کد jr-28403  
عنوان اول انجمن ناشنوایی و توان‌بخشی امریکا  
عنوان دوم مرکزی متشکل از متخصصان و توان‌بخشان برای مددرسانی به ناشنوایان بزرگسال  
نویسنده آلن ای سوسمن  
نویسنده جروم دی شین  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 166  
شماره صفحه (تا) 170  
زبان فارسی  
متن انجمن ناشنوایی و توان‌بخشی امریکا ، مرکزی متشکل از متخصصان و توان‌بخشان برای مددرسانی به ناشنوایان بزرگسال.
این انجمن، نخست با نام انجمن مددکاران توان‌بخشی تخصصی ویژة ناشنوایان بزرگسال ، کار سازمانی خود را شروع کرد و امروزه به نام انجمن ناشنوایی و توان‌بخشی امریکا مشهور است. در گردهمایی ملی با عنوان توان‌بخشی شغلی ناشنوایان: کارگاه استانداردهای توان‌بخشی و مددکاری اجتماعی ویژة ناشنوایان ، که در ماه مِی 1966 در سن‌لوئیز میزوری برگزار شد، این انجمن، تأسیس گردید. شرکت‌کنندگان، به اتفاق آرا، معتقد بودند که برای تعیین و پایبندی به استانداردها، وجود یک سازمان تخصصی خارج از حوزة نظام توان‌بخشی، ضرورت دارد. بنابراین با این هدف، انجمن مددکاران توان‌بخشی تخصصی ویژة ناشنوایان بزرگسال را تشکیل دادند.
حامی مالی این انجمن، ادارة خدمات توان‌بخشی بود که نقش به سزایی در آغاز به کار و تداوم فعالیتهای آن، ایفا نمود و همچنین، خود نیز نقش مهمی در ارائة خدمات اجتماعی و توان‌بخشی به ناشنوایان، ایفا می‌کرد. در سال تأسیس این انجمن، دو مرکز دیگر نیز افتتاح گردید، که این خود، از اهمیت بسزایی برخوردار بود: دفتر ثبت رابطان ناشنوایان ، که بعدها، دفتر ملی ثبت رابطان ناشنوایان نامیده شد و همچنین، مرکز تحقیقات و آموزش توان‌بخشی به ناشنوایان در دانشگاه نیویورک این سه سازمان، از حمایت ادارة خدمات توان‌بخشی به ریاست ماری ای. سوئیتز ، برخوردار بودند. سوئیتز، مدیری فعال بود و نیاز به وجود این سازمانها را احساس می‌کرد؛ بنابراین بودجة تأسیس آنها را فراهم آورد و در نهایت، این سازمانها شکل گرفتند. وی در تأسیس انجمن ملی توان‌بخشی و تلفیقی که انجام شد و نهایتاً به تأسیس انجمن گفتار و شنوایی امریکا (آشا) منجر گردید، بسیار تأثیرگذار بود. سوئیتز، به قدرت بالقوة و نهفتة در افراد معلول، واقف بود و می‌دانست که چنانچه این نیروی نهفته در مجموعه‌ای منسجم، گِرد نیاید، کارآمد نخواهد بود. این طرز تفکر، وی را بر آن داشت تا از طریق کمکهای بلاعوض به سازماندهی معلولان و افرادی که بدانها ارائة خدمت می‌کنند، بپردازد. بدین ترتیب، او به طور عام، تخصصی‌سازی توان‌بخشی و به طور خاص، توان‌بخشی ناشنوایان را تحقق بخشید و به پیشرفت آنها کمک کرد.
