کد jr-27559  
عنوان اول آمونتونز، گویلوم  
عنوان دوم فیزیکدان ناشنوای فرانسوی  
مترجم محمدهادی سهرابی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 46  
شماره صفحه (تا) 48  
زبان فارسی  
متن آمونتونز، گویلوم ، فیزیکدان ناشنوای فرانسوی.
در 31 آگوست 1663، در دورة اغتشاش و نابسامانی فرانسه به دنیا آمد. پیش از آنکه به پنج سالگی برسد، کشورش هلند اسپانیایی زبان را اشغال کرده بود و جنگ انقلاب ، منجر به تثبیت غلبة فرانسه بر فلاندر شده ‌بود. وقتی آمونتونز نوجوان بود، فرهنگستان سلطنتی علوم در پاریس ، بیست و پنجمین سال جست‌وجوی علم را جشن گرفت. در این فرهنگستان بود که آمونتونز، بسیاری از اختراعات بزرگ خود را که در مسیر جست‌وجو برای فهم پدیده‌های مربوط به گرما، دما و فشار هوا به دست آمده بود، ارائه کرد.
با ناشنوایی کامل در دورة نوجوانی، او درمانهای پزشکی برای ناشنوایی‌اش را در تمام مدت عمرش رد کرد و زمانی که در حال انجام آزمایشهای علمی‌اش بود، جهان سکوت و آثار پُر‌سود آن را ترجیح می‌داد. هنگامی که آمونتونز علاقة خود به کسب دانش را ابراز کرد، پدرش که وکیلی از نورماندی بود، او را تشویق کرد. او نخست به مکانیک علاقه‌مند شد و تلاش بی‌ثمری برای ساختن یک ماشین با حرکت مداوم، انجام داد. پس از آزمایشهایی با نقشه‌های معماری، آمونتونز به مطالعة حرکت اجرام آسمانی و تلگراف نوری پرداخت. این فیزیکدان جوان، نوعی ارتباط از راه دور را به خانوادة سلطنتی نشان داد. او وقتی متوجه شد دولت فرانسه علاقه‌مند به این کار نیست، به تحقیق دربارة ساختن ابزارهای اندازه‌گیری دما، فشار اتمسفر و رطوبت، روی آورد؛ عرصه‌ای که کانون اولیة تحقیقات او در سایر فعالیتهای حرفه‌ای‌اش شد. آمونتونز در نخستین کارش که بهبود بخشیدن دماسنج گالیله بود، از یک لولة شیشه‌ای که در انتهای آن، حباب بسته‌ای وجود داشت، استفاده کرد. بخش بالایی حباب، با هوا پُر می‌شد و بخش پایین آن، باز بود. این دستگاه، به جای آنکه دما را با تغییر در حجم، اندازه ‌بگیرد، آن را با تغییر در فشار گاز، اندازه‌گیری می‌کرد. در 1688، آمونتونز در 25 سالگی، دماسنج هوایی ساخت که درجات آن به طور منظم با تغییرات فشار اتمسفر، تصحیح می‌شد. آمونتونز، چند آزمایش قابل توجه دربارة گرما در منشور را انجام داد. طرح پیشنهادی او برای یک موتور گرمایی (شامل اصل احتراق بیرونی با دَوَران مستقیم) بود. این کار او در بیستم ژوئن 1699 در مجلة گزارش آکادمی علوم با عنوان «یک راه مقرون به صرفه از جانشین کردن تأثیر آتش به جای نیروی انسانها و اسبها برای حرکت دادن ماشینها» منتشر شد.
او تا شش سال بعد، گزارشهای بسیاری را در آکادمی منتشر کرد که این گزارشها حاوی مشاهدات او از یک افزایش حدوداً یک سومی حجم هوا بود، هنگامی که آب از نقطة انجماد تا نقطه جوش، گرم شود. او همچنین نتایج تحقیقش را در زمینة اتلافهای اصطکاکی در ماشینها و نیز ارتباط بین نیروهای اصطکاکی و فشار اجسام در حال تماس را منتشر ساخت. او بر تخمین لئوناردو داوینچی از نیروی مورد نیاز برای چرخاندن اهرم تأکید کرد.
