کد | jr-44226 |
---|---|
عنوان اول | طب اسلامی |
عنوان دوم | بیماریها و آسیبهای گوش به عنوان ابزار شنوایی |
نویسنده | روزبه قهرمان |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 824 |
زبان | فارسی |
متن |
طب اسلامی، بیماریها و آسیبهای گوش به عنوان ابزار شنوایی. دانش پزشکی در میان مسلمانان از سدههای اول هجری پیشرفت بسیار داشت. دانشمندان طبیب در لابهلای آثارشان به گوش و شنوایی نیز پرداختهاند. در این مقاله، برخی از دیدگاههای آنان را برای نمونه نقل میکنیم: سرسام: اطبای قدیم، سرسام را از بیماریهای سر و دماغ میدانستهاند. این دو نام، از دو لفظ فارسی «سر» و «سام» ترکیب یافته است. سام، به معنای آماس و ورم است و آن را به دو قسم دَموی (خونی) و صفرایی تقسیم کردهاند. علایم این بیماری به گفته ابنسینا عبارت است از: تب گرم، سردرد، بیخوابی، هذیان گفتن، آتشین شدن رنگ بول و جهش تند نبض. ابوبکر ربیع بن احمد بخاری اخوینی، از جمله پزشکانی است که سرسام را علت ناشنوایی دانسته است. نام کنونی آن, مننژیت است که از فرانسه به زبان فارسی راه یافته است. سرخک و سرخجه یا گلافشان: در اصطلاح طب قدیم، این دو مرض را از یک منشاء میدانستند که به واسطه بروز دانههای ریز سرخرنگ در تمام پوست بدن پدید میآید و ضمن تب شدید، موجب مرگ و یا ناشنوایی بیمار میشود. سرخک را در فرهنگها بیشتر به «سرخجه» رجوع دادهاند. در خراسان به سرخجه (سرخک)، گل اوشون میگویند که تلفظ محلی گلافشان است. سرخجه معادل انگلیسی گلافشان است معنای تب قرمز مایل به زرد (سرخ شدگی) خوشخیم (ملایم) را میرساند. خِناق یا خُناق: خُناق که به فارسی خِناک و بادزهر یا زهر باد است، در اصطلاح طب قدیم، مرضی است که به واسطه بروز پرده سفیدی به نام غشای کاذب در حلق پدید میآید. این بیماری، باعث انسداد راه تنفس میگردد و به خفگی و یا ناشنوایی بیمار میانجامد. نام امروزین آن، دیفتری است. الطّرش: پزشکان مسلمان معتقد بودند بیماریها سه دستهاند: درد آور، مانند نقرس؛ زشتیآور، مانند برص و جذام؛ کاهنده از خلقت تمام، مانند کوری و کری و نظیر این دو. در قسمت اخیر، آنان برای فقدان حس شنوایی، اصطلاح الطّرش را به کار میبردند که همان صَمُم یا کری است و اکنون آن را به دو نوع ناشنوایی مادرزادی و ناشنوایی عارضی تقسیم میکنند. داغ کردن گوش یا اَلکّی: در طب قدیم، آخرین راه معالجه بیماری، داغ کردن محل ضایعه با میلههای فلزی بوده است. ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوی، پزشک و جراح نامدار اندلسی، در نیمه دوم قرن چهارم هجری, معتقد است اگر اثر درد گوش، با دارو درمان نپذیرد، با داغ کردن به درمان آن اقدام میشود. زهراوی درباره معالجه بیماری نوزادانی که هنگام به دنیا آمدن، دهانه سوراخ گوششان بسته است نیز روش بازکردن با میل فلزی داغ را پیشنهاد میکند. سنگریزه گوش و فَصد یا رگزدن: به دلایل گوناگون، سنگریزه در گوش تولید میشود که نوعی چرک به شمار میآید. زهراوی به عمل جراحی گوش برای بیرون آوردن سنگریزه اشاره میکند. کرم در گوش و انبوبه: برای رفع درد گوش ناشی از کرم به وجود آمده در گوش و یا کرم به داخل گوش رفته، از لولهای به نام انبوبه، که کانول خوانده میشود، بهره میبردند و یک سر آن را در گوش میکردند تا کرم را بیرون بکشند. زهراوی شیوه کاربرد انبوبه را در کتاب خویش توضیح داده است. گُنگ و لاس: در طب برای گنگ و لاس که در زبان امروز، لکنت زبان خوانده میشود و معنای «درمانده از سخن» دارد، علل روانی قائل شدهاند. چنین اصطلاحی در بعضی از لهجههای محلی از جمله مشهدی دیده میشود، مثلاً میگویند فلانی گنگلاس است. یعنی گنگلاسی (بریده بریده) حرف میزند. مآخذ: بخاری اخوینی، ابوبکر ربیع بن احمد، هدایه المتعلمین فی الطب؛ زهراوی، خلف بن عباس، التصرف لمن عجز عن التألیف. روزبه قهرمان |
تاریخ ثبت در بانک | 4 دی 1399 |