کد jr-27731  
عنوان اول استرالیا  
عنوان دوم وضعیت ناشنوایان و ناشنوایی در این کشور  
نویسنده دی. جِی پاور  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 93  
شماره صفحه (تا) 99  
زبان فارسی  
متن استرالیا، وضعیت ناشنوایان و ناشنوایی در این کشور.
استرالیا ، با وسعت هفت میلیون و هفتصد و هفده هزار کیلومتر مربع و جمعیت بیش از پانزده میلیون نفر, پیشرفتهایی در امور ناشنوایان داشته است. در نظرسنجی و آمارگیری از افراد دارای ضعف شنوایی، موانعی از جمله پراکندگی جمعیت در مناطق روستایی در این کشور وجود دارد. برخی از روستاییان, صدها مایل دورتر از نزدیک‌ترین مرکز ارائة خدمات و تأمین کنندة وسایل کمک‌شنوایی برای افراد دچار ضعف شنوایی, زندگی می‌کنند. از لحاظ سیاسی, استرالیا, فدراسیونی است از شش ایالت خودگردان و دو سرزمین تحت قیمومیت, و اقتصاد آن ترکیبی است. به عبارت دیگر, برخی خدمات را دولت و برخی دیگر را بخش خصوصی ارائه می‌کنند. برای نمونه, این وضعیت در ارائة وسایل کمک‌شنوایی نمایان است: کودکان و مستمری‌بگیران دولت, وسایل کمک‌شنوایی و خدمات مرتبط با آن را به طور رایگان, از یک موسسة دولتی فدرال, دریافت می‌دارند؛ اما سایر افراد, باید این وسایل را از تأمین‌کنندگان در بخش خصوصی تهیه کنند. به همین ترتیب, بزرگسالانی که از موسسه‌ای دولتی, وسایل کمک‌شنوایی خود را دریافت می‌دارند, در همین موسسه, خدمات توان‌بخشی بدانها ارائه می‌گردد, اما افرادی که وسایل کمک‌شنوایی خود را از تأمین‌کنندگان خصوصی تهیه می‌کنند, برای دریافت خدمات توان‌بخشی باید به موسسات خیریه مراجعه کنند که بیشتر آنها خود از دولت یارانه دریافت می‌کنند. این مسئله در خدمات آموزشی نیز صدق می‌کند. بیشتر دانش‌آموزان به مدارس دولتی رایگان می‌روند, در حالیکه شمار اندکی از دانش‌آموزان در برنامه‌های آموزشی خصوصی شرکت می‌کنند, و والدین آنها باید بابت این برنامه‌ها شهریه بپردازند.
شیوع اختلالات شنوایی: ضعف و اختلالات شنوایی ، دومین بیماری و معلولیت شایع در استرالیاست و صرفاً میزان شیوع بیماریهای عضلانی‌ـ اسکلتی (از قبیل: التهاب مفاصل و روماتیسم ) از آن بیشتر است. بسته به معیارهای تعریف مشکلات شنیداری, بین پانصد هزار تا هفتصد و پنجاه هزار استرالیایی دچار این‌گونه مشکلات هستند. در یک نظرسنجی, تقریباً هفتصد و پنجاه هزار استرالیایی (پنج درصد از کل جمعیت این کشور) به نوعی نقص شنوایی مبتلا هستنند که گاهی باعث بروز مشکل برای آنان می‌شود. به ویژه, در محیطهای پُر سروصدا, از میان افرادی که از نقص شنوایی شکایت داشته‌اند, 68 هزار نفر حتی با سمعک نیز در درک گفتار دچار مشکل بوده‌اند. بیشترین افراد مبتلا به ضعف شنوایی (575 هزار نفر) مسن‌اند و پس از پایان تحصیلات, عموماً در سنین پیری ناشنوا شده‌اند. در حدود چهل هزار نفر نیز با نقص شنوایی به دنیا آمده‌اند و یا در اوان کودکی به این عارضه مبتلا شده‌اند.
به طور کلی, جمعیت مبتلا به نقص شنوایی, در اصل دچار نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی هستند, اگرچه به طور معمول, نقص شنوایی انتقالی نیز در جامعه به ویژه در میان کودکان به چشم می‌خورد. به دلیل بیماریهای باکتریایی و ویروسی, نقص شنوایی هادی, به ویژه در میان بومیان استرالیا, شیوع بسیار دارد؛ چرا که بیشتر کودکان بومی مدتهای مدیدی از التهاب گوش میانی مزمن و چرکین, رنج برده‌اند. این مسئله به معضلی عمده در بهداشت و آموزش, بدل شده که برطرف کردن آن نیز دشوار است.
