انگشتان نشان دهد. این عمل از نظر خم و باز کردن بندهای انگشت دست، شباهت بسیاری با عقدالانامل دارد و تأثیر یکی را بر دیگری به خوبی آشکار میسازد. مصوتها با انگشت دست راست و صامتها با انگشت شست دست راست نشان داده میشوند. شواهد نشان میدهد دانشمندان مسلمان درباره عقدالانامل آثار مستقلی تألیف کردهاند. اما به مرور زمان بسیاری از آنها از بین رفته و یا در گوشهای از کتابخانهها به صورت ناشناخته باقی ماندهاند. با این حال، دو نسخه خطی با مشخصات زیر شناخته شده است: 1. رساله حسابالعقود، نوشته شرف الدین علی یزدی که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است؛ 2. رساله عقدالانامل در اثبات ایمان ابوطالب، نوشته میرزا ابراهیم زنجانی (در تملک شخصی). مآخذ: بیهقی، ابوالحسن علیبن زید, تاریخ بیهق؛ حاجی لیفه، کشف الظنون؛ مستوفی، حمدالله، نزهت القلوب؛ دیوان انوری؛ دیوان سنایی؛ قزوینی, زکریای، حساب العقود؛ رامپوری، محمدبن جلالالدین، غیاث اللغه؛ صحیح مسلم؛ خزینه الادب؛ فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه؛ قزوینی، رضیالدین محمد، لسان الخواص؛ زنجانی، میرزا ابراهیم عقدالانامل. روزبه قهرمان |
تاریخ ثبت در بانک | 6 دی 1399 |