در آن زمان، هیچ یک از سازمانهای موجود، برای ارائة خدمات تخصصی به ناشنوایان بزرگسال، پیش‌بینی خاصی نکرده بودند. مجمع مربیان ناشنوایانِ امریکا ، فعالیتهای خود را در آموزش به کودکان ناشنوا و معلمان آنان، محدود کرده بود. انجمن ملی توان‌بخشی نیز، دربردارندة بخشی مخصوص افراد پاسخگو به مراجعان ناشنوا نبود و برای آنان که کارشان صرفاً متضمن امور ناشنوایان بود، جذابیت خاصی نداشت. همچنین، انجمن گفتار، زبان و شنوایی امریکا نیز تنها به ارتقای سطح صلاحیتهای تخصصی شنوایی‌شناسان و آسیب‌شناسان گفتاری، توجه داشت و از اعضای توان‌بخشی ناشنوایان، چندان استقبال نمی‌کرد. تأسیس انجمن مددکاران توان‌بخشی تخصصی ویژة ناشنوایان بزرگسال، به روان‌شناسان، مددکاران اجتماعی و سایر متخصصانی که مراجعان آنان عمدتاً و یا همواره ناشنوایان بودند، این فرصت را می‌داد تا از مزایای انجمنی برخوردار شوند که علایق و نگرانیهای مشترکی با آنان دارد.
در مدت چندین سال، پیشنهادهای بسیاری برای تغییر نام این انجمن، ارائه گردید. برخی با اعتراض، عنوان «تخصصی» را بخش برجستة آن می‌دانستند و برخی دیگر نیز به عنوان «مددکاران» در آن، به دلیل داشتن مفهومی پست و بنده‌وار و عدم تطابق با خواسته‌ها و جایگاه متخصصان، ایراد وارد می‌کردند. ظاهراً چشمگیرترین بحث مطرح شده، این بود که در سایر رشته‌های به غیر از مشاورة توان‌بخشی، شمار متخصصان، بیش از شمار توان‌بخشان است. پس از بررسی بسیار، سرانجام در 1978، این انجمن، نام انجمن ناشنوایی و توان‌بخشی امریکا را برای خود برگزید. در این نام، واژة «ناشنوایی» پیش از «توان‌بخشی» آمده است و بنابراین، نشانگر تفوق تعداد اعضای ناشنوایان بر تعداد توان‌بخشان است. اما در عین حال، به توان‌بخشی و همچنین فعالیتهای انجمن نیز تأکید دارد.
اهداف: در آیین‌نامة انجمن، شش هدف برای آن، مقرر شده ‌است و در طول سالیان گذشته، این اهداف عمده، دارای اعتبار و اهمیت بوده‌اند با این همه، میزان تأکید بر هر کدام، متغیر بوده ‌است.
نخستین هدف، ترویج گسترش و توسعة خدمات توان‌بخشی تخصصی به مراجعان ناشنوای و بزرگسال است. دومین هدف، تبدیل انجمن به محل تبادل ‌نظر و برگزاری جلسه‌های مشترک است. بدین ترتیب که ترغیب دانشجویان، متخصصان و عامة مردم بر داشتن درکی عمیق‌تر از نیازها و مسائل این گروه ناشنوایان و به خصوص از مسائل مربوط به روشهای برقراری ارتباط برای ارائة توان‌بخشی کارآمد به ناشنوایان بزرگسال، به طور کلی، باعث شود که مردم، درک و برداشت بهتری از ناشنوایان داشته باشند. سومین هدف، تأمین نیازهای ناشنوایان است. هدف چهارم، جذب نیروهای مددکار متخصص ناشنوایان و ترویج و گسترش آموزش آنها. پنجمین هدف، برطبق آیین‌نامه، این است که انجمن، باید نشریه‌ای را منتشر کند و بدین ترتیب، ارتباط درون و میان‌رشته‌ای بین افراد متخصص در زمینة ناشنوایان و به خصوص ناشنوایان بزرگسال را افزایش دهد و سرانجام، هدف ششم از تأسیس انجمن، این است که با سایر سازمانهای مرتبط با ناشنوایی و توان‌بخشی ناشنوایان و همچنین خدمات مربوط در جهت حمایت از وضع قوانینی در خصوص توسعة خدمات و امکانات تخصصی برای ناشنوایان بزرگسال، همکاری تنگاتنگی کند.
