کد jr-44225  
عنوان اول ضعف شنوایی  
عنوان دوم علل و عوامل و درمان، بررسی علتهای مختلف عصبی و فیزیکی فقدان یا ضعف‌شنوایی در دوره‌های مختلف زندگی و درمان آن  
مترجم زهرا واعظی  
مترجم صدیقه شجاعیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 821  
شماره صفحه (تا) 823  
زبان فارسی  
متن ضعف شنوایی ، علل و عوامل و درمان، بررسی علتهای مختلف عصبی و فیزیکی فقدان یا ضعف‌شنوایی در دوره‌های مختلف زندگی و درمان آن.
معمولاً افراد دارای ضعف شنوایی، سخت‌شنوا نامیده می‌شوند و گاه به جای ضعف شنوایی، نقص شنوایی را به کار می‌برند. ضعف شنوایی با اندک استثنائاتی، نتیجه بیماری یا ناهنجاری گوش بیرونی، میانی و داخلی است که در استخوان گیجگاهی جمجمه قرار گرفته است. یکی از این استثنائات نادر که قبلاً نام برده شده، عدم شنوایی معمولاً فقط در یکی از دو گوش است که علت آن، ایجاد تومور یا نوروم شنوایی بر روی عصب شنوایی است. استثنای نادرتر دیگر، آسیبی است که از جراحات مغزی ناشی می‌شود. از آنجا که رشته‌های عصبی هر گوش به دو طرف مغز راه دارند، تومور مغزی یا ضربه‌ای که به فلج یکی از طرفین بدن منجر شود، به ندرت بر شنوایی موثر می‌شود. آسیب جدی قوه شنوایی (ناشنوایی) هنگام تولد، تقریباً همیشه از نوع عصبی است و نمی‌توان آن را با دارو و عمل جراحی درمان کرد. ناشنوایی عصبی، معمولاً منتج از عفونت سرخجه‌ای مادر در دوران سه ماهه اول بارداری، کمبود اکسیژن هنگام تولد و همچنین، ناشی از کرن ایکتروس است.
در اوایل و اواخر کودکی، معمول‌ترین علت آسیب شنوایی، عملکرد ضعیف شیپور استاشی به دلیل تراکم یک مایع، روشن و زرد کم رنگ در حفره گوش میانی، معروف به سروزی یا رسانه‌های اوتیت ترشحی است. این مایع, مانعی در برابر حرکتهای ارتعاشی غشای صماخی (پرده گوش) و زنجیر استخوانچه‌ای در پاسخ به صدا و در نتیجه، عدم شنوایی در حد متوسط است. از آنجا که این ناشنوایی ناشی از آسیب انتقال صدا به گوش داخلی است، به ناشنوایی انتقالی معروف است. در این کودکان، تخلیه گوشِ میانی از مایع فوق و جایگزینی هوا در آن، موجب انتقال عادی صدا و شنوایی عادی خواهد بود. بزرگ شدن لوزه حلقی یا تورم حساس پوسته پوشاننده شیپور استاشی, نیاز به تصحیح دارد تا از تکرار رسانه‌های اوتیت ترشحی جلوگیری شود.
معمول‌ترین علت آسیب تدریجی شنوایی در دوران بزرگسالی و میانسالی، اتواسکلروز یا روند بیماری استخوان اطراف گوش داخلی است. ناشنوایی انتقالی ناشی از ثابت شدن استخوان رکابی گوش را می‌توان با عمل جراحی و متحرک کردن آن، یا جایگذاری سیم ضد زنگ مناسب در آن, رفع کرد. در برخی موارد، عقده استخوانی گوش درونی رشد می‌کند که این به از دست رفتن تدریجی عملکرد عصب شنوایی می‌انجامد. این جریان, همزمان با ثابت شدن استخوان رکابی و گاهی نیز، پیش از تثبیت آن رخ می‌دهد. شاید هم صرف‌نظر از عملکرد موفق بر روی استخوان رکابی، سالها پس از تثبیت آن صورت گیرد. وخیم‌تر شدن وضعیت اعصاب شنوایی ناشی از اتواسکلروز یا هر علت دیگر را نمی‌توان با عمل جراحی یا دارو درمان کرد. از دست رفتن تدریجی شنوایی، به دلیل حجیم شدن عقده اتواسکلروزی را در صورتی که این عقده رشد یافته غیر فعال شده باشد، می‌توان پس از مدتی برطرف کرد. درمان بیماران با قرصهای سدیم فلوراید خوارکی, شیوه‌ای است که برای غیر فعال کردن فرآیند فعال اتواسکلروز، ثمربخش به نظر می‌آید؛ اما تا کنون ارزش آن به طور کامل به اثبات نرسیده است.
