کد | jr-27426 |
---|---|
عنوان اول | آموزش کودکان دارای نقص شنوایی |
عنوان دوم | دیدگاهها و نظریههای دربارة آموزش کودکان ناشنوا یا کمشنوا |
نویسنده | سعید ملایری |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 29 |
شماره صفحه (تا) | 31 |
زبان | فارسی |
متن |
آموزش کودکان دارای نقص شنوایی، دیدگاهها و نظریههای دربارة آموزش کودکان ناشنوا یا کمشنوا. امروزه این سه مکتب آموزشی و ارتباطی در جهان طرفداران دارد.گونهگونی این مکاتب به صورت بارزی در کشورهای پیشرفته به ویژه در کانادا و ایالات متحده وجود دارد. و طرفداران هر نظریه و مکتب بر اساس شالودههای قرن آن، به برنامهریزی تربیتی میپردازند. این مقاله این سه مکتب را توضیح میدهد: مکتب دستی : طرفداران این مکتب، دستیها نامیده میشوند و اعتقاد دارند که در آموزش کودکان و کمشنوایان, فقط بهرهگیری از علایم اشاره با حالات دست بهره برد. این گروه بسته به میزان باور و اعتقادی که به استفاده از باقیماندة شنوایی کمشنوایان دارند, به چند گروه زیر تقسیم میشوند: - زبان اشاره؛ طرفداران این نظریه، برای هر یک از کلمات, اشارهای خاص در نظر گرفتهاند. اشارههای دست، بیانگر مفهوم کلمهای خاص است، کاملترین این شیوه زبان اشاره امریکایی است.زبان اشارة فارسی نیز برگرفته از این مکتب بنیانگذاری شده است. - هجای انگشتی؛ طرفداران این شیوه برای هر یک از آواها, یک علامت اشاره دارند. از این رو اشارههای دست بیانگر آواست نه کلمه. - رتباط کلی ؛ این شیوه افزون بر بهرهگیری از تجربههای مکتب دستیها، استفاده از همة تواناییهای کودکان کمشنوا از جمله اشاره, لبخوانی, گفتارخوانی و استفاده باقیمانده شنوایی با به کارگیری سمعک را مورد تأکید قرار میدهد. این دیدگاه در اواخر قرن بیستم میلادی ارائه شد و توجه بسیاری از محققان و درمانگرهای کودکان کمشنوا را جلب کرد. این شیوة آموزشی در ایران نیز طرفداران بسیار یافت و امروزه برخی از سازمانهای مرتبط با آموزش کمشنوایان, از جمله سازمان بهزیستی, از این روش استفاده میکنند. در این شیوه به هر یک از مهارتهای زبان اشاره, لبخوانی و گفتارخوانی و نیز استفاده از باقیمانده شنوایی, سهم یکسانی داده شده است. اما استفاده از علایم اشاره برای ارتباطات را باور دارد و در جریان آموزش کودکان کمشنوا این علایم و حرکات آموزش داده میشود. - دو زبانگیـ دو فرهنگی؛ گروهی از نسل جدید پژوهشگران ناشنوایان در نیمة دوم سدة بیست میلادی، مکتب جدید تأسیس کردند. اینان به دلیل استفاده از علایم اشاره از سوی گروه دیگری از درمانگران سرزنش میشدند؛ ولی با بازگشت به اعتقاد و باور نسل گذشتة خود در اواخر قرن نوزدهم میلادی و با تکیه بر نتایج برخی از تحقیقات و پژوهشهای روز, به این دیدگاه جدید رسیدند. به اعتقاد این گروه, ناشنوایان باید دو زبان فرا گیرند و به اقتضای شرایط و مخاطبان یکی از آنها را به کار ببرند. از این رو یک زبان ناشنوایان, زبان اشاره است که مبتنی بر فرهنگ حاکم بر جامعة ناشنوایان است. اما ناشنوایان، حق طبیعی دارند که زبان دوم براساس فرهنگ رایج در جامعة شنوایان را فرا بگیرند و با آن ارتباط برقرار کنند. همان گونه که شنوایان نیز از این حق طبیعی برخوردارند. مکتب آموزشی شفاهی : طرفداران این مکتب به گروه شفاهیون نامیده شدهاند. اینان به استفادة همزمان از حواس بینایی و شنوایی برای آموزش مهارتهای مختلف, از جمله زبان و گفتار به کودک کمشنوا باور دارند. نیز در جریان ارتباط ناشنوایان با دیگران باید این دو حس را به کار گیرند و حرکات دست را در کنار حرکات لب و بیان کلمات با حنجره و کارهای صوتی هرچند ناقص، البته در لالهای غیر مطلق به کار ببرند. در این شیوة آموزشی, بر لبخوانی و گفتارخوانی (دریافت و فهم گفتار دیگران با نگاه کردن به حرکات لب و چهره) بسیار تأکید میشود. در مکتب شفاهی- شنیداری, دستیابی کودک کمشنوا به زبان شفاهی و ورود به مدرسة عادی, از اهداف مهم و برجسته به شمار میآید. برگزاری کلاسهای انفرادی و مستقل لبخوانی, تربیت شنوایی و گفتاردرمانی برای آموزش مهارتهای بینایی, شنوایی و زبانی و گفتاری, از ویژگیهای مکتب است. مکتب آموزشی گوشی : طرفداران این مکتب، گوشیون نامیده میشوند. تأکید اصلی آنها بر به تشخیص بهنگام و حتی زودهنگام کمشنوایی است. باور آنها این است که از باقیماندة شنوایی کودک کمشنوا, حداکثر استفاده را ببرند. از نظر این گروه, فراگیری زبان و گفتار پدیدهای شنیداری است؛ یعنی اتکای اصلی آن بر گوش و شنوایی است. فراگیری زبان و گفتار, جز از راه تحریک و تقویت مناسب شنوایی کودک کمشنوا و تأکید بر آموزش مهارت گوش دادن ممکن نیست. روش شنیداری که غالباً با عنوان روش شنیداری- کلامی نامیده میشود, رویکردی تک حسّی دارد بر آموزش مهارتهای شنوایی به کودک و فراهم ساختن زمینة فراگیری زبان از طریق گوش دادن تأکید دارد. هر کدام از مراکز آموزشی، برنامههای درسی خود را بر اساس رهیافتها و تجربههای یکی از این مکاتب برنامهریزی میکند. نیز موسسههای ارتباطات از این مکتبها در برنامههای خود کمک میگیرند. مأخذ: شکست سکوت, ش 8, زمستان 1382, ص 38. سعید ملایری |
تاریخ ثبت در بانک | 16 اردیبهشت 1399 |