فعالیتها: فعالیتهای این انجمن، همواره در راستای رسیدن به اهداف آن بوده ‌است. در خصوص نخستین هدف، انجمن، اغلب با برخورداری از پشتیبانی ادارة خدمات توان‌بخشی، از برگزاری همایشها، حمایت مالی کرده ‌است که به خلأها و کاستیهای موجود در خدمات ارائه شده به ناشنوایان بزرگسال، می‌پرداخته ‌است. درونْ‌مایه و مضمون بیشتر این جلسات، بهبود و یا توسعة برخی ابعاد روش ارائة خدمات توان‌بخشی بوده ‌است. برای نمونه، پنجمین همایش دوسالانه، به موضوع ارائة خدمات به ناشنوایان شدیداً معلول پرداخت و هشتمین گردهمایی نیز، همکاری میانْ‌سازمانی شبکه‌بندی را موضوع کار خود قرار داد. در هر یک از این گردهماییها، با ارائة مقالات علمی و برگزاری مباحث جمعی بسیاری، به مسائل مورد علاقة افراد مرتبط با گروههای خاص در میان ناشنوایان (برای نمونه، ناشنوایان نابینا) و یا افراد دارای علایق تخصصی ویژه (همانند برآوردهای شغلی) معمولاً در حد بالایی پرداخته می‌شود. همچنین، انجمن به افراد در جهت تدوین برنامه‌هایی برای بهبود و توسعة میزان خدمات، کمک می‌کند. در سال 1970، این انجمن در تضمین و به دست‌آوردن گواهینامة دایمی برای معلمان دانش‌آموزان ناشنوا در کالیفرنیا، موفق بود. وجود این سازمان ملی در جلب توجه همگان به مشکلات گوناگون پیش ‌روی ناشنوایان و همچنین، ارائة راه حلی برای برطرف کردن آنها، بسیار ثمربخش است.
این گردهماییهای دوسالانه ، تحقق دومین هدف انجمن، یعنی فراهم آوردن محل تبادل ‌نظر و برگزاری جلسات مشترک است. آیین‌نامة انجمن، تصریح می‌کند که انجمن، باید هر دو سال یک بار، یک گردهمایی برای اعضای خود، برگزار کند. نخستین گردهمایی در سال 1967 و واشنگتن دی. ‌سی. برگزار شد و بخشی از گردهمایی انجمن ملی توان‌بخشی بود. انجمن ناشنوایی و توان‌بخشی، در همین گردهمایی، همراه یک انجمن دیگر، تشکیل جلسه داد. به طور معمول، گردهماییهای دوسالانه، با سخنرانی شخصیتی برجسته از دولت و یا متخصصان در زمینة موضوع مورد بحث، آغاز می‌شود. دیگر سخنرانیهای مهم، نشستهای ارائة مقالات و جلسه‌های آزاد، از جمله ویژگیهای معمول گردهماییها هستند. هدف اصلی از انجام دادن این فعالیتها عبارت است از: آگاهی دادن به اعضای انجمن، دربارة پیشرفتهای صورت گرفته در زمینة ناشنوایان، موارد دارای مسائل خاص و درمانهای جدید و پیشرفتهای انجام گرفته در ارائة خدمات. افزون بر این، این گردهماییها فرصتی را برای ارتباط غیررسمی و دوستانه میان اعضا، فراهم می‌‌آورد و موقعیت گسترش آشنایی و آگاهی تخصصی را برای آنان، مهیا می‌کند، باعث افزایش شناخت آنان از این حوزة کاری می‌شود، و فرصتی است تا با افرادی ملاقات کنند که هنوز، دانش آنها مدون نشده است.