نظام آموزشی: در استرالیا, آموزش و ارائة آن, عمدتاً بر عهدة ایالتهاست؛ اگرچه از اواسط دهة 1970, کنترل اداری و اجرایی در مدارس تمرکززدایی شده, شش ایالت و دو سرزمین تحت قیمومیت استرالیا, صرفاً هشت منطقة آموزشی دارند. با آنکه در مورد گستره و انواع پیش‌بینیهای لازم در زمینة آموزش, بین ایالتها اختلاف نظر وجود دارد, طرح کلی این تمهیدات, یکسان است. ادارة آموزش هر ایالت‌, دارای سرویس راهنمایی والدین است که از زمان تشخیص ناشنوایی در کودکان, با خانواده‌های آنان, همکاری می‌کند. معمولاً این اداره, در مرکز ایالت واقع است و گاهی اوقات, سرویسهای تمام وقت و یا سیار آن به شهرهای کوچک‌تر و زراعی می‌روند. در ایالتهایی که فاصلة مرکز آن از شهرهای دورافتاده بسیار است. ارائة سرویسهای راهنمایی والدین, اغلب بر عهدة معلمی جامع‌الأطراف است. این فرد, آموزگار کودکان دچار نقص شنوایی است و مدارس ناشنوایان ابتدایی و یا دبیرستان آن منطقه را نیز اداره می‌کند.
تمهیدات در این سطح, عمدتاً رضایت‌بخش است و بیشتر خانواده‌ها در طول نخستین سالهای تولد فرزندشان به شکلی معقول و مناسب, از رهنمودها برخوردار می‌شوند. در چندین ایالت نیز سرویس خصوصی راهنمایی والدین برای استفادة علاقه‌مندان فراهم است. همة ایالتها نیز برای کودکان دچار شنوایی ، مراکز کودکستان و یا پیش‌دبستانی تأسیس می‌کنند که اغلب در مراکز ایالتها این تمهیدات گسترده‌تر است و واحدهای دبستانی مخصوص کودکان نواحی روستایی, از برنامه‌های محدودتری بهره‌مند می‌شوند. این سرویسها, معمولاً مراکز پیش‌دبستانی و منحصر به کودکان ناشنوا هستند. البته در همة ایالتها, کودکان می‌توانند در مراکز پیش‌دبستانی عادی ثبت‌نام کنند و آن‌گاه آموزگاران سیار ویژة دانش‌آموزان مبتلا به نقص شنوایی, خدماتی خارج از برنامه به آنها ارائه می‌دهند.
قالب و الگوی برنامه‌های مخصوص کودکان دبستانی, بسیار گونه‌گون است. بیشتر ایالتها در کلان‌شهرهای عمده, یک یا چند مدرسه مخصوص دانش‌آموزان مبتلا به ضعف شنوایی تأسیس می‌کنند و در مناطق روستایی واحدهای نسبتاً کوچک‌تری را در محوطة مدارس ابتدایی عادی ایجاد می‌کنند. با این همه, در دو ایالت دیگر, مدرسه‌ای مرکزی مخصوص این قبیل دانش‌آموزان وجود ندارد؛ اما در عوض, هم در حومة شهر, و هم در مناطق روستایی, واحدهای نسبتاً کوچک‌تری در محوطة مدارس ابتدایی عادی افتتاح شده ‌است. دربارة برنامه‌های سطح دبیرستان, در استرالیا, رسم بر این بوده ‌است که برنامه‌های سطوح ابتدایی, گسترشی صعودی پیدا کنند. این, بدان معناست که عمدتاً آموزگاران مخصوص دانش‌آموزان کم‌شنوا که در سطح ابتدایی آموزش دیده بودند, درسهای دانشگاهی را تدریس می‌کردند و آموزگاران مناسب تدریس در سطح دبیرستان, بیشتر در زمینه‌های شغلی و حرفه‌ای (همچون مطالعات بازرگانی و تجاری و هنرهای دستی) به استخدام نظام آموزشی در می‌آمدند. متعاقب آن, به تدریج, آموزگاران مناسب تدریس در سطح دبیرستان, برای رشته‌های علوم پایه و علوم انسانی جذب شده و آموزش دیده‌اند. در روستاهای کوچک, این آماده‌سازیها بیشتر به صورت واحدی است در چارچوب ساختار دبیرستانهای عادی واقع در محل. بار دیگر, در دو سطح ابتدایی و دبیرستان, واحدها و مدارسی خصوصی برای کودکان کم‌شنوا تأسیس گردیده است. در سال 1875, مدرسة کاتولیک دختران ناشنوا تأسیس گردید و در سال 1922 نیز این‌چنین مدرسه‌ای برای پسران افتتاح شد. پس از جنگ جهانی دوم, مراکز خصوصی دیگری نیز بدین منظور, تأسیس شده ‌است.
