کد | jr-24815 |
---|---|
عنوان اول | اصطلاح شناسی رفاه اجتماعی |
نویسنده | فرهاد نصرتی نژاد |
عنوان مجموعه | عدالت و رفاه اجتماعی: درآمدی بر رفاه اجتماعی عادلانه |
نوع | کاغذی |
ناشر | دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1398شمسی |
شماره صفحه (از) | 135 |
شماره صفحه (تا) | 137 |
زبان | فارسی |
متن |
اصطلاحشناسی رفاه اجتماعی دفتر فرهنگ معلولین معلولان ایران از فقدان رفاه و آسایش و زندگی مطلوب همواره اظهار ناراحتی میکنند. فقدان یا کمبود مطالعات و پژوهشهای علمی درباره رفاه و آسایش اجتماعی یکی از عوامل موثر در عدم رفاه در ایران است. اما چند سال است آمار کتاب و مقاله و پایاننامه رو به افزایش است. برای افزایش تولیدات علمی در این باره، لازم است منابع مرجع گسترش یابد. به همین دلیل دفتر فرهنگ معلولین به اطلاعرسانی پرداخته است. اصطلاحنامه حاضر گویای مهمترین ترمها درباره رفاه است. رفاه اجتماعی Social welfare وضعیتی که در آن نیازهای اساسی همچون سلامت، آموزش، تأمین اجتماعی، اشتغال و مسکن افراد جامعه تأمین میشود، مسائل اجتماعی که چالشهای جدی برای جامعه فراهم میکنند مدیریت میشود و فرصتهای اجتماعی به حداکثر میرسد. عدالت اجتماعی Social justice مفهومی هنجارین است برای قضاوت در این خصوص که کدام دسته از نابرابریهای موجود در جامعه موجه و کدام ناموجهاند و این که خیرهای جمعی در جامعه با چه معیارها و قواعدی باید توزیع شوند. سیاست اجتماعی Social Policy معمولاً به دو معنا مراد میشود. این واژه گاه اشاره به سیاستها، برنامهها و اقدامهایی دارد که از ناحیه دولت برای تحت تأثیر قرار دادن رفاه اجتماعی انجام میشود و گاه اشاره به یک رشته دانشگاهی دارد که به توصیف، تبیین و ارزیابی سیاستها، برنامهها و اقدامهایی میپردازد که از ناحیه دولت برای تحت تأثیر قرار دادن رفاه اجتماعی انجام میشود. وضع اولیه Original position مفهومی اساسی در نظریه عدالت راولز و وضعی فرضی و ایدهآل است که در آن، در شرایطی که افراد جامعه در آن شرایط از موقعیت خود هیچگونه اطلاعی ندارند، به صورتی عقلایی و منصفانه در قالب یک قرارداد اجتماعی اصولی را برای نحوه توزیع خیرهای جمعی در جامعه گزینش میکنند. عدالت توزیعی Distributive justice عدالت توزیعی عموماً به چگونگی توزیع منابع و مواهب، میان اعضای جامعه اشاره دارد. این که توزیع خیرهای جمعی در جامعه عادلانه باشد. تبعیض مثبت Positive discrimination در حوزه رفاه عموماً به معنای حمایت دولت از آن دسته از افراد یا گروههایی است که به واسطه به دنیا آمدن در طبقههای پایین و به تبع آن برخی ضعفها نمیتوانند به صورت برابر با سایر افراد جامعه رقابت کنند و یا از فرصتهای اجتماعی استفاده کنند. نظم خودانگیخته Sensory order مفهومی کلیدی در اندیشه هایک است که مطابق با آن نظم موجود در جامعه، خصوصاً بازار، نظمی است که به واسطه عمل انسانی یا کنش انسانی شکل میگیرد اما طراحی شده و برنامهریزی شده توسط کنشگران نیست. از اینرو این نظم شرایطی را برای بروز کنش انسانی فراهم میکند ولی خودش فاقد هدف است و از نظر هایک به همین دلیل هم هست که جانب کسی یا کسانی را نمیگیرد. دولت حداقلی