در 1702، آمونتونز، دماسنج هوایی گالیله را با استفاده از یک حجم ثابت و یک لولة U شکل، بهبود بخشید. دما با ارتفاع یک ستون جیوه در یک لوله به طول 45 اینچ در دماسنج اندازه‌گیری می‌شد. هرچند آمونتونز در رسیدن به یک دقت مناسب با مشکل مواجه بود، اما دماسنج او دقیق‌تر از دماسنج گالیله بود. او از این دماسنج برای مطالعة نقطة جوش مایعات، استفاده کرد. آمومتونز، بنیانی را برای کار گابریل دانیل فار‌نهایت در دهه‌های بعدی فراهم آورد. نیوتن ، هالی و هویگنز ، قبلاً متوجه ثابت بودن نقطة ‌جوش آب شده بودند؛ اما این مشاهدات آمونتونز بود که الهام‌بخش فارنهایت در تحقیقاتش بر روی نقطة جوش ثابت دیگر مایعات شد. با توجه به این مواد، او ارتباط بین نقطه‌جوش ثابت با فشار اتمسفر را ثبت کرد و عمل سنجش دما را دقیق‌تر کرد. مشاهدات آمونتونز مبنی بر اینکه افزایش دمای آب در نقطة ‌جوش متوقف می‌شود، منجر به طرح این پیشنهاد از سوی او شد که این نقطه، یک نقطة ثابت دماسنجی است. ظاهراً فارنهایت، از الکل به عنوان مایة دماسنج برای نخستین ابزارهایش استفاده کرد، ولی تا 1721، او نخستین دماسنج جیوه‌ای خود را ساخته بود. این دماسنج، وسیله‌ای بود که او برای تأکید بر مشاهدات آمونتونز مبنی بر اینکه آب در دمای خاصی به جوش می‌آید، از آن استفاده کرد. آمونتونز، همچنین به علم هواشناسی، مخصوصاً با تحقیقاتش بر روی فشارسنجها کمک کرد. او هنگام آزمایش با فشارسنجها، به خوبی آگاه بود که درجات روی فشارسنجها تحت تأثیر چندین عامل قرار داشتند که این عوامل، ارتباطی با فشار هوا نداشتند و عبارت بودند از: لولة شیشه‌ای، دما و تغییرات متناظر در چگالی جیوه. تا 1704، او جدولی از تصحیحات بر روی دما را برای استفاده در فشارسنج، تهیه کرد. دیگر فیزیکدانان، این تصحیحات را نادیده گرفتند تا اینکه جین آندره ‌دیلوک بر اهمیت آنها تأکید ورزید. آمونتونز، به سختی کار کرد تا شکل اولیة فشارسنجِ ساختة توریچلی را دقیق‌تر، فشرده‌تر و قابل حمل سازد.
آمونتونز، برخی از تحقیقات اولیه را انجام داد که منجر به پیدایش مفهوم «گاز ایدئال » شد. تقریباً یک قرن گذشت تا اینکه جاکوس چارلز به مشاهدات آمونتونز دست یافت و کار فیزیکدان ناشنوا را تکرار کرد؛ اما آزمایشهای خود را منتشر نساخت. حدود سال 1802، جوزف لوئیز گای‌ـ لوساک از کار چارلز و آمونتونز، نسخه‌برداری کرد و نتایج آنها را منتشر ساخت. این یکی از مهم‌ترین موفقیتهای آمونتونز بود. این دانشمند ناشنوا، ارتباطی را بین دما و حجم گازها برقرار کرد که دیگران را به سمت اکتشافات بیشتری سوق داد. ادم ماریوت، کشیش کاتولیک رُم ، نشان داده بود که حجم گازها با دما تغییر می‌کند.