از آنجا که در اواخر دهة 1860 تا پایان قرن نوزدهم, کارهای مقدماتی برای آموزش دانش‌آموزان ناشنوا در نظر گرفته ‌شد, چندین مدرسة بزرگ مخصوص دانش‌آموزان ناشنوا در ایالات مختلف, بیش از صدسال قدمت دارند. مدارس کنونی پایتخت، که مخصوص نوجوانان کم‌شنواست، در واقع, زاییدة این مدارس بزرگ ایالتی هستند و در سالهای نخستین تأسیس, عمدتاً شبانه‌روزی بودند. با این همه, از زمان جنگ جهانی دوم, شمار دانش‌آموزان شبانه‌روزی به شدت کاهش یافته ‌است, امروزه شمار اندکی از دانش‌آموزان در مدارس ساکن‌اند و تقریباً همة آنان از منازل خود به مدارس و واحدهای آموزشی می‌روند. بیشتر سرویسها به دانش‌آموزان, سواد ابتدایی, مهارتهای شمارشی و ریاضی, و مهارتهای اجتماعی را می‌آموزند تا آنان را برای ورود به یک حرفه, آماده کنند. همچنین, دانش‌آموزان امروزه به طور روزافزون با دانش رایانه, کار با آن و سایر فناوریها آشنا می‌شوند و فرصتهای موجود برای افراد مبتلا به نقص شنوایی, فوق‌العاده تنوع و توسعه یافته ‌است. بیشتر مدارس و واحدهای آموزشی, در زمینة همة نیازهای آموزشی ناشنوایان, برنامه‌هایی تدارک دیده‌اند که گاهی با کلاسهای عادی آنان ترکیب می‌شود؛ به ویژه در صورتی ‌که این مرکز, واحدی در محوطة یک مدرسة عادی باشد. با وجود این همة ادارات آموزش ایالتی, سرویس آموزگار سیار را نیز ارائه می‌دهند, که مسئولیت آن, نظارت بر طبقه‌بندی دانش‌آموزان (عمدتاً دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی) در چارچوب کلاسهای عادی است. به طور معمول, در هر کلاس عادی, صرفاً یک دانش‌آموز کم‌شنوا وجود دارد و آموزگار سیار, می‌تواند هر هفته, چهار کلاس یک ساعته با این دانش‌آموز داشته ‌باشد که چه بسا برای دانش‌آموزانی که نیاز کمتری دارند, این برنامه, به بازدیدی سالیانه کاهش یابد. همچنین, این آموزگار سیار, می‌تواند معلم کلاس عادی دانش‌آموز دارای نقص شنوایی را راهنمایی کند, در صورت لزوم به دانش‌آموز, مساعدت آموزشی ویژه ارائه دهد و افزون بر این, وسایل کمک‌شنوایی وی را بازبینی کند و در تعویض باتری و. . . او را یاری دهد. در حدود نیمی از دانش‌آموزانی که در استرالیا از سمعک استفاده می‌کنند, در مدارس عادی درس می‌خوانند.