علت معمول ضعف شنوایی پس از شصت سالگی را باید به پیرگوشی، یعنی مسن شدن طبیعی سیستم شنوایی که برای درمان آن، دارو یا عمل جراحی موثری وجود ندارد، نسبت داد. در بیشتر موارد، هنگامی که ناشنوایی از نوع انتقالی است، عمل جراحی بازگرداندن شنوایی مفید، با رفع نقص گوش بیرونی و میانی، یکی از راههای ممکن به شمار می‌رود. چنانچه ناشنوایی از نوع اشکال در درک صدا (عصب شنوایی) باشد، عمل جراحی راه بازگرداندن آن نیست. درمان دارویی انواع ناشنواییهای عصبی، صرفاً در موارد نادر و زمانی پاسخگوست که مشکل ناشی از سفلیس و در برخی موارد زودرس، ناشی از بیماری منیرز باشد.
آنچه از درمان انواع عصبی ناشنوایی مهم‌تر به نظر می‌آید، پیشگیری است. به ویژه، مواردی از ناشنوایی قابل پیشگیری هستند که در نوزادان و به دلیل عفونت سرخجه‌ای مادر رخ نداده‌اند. با تشخیص زودهنگام و آزمودن دایمی شنوایی, کسانی که در محیطهای پر سر و صدا مشغول فعالیت هستند، تغییر شغل، و نیز با استفاده از محافظهایی که گوش‌گیر و پوشاننده‌های خاص هستند، می‌توان از ناشنوایی عصبی مفرط و طولانی مدت ناشی از قرار گرفتن در برابر صوتهای ناهنجار جلوگیری کرد.
میزان بروز ضعف شنوایی در میان کل جمعیت، منوط به مقدار فقدان قوه شنوایی است که آن را آسیب‌دیده یا ضعیف تعریف می‌کنند. طبق آماری که ایالات متحده به دست آورده است، دو دهم درصد از کودکانی که از یک یا دو گوش, برای درک گفت‌وگو محروم‌اند, شش ساله هستند. شمار ناشنوایان هجده ساله‌ای که نیازمند بررسی تشخیصی هستند 5/2 تا 3 درصد است. درصد بزگسالان 65 ساله‌ای که ضعف شنوایی قابل تشخیص دارند، 5 درصد است. میزان بروز ضعف شنوایی در بالاتر از 65 ساله‌ها افزایش سریعی می‌یابد و این زمانی است که پیری عادی سیستم شنوایی آسیب می‌پذیرد. در انگلستان، مقایسه ارقام و آمار, حاکی از آن است که طبق برآوردها، یک ششم افراد مشکل شنوایی دارند، اما فقط یک چهارم آنان مبتلا به معلولیت جدی هستند. یک سوم از این یک چهارم، نیازمند ابزار کمک‌شنوایی هستند و یک بیستم افراد مبتلا به ناشنوایی، کاملاً گنگ و ناتوان از استفاده ابزار کمک‌شنوایی هستند و در میان کودکان انگلیسی، یک هزارم به شدت ناشنوا هستند و میزان هفت هزارم نیز تا اندازه‌ای ضعیف و مواجه با اختلال هستند و کمک دیگران را می‌طلبند.
توان‌بخشی: کودکان ناشنوای مادرزاد و یا مبتلا به اختلال شدید شنیداری، نمی‌توانند به طور عادی گفتار بیاموزند. اینان باید در کلاسها و مدارس ویژه ناشنوایان, گفتار و لب‌خوانی را یاد بگیرند. در اغلب این کودکان، ته‌شنوایی مختصری وجود دارد که با استفاده از وسایل کمک‌شنوایی تقویت صدا می‌توان به آنان آموزش داد. کودکی که ضعف شنوایی او در اندازه متوسط است، می‌تواند به تنهایی و اما کندتر از کودکان برخوردار از شنوایی عادی گفتار را بیاموزد. در عین حال، معمولاً به آموزشهای تصحیح شنوایی برای بهتر کردن بیان وی نیاز است.