با آنکه انجمن، خود به انجام طرحهای تحقیقاتی مبادرت نمی‌ورزد، اما همایشها و نشریات آن، برای محققان، بسیار ارزشمند است و اطلاعات مفیدی را در اختیار آنان، قرار داده ‌است و از این روی، به سومین هدف انجمن تحقق می‌بخشد. چهار مجلد سالنامة ناشنوایی که در سالهای 1969، 1972، 1973 و 1974، به چاپ رسید و دربردارندة خلاصه‌ای از تحقیقات و مرجعهای قابل توجه است، از ارزش بسیاری برخوردار است. هر مجلد، حاوی فهرست طرحهای تحقیقاتی انجام شده در زمان انتشار آن است و بدین ترییب، محققان می‌توانستند دیگر افرادی را که بر روی یک مسئلة یکسان و یا مرتبط کار می‌کردند، شناسایی کنند. در پایان مجلد منتشر شده در 1974، ادارة خدمات توان‌بخشی، که حامی مالی این انتشارات بود، ارائة کمکهای مالی خود را متوقف ساخت و متعاقب آن، انجمن نتوانست بودجة لازم برای استمرار طرح را فراهم آورد.
در خصوص هدف پنجم انجمن، باید گفت که در طول گردهماییها، به طور مبسوط، موضوع جذب پرسنل برای ورود به سرویسهای خدمت‌رسانی به ناشنوایان، مورد توجه قرار گرفت. برای نمونه، گردهمایی چهارم در سال 1972 در واشنگتن دی‌. سی. عمدتاً به ارائة مقالاتی اختصاص داشت که در زمینة آموزش و پرورش این پرسنل، پرداختن به آموزش تعاونی، خدمات مذهبی، مددکاری اجتماعی، روان‌شناسی، آموزش کوتاه مدت، و بسیاری از موارد دیگری بود که با پرورش پرسنل مورد نیاز برای ارائة خدمات به ناشنوایان، مرتبط بودند.
این انجمن، در راستای تحقق بخشیدن به پنجمین هدف خود، نشریة توان‌بخشی ناشنوایان را منتشر می‌کند که از 1967، به صورت هفته‌نامه، منتشر می‌شود. همچنین این انجمن، رساله‌هایی را به چاپ می‌رساند که عمدتاً حاصل گردهمایی‌های دوسالانة آن و یا سایر همایشهای تحت حمایت مالی آن هستند. این رساله‌ها به صورت نشریاتی مجزا به فروش می‌رسند و هدف از انتشار آنها، آگاهی دادن به افرادی است که از علایق و منافعی تخصصی در زمینة ناشنوایی برخوردارند. موقعیت انجمن در دفتر مرکزی انجمن ملی ناشنوایان ، باعث تسهیل همکاری با سایر سازمانها می‌گردد و در نتیجه، به تحقق هدف ششم انجمن، کمک می‌کند. در زمان فعالیت شورای سازمانهای خدمت‌رسان به ناشنوایان ، انجمن نیز عضو آن بود. اگرچه سازوکار رسمی برای هماهنگ کردن فعالیتهای انجمن با فعالیتهای سایر سازمانها از بین رفته است، انجمن از طریق تماسها و روابطی غیررسمی و با کارآیی کمتر، همانند رابطه با شورای مدیران ایالتی ادارة کار ، روابط خود با آنها را حفظ کرده و تداوم بخشیده ‌است. دستور کار هشتمین گردهمایی دوسالانه، به طور کلی، به بحث دربارة ارتقای سطح همکاری میان سازمانها و افراد فعال در زمینة ناشنوایی اختصاص داشت. رسالة شماره نُه با عنوان شبکه‌بندی و ناشنوایی ، حاصل این گردهمایی بود. سایر فعالیتهای انجمن عبارت‌اند از: سخنرانی مدیران اجرایی انجمن در کنگرة ایالات متحده و هیئتهای مقننة ایالتی برای تحقق هدف حمایت از وضع قوانین مرتبط با توسعة خدمات و امکانات مخصوص ناشنوایان.
ساختار اداری: این انجمن، یک سازمان غیرانتفاعی و غیرسیاسی است که در راستای خط‌مشی سنتی گروه متخصصان، سازمان یافته ‌است. انجمن در ابتدا، رئیس، معاون اول و دوم رئیس، دبیر، خزانه‌دار و هیئتی چهار نفره را برگزید. در سالیان بعد و با ادغام سمتهای دبیر و خزانه‌دار در سال 1970، همچنین با افزایش شمار اعضای هیئت، این ساختار اداری حاکم، اندکی تغییر کرد. با تغییر نام انجمن، در ساختار سازمانی آن نیز تغییر ایجاد شد و امروزه، متشکل از: رئیس، معاون رئیس و منتخب رئیس، دبیر، خزانه‌‌دار و هیئت پنج نفره است.