در حدود 25 تا 30 درصد دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, افزون بر این نقیصه, معلولیت شدیدتری نیز دارند و همة سرویسهای ایالتی, تمهیدات ویژه‌ای را برای آنان در نظر می‌گیرند؛ گاه در چارچوب برنامه‌های مدارس و واحدهای آموزشی مخصوص دانش‌آموزان کم‌شنوا, و گاه با در نظر گرفتن کلاسهای ویژه برای دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی در مدارس مخصوص دانش‌آموزان نابینا, دارای معلولیت ذهنی, جسمی و یا اختلال رفتاری. طبعاً در این کلاسها, معلمان متخصص در آموزش افراد دارای نقص شنوایی, تدریس خواهند کرد. افزون بر اینکه در بیشتر ایالتها واحدهای آموزشی مخصوص ناشنوایان نابینا نیز تأسیس شده است.
با توجه به این الگوی ارائة سرویسها و خدمات, موفقیت آموزشی دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی در نظامهای آموزشی استرالیا, از سطوح عالی تا سطوح پایین‌تر از معمول, متغیر است. در خصوص دانش‌آموزان بهره‌مند از خدمات تمام وقت مخصوص کم‌شنوایان, همان عقب‌ماندگی معمولی که در محیطهای آموزشی سایر کشورهای انگلیسی زبان دیده می‌شود, در استرالیا نیز به چشم می‌خورد.
امروزه بر نوعی از آموزش که در همة ایالتها ارائه می‌گردد و آموزش فنی و فوق برنامه نام دارد, تأکید بسیاری می‌گردد. در مورد آموزش فنی و حرفه‌ای و برنامه‌های ورود به کار ، مسئولان ارائة خدمات به افرادی دارای ضعف شنوایی, استفاده روزافزونی از این برنامه‌ها می‌کنند.
هم اکنون, چندین ایالت در چارچوب دانشکدة آموزش فنی و فوق برنامه کلاسهایی برای دانش‌آموزان دارای ضعف شنوایی برگزار می‌کنند و این کالجها نیز برای آمادگی حرفه‌ای و برنامه‌های تکمیلی این دانش‌آموزان در سالهای نخستین استخدام ترتیباتی فراهم می‌آورند. پیش‌بینی می‌شود که این قبیل برنامه‌ها, کاربرد چشمگیری داشته باشند.
در استرالیا, هیچ گونه برنامه خاصی در مقطع آموزش عالی برای دانش‌آموزان دارای ضعف شنوایی در نظر گرفته نشده‌ است. دانش‌آموزانی که با استفاده از کمک آموزگاران سیار از مدارس عادی دانش‌آموخته شده‌اند, می‌توانند تحصیلات خود را در دانشگاهها و دانشکده‌های عادی ادامه دهند. شمار معدودی از دانش‌آموختگان مدارس و واحدهای تمام وقت مخصوص دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, قادر به ادامة تحصیل هستند؛ به ویژه چنان ‌که در این مراکز, عمدتاً برقراری ارتباط با دست انجام شود. بنابراین تعداد اندکی از افراد دارای نقص شنوایی, از دانشگا‌هها و دانشکده‌های دارای آموزش پیشرفته, دانش‌آموخته می‌شوند.
آموزگاران: در استرالیا, به طور معمول, آموزگاران افراد دارای نقص شنوایی, دانش‌آموختة دانشکدة دبیری هستند و پس از سه سال تحصیل, مدرک تدریس در مقطع ابتدایی را دریافت می‌دارند. آن‌گاه, پس از یک سال تحصیل در رشتة آموزش به دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد می‌شوند. بیشتر آنان, پیش از گام نهادن به حیطة تدریس به دانش‌آموزان دارای نقص‌شنوایی, در مدارس عادی, تجاربی کسب کرده‌اند. با این همه, معدودی از آنها مستقیماً از رشتة آموزش به دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی دانش‌آموخته می‌شوند. در دانشکده‌های آموزش پیشرفته در چهار ایالت استرالیا, برنامه آموزش و تربیت این آموزگاران در جریان است و چندین دانشگاه استرالیا نیز در این زمینه به آموزش پیشرفته, از جمله اعطای تحقیقاتی کارشناسی ارشد می‌پردازند.