آمونتونز، از این نیز فراتر رفت. او با مطالعة گازهای مختلف، نتیجه‌گیری کرد که حجم هر گاز به همان میزان افزایش دمای معلوم، تغییر می‌کند. شاید او تصور دمایی را که در آن دما، گازها بیشتر نمی‌توانستند منقبض شوند (صفر مطلق ) در ذهن داشت. او به این مطلب در شرح زندگی‌اش در 1703 اشاره کرده بود؛ اما باور عمومی این است که نتیجه‌گیری، زمینه‌ای را برای تحقیقات یوهان هینریچ لامبرت دربارة این ایده فراهم کرد. وقتی لامبرت، آزمایشهای آمونتونز و اسحاق نیوتن را در این زمینه انجام داد، آنها را به طور معقولی یکسان یافت.
لامبرت، نتایج آزمایشگاهی خود را برای تحلیلها اضافه کرد و زمانی که آزمایشهای آمونتونز را دربارة دمای مطلق، تکرار کرد، آنرا در 3/270ـ درجة سلسیوس تخمین زد. امروز، مقدار پذیرفته شده 15/273‌ـ درجه سلسیوس است. اهمیت این مفهوم در کار لرد کلوین نشان داده شد که در1850 ، مقیاس ترمودیناکمی مطلقی برای دما، که مستقل از خواص فیزیکی هر ماده است، مشخص کرد. در 1705، آمونتونز به معاصران خود دربارة امکان اشتباه در درجات دماسنجهای زمان خود، هشدار داد. او به آنها اخطار داد که لولة شیشه‌ای، مانند محتویاتش منبسط می‌شود. در آخرین آزمایش او پیش از فرهنگستان سلطنتی علوم، وی یک اشتباه در اندازه‌گیری به واسطة انبساط دستگاه را نشان داد. او از یک لولة تفنگ به جای لوله شیشه‌ای که انتهایش خوب جوش داده شده ‌بود، استفاده کرد. دانشمندان همکار او می‌توانستند مشاهده کنند که جیوة درون لولة فلزی، نسبت به لولة شیشه‌ای خیلی پایین‌تر ایستاده بود. این هشدار در یازدهم فوریة 1705 منتشر شد. شاید آمونتونز، نخستین فرد ناشنوایی بود که کارهای آزمایشی او در علم هواشناسی و فیزیک گرما، به علم زمین‌شناسی کمک کرد. تحقیقات او به دیگران در فرمول‌بندی نظریه‌های مربوط به ترکیبات و تاریخچة زمین، کمک کرد. او همچنین تبیینی برای بلایای طبیعی (نظیر زمین لرزه) را پیشنهاد کرد.
اطلاعات دربارة ناشنوایی آمونتونز و این که چگونه او با همکاران خود در فرهنگستان ارتباط برقرار می‌کرد، بسیار کم است. معلوم است که او همکار نزدیک دو دانشمند شنوا، لوئیز جابلوت ، اولین میکروسکوپیست فرانسوی که علاقمند به فیزیک بود و ویلهلم هامبرگ شیمیدان بود. با توجه به کارهای قابل توجهی که او به فرهنگستان ارائه کرده است، معلوم می‌شود ناشنوایی کامل او مانعی در برابرش نبود. پیش از آن که یک انجمن ناشنوایی در فرانسه تأسیس شود، او مدت طولانی زیست و احتمالاً هیچ تعامل و ارتباطی با دیگر ناشنوایان نداشت. آمونتونز در 42 سالگی در یازدهم اکتبر 1705، درگذشت. او یک همسر و یک پسر دو ماهه از خود باقی گذاشت و در زندگی نسبتاً کوتاهش، به پایه‌های آنچه به «تحقیق ترمودینامیکی» موسوم شد، یاری رساند.
مأخذ:
DPAS, P. 6-9.
ترجمة محمد‌هادی سهرابی
 
تاریخ ثبت در بانک 17 اردیبهشت 1399