پیشرفت و توسعه در زمینه فناوری کمک‌شنوایی، توانسته است نسبت افراد مبتلا به آسیب شنوایی را که اساساً از تقویت صدا بهره می‌گیرند، افزایش دهد. انتخاب ابزار کمک‌شنوایی مناسب برای ناشنوایان حسی‌ـ عصبی (نوع عصبی) کار دشوار و وقت‌گیری است؛ اما تحقیقات نشان داده است توانایی شنوندگان مبتلا به ناشنوایی حسی‌ـ عصبی برای درک کلام در سطوح گفت‌وگو، اغلب با استفاده از ابزار کمک‌شنوایی مناسب افزایش می‌یابد. در کسانی که ناشنوایی در آنان سبب انحراف جدی گفتار است, استفاده از ابزار کمک‌شنوایی در ترکیب با لب‌خوانی، بر مقدار درک گفتاری آنان نسبت به زمانی که فقط لب‌خوانی می‌کنند، می‌افزاید. از سوی دیگر، انتخاب ابزار کمک‌شنوایی، غالباً برای شنوندگان فاقد شنوایی از نوع انتقالی امر ساده‌تری است. دقت در انتخاب ابزار، برای تضمین بیشترین میزان درک گفتاری در محیطهای شلوغ, لازم و ضروری است. مبتلایان به آسیب شنوایی، باید با متخصصان مجرب، نظیر شنوایی‌شناسان که برای ارزیابی بهره حاصل از به کارگیری ابزار کمک‌شنویی تربیت شده‌اند، مشورت داشته باشند.
حتی افراد عادی نیز در شرایطی که صدای پس‌زمینه جریان داشته باشد, برای تکمیل شنوایی, با علایم دیداری، لزوماً از لب‌خوانی استفاده می‌کنند که در واقع، مستلزم ملاحظه دقیق تمامی حالات صورت، افزون بر حرکات لبهاست. شنوایی همواره در معرض آسیب است و به همین دلیل، لب‌خوانی یا به عبارت بهتر، گفتار‌خوانی اهمیت و ارزش روزافزونی می‌یابد. مبتلایان به ضعف آسیب شنوایی که با زبان گفتار آشنا هستند، قادرند لب‌خوانی را با مشاهده دقیق گویندگان آن زبان فراگیرند. آموزش رسمی لب‌خوانی در کلاسهای تدریس خصوصی و عمومی برای کسانی که به زبان گفتار آشنا نیستند، به عنوان یک ضرورت مطرح است. هرچه درجه ناشنوایی بیشتر باشد، لب‌خوانی که روشنایی نور برای آن عنصر اساسی به شمار می‌آید, بیشتر مورد نیاز خواهد بود. آموزش کلام که نوجوانان مبتلا به درجات حاد اختلال شنوایی به آن نیازمندند نیز برای بزرگسالانی که به طور ناگهانی، شنوایی هر دو گوش را از دست می‌دهند، یک ضرورت است.
معلولیتهای اجتماعی و اقتصادی: درجات حاد معلولیت اجتماعی مبتلایان ضعف شنوایی برای خود فرد و خانواده وی اهمیت خاصی دارد و چنین معلولانی به دلیل اینکه نمی‌توانند به گفت‌وگوهای گروهی بپیوندند، احساس انزوا و سرافکندگی می‌کنند. بنابراین، می‌خواهند به درون خود عقب‌نشینی کنند و این افکار و ایده‌های غلط را در ذهن خود بپرورانند که دیگران درباره آنها سخن می‌گویند و آنان را به تمسخر گرفته‌اند.
استفاده از دستگاههای کوچکی چون زنگ، و درها و تلفنهای آژیردار برای ناشنوایان عصبی که صداهای زیر را نمی‌شنوند، استفاده از بلندگو بر روی تلفن و صبور بودن هنگام گفت‌وگو با سخت‌شنوایان، زندگی را برای آنان و کسانی که در کنار آنان زندگی می‌کنند، آسان‌تر می‌سازد.
معلولیت اقتصادی افراد مبتلا به ضعف شنوایی، با میزان از دست رفتن این قوه تناسب دارد. با وجود این، اشخاص مبتلا به ناتوانی شنوایی، در عین حال که نمی‌توانند در مشاغل مستلزم دقت شنوایی شرکت کنند, معمولاً در مقایسه با افراد عادی و سالم، پیشینه بهتری به لحاظ قابلیت سخت‌کوشی و استفاده کمتر از مرخصی دارند.
مآخذ:
BRITANICA, Vol. 27, P. 218-219; EDHD, P. 97.
ترجمه زهرا واعظی؛ صدیقه شجاعیان  
تاریخ ثبت در بانک 4 دی 1399