بزرگسالان ناشنوا : همانگونه که پیش‌تر گفته شد, بیشتر افراد دچار نقص شنوایی در استرالیا, سالخورده‌اند. اغلب این افراد از خدمات موجود برای آنان و حتی از مزیتهای سمعک آگاه نیستند. بیشتر اوقات, آنان در پی برخورداری از این خدمات و کمکها نیستند و در پذیرش آنها نیز محتاطانه عمل می‌کنند. بدین ترتیب, این افراد سالخورده, درون‌گرا می‌شوند و حتی در درون خانواده‌های خود نیز منزوی می‌شوند. شماری از موسسات دولتی و خیریه, در تلاش‌اند این نیازها را برآورده سازند؛ اما این تلاش, صرفاً بخش اندکی از مصرف کنندگان بالقوه را در برمی‌گیرد. سرویس دولتی نیز که وسایل کمک‌شنوایی و سمعک در اختیار مستمری‌بگیران می‌گذارد، که معمولاً سالخورده‌اند، صرفاً می‌تواند خدمات توان‌بخشی محدودی ارائه دهد. در همة ایالتها, شعبات یک سازمان خیریه به نام «استرالیایی که بهتر می‌شنود »، مشغول به کارند و به اعضای آن, خدمات مرتبط با لب‌خوانی و توان‌بخشی شنیداری ارائه می‌‌دهد. البته بودجة فدرال بیشتری نیز به این سازمان و سایر موسسات خیریة مشابه, تعلق گرفته است.
بیشتر کسانی که شنوایی خود را از دست داده‌اند, به دلیل کهولت سن, در سنین کار قرار ندارند و دربارة اشتغال آنان نیز هیچ گونه تحقیقی انجام نگرفته ‌است بر طبق عقیدة رایج و پذیرفته همگان, این افراد به دلیل اختلالات شنوایی, دچار محدودیتهایی هستند. و همچنین, کارفرمایان و عموم مردم, از توانایی افراد دچار نقص شنوایی, در شغلهایی که مستلزم داشتن شنوایی طبیعی نیست, بی‌اطلاع‌اند. به طور کلی, در همة انواع موقعیتهای کاری, افرادی را می‌توان یافت که شنوایی خود را از دست داده‌اند؛ اما هنوز مشغول به کارند.
ناشنوایان در دورة پیش‌زبانی : بیشتر دانش‌آموختگان مدارس مخصوص دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, در دوران بزرگسالی به شکل جامعه‌ای شناخته شده از ناشنوایان در می‌آیند و فعالیتهای خانوادگی, اجتماعی و تفریحی آنان, عمدتاً در این جامعه صورت می‌گیرد. همة ایالتهای استرالیا, دارای انجمن ناشنوایان باسابقه‌ای هستند که زاییدة رسالت دیرینة ناشنوایانست. این انجمنها, طیف گسترده‌ای از خدمات را در اختیار ناشنوایانی پیش‌‌زبانی قرار می‌دهند. برخی انجمنهای ناشنوایان نیز، دامنة خدمات خود را توسعه داده‌اند و افزون بر توجه سنتی به ناشنوایی پیش‌زبانی, به ارائة خدمات توان‌بخشی به بزرگسالان کَر شده و نیز انجام برخی اقدامات رفاهی می‌پردازند.
دربارة موقعیت شغلی و اجتماعی‌ـ اقتصادی ناشنوایان شده پیش‌زبانی, هیچ گونه تحقیقی به عمل نیامده ‌است؛ اما خود آنان و افرادی که با آنها کار می‌کنند, معتقدند که عمدتاً به دلیل محدودیت موفقیتهای آموزشی آنان, معمولاً در سطوحی نامتناسب با قابلتهای خود, مشغول به کار هستند. همچنین با توجه به شمار اینگونه افراد نسبت به کل جمعیت عادی, آنان, آن چنان که باید و شاید در فعالیتهای حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای شرکت ندارند.
در گذشته, ادارات آموزش ایالتی با به کار گماردن آموزگاران ناشنوای پیش‌زبانی, مخالفت بسیاری می‌کردند. با این همه, این رویکرد فوق‌العاده رو به تضعیف است. امروزه در بیشتر ایالات, افراد متقاضی واجد شرایط, به عنوان آموزگار دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی استخدام می‌گردند. با این همه, به دلیل فقدان تمهیدات لازم در موسسات آموزش عالی, این‌گونه معلمان, اندک‌اند و مادام که فرصتهای بهتری در آموزش عالی برای ناشنوایان پیش‌زبانی فراهم نیاید, آرمانها و آرزوهای شغلی آنان نیز تحقق نمی‌یابد.