Minimal state به بیان نوزیکی، دولتی است که کارکردهای آن محدود است به محافظت افراد جامعه در مقابل تعدی، دزدی، فریب و همینطور اجرای قراردادها و مواردی از این دست. این دولت در مقابل دولتهای رفاهی قرار دارد که درصدد توزیع منابع رفاهی در جامعه هستند. فایدهگرایی Utilitarianism مکتبی است که در آن شادکامی بیشترین افراد جامعه به عنوان بزرگترین خیر قلمداد میشود و عموماً با دو مولفه شادکامی و پیامدگرایی تعریف میشود. از اینرو بنیان فایدهگرایی بر اصل فایده داشتن افعال انسانی است. در حوزه رفاه اجتماعی نیز عموماً به معنای آن است که خیرهای جمعی باید به گونهای توزیع شوند که بیشترین فایده را برای بیشترین افراد داشته باشند. لیبرتارینیسم (اختیارگرایی) Libertarianism لیبرتارینیسم نوعی فلسفه سیاسی است که حق افراد برای آزادی، اکتساب، نگهداری و مبادله داشتههایشان را به رسمیت میشناسد و حفاظت از حقوق افراد را وظیفه اولیه دولت میداند. لیبرتارینها معتقد به دولت حداقلی و مخالف دولت رفاه هستند. از نظر آنها ایجاد رفاه وظیفه دولت نیست. به همین دلیل مدافع بازار آزاد هستند و هر آنچه که نظم بازار آزاد را دچار خدشه کند، از نظر آنها مردود است. به همین دلیل سیاستهای باز توزیعی دولت که از طریق مداخله در بازار و دریافت مالیات میخواهد برای بخشهایی از جامعه ایجاد رفاه کند، چیزی جز تعدی به حقوق اساسی افراد نیست. اگالیتارینیسم (مساوات طلبی) Egalitarianism مساوات طلبی روندی از اندیشه در حوزه فلسفه سیاسی است و بر این ایده بنیان مییابد که همه افراد انسانی در ارزش بنیادین یا جایگاه اخلاقی یکسان هستند. مساوات طلبان طرفدار برابری افراد هستند، اما این که برابری در چه چیزی باید باشد با هم تفاوت دیدگاه دارند. برخی از آنها برابری را در این میدانند که برخورداریهای افراد جامعه باید یکسان باشد، برخی طرفدار برخورد یکسان با افراد هستند، برخی به برابری در فرصتها اعتقاد دارند و برخی برابری در منابع را مد نظر قرار میدهند. اما در کل، آنها موافق دولت رفاه و عدالت توزیعی هستند. جماعتگرایی Communitarianism نحلهای در حوزه اخلاق، عدالت و فلسفه سیاسی است که نقدهایی جدی بر لیبرالها (اعم از اگالیتارینها و لیبرتارینها) و فایدهگرایان دارند. این دسته برخلاف لیبرالها که کانون توجهشان بر فرد است بر جامعه تأکید دارند و برخلاف فایدهگرایان که پیامدگرا هستند بر ابعاد غیر پیامدی اخلاق و رفاه نیز تأکید دارند. آنها خیر جمعی را بر حقوق فردی مقدم میشمارند و در حوزه عدالت فضیلتگرا هستند. فمنیسم مبتنی بر عدالت اجتماعی Social justice feminism عدالت اجتماعی فمنیستی یا فمنیسم مبتنی بر عدالت اجتماعی، فمنیسمی انتقادی است که ریشه بیعدالتی در خصوص زنان را در ساختارهای خاص مناسبات اجتماعی و همینطور نهادها و هنجارهایی میداند که مناسبات را جنسیتی میکند. این دسته از فمنیستها قصد دارند اقدامهایی انجام دهند تا نمودهای بیعدالتی همچون، سالمگرایی، تبعیض سنی، تبعیض طبقاتی، ناهمنجس خواهی، تبعیض نژادی، تبعیض جنسی، فراجنس هراسی را بهبود بخشد. مآخذ: عدالت و رفاه اجتماعی، فرهاد نصرتینژاد، تهران، 1398، ص 135-137. |
تاریخ ثبت در بانک | 8 دی 1398 |