در 1971 و با تأمین بودجة بیشتری از سوی ادارة خدمات توان‌بخشی، انجمن توانست یک دبیر اجرایی را به کار گمارد که اکنون، «مدیر عامل» نامیده می‌شود. بدین ترتیب که کمک مالی ادارة خدمات توان‌بخشی برای انتشار سالنامه ناشنوایی اعطا گردید و آنان را قادر ساخت که مدیری تمام‌وقت را استخدام کنند. نخستین مدیر، آرتور جی. نوریس بود که والدینش ناشنوا بودند و حرفة وی مهندسی بود؛ اما پس از بازنشست شدن، فعالانه در توان‌بخشی ناشنوایان، شرکت کرد. جانشین تمام وقت او، شارون اچ. ‌کارتر ، خود ناشنوا بود و در آموزش و توان‌بخشی به ناشنوایان، فعالیت داشت. کادر دفتر مرکزی، افزون بر مدیر عامل، شامل یک منشی نیز بود. کمکهای داوطلبانه، سازمان را قادر می‌ساخت تا فراتر از آنچه با استفاده از منابع محدود آن میسر بود، به فعالیت بپردازد.
پس از شکل‌گیری کامل انجمن، روند کمکهای مالی ادارة خدمات توان‌بخشی متوقف شد و انجمن مددکاران توان‌بخشی تخصصی به ناشنوایان بزرگسال، گاهی اوقات و برای انجام برخی طرحهای خود، از این اداره کمک مالی دریافت می‌کرد؛ اما امروزه، برای استمرار حضور خود به مثابة سازمانی تخصصی، به حمایت مالی دولت، وابسته و نیازمند نیست. شمار اعضای انجمن از سیصد تن در 1967، به بیش از دو هزار عضو افزایش یافته، که در واقع، بنیان محکمی است برای ساختاری فوق‌العاده عظیم و تاثیرگذار در حوزة توان‌بخشی به ناشنوایان. از سال 1971، دفتر مرکزی انجمن، در هالکس هاوس واقع است و ساختمان آن نیز متعلق به انجمن ناشنوایان است که البته دیگر سازمانهای مرتبط با ناشنوایی را نیز در خود، جای داده ‌است.
این انجمن در چندین ایالت، دفتر و شعبه دارد که درصددند فعالیت یک سازمان ملی را در سطوح محلی نیز استمرار بخشند. برای نمونه، دفاتر واقع در اوهایو و ایندیانا ، در تغییر عنوان خود از سازمان ملی پیروی کردند. آنها به طور منظم، جلساتی را برگزار می‌کنند و در راستای اهداف آن در ایالتهای خود، فعالیت می‌نمایند.
افزون بر این، طبق آیین‌نامة انجمن، این سازمان می‌تواند بخشهایی را در جهت علایق و منافع خاص و در چارچوب توان‌بخشی به ناشنوایان، اختصاص دهد. در طول سالیان، بخشهای مجزایی در زمینة نابینایی ناشنوایان، بهداشت روان و ارزیابی شغلی و روان‌شناختی ایجاد گردیده‌اند که هدف از ایجاد آنها، گسترش و توسعة ارائة خدمات در زمینه‌هایی خاص است که البته با نخستین هدف سازمان و به عبارت دیگر، توسعه و گسترش خدمات توان‌بخشی تخصصی و همچنین با اقدامات سازمان برای افزایش اثرگذاری خود بر رفاه ناشنوایان، سازگار و متناسب است.
مآخذ:
EDHD, P. 173; GEDPD, Vol. 1, P. 21-23.
آلن ای. سوسمن ؛ جروم دی. شین
ترجمة محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 22 اردیبهشت 1399