در میان ناشنوایان پیش‌زبانی, اغلب مردها در کارهای غیرفنی و یا مشاغل مهارتی (مثلاً مشاغل مربوط به فلزات و ساختمان‌سازی) مشغول به کار هستند. همچنین در زمینة الکترونیک و پردازش داده‌ها نیز فرصتهای کاری بسیاری فراهم شده ‌است. بیشتر زنان نیز در حیطة شغلی به کارهای دفتری و یا کارهای پردازشی در کارخانه‌ها روی آورده‌اند. افزون بر این, برخی از سازمانهایی که با ناشنوایان کار می‌کنند, آنها را به کار گمارده‌اند. از گذشته, ناشنوایان پیش‌زبانی استرالیا, واجد شرایط استخدام بوده‌اند, اما به دلیل محرومیت از یک سری مهارتها و صلاحیتهای رسمی, این دانش‌آموختگان مدارس ناشنوایان, در یافتن شغل مناسب به مشکلات بسیاری برخورد می‌کنند.
روشهای برقراری ارتباط: بیشتر افراد دارای نقص شنوایی در استرالیا, در اواخر عمر, ناشنوا شده‌اند و از این رو روش آنان در برقراری ارتباط, گفتاری‌ـ شنیداری است. اغلب آنان برای برقراری ارتباطی معمولی, به تقویت توان ‌شنوایی باقی ‌مانده در خود و گفتارخوانی روی می‌آورند و کمتر از نیمی از ناشنوایان پیش‌زبانی دوران تحصیلات خود را در محیطهای آموزشی عادی می‌گذرانند و در آنجا صرفاً از آموزشی گفتاری‌ـ شنیداری برخوردار هستند. اگرچه مدرکی مبتنی بر تحقیقات در دست نیست, اما به احتمال قوی, بیشتر افراد در اواخر عمر, همچنان به روش شفاهی‌ـ شنیداری ارتباط برقرار می‌کنند.
به استثنای چند مورد معدود, مدارس و سرویسهای دانش‌آموزانی که همه و یا قسمت عمدة دوران تحصیل خود را در محیطهای مخصوص ناشنوایان سپری کرده‌اند, افزون بر آموزش شفاهی- شنیداری, برقراری ارتباط با حرکات دست را نیز فرا می‌گیرند و کمتر از دانش‌آموزان ناشنوا که نیازمند آموزشِ تمام‌وقت هستند, با استفاده از این روش مکمل تحصیل می‌کنند. در بیشتر موارد, این روش دستی, آمیزه‌ای است از اشاره‌ها و هجی کردن با انگشت که کودک را قادر می‌سازد تا آنجا که می‌تواند, از انگلیسی به زبان اشاره استفاده کند. در موارد اندکی نیز این روش دستی, به نوعی, گفتار اشاره‌ای است. دانش‌آموختگان این برنامه‌های آموزشی, اغلب در فعالیتهای فردی و اجتماعی خود از انگلیسی در زبان اشاره استفاده می‌کنند و به عبارت دیگر, گروهی مجزا, یعنی جامعة ناشنوایان را تشکیل می‌دهند. برآورد می‌شود که در استرالیا, تقریباً هفت هزار نفر برای برقراری ارتباط روزمرة خود, عمدتاً به ارتباط دستی متکی هستند. این ارتباط دستی ، شکلی به خصوص در میان ناشنوایان به خود گرفته که ‌زبان اشارة استرالیایی نام دارد. دو فرد ناشنوایی که در ویکتوریا و نیوسالت ولز , دو مدرسة بزرگ ایالتی مخصوص ناشنوایان تأسیس کردند, زبان اشارة استرالیایی را ابداع نمودند. این زبان, مستقیماً از زبان اشارة بریتانیایی گرفته شده ‌است. البته در ایالتهای استرالیا, تفاوتهای گویشی اندکی نیز در این زبان اشاره به چشم می‌خورد؛ چرا که آن دو فرد ناشنوای ابداع‌کنندة زبان اشاره, از گونه‌های مختلف زبان اشارة انگلیسی در محل تحصیل خود در آنجا اقتباس کرده‌اند. مدارس کاتولیک دانش‌آموزان ناشنوا در استرالیا ، سالیان متمادی از زبان اشارة ایرلندی استفاده می‌کردند؛ چرا که موسس این مدارس در سالهای 1968 و 1922 آن را به استرالیا آورده بود. این مدارس, پس از جنگ جهانی دوم, صرفاً گفتاری شد و اکنون, گفتار اشاره‌ای را به کار می‌برند. امروزه, شمار اندکی از کاربران زبان اشارة ایرلندی‌ـ استرالیایی هنوز زنده‌اند و احتمالاً در یک یا دو نسل آینده, استفادة از آن, منسوخ شود. در گذشته, صد الفبای هجی با انگشت به همراه زبان اشاره به کار می‌رفت. نمودارهای موجود از آن هجی با انگشت, نمایانگر این نکته است که آن الفبا با الفبای کنونی و مورد استفاده در امریکا اندکی متفاوت بوده است. هجی کردن با انگشت، که به همراه زبان اشارة استرالیایی به کار می‌رود، در واقع, روش دو دستی بریتانیایی است.
آموزگاران دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, با آگاهی از محدودیتهای زبان اشارة امریکایی در زمینة اهداف آموزشی, بدین دلیل که دستور زبان آن, مانند سایر زبانهای اشاره, دستور زبان انگلیسی نبود, به همراه نمایندگان جوامع ناشنوایان, طرح توسعة زبان اشارة استرالیایی را آغاز کردند. این طرح از سال 1980 شروع شده, و قصد دارد با افزودن انواع مختلف هجی با انگشت، که نشانة زمان, عدد, قیدها هستند، و همچنین نشانه‌های ابداعی به زبان اشارة استرالیایی, استفاده از انگلیسی با زبان اشاره را گسترش دهد. البته هدف از آن, این نبوده که جایگزین زبان اشارة استرالیایی بشود که بزرگسالان ناشنوا هنوز از آن استفاده می‌کردند؛ بلکه مبنایی را برای کاربرد انگلیسی با زبان اشاره در مدارس فراهم آورده است. در نتیجة اقدامات این طرح, فرهنگ لغتی در 1981 منتشر گردید و در همة مدارس و سرویسهای ناشنوایان استرالیایی که از انگلیسی با زبان اشاره استفاده می‌کردند, کاربرد گسترده‌ای یافت.
یکی از دستاوردهای مهم این بود که ادارة ملی اعتبار بخشیدن به مترجمان و رابطان ، زبان اشارة استرالیایی را به عنوان یک زبان جامعه به رسمیت شناخت و این زبان, از همان جایگاه و حقوق زبانهای گفتاری غیرانگلیسی برخوردار شد. این بدان معناست که در مورد زبان اشارة رابطان گفتاری برای ناشنوایان, معیارها و آزمونهایی رسمی تعیین گردید و این خود, به ارتقای معیارهای حرفه‌ای و وجهة این رابطان می‌انجامد.
بومیان استرالیا, دارای روش نشانه‌ای گسترده‌ای هستند که تحت شرایط خاصی برای برقراری ارتباط, از آن استفاده می‌کنند, و این, می‌تواند آغاز کار با کودکان بومی ناشنوا, به ویژه در جوامع دورافتادة آنها باشد. در ضمن, فرهنگ لغت این روش ارتباطی موسوم به والپیری نیز منتشر شده است.
آزمایشگاههای ملی صوت: یکی از مهم‌ترین عوامل در ارائة خدمات به افراد دارای ضعف شنوایی در استرالیا, ایجاد موسسه‌ای است که در سال 1948 تأسیس شد و در حال حاضر, آزمایشگاههای ملی صوت نام دارد. در زمان تأسیس, وظیفة این موسسه, فراهم آوردن وسایل کمک‌شنوایی برای سربازانی بود که در جنگ جهانی دوم, ناشنوا شده بودند و نیز برای شمار بسیاری از کودکانی بود که بر اثر شیوع سرخجه در اوایل دهة1940, شنوایی خود را از دست داده ‌بودند. از آن زمان تا کنون, آزمایشگاههای ملی صوت, به دومین تأمین کنندة مهم وسایل کمک‌شنوایی و ارائة خدمات به افراد دارای نقص شنوایی در جهان بدل شده است. این موسسه در واقع, قسمتی از وزارت بهداشت استرالیا ست و در همة شهرهای مرکزی مهم و بسیاری از شهرهای عمدة زراعی دفاتری دارد که از مناطق روستایی دورافتاده, به طور مرتب, بازدید کرده و به آنها ارائه خدمت می‌کند.
آزمایشگاههای ملی صوت, در ارائه و نگهداری رایگان وسایل کمک‌شنوایی برای همة مستمری‌بگیران نِظامی و غیرنظامی در استرالیا, و همچنین برای همة افراد دارای نقص شنوایی زیر 21 سال, فعالیت می‌کند. همچنین به مراجعان بزرگسال خود, تا اندازه‌ای خدمات توان‌بخشی ارائه می‌دهد. افزون بر این, همواره به تحقیقات فنی و شنوایی‌شناختی و ارائة خدمات توسعه‌ای می‌پردازد و در دفتر مرکزی خود در سیدنی , امکانات گسترده‌ای برای توسعه بخشیدن و تحقیقات مهندسی, صوتی, الکتریکی و شنوایی‌شناختی در اختیار دارد. نشریات آزمایشگاههای ملی نیز الگویی است برای سایر موسسات مشابه در سراسر جهان.
آزمایشگاههای ملی, می‌توانند در مناطق شهری و برخی مناطق روستایی به مدارس مخصوص دانش‌آموزان دارای نقص شنوایی, به طور مرتب خدمات مربوط به نگهداری از وسایل کمک‌شنوایی ارائه دهند و همة دانش‌آموزان ناشنوای استرالیا را به دستگاه کمک‌شنوایی دارای فرکانس رادیویی مجهز کنند. این دستگاه جدید را آزمایشگاههای ملی صوت و سازمان تحقیقات علمی و صنعتی فدرال ابداع کرده‌اند. عمدتاً در نتیجة خدمات این آزمایشگاههاست که عملاً همة کودکان استرالیایی که وسایل کمک‌شنوایی برای آنان مفید است, دست کم دارای یک سمعک هستند و مادام‌العمر, این وسیله به طور رایگان برای آنان سرویس خواهد شد و تأثیر این موسسه بر آموزش کودکان مبتلا به نقص شنوایی نیز فوق‌العاده بوده است.
سازمانها و اطلاعات: در استرالیا, تعدادی از سازمانها نمایانگر عقاید و تخصصهای فعال در حوزة اختلال شنوایی هستند. برای نمونه, سازمانهای زیر فعالیت دارند: انجمن آموزگاران ناشنوایان استرالیا ، انجمن مددکاران اجتماعی ناشنوایان استرالیا ، فدراسیون انجمنهای ناشنوایان استرالیا ، انجمن شنوایی‌شناسی استرالیا ، مرکز شرح و زیرنویسی استرالیا برای زیرنویسی در تلویزیون و انجمن گوش‌ـ حنجره‌شناسی استرالیا . همچنین, گروههای کوچک‌تر بی‌شماری نیز وجود دارند که بیانگر وجود علایق و موضوعات مختلف مورد توجه افراد دارای نقص شنوایی است. بیشتر این سازمانها, در خدمت ناشنوایان پیش‌زبانی هستند. «استرالیایی که بهتر می‌شنود», یکی از معدود سازمانهایی است که به ناشنوایان شده, خدمات توان‌بخشی شنیداری ارائه می‌دهند. همة این سازمانها تحت عنوان «شورای ناشنوایی استرالیا» گردهم آمده‌اند و این شورا در کانبرا ، دبیرخانه‌ای دایمی دارد. بنابراین, این شورا می‌تواند بیانگر عقاید جوامع ناشنوایان و افرادی باشند که در راستای منافع دولت فدرال و شورا، فعالیت می‌نمایند.
همچنین, این انجمنها, مجلات علمی نیز برای ناشنوایان استرالیا منتشر می‌کنند که از آن جمله است: آموزگار ناشنوایان استرالیا , نشریة انجمن گوش‌ـ حنجره‌شناسی استرالیا و نشریة انجمن شنوایی‌شناسی استرالیا . شایان ذکر است که تعدادی از سازمانها, از قبیل آزمایشگاههای ملی صوت, دانشگاه ملبورن ، دانشکدة آموزش پیشرفتة بریس‌بان و مرکز مطالعاتی توسعة انسانی به انجام دادن تحقیقات در زمینة ناشنوایی مبادرت می‌کنند و بنیاد ملی تحقیقات ناشنوایی نیز تأسیس گردیده ‌است.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 1, P. 126-130.
دی. جِی. پاور
ترجمة محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 18 اردیبهشت 1399